💢بیانیه حزبالله لبنان در رابطه با تجاوزات رژیم صهیونیستی به سوریه
بسم الله الرحمن الرحیم
حزب الله بیانیه زیر را صادر کرد:
▪تداوم جنایات دشمن صهیونیستی در خاک سوریه اعم از اشغال اراضی بیشتر در بلندیهای جولان و ضربه زدن و از بین بردن توان دفاعی کشور سوریه، نشان دهنده تجاوز آشکار و نقض گستاخانه حاکمیت دولت و ملت سوریه است. و بی ثباتی بیشتر این کشور برادر را تشکیل می دهد.
▪این اشغال تجاوزکارانه اراضی سوریه با تجاوزات مستمر ارتش صهیونیستی به لبنان و تجاوزات و حملات روزانه آن به غزه صورت می گیرد که مردم را در مقابل خطری قریب الوقوع قرار می دهد که موید وحدت راه مردم و ضرورت آن است. رد و مقابله با این تجاوز.
▪ما ضمن محکوم کردن این حملات، نسبت به عواقب تداوم آن هشدار میدهیم، همچنین از جهان بهویژه جهان عرب و اسلام میخواهیم که در برابر این جنایات موضعگیری کنند و در همه زمینههای سیاسی و حقوقی فشار وارد کنند تا جلوی آن گرفته شود. سلسله حملات، به عنوان تمام توجیهات دشمن... اینها ادعاهای نادرستی است.
▪تمام تلاشهای دشمن برای کنترل سرزمینهای جدید سوریه نمیتواند هیچ نوع حقوقی را ایجاد کند، زیرا همه اینها را فقط میتوان یک اشغال مداوم نامید که از سال 1967 در منطقه جولان وجود داشته است.
▪همانطور که ما بر حمایت خود از سوریه و مردم آن تاکید می کنیم، بر ضرورت حفظ وحدت سرزمین و مردم سوریه تاکید می کنیم
#حزب_الله #سوریه
📲اخبار جبهه مقاومت
فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «اعراف/176»
پس مَثَل او مَثَل سگ است كه اگر به آن حمله كنى دهان باز كرده و پارس مىكند و زبان بيرون مىآورد و اگر او را واگذارى، باز چنين مىكند (هميشه دهان دنياپرستان باز است،) اين، مَثَل كسانى است كه آيات مارا تكذيب كردند. پس اين داستان را (برايشان) بازگو، باشد كه بينديشند.
حکایت رژیم صهیونیستی حکایت سگ هاری است که چه به او حمله کنید و چه حمله نکنید به آدمی حمله می کند.
در تجاوز نظامی رژیم کودک کش صهیونی به نوار غزه و لبنان برخی ها می گفتند عملیات طوفان الاقصی رزمندگان حماس و جهاد اسلامی فلسطین بهانه این رژیم به تجاوز به غزه و دفاع حزبالله لبنان از مردم غزه اسباب تجاوز نظامی رژیم صهیونی به لبنان شد.خوب از اینها باید پرسید الآن که رژیم صهیونسیتی بدون هیچ بهانه ای وارد خاک سوریه شده و از هوا و زمین کشور سوریه را مورد تجاوز قرار داده و حاکمیت ملی آن را علنا نقض کرده است چه می گوئید؟
درطول ۱۴ ماه نبرد حماس با متجاوزین صهیونیستی به غزه و دو ماه و اندی از تجاوز نظامی ارتش صهیونیستی به هوا و خاک لبنان، ارتش سوریه بشار اسد یک گلوله هم از سرزمین سوریه به سمت اراضی اشغالی شلیک نکرد، پس چرا حالا رژیم صهیونیستی ابتدا به ساکن بدون هیچ بهانه ای به سرزمین سوریه حمله کرده و وارد سوریه شده و همه زیر ساخت های نظامی سوریه را مورد هدف قرار داده و در حال نابود کردن آن است.
