عصر ایران
کد خبر ۹۸۲۵۵۲تاریخ انتشار: ۰۹:۰۸ - ۲۷ تير ۱۴۰۳ - 17 July 2024
صفحه نخست » سیاسیگزارش خطا در خبر
باقری : برجام یک ابتکار موفق است
باقری سرپرست وزارت خارجه ایران در سازمان ملل : خروج یکجانبه آمریکا از توافق یکی از مظاهر یکجانبه گرایی در عرصه بین المللی است که موجب آسیب دیدن به همه طرف های توافق گردید.
علی باقری سرپرست وزارت خارجه ایران در نشست شورای امنیت سازمان ملل، برجام را یک ابتکار موفق چندجانبه توصیف کرد.
به گزارش عصرایران، علی باقری در نشست سه شنبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک گفت: برجام به عنوان یک ابتکار موفق چندجانبه توانست یکی از موضوعات غیرضروری و یک نگرانی ساختگی از سوی کشورهای غربی در خصوص برنامه صلح آمیز هسته ای ایران مورد توجه قرار دهد و قرار بود تحریم های ظالمانه را از دوش ملت ایران بردارد.
براساس متن منتشر شده در سایت وزارت خارجه ایران، وی افزود: متاسفانه این روند چندجانبه با رویکرد غرب و یکجانبه آمریکا با چالش جدی مواجه شد. خروج یکجانبه آمریکا از توافق یکی از مظاهر یکجانبه گرایی در عرصه بین المللی است که موجب آسیب دیدن به همه طرف های توافق گردید.
علی باقری سرپرست وزارت خارجه ایران در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک
علی باقری سرپرست وزارت خارجه ایران در نشست سه شنبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در نیویورک
باقری ادامه داد: جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیس جمهور منتخب ایران، اعلام کرده اند که رهیافت اصلی سیاست خارجی دولت وی گشایش افقهای جدید، و گسترش همهجانبهی روابط دوستانه با سایر دولتها بر اساس گفتگو، همکاری، برابری و احترام متقابل خواهد بود و در چارچوب این رویکرد، دولت جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه و رفیعی برای تعمیق هر چه بیشتر مناسبات همه جانبه با کشورهای همسایه، منطقه و دیگر دولتها قائل است.
سرپرست وزارت خارجه ایران گفت: سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران یکی از نتایج توجه به چند جانبه گرایی برای حل موضوعات و نگرانیهای مشترک است. در این زمینه، ایران گفتوگو و همکاری منطقهای را دنبال میکند تا فضایی را ایجاد کند که بتوان منابع را برای پیشرفت و توسعه منطقه به نفع همگان اختصاص یابد. در واقع، تقویت مشارکت و همکاری برای امنیت جمعی و توسعه پایدار در منطقه ای اصل راهنما سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
هدایت شده از اخبار سوریه
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این صحبتهای آقای بروجردی را بدون هیچ پیش فرض و بدون هیچ توضیحی اینجا منتشر میکنم تا شما هم از بخشی از واقعیتهای تاریخی این مملکت بهتر و بیشتر آگاه شوید.... در همین روزهای اخیر مطالب متعددی در مورد مذاکره دیپلماسی و مسائل و موارد مترتب بر آن نوشتم و گفتم که آن کسانی که اتهام ناروا و نابجای باعرض معذرت «صغیر بودن» و رهبر انقلاب میزنند به ایشان را در امور مملکتی و مسائل کلان سیاسی دخیل ندانسته و بیشتر نبالهرو میدانند تا مدیر؛ جفای بزرگی در حق شخصیت حقیقی، حقوقی، مذهبی و تاریخی ایشان میکنند.
به زبان خیلی سادهتر این افراد که عمدتاً دارای مشربهای سیاسی و فکری تند و بستهای هم هستند، با چنین اتهامات ناروا و ناصوابی است و بنیان ساختار قدرت و حکومت در کشور را زیر سوال برده و عملاً خواسته یا ناخواسته توهین میکنند. اینجا هم آقای بروجردی ند مثال تاریخی میزند تا بهتر و بیشتر بدانید و آگاه باشید که در این مملکت روندها و فرایندها چگونه است....
