شنبه دوم محرم برابر با هفتم تیر ماه ۱۴۰۴ هجری شمسی
مَا تَرَکنٰاکَ یَا حَسَینُ
یکشنبه سوم محرم ۱۴۴۷ هجری قمری برابر با هشتم تیر ماه ۱۴۰۴ هجری شمسی
خلاصه هوش مصنوعی
متن کامل شعر "کجایید ای شهیدان خدایی" که توسط حاج محمود کریمی خوانده شده است، به شرح زیر است:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایی ای امام و رهبر ما
که شد خاک فراغت بر سر ما
دعا کن خواهرت زینب بمیرد
نباشد بعد تو ماتم بگیرد
مهلا مهلا یابن زهرا
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
دعا کن خواهرت زینب بمیرد
نباشد بعد تو ماتم بگیرد
اسلام کوئست
خلاصه پرسش
«الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم». آیا اینکه حکومت کافران عادل پایدارتر از مؤمنان ظالم است، توجیه دینی داشته و با واقعیات خارجی همخوان است؟
پرسش
سلام؛ در روایت آمده است: «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» (حکومت با کفر باقی میماند ولی با ظلم هرگز). اگر این سخن درست است، پس چگونه است که در طول تاریخ و هم اکنون ظالمان زیادی به مدت طولانی به حکومت جور و ظلم خود ادامه داده و میدهند؟!
پاسخ اجمالی
قبل از پرداختن به موضوع مطرح شده در سؤال، باید گفت؛ با وجود آنکه عبارت مشهور «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» به عنوان یک روایت از معصومان(ع) مطرح میشود، و اگرچه اصل محتوای آن از منظری نیز صحیح و قابل پذیرش است، اما با جستوجویی که در منابع داشتیم، به منبع قابل استنادی که این عبارت را صریحاً به معصومان(ع) نسبت دهد دست نیافتیم، اما این موضوع با اندک تفاوتهایی در متن، در برخی منابع کهن، به عنوان جملهای حکیمانه نقل شده است:
«وَ قِیلَ: الْمُلْکُ یَبْقَى بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَا یَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ»؛[1] و گفته شد: فرمانروایی عادلانه کافران باقی میماند، اما فرمانروایی ظالمانه مؤمنان برقرار نخواهد ماند.
در همین راستا میتوان گفت؛ عدالت یکی از اصلیترین معیارهای حکومت انبیا و تداوم حکومتها است، و حکومتها به هر اندازه که به عدالت نزدیکتر شوند، از کفر دورتر و به معیارهای حکومت انبیا هم نزدیکتر شده، و هر چه از عدالت دورتر شوند به کفر نزدیکتر و از ایمان و ویژگیهای حکومت انبیا دورتر خواهند شد.
بیان این نکته نیز ضروری است که به تصریح قرآن کریم، هر کافری از جنبه فردی، ظالم هم خواهد بود، آنجا که میفرماید: «وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُون»؛[2] تمام کافران از ستمکارانند. به عبارت دیگر، نمیتوان کافری را غیر ظالم پنداشت و اینکه «کفر» به صورت مطلق، جدا از «ظلم» تصور شده، به گونهای که کافر عادلی را تصور نماییم، از لحاظ منطق دینی قابل پذیرش نیست، همانگونه که فردی با ایمان واقعی نمیتواند فردی ظالم باشد و «مؤمن ظالم» عملاً مؤمن نیست.
البته ممکن است کافری که از لحاظ فردی، ظالم به نفس خویشتن است، از بعد اجتماعی و به جهت رعایت حقوق زیر دستان، به او حاکم عادلی بگویند و فردی که تظاهر به ایمان میکند در عمل رفتار ظالمانهای را دنبال کند.