حامیان غربی این رژیم تروریستی و غاصب به ویژه آمریکا چه پاسخی برای این اقدامات ظالمانه و تجاوزکارانه داردند؟ و چرا مهر سکوت بر لب زده اند؟
دل سوزی ریاکارانه اینها برای مردم سوریه در زمان حکومت بشار اسد با این سکوت مرگبار شان در برابر حملات متجاوزانه ارتش صهیونیستی به سرزمین سوریه و نقض فاحش حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور سوریه چگونه با هم جمع می شود ؟
وضعیت اسفناک کشور سوریه مؤید این معناست که
۱- آقایی و سیادت هزینه دارد.
۲- هزینه سازش با دشمن بیشتر از هزینه مقاومت در برابر اوست.
فاعتبرو یا اولی الابصار
سازمان ملل: منطقۀ جولان را اشغالی میدانیم
🔹سخنگوی دبیرکل سازمان ملل: هرگونه نقض حاکمیت سوریه را محکوم میکنیم. همسایگان این کشور نباید از شرایط کنونی سوریه برای انجام حملات سوءاستفاده کنند.
🔹همچنان منطقه جولان را اراضی اشغالی میدانیم و اظهارات نتانیاهو، نقض تعهدات اسرائیل است.
🔹شورای امنیت باید دربارۀ حذف گروهک تحریرالشام از فهرست سازمانهای تروریستی تصمیم بگیرد.
فارس
یلاحظ علیه
خوب است، اما این سخنان از بعد حقوقی الزام آور نیست و فاقد ضمانت اجرایی است. لازم شورای امنیت سازمان ملل متحد به این مسأله ورود کند و طی قطعنامه ای به صورت واضح و روشن تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک سوریه را محکوم کرده و از حاکمان تل آویو بخواهد در اسرع وقت از خاک سوریه عقب نشینی نماید.
❌بشار اسد؛ نه آنچنان سیاه، نه آنقدرها سفید!
✍عبدالرحیم انصاری
🔹به نظرم بشار اسد آنقدر خوب، و سزاوار آن بود که حتی اگر قرار بود کنار گذاشته شود نیز، با عزت و احترام کنار میرفت؛ او مقاومت را دوست داشت، استقلال را میخواست، عزت را بر ذلت ترجیح میداد، غرور ملی را میپسندید و سر سازگاری با ظلم و خصوصا صهیونیسم هم نداشت، و دم از آرمان هم میزد؛ مثل خیلی از ماها که هر کداممان میتوانیم برای خودمان یک بشار اسد باشیم؛ بشار اسدی که همه این خوبی ها را دارد، اما خوی دیکتاتوری اش را هنوز ترک نکرده، دنیا در نظرش بزرگ است، لاکچری بودن را دوست دارد، ادعای بزرگ بودن میکند، اما وقتی بازی به خطوط پایانی و حساسش میرسد، از یک جایی، دیگر میبُرد و نمیتواند ادامه دهد؛ انسانی با ظرفیت محدود؛ مثل خیلی از ماها، که مناسب جایگاه خودمان و آدم آرمانی که از آن دم میزنیم نیستیم!
🔹بشار اسد و امثال او فقط میتوانند بخشی از مسیر مقاومت را بپیمایند؛ آنجا که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کند، همه آنچه را که ارزش می پندارد کنار میگذارد و به حیات دنیوی چنگ میزند. من آقای اسد را سرزنش نمیکنم؛ او فقط همینقدر میتوانست مقاوم باشد؛ او سطحش در اندازه سطح مورد نیاز مقاومت واقعیِ اسلامی نبود؛ و مقاومت مجبور بود با همین ظرفیت و داشته ها، ممنون او هم باشد که تا اینجا همکاری و همراهی کرده است؛ تحلیلِ همه تحلیلگران، محترم؛ اما من معتقدم ترس از مرگ، بشار را کنار زد؛ جنگ داشت به مراحل حساسی میرسید و سطح مقاومت نیز همسطح با جنگ بالا میگرفت؛ اما وقتی دید دشمن به دیوانگی افتاده، حلقه اول فرماندهی حزب الله را ترور کرده، نصرالله را به شهادت رسانده، و حتی رهبری ایران را تهدید میکند، وقتی خودش نیز با چنین تهدیدی مواجه میشود و رسانه های صهیونیستی هر روز خبری در این خصوص کار میکنند، کم می آورد؛ او همزمان در معرض وسوسه ها و وعده های دروغین برخی حکام عرب هم بوده است.