🇮🇷@SyrianKhabar
🗣اینکه شنیده می شود فلسطینی ها قبلاً زمین های خود را به یهودی ها فروخته بودند،صحت دارد؟
✍جواب اجمالی
خیر، چنین مطلبی از پایه و اساسی خلاف واقع است و صحت ندارد.
توضیح اینکه هنگام اعلان تشکیل حکومت یهود در فلسطین در سال ۱۹۴۸ میلادی،چیزی حدود 6٪ خاک فلسطین در مالکیت یهود قرار داشت. که 2.5درصد آن را در دوره امپراطوری 400 ساله عثمانی و 3.5درصد را در خلال 30 سال سلطه استعماری انگلیسی ها به دست آوردند و 94درصد باقی مانده همچنان در مالکیت فلسطینی ها باقی مانده بود؛ هرچند که صهیونیستها با اقدامات تروریستی خود علیه فلسطینیان و کشتار بیرحمانه آنان توانستند اراضی صاحبان اصلی فلسطین را با زور تصاحب کرده و آنان را از سرزمین آبا و اجدادی شان اخراج نمایند.
▪️میزان مالکیت یهود بر اراضی در ادوار گذشته :
۱- اراضی خریداری شده از مالکین فلسطینی در دوره حکومت عثمانی 65000 هکتار
۲- اراضی خریداری شده از ملاکین سوری و عراقی در دوره سلطه سیاسی و نظامی ارتش انگلیس 20000 هکتار
۳- اراضی خریداری شده از مالکین عرب فلسطینی در دوره سلطه سیاسی و نظامی انگلیس 25000 هکتار
۴- اراضی اهدایی انگلیسی ها به مهاجرین یهودی 50000 هکتار
جمع کل 160000 هکتار
بنابراین از کل 2 میلیون و 700000هکتار اراضی فلسطین، تنها 160000 هکتار ؛یعنی چیزی در حدود شش درصد آن در مالکیت یهود قرار داشت.
🚫علاوه براین انتقال مالکیت به فرض تمام بودن موجب انتقال حاکمیت یک ملت به اتباع بیگانه نمی شود. مثل اینکه مهاجرین ایرانی در ترکیه یا آمریکا با خرید املاک و مستغلات نمی توانند حق حاکمیت مردم ترکیه و آمریکا انکار و آنان را به بهانه خرید املاک از حق حاکمیت ملی شان محروم نمایند.
روزنامه شهروند
1402/07/30

💥ماجرای فروش زمینهای فلسطینیها به صهیونیستها چیست؟
[ شهروند] در سالهای اخیر بعضی رسانهها به انتشار اخباری دامن میزنند تا شبهات مختلفی در افکار عمومی ایجاد کنند. این شبههها در سالهای اخیر، موضوعات مختلفی را هدف گرفته که یکی از آنها ماجرای غصب فلسطین است. عدهای شروع کردند به گفتن این جمله که فلسطینیها زمینهایشان را به یهودیها فروخته بودند و حالا ادعای باز پس گرفتنش را دارند! در واقع با این جمله میخواهند اینطور القا کنند که مردم فلسطین نباید بابت زمینی که قبلا فروختهاند، ادعای مالکیت داشته باشند! این جمله و مباحث جعلی بعد از آن، در حالی مطرح میشود که مرور تاریخ و محاسبه دقیق زمینهای خریداریشده توسط یهودیان در فاصله سالهای 1917 به بعد، پاسخی قطعی به این شبهه خواهد داد. به همین دلیل، در این مطلب به همین موضوع پرداختهایم تا حقیقت بهوضوح روشن شود.بخشیدن زمین از جیب فلسطینیها!