به هر حال خلاصه مطلب آن است که کفر حاکم و زمامدار، اگر همراه با رعایت برخی موازین عدالت اجتماعی باشد، میتواند کمک مؤثری به پایداری حکومت نماید؛ زیرا زمانی که حکومت، رعایت عدالت و تلاش در برپایی آن نماید، دلیلی ندارد که مردم بخواهند علیه چنین حکومتی در فکر براندازی و شورش باشند، و عقلای آن جامعه با تمام توان، نیروی خود و دیگران را در جهت استمرار چنین حکومتی به کار خواهند گرفت. و شاید بتوان قصه بلقیس(ملکه سبا) را شاهدی قرآنی بر این موضوع دانست. با اینحال «عدالت» و «ظلم»، تنها علت و علت تامه برای «پایداری» و «نابودی» حکومتها نیست؛ زیرا چه بسیار کافرانی که علاوه بر کفر - که ظلمی شخصی بود - از لحاظ اجتماعی نیز ستمکار بوده و با اینحال حکومتهای طولانی هم داشتهاند که فرعون زمان موسی(ع) شاهدی بر این ادعا است. و از طرفی حکومتهای افرادی را میبینیم که هم از لحاظ فردی مؤمن بوده و هم از لحاظ اجتماعی در پی برقراری عدالت بودند، اما حکومتشان به علل دیگری، چندان ادامهدار نبوده و در مدّت کوتاهی پایان یافته است که حکومت کوتاه امام علی(ع) را میتوان به عنوان نمونه ذکر نمود.[3]
[1]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 119، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا.
[2]. بقره، 254.
[3]. ر. ک: اسلام و حاکمان عادل، 65605؛ تأثیرپذیری مردم از حاکمان، 13218؛ سکوت خداوند در مقابل ظالمان، 32752.
🎥 لاریجانی: صهیونیستها به محل جلسهٔ شورایعالی امنیت ملی حمله کردند تا سران کشور و افراد مهم را از بین ببرند و سراغ رهبر بیایند اما نشد.
فارس
هدایت شده از زمانه
44.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 همه با هم ایستاده در برابر دشمن
⚜"زمانه خود را بشناس"
_____________________
🟡 | @zamanehh
🔰#یادداشت | احتمالات پنجگانه برای فردای آتشبس
🔹پس از 12 روز تبادل آتش مستقیم میان ایران و اسرائیل، اکنون سکوتی شکننده بر فضای ژئوپلیتیکی منطقه حاکم شده است؛ سکوتی که بیش از آنکه از توافقی صلحطلبانه نشأت گرفته باشد، حاصل موازنهی پرتنش و موقتی است. این آتشبس نانوشته، نه بر پایهی توافقی رسمی استوار است، نه با تضمینی بینالمللی پشتیبانی میشود و نه بر اعتماد متقابل استوار است. در چنین فضایی، پرسش اساسی این است: این آتشبس به کدامسو خواهد رفت؟
🔹آیندهپژوهی بر پایه روندها، الگوهای رفتاری گذشته و جایگاه بازیگران مؤثر، ما را به پنج سناریوی اصلی دربارهی سرنوشت آتشبس میان ایران و رژیم صهیونیستی میرساند.
🔸الف) نخستین و محتملترین سناریو، تداوم وضع موجود، یعنی آتشبس شکننده است. در این حالت، دو طرف به دلایل راهبردی و هزینههای بالای جنگ، فعلاً ترجیح میدهند وارد تکرار تقابل علنی نشوند. رژیم صهیونیستی بهدنبال اجتناب از جنگ فرسایشی است که تاب آوری داخلی رژیم را بشدت تحت تاثیر قرار داده است و ایران نیز در حال اولویتبخشی به تنظیمات سیاست خارجی، شرایط اقتصادی و بازسازماندهی سریع نیروهای مسلح است. در این مسیر، چین و روسیه به همراه کشورهای عرب منطقه خلیج فارس نقش مؤثری ایفا میکنند؛ بهویژه چین که حفظ ثبات در خلیج فارس را با منافع راهبردی خود گره زده و مدتی پیش، میانجی آشتی تهران–ریاض نیز بوده است.