🔹این معادله را جلوی حاج قاسم اگر بگذارند به پیشوازش میرود: خجالت بکشید من را از چندتا گلوله میترسانید؟ با نصرالله وقتی مطرح میکنند میگوید: خودم میدانم من را میکشند لیکن قطعا سننتصر، و باز مسیر را ادامه میدهد! این معادله را آیت الله سید علی حسینی خامنه ای هم به سخره میگیرد و آنگونه، با صلابت در نماز جمعه نصر حاضر میشود؛ قالیباف هم، عراقچی هم، و حتی پزشکیان نیز با این معادله شوخی میکند و صد البته که قاآنی ها و حاجی زاده ها و خلاصه هر آنکه در میدان جمهوری اسلامی قدم میزند با آن رفتار مشابهی خواهد داشت؛ اما آیا جهانبینی اسد نیز مانند جهانبینی افراد فوق الاشاره است؟
🔹آیا اسد نیز نگاهش به مرگ از دریچه شهادت و رستگاری است؟ آیا دنیا در نگاه اسد نیز به همان اندازه بی ارزش است و او نیز برای مرگِ فی سبیل الله لحظه شماری میکند؟! یقینا خیر! او مقاومت را برای خود تا قبل از ترور تعریف کرده بود! اسد امروز سنگ محکی برای انقلابیونی است که دم از مقاومت میزنند، مقداری از مسیر را هم میروند، اما شاید هنوز به مراحل حساس نرسیده اند که بفهمند چند مَرده حلاج اند؛ انقلابیونی از جنس آنها که خوب بودن را دوست دارند، اما نمیتوانند در زندگی پیاده کنند؛ همانها که احتمالا از زندگی لاکچری بدشان نمی آید، برای خواستگار دخترشان شروط آنچنانی میگذارند، مستاجر را اذیت میکنند، در کار کم فروشی میکنند و حتی ممکن است کاسبی گران فروش باشند؛ بگذریم..!
🔹بشار اسد اما همانگونه که در ابتدا نوشتم، حالا که قرار بود به پایان خط برسد، میتوانست عزتمندانه از دور خارج شود؛ میتوانست آواره نباشد؛ میتوانست این دنیا را بدهد و عقبا را بخرد! او فرصت این را داشت که برای آزادسازی خاک وطنش به جولان حمله کند و [چه پیروز شود و چه شکست بخورد] به یک قهرمان ملی تبدیل شود؛ او میتوانست دموکراسی را بپذیرد و در صورت عدم انتخاب، آبرومندانه گوشه ای از کشورش بنشیند و باز فرصت اثرگذاری داشته باشد؛ میتوانست دست رد به سینه مقاومت نزند و حداقل اجازه دهد مقاومت کارش را پیش ببرد؛ هر کدام از این کارها را کرده بود وضعی بهتر از آنچه اکنون دارد میداشت و عزیز تر و عزتمند تر میبود، حتی اگر از قدرت حذف میشد!
🔹در پایان لازم است بگویم ما فقط واقعیت ها درباره او را مینویسیم، قصد آن را نداریم او را تخریب کنیم؛ چرا که او در حد بضاعت و ظرفیتش خدمات بزرگی به مقاومت داد، لیکن نتوانست وصیت پدر مرحومش را تا پایان حفظ کند؛ وصیتی که به او گفته بود تا زمانی که با ایران هستی، هستی؛ و هر وقت ایران را رها کردی دیگر نخواهی بود؛ و اسد دیگر نیست!
🔴 #بیداری_ملت
🌴تدبر در قرآن،سوره جنّ،آیه ۱۱,(قسمت ششم)
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا (۱۱)
و این که بعضی از ما افرادی صالح و بعضی غیر صالح بودند، ما در راه و روش های گوناگون بودیم.