شبههای که معاندان طرح و عدهای ناآگاه هم آن را تکرار کردند این بود که فلسطینیها خودشان سرزمینهایشان را به یهودیها فروختند، بعد پشیمان شدند و دبه کردند! در پاسخ هم میگویند خب میخواستند نفروشند که حالا ادعای مالکیت کنند! اما واقعیت چیست؟
برای بررسی این موضوع باید برگردیم به سال 1917؛ زمانی که بریتانیا طبق بیانیه معروف «بالفور» داشتن «خانهای ملی» برای یهودیان را در سرزمینهای امروز فلسطین مجاز دانست. آن زمان فلسطین هنوز جزء قلمرو امپراتوری عثمانی بود، اما مهاجرات یهودیان به فلسطین آغاز شد، چون اولین بار بود که یک ابرقدرت جهانی چنین مجوزی را برای اقوامی دیگر صادر کرد! اینکه بروند و در جایی که هیچ ارتباطی هم به کشور مربوطه (بریتانیا) ندارد، سکونت کنند! هرچند بیانیه بالفور حتی انتقاد بعضی یهودیان دنیا را هم به دنبال داشت، اما برخی تندروها که به صهیونیست معروف بودند، از آن استقبال کردند. آنها فلسطین را در رویایی خیالی، سرزمین موعود خود میدانستند و به همین بهانه شروع به مهاجرات به آن کردند. یک سال بعد هم که امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول شکست خورد و قیمومیت فلسطین به بریتانیا واگذار شد، این مهاجرت در ابعادی گستردهتر ادامه یافت. اینجا بود که ماجرای خرید زمینهای فلسطینیان از سوی صهیونیستها آغاز شد.
فروش زمین توسط فلسطینیان
بریتانیا که حالا قیمومیت فلسطین را هم به عهده داشت، اولین گامها در جهت غصب سرزمینهای فلسطین را برداشت، در سال 1920، حدود 600کیلومترمربع را در اختیار آژانس یهود قرار داد. در همین سالها حدود ۶۷۸ کیلومترمربع هم توسط خانوادههای عرب غیرفلسطینی به یهودیان فروخته شد. در سالهای بعدتر هم این متراژ مربع به حدود 1620 کیلومتر رسید. حالا جالب است بدانید که مساحت کل فلسطین در آن زمان 27هزار کیلومتر بود، یعنی کل زمینهایی که مردم فلسطین به یهودیان فروختند، حدود 6درصد بود! جالبتر اینکه در فاصله سالهای 1910 تا 1944، قیمت زمینهای فلسطین حدود 5هزار برابر شده بود! با این حال، اما مردم فلسطین فقط حدود 6درصد از زمینهایشان را فروختند. چرا؟ چون عدهای از ملیگرایان و مسلمانان فلسطینی این ترفند را دریافته بودند. به این ترتیب، روحانیون مسلمان فتوا صادر کردند مبنیبر اینکه فروش زمین به یهودیان حرام است. مردم مسلمان فلسطین نیز این فتوا را مراعات کردند و دست از فروش زمین کشیدند. البته بسیاری از مردم فلسطین هم اصلا قصد فروش زمینهایشان را نداشتند، چراکه حتی در زمان امپراتوری عثمانی نیز سودای استقلال داشتند. این آمار، آمار فلسطینیها نیست و خود اسرائیلیها آن را عنوان کردهاند؛ به عنوان مثال میشود به بنی موریس (مورخ اسرائیلی و استاد سابق تاریخ در گروه مطالعات خاورمیانه از دانشگاه بن گوریون) و ایلان پاپه (مورخ و فعال اجتماعی اهل اسرائیل) اشاره کرد که هر دو بر همین 6 درصد تاکید کردهاند، هر دو هم اسرائیلی هستند. منابع دیگر هم همین آمار را اعلام کردهاند.