🔸ب) سناریوی دوم، بازگشت به جنگ اطلاعاتی و برخی عملیاتهای ویژه در سطح محدود است. تاریخ رفتار امنیتی اسرائیل نشان میدهد که این رژیم همواره ترجیح داده جنگ را بدون پذیرش مسئولیت اقدامات پیش ببرد . واکنش ایران در چنین شرایطی نیز طبیعتا می تواند در میدانهای نزدیک به رژیم صهیونیستی با استفاده از ظرفیتهای در اختیار و حتی عملیات سایبری شکل بگیرد. در صورت فعالتر شدن مجدد این نوع از نبرد، میتوان گفت آتشبس مستقیم به اشکالی پنهان منتقل میشود.
🔸پ) اما سناریوی سوم، شکستن آتشبس از سوی اسرائیل با حمله محدود و غافلگیرانه است. این رفتار برای اسرائیل تازگی ندارد. تلآویو در گذشته نیز بدون هشدار قبلی دست به عملیاتهایی چون ترور یا خرابکاری زده است. در چنین حالتی، واکنش ایران نیز چنانچه بیشتر اعلام شده اقدام متقابل خواهد بود که به منزله وارد کردن ضربات محدود از سوی طرفین به یکدیگر می باشد.
🔸ت) سناریوی چهارم، فروپاشی کامل آتشبس و آغاز جنگ مستقیم است؛ وضعیتی که معمولاً با یک جرقه فاجعهبار شکل میگیرد، مثلاً حملهای بزرگ به یکی از مراکز هستهای یا دست زدن رژیم صهیونیستی به ترور مشابه اقداماتی که در ۲۳ خردادماه انجام شد.. در این حالت، به احتمال قوی سطح و گستره بحران نسبت به موج اول شدیدتر خواهد بود و چه بسا مناطق درگیری نیز گستردهتر شود. در صورت شکلگیری چنین روندی به طور قطع کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، که میزبان پایگاههای نظامی آمریکا هستند، نخستین نگرانان این بحران خواهند بود و احتمال دارد خواستار مداخله فوری چین یا روسیه یا نهادهای بالادستی بین المللی برای میانجیگری شوند.
🔸ث) سرانجام، سناریوی پنجم، رسیدن به یک توافق پایدار غیررسمی با میانجیگری قدرتهای منطقهای یا جهانی است. این سناریو، هرچند دور از ذهن به نظر میرسد، اما محتمل است اگر فشار قدرتهای بزرگ برای ثبات در بازار انرژی افزایش یابد. طبق برخی گزارشها، چین و عمان در این میان، نقشهای مؤثری را در ماههای اخیر ایفا کردهاند و ممکن است بار دیگر برای کاهش تنش وارد میدان شوند.
🔹در یک جمعبندی میتوان گفت که محتملترین مسیر پیشرو، ادامه وضع شکننده فعلی یا انتقال تقابل به میدانهای مبتنی بر وارد کردن ضربات محدود از سوی طرفین به یکدیگر است. برخی از تحلیلگران عقیده دارند که ایران و اسرائیل، در چارچوب محاسبات بازدارندگی، فعلاً ترجیح میدهند درگیری مستقیم را کنترلشده نگاه دارند، اما کافی است تنها یک خطای راهبردی یا حادثه امنیتی، تمام موازنهها را به هم بزند.
🔹در چنین شرایطی، نقشآفرینی فعال قدرتهای منطقهای و جهانی، از جمله چین، روسیه، کشورهای عربی و سازمان ملل، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. بازی بزرگ در حال جریان است و جنگ آینده، نه فقط در میدان نبرد، بلکه در ذهنها، روایتها و تصمیمگیریهای پشت پرده تعیین خواهد شد.