✅نکته ها:
۱- کلمه «صلاح» به معنای شایستگی است، در مقابل کلمه «طلاح» که به معنای ناشایستگی است.(۱)
۲- مراد از «دون ذلک»چست؟
🖌به نظر علامه طباطبائی، کلمه «دون» به معنای«غیر» است. [مومنان جنّ]خواسته اند بگویند: بعضی از ما صالح و بعضی دیگر غیر صالح اند.(۲)
۳-کلمه «طَرَآئِقَ» جمع طریقه است که به معنای روش هایی است که مورد عمل واقع شده است.(۳)
۴- واژه «قِدَد» جمع قِد به معنی «بریده شده» است و به گروههای مختلف، به خاطر این که قطعه های جدا از هم هستند نیز اطلاق می شود.(۴)
۵- مؤمنان جنّ با این سخن چه چیزی را می خواستند روشن کنند؟
🖌دراینجا چند احتمال است:
۵/۱- به این منظور گفته اند که مبادا وجود «ابلیس» در میان طائفه جنّ، این توهم را برای عدهای از آنها به وجود آورد که: طبیعت جنّ بر شرّ، فساد و شیطنت است، و هرگز نور هدایت بر قلب انها نمی تابد.
مومنان جنّ، با این سخن، روشن می سازند: اصل اختیار و آزادی اراده بر آنان نیز حاکم است.(۵)
۵/۲-این آیه در ضمن، ذهنیات ما انسانها را در باره جنّ نیز اصلاح می کند؛ زیرا در تصور بسیاری از مردم، واژه«جنّ» با نوعی «شیطنت», فساد، گمراهی و انحراف همراه است. این آیه می گوید: آنها نیز گروههای مختلفی دارند،صالح و غیرصالح.(۶)
۶- از این که مومنان جنّ در مورد افراد غیر صالح از جنّ گفتند:«كُنَّا طَرَآئِقَ قِدَدࣰا»ما یک جور نیستیم، در طرائق مختلف بودیم یا هستیم، چه نکته ای در آن نهفته است ؟
🖌نکته ای که در اینجاست این است که راه راست یکی است، راه کج متعدد است. آدم های ناصالح که راه صحیح را در پیش نگرفته اند، همه از یک راه نرفته اند، هر گروهشان به یک راهی رفته اند. برخلاف اهل حق که همیشه در عالم، یک گروهند و مشابه یکدیگر، ولی اهل باطل گروهها هستند و غیر مشابه با یکدیگر . این است که اینجا نگفت صالحین هم طرائق هستند؛چون صالحان یک طریقه بیشتر نیستند.(۷)
✅پبام ها:
۱- دو دسته بودن جنیّان، پیش از نزول قرآن: ۱- افراد خوش طینت و متمایل به خیر و صلاح.۲-افراد بدسرشت و متمایل به شرّ و فساد.
برداشت فوق مبتنی بر این است که مقصود از صلاح، صلاح در ایمان و تقوا نیست، بلکه مراد از صلاح از لحاظ طینت و تمایل به خیر و صلاح است.(۸)
۲- دو دسته شدن جنّ، پس از نزول قرآن، برخی صالح و نیکوکار و برخی غیر آنان.«وَأَنَّا مِنَّا ٱلصَّـٰالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَۖ » در باره این که آیه شریفه ، بازگو کننده وضعیت جنّ قبل از نزول قرآن و استماع آن است یا پس از آن، میان مفسران اختلاف است.(۹)
۳- طبیعت و فطرت جنّ بر فساد و شیطنت نیست، میان آنان نیز صالح و غیرصالح وجود دارد.(۱۰)
۴- لازمه اختیار و آزادی، گروه گروه شدن است.(۱۱)
💠 کاشان، مسجد امام حسن مجتبی (ع)، دوشنبه، ۱۹ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۷ جمادی الثانیه۱۴۴۶ هجری قمری، محمدجواد کریمی
📚 منابع:
۱-تفسیر المیزان، ج ۲۰, ص ۶۸.
۲- همان.
۳- همان.
۴- تفسیر نمونه، ج ۲۵, ص ۱۲۳.
۵- همان، ص ۱۲۲۰
۶- همان.
۷- آشنایی با قرآن، مطهری، مرتضی، ج ۹, ص ۲۰۶.ا
۸- تفسیر راهنما، ج ۱۹,ص۴۳۸.
۹- همان،
۱۰- تفسیر نور، ج ۱۲, ص ۲۴۸.
۱۱- همان.