فلسطینیهایی که آواره شدند
در سال ۱۹۴۷، سازمان ملل متحد، طرح تقسیم فلسطین را تصویب کرد و پیشنهاد تقسیم فلسطین به کشورهای جداگانه یهودی و عربی را داد. براساس این طرح، مردم فلسطین باید حدود ۴۸درصد از زمینها را در اختیار میگرفتند. عدمتوافق برای اجرای این طرح، در سال ۱۹۴۸ باعث آغاز نخستین جنگ میان اعراب و اسرائیل شد که اسرائیلیها آن را با عنوان «جنگ استقلال» میشناسند و فلسطینیها با عنوان «نکبة» به معنای فاجعه از آن یاد میکنند و آن را «یومالنکبة» میخوانند.
ایلان پاپه در کتاب پاکسازی قومی مینویسد: «واکنش صهیونیستها، اعتراض اعراب فلسطین نسبت به طرح سازمان ملل آغاز عملیاتی برای پاکسازی قومی بود که به موجب آن نیمی از جمعیت فلسطینی به بیرون رانده و نیمی از شهرها و روستاها تخریب شدند.◀️
⏪پاسخ دیرهنگام و ناکافی ملیگرایان عرب نتوانست مانع این شود که صهیونیستها ۷۸درصد قلمرو فلسطین را در اختیار بگیرند.» در واقع اسرائیلیها باقی زمینهای فلسطین را که امروز در اشغال خود دارند، از زمان همین جنگ و توسط کشتار و ترور به دست آوردند.
شروع ترور توسط گروههای تندروی اسرائیلی

این جنگ بهانه خوبی برای اسرائیلیها بود و در ایام جنگ میتوانستند زمین اعراب فلسطینی را غصب کنند. یکی از این گروهها «لحی» نام داشت که بعدها بدل به بدنه اصلی ارتش اسرائیل شد. اقدامات «لحی» به قدری موحش بود که حتی دولت بریتانیا آن را گروهی تروریستی اعلام کرد. گروه لحی در ۱۳ می ۱۹۴۸ سیاست خود را اینگونه اعلام کرد: «حمله شدید به مراکز جمعیتی اعرب باعث تشدید مهاجرت آوارگان میشود و تمام راهها به سمت ماورای اردن و کشورهای همسایه مملو از تودههای وحشتزده میشود و حرکت نظامی [دشمن] را با مشکل مواجه میکند. همانطور که در زمان فروپاشی فرانسه [در جنگ جهانی دوم] اتفاق افتاد... فرصت بزرگی به ما داده شده است... تمام این سرزمین مال ماست!» همچنین «شلومو لاوی» از پیشکسوتان جنبش کیبوتص میگوید: «انتقال اعراب به خارج از کشور از نظر من یکی از عادلانهترین، اخلاقیترین و صحیحترین کارهایی است که میتوان انجام داد. من سالهاست که به این امر فکر میکنم.» به این ترتیب، در طول جنگ ۱۹۴۸، بیش از یکمیلیون فلسطینی آواره شدند و بسیاری از آنها نتوانستند به خانهها و سرزمینهای خود بازگردند. نیروهای یهودی نیز سرزمینی فراتر از مرزهای اختصاص داده شده توسط سازمان ملل را تصرف کردند. این تصاحب سرزمینی منجر به از دست دادن بخشهای قابل توجهی از سرزمین اجدادی فلسطین شد.