⚜"زمانه خود را بشناس"
_________________
🟡
السَّلامُ عَلیکَ یَا رَحمَةَ اللهِ الْوَاسِعة، یَا بَابَ نَجَاةِ الْاُمَّة، یَا اَبٰاعَبدالله
السَّلامُ عَلیٰ مَن جعلَ اللهُ الشّفاءَ فی تربتِهِ السَّلامُ عَلیٰ مَنِالْإجابةُ تحت قبّته، السَّلامُ عَلیٰ مَنِ الْإئمةُ مِن ذُرِّیّتِهِ.
عن محمد بن مسلم قال: سمعتُ أبا جعفرٍ و جعفربن محمد-علیهماالسلام- بقولان: انَّ الله تعالی عَوَّضَ الحسینَ مِن قتله أن جعلَ الْإمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَالشِّفاءَ فِی تُربَتِه، و إجَابَةَ الدُّعاء عِندَ قَبرِه، و لاتُعَدُّ أیُامُ زائِریهِ جائیاً و راجعاً مِن عمره.
وسائل الشیعه،حرّعاملی، ج۱۴, ص ۵۳۷.
لاهیجان،محمد جواد کریمی
چهارم محرم الحرام برابر با ۱۴۰۴/۴/۹
هدایت شده از 🇮🇷ایـــرانِبیــــدار
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حیرت خبرنگار BBC از حجم گسترده ویرانیها در قلب تلآویو بر اثر حملات کوبنده ایران
کسری ناجی، خبرنگار بیبیسی در تلآویو:
🔺اینجا در مرکز تلآویو همه جا خراب شده و ویرانیها گسترده است؛ ما نمیتوانیم حتی از نزدیک مناطق نظامی مورد اصابت واقع شده گزارش تهیه کنیم.
🔺خیلی از تحلیلگران اسرائیلی معتقدند جنگ با ایران هزینه بسیار داشته و ارزشش را نداشت؛ آنها معتقدند جنگ به موقع متوقف شد.
┄┅═✧☫ایرانِبیدار☫✧═┅┄
「➜• @irane_bidar」
🎞گزارش جالب CNN ترکیه از خسارات هنگفت میلیاردی رژیم صهیونی در جنگ ۱۲ روزه!« به زبان ترکی استانبولی با زیر نویس فارسی»
🔹شبکه CNN ترکیه:
در طول ۱۲ روز جنگ، اسرائیل به لحاظ اقتصادی ضررهای زیادی متحمل شده است. «لیست هزینهها را دو مؤسسه «دموکراسی برای اسرائیل» و «امنیت»، در تاریخ ۲۶ این ماه طی گزارشی اقتصادی منتشر کردند.
🔹تجهیزات مورد استفاده برای حمله به ایران، روزانه ۵۹۳ میلیون دلار برای اسرائیل هزینه داشت.
🔹سامانههای پدافندی برای مقابله با ایران نیز روزانه ۲۰۰ میلیون دلار هزینه داشتند.
🔹سامانه دفاعی فلاخن داوود، برای هر شلیک جهت مقابله، ۷۰۰ هزار دلار هزینه داشته است.
🔹البته برای هر بار شلیک این سامانه، بیش از یک میلیون دلار هزینه شده است.
🌐 کانال اطلاع رسانی مسائل قفقاز و آناتولی
#قفقاز_آناتولی
ایتا:
فروپاشی ساختارهای نظامی کشورهای همجوار رژیم صهیونیستی، برنامه در دست اجرای آمریکا برای حفظ امنیت رژیم صهیونی
چند سوال ساده:
بخش اول
🔹اول:
۳۲ نماینده کنست رسما نامه نوشتند به وزیر خارجه اسراییل و خواستار تجزیه ایران شدند. اسنادی که پیش از جنگ به دست ایران رسید نشان میداد گروهکهای تجزیه طلب کاملا در استخدام اسراییل بودند، مردخای افسر اطلاعاتی اندیشکده بگین سادات گفته بود موساد سالها است در شمال عراق پایگاه دارد، ما باید ایران را تکه تکه کنیم، رویترز نوشت نیروهای تجزیه طلب کرد و بلوچ همراه اسراییلند، جروزالم پست اسراییل نوشت "برنامه بلند مدت و ائتلاف خاورمیانه ای برای تجزیه ایران شکل گرفته"، جان مرشایمر نظریه پرداز آمریکایی و استاد دانشگاه شیکاگو گفت "هدف نهایی اسراییل تکه تکه کردن ایران است"، دلایل بسیار زیاد است که نهایی ترین هدف اسراییل تجزیه ایران بود.