👈 #خط_دیدار | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه. ۱۴۰۳/۹/۲۱
💠درباره نقش آمریکا و رژیم صهیونی در قضایای اخیر سوریه
💢آنچه در سوریه اتفاق افتاد، محصول نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است
👈بله، یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده، الان هم ایفا میکند
📍ولی اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است
♦️قرائنی داریم:
⭕️رفتار آنها با این حادثه :
⚠️بمباران بیش از ۳۰۰ نقطه توسط رژیم صهیونی و ۷۵ نقطه توسط آمریکا
⚠️تصرف سرزمینهای سوریه توسط رژیم صهیونی
⚠️سکوت و بلکه کمک آمریکا و اروپا و دولتهای حساس روی این چیزها در سایر کشورهای دنیا
⭕️مسدود کردن مسیر زمینی و هوایی و جلوگیری از کمک به مردم سوریه در روزهای آخر
❌اگر شما نیستید که دارید به نام مثلاً فرض کنید فلان گروه تروریستی، یا فلان گروه مسلح با سوریه میجنگید،
❌اگر شما پشت سر آنها قرار ندارید،
⁉️چرا این کارها را میکنید؟
👆البته این مهاجمین، اهدافشان با هم متفاوت است؛
📌بعضی از شمال یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمینند
📌آمریکا دنبال محکم کردن جاپای خودش در منطقه است
❇️زمان نشان خواهد داد که انشاءالله هیچکدام به این هدفها نخواهند رسید
✅مناطق تصرفشده سوریه به وسیله جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد
✅به توفیق الهی آمریکا هم به وسیله جبهه مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد
🔗عوامل استکبار به خیال اینکه با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود، دیگر جبهه مقاومت ضعیف شده؛
🎉خوشحالی میکنند
👆به نظر بنده اینها سخت در اشتباهند
❌درک درستی از مقاومت و جبهه مقاومت ندارند
💠درباره جبهه مقاومت
⛓️💥«جبهه مقاومت» یک سختافزار نیست که بشکند
👌«مقاومت» یک ایمان است،
👌تفکر
👌تصمیم قلبی و قطعی
👌مکتب اعتقادی است
⭕️چیز قراردادیای نیست
💪این، با فشار آوردن نهفقط ضعیف نمیشود بلکه قویتر میشود
💡حزبالله لبنان را، حماس را، جهاد را، نیروهای مبارز فلسطینی را ببینید
👌جبهه مقاومت این است:
🔰هر چه فشار بیاورید، محکمتر میشود؛
🔰هر چه جنایت کنید، پُرانگیزهتر میشود؛
🔰هر چه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود
🗣تحلیلگر نادانِ بیخبر از معنای مقاومت، خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد!
💪به حول و قوّه الهی، بِاذنالله تعالیٰ، ایرانِ قوی، مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد
📌مقاومت یعنی ملّتها نوکر قدرتِ برتری مثل آمریکا و امثال اینها نشوند
🛡مقاومت به این معنا، در باور ملّتهای منطقه ریشه دارد
⛔️همسویی با رژیم صهیونیستی خطّ قرمز ملّتها است
💠درباره حضور ما در سوریه
🔻حضور ما در سوریه را همه میدانند،
🔍امّا چند نکته هست که خیلی از جوانهای ما نمیدانند:
نکته اول
📍قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم،
🤝در بحبوحه دفاع مقدس، دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد
◀️«قطع لوله نفت علیه صدام و صرفنظر از سود آن»
🔺البته جمهوری اسلامی این خدمت را بیعوض نگذاشت
نکته دوم
♦️در قضیه فتنه داعش نیروهای ما، هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علّت:
1️⃣حفظ حرمت اعتاب مقدسه
2️⃣مسئله امنیت
⚠️نمونههایی که پیش آمد، یادتان هست؛
🚨حادثه شاهچراغ، کرمان، مجلس و امثال اینها
❇️لذا شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند،
♦️جوانهای خود آنها را، هم در عراق، هم در سوریه
♦️سازماندهی و مسلّح کردند،
✅ایستادند، کمر داعش را شکستند
🔹کاری که نیروهای ما انجام دادند، کار مستشاری بود.