🥀قتلعام دیریاسین
قتلعام «دیریاسین» در ۹ آوریل ۱۹۴۸ رخ داد و فضای ارعاب را به اوج خود رساند. صهیونیستها پس از این قتلعام، کنترل شهرهای اصلی را در دست گرفتند. تروریستهای هاگانا، حیفا را اشغال کردند و آنطور که موریس میگوید: «هدف نبرد بریگادهای جولان هاگانا، کشتن هر عرب بزرگسالی بود که در حیفا دیده میشد. پس از تصرف حیفا تنها ۳هزار تا ۴هزار نفر از ۷۰هزار ساکن عرب شهر باقی ماندند. بقیه اخراج یا کشته شدند. جفه، صعفاد و اکره نیز به چنین سرنوشتهایی دچار شدند.» این پاکسازی قومی حتی در میان خود صهیونیستها نیز مخالفانی داشت. رهبر حزب کارگر اسرائیل در مصاحبهای گفت: «در حقیقت، هزاران فلسطینی آواره شدند و مهاجرت کردند، اما نه به میل خودشان. اتفاقات شرمآور بسیاری رخ داد. هیچ ضرورتی وجود نداشت تمام روستاها خالی شود.» گزارش خود ارتش اسرائیل نیز چنین مدعی میشود که «میتوان گفت حداقل ۵۵درصد از کل مهاجرتها ناشی از عملیات نیروهای نظامی ما بوده است، همچنین اثرات عملیات سازمانهای یهودی مسلح، ۲۰درصد از مهاجرت اعراب را رقم زد.»
اشغال زمینهای فلسطینیان از دهه 70
صهیونیستها تا اواسط دهه 70 بیشتر زمینهای فلسطین را اشغال کردند. پس از این اتفاقات، اقلیت فلسطینی که در سرزمینهای تحت اشغال اسرائیل بودند، بدل به شهروندان درجه دو شدند و تحت سرکوب قرار گرفتند. به تعبیر «ایلان پاپه»، جهان نیز تنها به نظاره نشست و ادعای متظاهرانه اسرائیل را که تنها دموکراسی خاورمیانه است، هرگز به چالش نکشید.
مرحله بعد در روند غصب فلسطین، دوران جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل بود. جنگ 6 روزه در ۱۹۶۷ رخ داد و به اسرائیل اجازه داد باقیمانده سرزمین فلسطین را به نوعی در اختیار خود بگیرد. اسرائیل پس از جنگ 6روزه مناطقی شامل «کرانه باختری، نوار غزه، بیتالمقدس شرقی و بلندیهای جولان» را اشغال کرد. بنابرین همانطور که دیدیم اسرائیل از زمان تشکیل تا به امروز بخش عظیمی از خاک فلسطین را غصب کرده است و تسلط بر فلسطین، نه با خرید زمین اعراب بومی، بلکه با ترور و کشتار و آوارهسازی آنها میسر شده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامههای متعددی، از جمله قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ خواستار خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی شده، ولی اسرائیل توجهی به این قطعنامهها نکرده است.
©2012-2025 https://www.pishkhan.com
سرزمین های فلسطینی از ابتدا تاکنون + نقشه https://share.google/NbB8VLlniKjqYuJuW
🖋✒✍اندر احوالات آمریکا در پساجنگ ۱۲ روزه علیه ایران...
🔴شرط رفع تحریمها این بود که #ایران توان هسته ای نداشته باشه
🔴الان به گفته #ترامپ ما دیگه تاسیسات هسته ای برای ساخت #اورانیوم ، نداریم
پس دیگر بهانه ای هم برای تحریم بودن وجود نداره.
🔴از طرفی هم اذعان کرده که تمام تاسیسات هسته ای ما رو هم از بین برده
پس باید غرامت پرداخت کنه
🔴#عراقچی هم اومد اعلام کرد که بله ما خسارت خیلی زیادی دیدیم و تمام تاسیسات ما از بین رفته
🔴و این وسط اتفاق جالبی رخ داد
🔴نهاد های نظامی امنیتی #آمریکای به #ترامپ گزارش دادند که حمله ما به تاسیسات هستهای #ایران کمتر از ده درصد آسیب رسونده
#ترامپ احمق هم با عصبانیت اعلام کرد که این مزخرفات چیه ، ما تمام توان هسته ای #ایران رو از بین بردیم
🔴به قول فیلم فارسی های قدیم ، ما زدیم شما هم بگو زدی
الان ما میگیم #آمریکا زده ، صددر صد هم موفقیت آمیز بوده
حالا هم باید غرامت پرداخت کنه
هم باید تحریمها رو لغو کنه
🔴الان #ترامپ این وسط گیر کرده
اگر قبول کنه که تاسیسات ما رو نابود کرده پس دیگه مذاکره معنایی نداره
اگر بگه نه نتونستم بزنم ، اون همه تبلیغاتی که تو دنیا راه انداخت که ما تاسیسات هسته ای #ایران رو نابود کردیم دود میشه میره هوا
🔴و یک چیز جالب دیگه
مجله #اکونومیست اعلام کرده یکی از بمب افکن های فوق پیشرفته B2 آمریکا که به تأسیسات هسته ای #ایران حمله کرده ، به پایگاه برنگشته
حالا نه #آمریکا این رو گردن میگیره نه #ایران 😁
🔴چون اگر #ایران اون رو نشونده باشه ، خاک بر سر تمام توان نظامی #آمریکا
هواپیمایB2 عین ناموس آنهاست که الان معلوم نیست کجاست 😁
🔴 #ایران هم هیچ حرفی نمیزنه و سکوت سم مهلکه در این باره !