🔺سوال این است:
چه شد که وحدت ملی ایران با همه این تمهیدات در این جنگ بیشتر شد؟ چرا اسراییل به جای آنکه به این هدف نزدیک شود، فرسنگها از آن دورتر شد؟
🔹دوم
نتانیاهو روز سوم جنگ آشکارا گفت هدف ما تغییر نظام ایران است. بی بی سی و رویترز و دیگر رسانه ها هم تکرار و ترویج کردند. ترامپ اما دم از تسلیم و تحقیر ایران میزد وتکرار میکرد. ابایی هم نداشت که معلوم شود ماجرا اصلا و ابدا هسته ای نیست بلکه تابعیت ایران از آنها به طور مطلق است.
🔺سوال این است که:
چه شد که حاضر شدند ضربه آخر را ایران بزند؟ ضربه ای که ترامپ درباره اش گفت"اسراییل ضربات سختی خورد. خصوصا روزهای آخر، ضرباتی بسیار سخت" چه شد که حاضر شدند دستهایشان را بالا ببرند؟ چرا ادامه ندادند؟
🔹سوم
نابود کردن توان هسته ای که ترامپ و نتانیاهو ادعا میکردند، با فاش شدن اسناد محرمانه توسط سی ان ان و سپس حتی موضع رسمی پنتاگون زیر سوال رفت، هسته ای ایران تبدیل شد به امری مبهم، رابطه ایران و آژانس که ابزار دستشان بود متوقف شد، و سیاستمدارانی چون جان کری هم گفتند اصلا امکان نابودی هسته ای نیست. موشکی هم که نابودیش اعلام رسمی شده بود به عنوان هدف جنگ توسط نتانیاهو، تا روز آخر شگفتانه داشت، هم در تنوع هم در دقت و دردآور بودن اهداف. مقبولیت مردمی وجود این دو قدرت هم در ایران رکورد زد. و اکثریت قریب به اتفاق در نظر سنجی های معتبر با وجود آنها موافق شدند. حتی بمب اتمی را حدود هفتاد درصد مردم رای مثبت به لزومش دادند.
🔺سوال این است که:
چطور آمریکا و اسراییل به این تصمیم رسیدند که تمام برگه هایی که به عنوان تهدید نگه داشته بودند خرج کنند و دست غرب را خالی کنند؟ چرا کاری کردند به دست خود که قدرت ایران در منطقه و دنیا اثبات شود؟
پایان بخش اول
بخش دوم در ادامه 👈
چند سوال ساده:
بخش دوم
🔹چهارم
به محض پایان جنگ ایران، روزانه یک عملیات ایذایی یا راکتی از غزه توسط حماس انجام شد، تلفات در خان یونس و حمد و دیگر نقاط آنقدر بود که نتانیاهو آن را دردآور توصیف کرد، برخی از کابینه مثل وزیر دارایی رسما ارتش را شکست خورده توصیف کردند، در حالیکه میزان کشتار مردم عادی بیشتر شده بود، ضربات یمن روزانه با موشک و پهپاد شدت گرفت، این در حالی بود که بعد از ضربات ایران آستانه تحمل شهرک نشینان کم شده بود، هرج و مرج در سرزمینهای اشغالی بالا رفت طوری که تظاهرات پایان جنگ شروع شد، یک مرکز امنیتی توسط خود اهالی اسراییل سوزانده شد، شیخ نعیم قاسم شروع به خط و نشان کشیدن کرد. ترامپ و اسراییل رسما اعلام کردند آتش بس با حماس را میپذیرند. حال آنکه قبل از جنگ دوازده روزه دوباره بحث محو حماس و پیروزی مطلق و اینها را دوباره مطرح کرده بودند.