♦️مستشاری یعنی:
🔸تشکیل قرارگاههای مهم مرکزی و اصلی
🔸تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها
🔸در مواقع ضروری، ورود در میدان جنگ
🔸امّا از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه
👆بخشی از این نیروها در همین قضایا هم بودند و حضور داشتند
منتها
⏪اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد، از این بسیجی کاری برنمیآید؛
🔺و این اتّفاق متأسّفانه افتاد
🌟ملّت ایران به ارتش خود، به سپاه خود مباهات میکند، افتخار میکند.
📌ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم
💢چنانچه داخل آن کشور، انگیزهها به حال خود باقی میماند
💢و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند،
❌دشمن آسمانشان و راه زمینی را نمیتوانست ببندد،
👈میشد بهشان کمک کرد
💠برخی نکات درباره مسائل منطقه
◀️جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی و فداکاری خواهند کرد و بر این وضع فائق خواهند آمد
◀️حادثه سوریه برای ما هم درس دارد، هم عبرت
⭕️از دشمن نباید غافل شد
⭕️آن را حقیر هم نباید شمرد
⭕️به تبسم دشمن هم نبایستی اعتماد کرد
◀️مغرور نشدن از پیروزیها و مأیوس نشدن از شکستها
🍀خدای متعال انشاءالله کمک خواهد کرد و ریشه صهیونیسم و عوامل خبیث غربی در این منطقه برکنده خواهد شد
💻 Farsi.Khamenei.ir
✅قضیه شرطیه متصله
قضیه شرطی متصل قضیه ای است که در آن حکم شده است به اتصال و پیوستگی و ملازمه دو نسبت. و به عبارت دیگر قضیه شرطیه متصله ، قضیه ای است که در آن حکم شده است به ثبوت یا سلب نسبتی، به فرض ثبوت یا سلب نسبتی دیگر. به قضیه زیر توجه کنید:
اگر باران بیارد، هوا تلطیف می شود.
جزء اول(اگر باران ببارد) را مقدّم و جزء دوم ( هوا تلطیف می شود) را تالی می نامند. در اینجا حکم کرده ایم که نسبت تلطیف هوا بستگی به باریدن باران دارد. در قضیه شرطیه بر خلاف قضیه حملیه ( مانند انسان حیوان ناطق است) حکم نمی شود که مقدم تالی است بلکه حکم می شود که مقدّم مستلزم تالی است، یا به عبارت دیگر تالی، لازم و تابعِ مقدّم است.
مثال معروف و متداول منطقیان:.إن کانتِ الشَّمسُ طالعةً، فالنَّهارُ موجودةٌ: اگر خورشید طلوع کرده باشد روز موجود است". در این قضیه، به مصاحبت و تبعیت وجود روز نسبت به طلوع خورشید حکم شده است.
منطق صوری، دکتر محمد خوانساری، ص ۱۱۲ و ۱۱۳.
امروز یک سخنرانی از یکی از اساتید دانشگاه استنفورد به نام رابرت ساپولسکی دیدم که حیرتانگیز بود. در سخنرانی توضیح میداد که بر اساس نتایج تحقیقات، قاضیها وقتی غذا خوردهاند و گرسنه نیستند، میتوانند قضاوت دقیقتری داشته باشند و از رحم و مروت بیشتری برخوردار میشوند. تحقیقات نشان میدهد که قاضی اگر دقیقا بعد از غذا بخواهد حکم کند تا ۶۰٪ ممکن است که به مجرم تخفیف بدهد و او را به صورت مشروط آزاد کند، و اگر حدود ۴ ساعت از غذا خوردن گذشته باشد، احتمال اینکه به مجرم آزادی مشروط بدهد به شدت کاهش مییابد و نزدیک به صفر میشود.
لینک سخنرانی:
https://t.me/drbazargan_archive/9375
وقتی سخنرانی را دیدم انگار که برق من را گرفته باشد. گذشته از اینکه نتایج تحقیق چقدر جالب است و انسان چقدر وابسته به شرایط محیطی است، گوشی تلفنم را سریعا در آوردم و در جامع الاحادیث شروع به جستجو کردم. حدسم درست بود! حدیث حضرت علی مثل آفتاب در گوشی به درخشش در آمد: "هرگز در مقام قضاوت منشین مگر اینکه قبل از آن غذا خورده باشی".