#آمریکا هم اگر اعلام کنه این هواپیما برنگشته باید به افکار عمومی دنیا جواب بده که خب پس سرنوشت این هواپیما چی شده
🔴اوضاع خیلی پیچیده ولی جالب شده
اگر فردا دیدید یه پهپاد عین B2 و اف ۳۵ رونمایی شد ، اصلا تعجب نکنید 😉
🔴انصافا فقط خواننده نباشید
و تا میتونید این کنفرانس ها رو برای دیگران منتقل کنید
در جهاد تبیین که به زودی خیلی بیشتر بهش نیاز پیدا خواهیم کرد باید مردم بیشتری رو بتونیم روشن کنیم
🔴اوضاع سخت ولی خوب داره پیش میره
ان شاءالله در چند ماه آینده گشایش خوبی در کشور ایجاد خواهد شد
خبر هایی میرسه که ما در چند حوزه بشدت در حال پیشرفت هستیم که اگر به ثمر بنشینه #ایران از این گردنه بسیار مهم عبور میکنه و ما به نزدیکترین محل به قله می رسیم ان شاءالله
✅أللهُم عَجِّلْ لِوَلیّکَ الْفَرَج✅
نامعادلۀ ایران، زنگزور و ترامپ
🔹براساس توافق باکو و ایروان، ارمنستان حق انحصاری مدیریت گذرگاه زنگزور را برای ۹۹ سال به آمریکا واگذار میکند. ترامپ این مسیر را «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی جهانی» نامیده.
🔹این گذرگاه، آذربایجان را به نخجوان متصل میکند و از خاک ارمنستان میگذرد، اما تحت مدیریت ارمنستان نخواهد بود.
ایجاد این گذرگاه چه پیامدهایی دارد؟
🔹حذف ایران از مسیر اتصال ترکیه به آسیای مرکزی
🔹کاهش نفوذ ایران و روسیه در قفقاز
🔹تقویت حضور ناتو در شمال ایران
🔹کاهش درآمدهای ترانزیتی ایران
🔹محدودکردن دسترسی ایران به بازارها و همسایگان
@Farsna
با یه غوره سردی تون نشه
🔸️بعضیا نمی دونم چشونه هنوز اتفاقی نیفتاده و فقط یه پاراف روی کاغذ شده، میگن همه چیز از دست رفت.
🔸️تازه توافق باید تو پارلمان ارمنستان بررسی و تصویب بشه و برفرض که بشه ایران و روسیه اجازه نمیدن پای آمریکا به قفقاز جنوبی باز بشه.
🔸️دغدغه مندی خوبه ولی هنوز هیچی نشده ناله بدبخت شدیم شون کل فضا رو پُر کرده.
📌ما قضایای بدتر از این رو مدیریت کردیم و باید به مسئولان نظامی و امنیتی مون اعتماد کنیم.