🔺سوال این است که:
چه شد که بلافاصله بعد از جنگ ایران هم آمریکا و هم اسراییل تغییر موضع دادند، چه شد که گروههای مقاومت جان تازه گرفتند؟ چه شد که صحنه به لحاظ جنگ قدرت به نفع حماس چرخید؟
🔹پنجم
بر خلاف جنگ هشت ساله که تقریبا کل منطقه و کشورهای اسلامی همان موضعی را گرفتند که آمریکا و شوروی و اروپا گرفته بودند. این بار منطقه و کشورهای اسلامی و روسیه و چین و کشورهای مستقل آمریکای جنوبی و خلاصه بسیاری پشت سر ایران قرار گرفتند، در حد موضع گیری سیاسی. حتی ترکیه حتی سوریه جولانی حتی عربستان. مواضع اینها جالب بود.
🔺سوال این است که:
چرا کشورهای منطقه قریب به اتفاقشان رسما در جبهه مقابل اسراییل و پشت سر ایران موضع گرفتند؟ چه شد که قطر که توسط ایران موشکباران شد، جواب که نداد هیچ ، بلکه خودش میانجی گری کرد؟
🔹ششم
به محض حمله رژیم، تمام جریانات سیاسی فرهنگی و اجتماعی داخلی و بسیاری از جریانات اپوزسیون خارجی یکصدا شدند، این اتفاق در چهل سال اخیر بی سابقه بود. مسیح علینژاد اعلام کرد "حمله اسراییل پروژه براندازی را بیست سال عقب انداخت" تقریبا تمام تلاش جنگ فرهنگی، جنگ روانی، جنگ شناختی و جنگ ترکیبی در این چهل سال روی ایجاد دو قطبی اجتماعی از یک سوی و نفرت و ناامیدی و بی اعتمادی نسبت به نظام اسلامی از سوی دیگر متمرکز بود.
🔺سوال این است که:
چطور این همه تلاش که دقیقا در این نقطه باید به کارشان میآمد جواب نداد، بلکه جنگ ذهنیت بسیاری را از اساس تغییر داد؟
🔹هفتم
آشکار شدن هویت غرب و تمدن غرب، انزجار از آلمانی که گفت اسراییل کارهای کثیفی را که برای ما مفید است انجام میدهد، انزجار از فرانسه ای که از حمله یک طرفه اسراییل به صنایع هسته ای دفاع کرد و وسط جنگ باج خواهی کرد، انزجار از نهادهای بین المللی که هیچ کاری نکردند برای جلوگیری از شروع و سپس توقف جنگ و تنبیه متجاوز، انزجار از آمریکایی که رسما یک طرفه وارد جنگ شد و گفت ایران باید تسلیم شود. کشورهایی که دو سال است زن و بچه میکشند به راحتی ، بدون دردسر، جلوی دوربین، حین پخش آب و غذا. آشکار شدن مظلومیت ایران و قدرت او، آشکار شدن مشروعیت ایران و مقبولیت او، آشکار شدن وحدت ایران و هویت او، همه و همه در فاصله دو هفته اتفاق افتاد. این نکته هم در ایران و هم در افکار عمومی مردم جهان رخ داد.
🔺سوال این است که:
اگر ظهور حق در عالم با رشد مردم حاصل میشود، آیا به لحاظ تحولات کلان تاریخی یک قدم به ظهور کامل حق نزدیک تر شده ایم؟ آیا نقطه عطفی در این جنگ تمدنی بین اسلام و کفر در حال وقوع است؟
پایان بخش دوم
علی مهدیان