شما را به خدا یک لحظه فکر کنید. هزار و چهارصد سال پیش این انسان چه گفته است؟
@drbazargan
محمدجواد کریمی
امروز یک سخنرانی از یکی از اساتید دانشگاه استنفورد به نام رابرت ساپولسکی دیدم که حیرتانگیز بود. در
به گفته مولانا در مثنوی
ای علی که جمله عقل و دیدهای شمهای واگو از آنچه دیدهای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد آب علمت خاک ما را پاک کرد
باسمه تعالی
آیا اکثریت ملت سوریه سنی اموی اند؟
✍ محمد جواد کریمی
در پی ورود عناصر مسلح سلفی موسوم به تحریر الشام به دمشق و سقوط نظام بشار اسد در سوریه ،برخی مطالب منتشره در فضای مجازی مدعی شده اند که اکثریت مردم سوریه پیرو مذهب سنی اموی اند. اینها برخلاف مذاهب چهارگانه اهل سنت که به حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه چهارم اعتقاد دارند، اصولاً عقیده و اعتقادی به آن حضرت ندارند و به جای آن حضرت به معاویه و یزید و خلفای بنی امیه اعتقاد دارند!
برابر اسناد و مدارک تاریخی و مستندات عینی، اکثریت مردم سوریه مسلمان سنی پیرو مذهب شافعی اند و علی علیه السلام را خلیفه چهارم می دانند.البته برای معاویه هم همانند همه فرق سنی احترام قائل اند. یکی به خاطر این که وی را از صحابه پیامبر می شمرند جهت دیگر این است که معاویه سر سلسله خلفای اموی شام است. کلا مردم سوریه نوستالوژی خاصی نسبت به بنی امیه دارند! از جمله ریشه های این نوستالوژی این که روزگاری دمشق به مدت نود و اندی سال پایتخت خلافت اموی بود. حکومتی که یک سر آن در مشرق خراسان و ماوراءالنهر و سر دیگر آن در غرب شمال آفریقا و اندلس (اسپانیا) قرار داشت. در آن زمان دمشق به عنوان پایتخت این امپراطوری عربی از شکوه و عظمت و موقعیت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی بالایی برخوردار بود. شکوهی که پس از انقراض خلافت اموی و انتقال پایتخت به بغداد در عهد خلافت بنی عباس از دست رفت و دیگر هیچگاه به آن بر نگشت.
از این رو غالب اهالی سوریه نسبت به بنی امیه به ویژه مؤسس آن معاویه احترام و علاقه خاصی دارند. شاید چیزی مثل حس غرور و افتخاری که ایرانی ها نسبت به کوروش و شاه اسماعیل صفوی و نادر شاه افشار دارند. به هر صورت این حس احترام و غرور به معنای عدم اعتقاد و احترام به حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه چهارم نیست.
البته تعداد اندکی از مردم سوریه،هم اکنون نیز ناصبی اند.
🖌در مورد علویان سوریه,برخی آنها را در ردیف غلاة و شیعیان غالی شمرده اند،اما خودشان مدعی اند که شیعه اند و به ۱۲ امام از اهل بیت علیهم السلام اعتقاد دارند. این طائفه علاوه بر سوریه در ترکیه هم حضور دارند. عقیده آنان در مورد شریعت و احکام آن خیلی روشن نیست.عده ای بر این قولند که اینها در اصل شیعیانی بودند که به جهت خفقان و سرکوب در زمان حکومت عثمانی ها بر شام،از شهرها به مناطق کوهستانی کوچ کردند و به جهت عدم دسترسی و دور ماندن از عالمان دینی از معارف و احکام شیعه دور افتادند. به هر حال شیعه شمرده می شوند در نهایت شیعه جاهل.
محمدجواد کریمی
🌴تدبر در قرآن،سوره جنّ،آیه ۱۱,(قسمت ششم) وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ كُن
🌴تدبّر در قرآن کریم, آیه ۱۲ سوره جن،(قسمت هفتم)
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا
و این که ما یقین داریم هرگز نمی توانیم خدا را در زمین عاجز کنیم و هرگز نمی توانیم او را با فرار عاجز کنیم.