@taghaviniaa
دوستان نگران نباشید
ما آمریکارو در عراق شکست دادیم ، ما آمریکا رو در افغانستان شکست دادیم ، ما آمریکا رو در یمن شکست دادیم ، اسرائیل بعد از ۲ سال هنوز نتونسته غزه رو بگیره ، ما رفراندوم دروغین جعلی کردستان رو از بین بردیم .
علت سقوط سوریه هم حماقت بشار اسد و روسها بود نه تقصیر ما.
بارها به بشار اسد پیشنهاد دادیم که حاضریم نیروی رزمی فاطمیون ، زینبیون ،حشد الشعبی و ... وارد کنیم و جولان را پس بگیریم؛ اما بشار اسد ترسید و قبول نکرد.
حتی حاج قاسم قصد داشت ادلب را پاکسازی کند و جولانی و دار و دسته اش را از بین ببرد که پوتین برای رضایت اردوغان این اشتباه را مرتکب شد و اجازه پاکسازی ادلب را به بشار نداد و الان دارد چوبش را میخورد.
پوتین در جنگ ۲۰۲۰ قره باغ اشتباه کرد و پشت ارمنستان را خالی کرد و الان فهمیده چه غلطی کرده و میخواهد جبران کند.
بدون اغراق و صادقانه بگویم کمترین تقصیر تاکنون متوجه ایران بوده اما الان دیگر باید کمرهمت ببندیم و با کمک روسها اجازه تغییر ژئوپلیتیک منطقه را ندهیم.
@taghaviniaa
فاجعه غزه و راز سکوت جامع الازهر مصر ؟
برای رازگشایی از این موضوع به گزارش زیر از شعوبا توجه کنید👇
جامعه شناسی کشورهای اسلامی
جامعه شناسی کشورهای اسلامی شمال آفریقا
آیا الازهر هنوز ‘امالدنیا’ است؟ نگاهی به تنشهای دینی و امنیتی در مصر
۱۹ مرداد ۱۴۰۴
۰ خواندن این مطلب ۸ دقیقه زمان می برد.

آنتروپولوژی نیوز
ترجمه : علیرضا شفیق
من معمولاً از خیابانهای شلوغ قاهره اسلامی در روزهای جمعه پرهیز میکردم، اما تصمیم گرفتم با ابراهیم و عمر، دو مسلمان بریتانیایی که چند هفته قبل با آنها آشنا شده بودم، در نماز جمعه مسجد الازهر شرکت کنم. سوار مینیبوسی از نصر سیتی شدیم. ما را در خیابانی باریک پیاده کرد. حدود ده دقیقه پیاده رفتیم، در حالیکه از میان دستفروشان و نانبران دوچرخهسوار عبور میکردیم. مسجد به زودی نمایان شد که منظرهای ویرانهمانند داشت: ردیفهایی از نیروهای امنیتی مجهز به باتوم، کلاه ایمنی و جلیقههای تاکتیکی، مسجد الازهر را احاطه کرده بودند. وقتی نزدیکتر شدیم، متوجه شدم که جوانان مصری که از ورودیها بازمیگشتند، آشکارا ناراحت و خشمگین بودند. پلیس مخفی اجازه ورود به آنها نداده بود.
از عمر پرسیدم:
«میدونی جریان چیه؟»
او سرش را تکان داد و ما از میان جمعیت عبور کردیم. پس از بازرسی امنیتی کوتاه، به ما اجازه ورود داده شد؛ همانطور که به دانشجویان اندونزیایی و مالزیایی که با ما در مینیبوس بودند نیز اجازه داده شد.
در حالی که در حیاط شلوغ مسجد به دنبال جایی برای نماز میگشتیم، با خودم فکر کردم آیا این نمایش امنیتی برای دلسرد کردن حرکات اعتراضی ناشی از بمباران غزه طراحی شده است؟ اعتراضاتی که برای مدتی کوتاه، سلطه سرکوبگرانه حکومت را به چالش کشیده بود. چند ماه از آن روز گذشته بود که معترضان حامی فلسطین از مسجد الازهر راهپیمایی کرده و پس از عبور از موانع امنیتی، برای مدتی کوتاه به میدان التحریر رسیده بودند. از زمان انقلاب، تظاهرات در میدان تحریر به ندرت دیده شده، چرا که خطر بازداشتهای دستهجمعی و ناپدید شدنهای اجباری همواره وجود داشته است.
پس از نماز، از کنار نیروهای امنیت مرکزی که همچنان در ورودیها مستقر بودند، عبور کردیم. عمر برای زیارت قبور محلی رفت و من و ابراهیم برای پیدا کردن کتابی در فقه شافعی ـ که استادش به او توصیه کرده بود ـ به جستوجو در کتابفروشیها پرداختیم. ابراهیم و عمر در سال ۲۰۲۱ به قاهره مهاجرت کرده بودند تا در حلقههای درسی دینی تحت تعلیم عالم مشهور یمنی، حبیب عمر، شرکت کنند. آنها در نصر سیتی ساکن شده بودند؛ محلهای متشکل از مصریهای طبقه پایین تا متوسط و مهاجران، عمدتاً از جنوب شرق آسیا، اما در سالهای اخیر شمار مهاجرانی از آسیای مرکزی و شرقی، قفقاز شمالی، اروپا و آمریکای شمالی افزایش یافتهاست . تنوع ملیتها در میان دانشجویان، تجسمی بود از عبارت «مصر امالبلاد». جایی که پس از پرسیدن ملیت فرد و گفتن آن عبارت، با گرمی از خارجیها استقبال میکردند.
در حالی که در حیاط شلوغ مسجد به دنبال جایی برای نماز میگشتیم، با خودم فکر کردم آیا این نمایش امنیتی برای دلسرد کردن حرکات اعتراضی ناشی از بمباران غزه طراحی شده است؟ اعتراضاتی که برای مدتی کوتاه، سلطه سرکوبگرانه حکومت را به چالش کشیده بود.
با این حال، در زیر این ظاهرِ جهانوطنی و بینالمللی، متوجه شدم که مسلمانان غربی وابسته به محافل نوسنتگرا مانند عمر و ابراهیم، تا حد زیادی نسبت به فضای سیاسی اجتماعیای که در آن زندگی میکردند، بیتفاوت بودند. آنها قاهره را مکانی فرازمانی میدیدند؛ لوحی سفید برای کسب دانش و پیوندهای معنوی با فضای دینی تاریخی آن. بیتفاوتی آنها نسبت به واقعیتهای سیاسی مصر عجیب و تکاندهنده بود. بیتوجهی آنان به نظارت و سرکوبی بود که روی مردم مصر، و اخصا برخی از اعضای جامعه مسلمانان غیرمصری که «تندرو» شناخته میشدند، عجیب بود.
دانش دینی و مهاجرت به نصر سیتی
نزدیکی نصر سیتی به الازهر و وجود مدارس زبان عربی با شهریهای مقرونبهصرفه، این منطقه را به نقطهی شروعی ایدهآل برای مسلمانانی تبدیل کرده که در پی تحصیل علوم دینی و یادگیری زبان بودند و از کشورهای دیگر آمدهبودند. رستورانهای پرجنبوجوش جنوب شرق آسیایی، نانواییهای ازبک، و حتی رستورانهای زنجیرهای آمریکایی مانند «سیزلرزSizzler’s» درآنجا به چشم میخورد. حضور اندونزیاییها و مالزیاییها در الازهر به قرن بیستم بازمیگشت و اغلب با حمایت دولتهایشان تسهیل شده بود. در مقابل، مسلمانان غربی مانند ابراهیم و عمر به مصر مهاجرت کرده بودند تا از سیاستهای کشورهای خود بگریزند و هویت دینی خود را در فضای دینی متنوع نصر سیتی بازسازی کنند. آنها که غرق در مطالعه متون کلاسیک اسلامی در محضر علمای برجسته بودند، تعاملات محدودی با مردم محلی مصر داشتند.◀️