✅نکته ها:
۱-کلمه «ظنّ» در زبان عربی به معنی «گمان» به کار برده می شود و به معنی «یقین» هم به کار برده می شود. در قرآن به هر معنا به کار برده شده؛ در اینجا به معنی یقین به کار برده شده است.(۱)
۲- در اینجا کلمه «ظن» که«ظننّا» فعل ماضی آن است به معنای علم یقینی است.(۲)
۳-هَرَبَ: گریخت، فرار کرد.
🌻۳- مراد از «لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ» چیست؟
۳/۱- به نظر علامه طباطبائی در المیزان: مراد از این جمله این باشد که ما نمی توانیم از راه فساد در زمین، جلو خواست خدا را بگیریم، و او را عاجز سازیم و نگذاریم نظامی را که در زمین جاری کرده است، جاری شود؛ چون افساد خود آنان هم اگر محقق شود،تازه یکی از مقدّرات خود خداست، نه این که خدا را عاجز ساخته باشند.(۳)
۳/۲-به نظر استاد شهید مطهری: مقصود این است که ما نمی توانیم راه او نرویم و در عین حال به هدف و مقصودمان [رسیدن به فلاح و رستگاری] برسیم؛ یعنی علی رغم راهی که خدا معین کرده است راه دیگری را برویم و در عین حال به نتیجه برسیم.(۴)
۳/۳- «به عجز درآوردن خدا در زمین »، به این معناست که در برابر اراده ای که نسبت به «من فی الارض» دارد بایستیم و قصد داشته باشیم با آن مقابله کنیم و در نظام عالم اخلال نماییم.(۵)
۳/۴- هرگز نمی توانیم بر اراده خدا در زمین غالب شویم؛ یعنی عدم امکان فرار کردن از پنجه قدرت خدا در زمین.(۶)
🌻۴- مراد از جمله «وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا» چیست ؟
۴/۱- مراد از این جمله این باشد که اگر خدا بخواهد ما را دستگیر کند،نمی توانیم از چنگ او بگریزیم، و او نتواند به ما دست یابد.(۷)
۴/۲- یعنی ما نمی توانیم از پنجه قدرت او فرار کنیم.(۸)
۴/۳- «به عجز درآوردن خدا با فرار» به این معناست که اراده او را بپذیریم و با فرار، خود را از آن رها سازیم.(۹)
✅پیام ها:
۱- اعتراف مومنان جنّ به ناتوانی جنّ از عاجز ساختن خدا با حرکت در جهت خلاف مقررات الهی.(۱۰)
۲- اعتراف مؤمنان جنّ به ناتوانی جن از فرار از سیطره الهی و ناتوان ساختن خداوند از دست یابی به آنان. (۱۱)
۳- نزول قرآن، موجب معرفت جن نسبت به جایگاه خداوند در جهان هستی و شناخت موقعیت ضعیف و پوچ خود. «وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا»(۱۲)
۴- خداوند دارای قدرت مطلق و شکست ناپذیر است.(۱۳)
۵- نه با مقاومت می توان خدا را عاجز کرد و نه با فرار (۱۴)
«وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا»
🌐 کاشان ، مسجد امام حسن مجتبی (ع)، دوشنبه ۲۶ آذر ماه ۱۴۰۳ برابر با ۱۴ جمادی الثانیه ۱۴۴۶ هجری قمری.
محمدجوادکریمی
📚 منابع:
۱- آشنایی با قرآن، استاد شهید مرتضی مطهری، ج ۹, ص ۲۰۷.
۲- المیزان، ج ۲۰, ص ۶۹.
۳- همان.
۴- آشنایی با قرآن، ج ۹, ص ۲۰۸.
۵- تدبر در قرآن کریم، گروه تحقیقاتی تدبر در کلام وحی، ج ۴, ص ۲۴۸.
۶- تفسیر نمونه، ج ۲۵, ص ۱۲۳.
۷- المیزان، ج۲۰, ص ۶۹.
۸- نمونه، ج۲۵, ص ۱۲۳.
۹-تدبر در قرآن کریم، ج ۴, ص ۲۴۸.
۱۰- تفسیر راهنما، ج ۱۹, ص ۴۳۹.
۱۱- همان.
۱۲- همان.
۱۳- همان.
۱۴- تفسیر نور، ج ۱۲, ص ۲۴۸.