کلیدر خوانی در هوای سرد و بارانی کلیدر اثر محمود دولت آبادی است که حدودا ۳۵۰۰ صفحه و در ۱۰ جلد در سال ۱۳۵۰ نوشته شده و هنوز یکی از بزرگ ترین آثار داستانی ادبیات فارسی قلمداد می شود. البته برخی از صاحب نظران معتقدند محمود دولت آبادی این اثر را کپی برداری از فضای کتاب های امیل زولا نوشته و بسیاری از فضاسازی های او از زندگی مردم ایران با واقعیات آن زمان تناسب ندارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

💻 هم‌اکنون؛ #تیتر_یک KHAMENEI.IR 🌺 رهبر انقلاب، سرافرازی ملت ایران در آزمون انتخابات را منوط به مشارکت بالا و انتخاب اصلح عنوان کردند 👈 نامزد اصلح کیست؟ 👈 معتقد به مبانی انقلاب، کارآمد و دارای توانایی کار. ۱۴۰۳/۴/۵ 💻 Farsi.khamenei.ir

🔺بنظرم جبهه و جریان انقلاب در کشور هرچه بدبختی می کشد همه ناشی از خودش است تا دیگران. اما این را نمی‌فهمد و به زمین و زمان فحش می‌دهد تا وجدان خودش را راحت کند. 🔹دوم اینکه، در بسیاری از مواقع این جریان ضرباتی به پیکره کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد می‌کند که خسارات آن از ضربات دیگر گروه های سیاسی کشور کمتر نیست بلکه بیشتر هم است. 🔴در کل به هر کس که ادای مذهبی تر بودن و انقلابی تر بودن در می آورد شک کنید، به هر کسی که با این ادعاها اختلاف ایجاد می کند و وحدت یک جمعی را بهم می‌زند اعتماد نکنید. ▫️انتخابات ۹۲ کافی بود تا جریان انقلاب به بلوغ لازم برسد اما انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ نشان داد گمشده جریان انقلابی کشور رشد و بلوغ سیاسی است! خون دلی که این جریان به دل ولی جامعه می کنند خیلی تلخ تر از موارد دیگر است. بعد هم برای تنها بودن علی در صحنه گریه و مویه می کنند. 🔻در کل این روزها مثل همیشه متوجه شدم آدم ها هنر شنیدن و گفتگو ندارند، چه زمانی در کشور ما این فرهنگ سیاسی رشد خواهد کرد خدا می داند، اما می دانم اگر روزی آدم ها در این کشور با احترام حرف های مخالف همدیگر را بشنوند و بعد بتوانند با هم گفتگو کنند به گونه ای که در نهایت بدون توهین بهم گفتگو را به اتمام رسانده و به حرف های هم فکر کنند این نشان از بلوغ سیاسی یک کشور است. شک نکنیم بیشترین عایدِ این کنشِ سیاسیِ به بلوغ نرسیده‌ی ما ایرانی ها، به نفع کشورهای خارجی مخالف مان خواهد شد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

🔺نکات جالب از زندگی امامزاده سلطانعلی در مشهد اردهال👇👇

🔺نکات جالب از زندگی امامزاده سلطانعلی در مشهد اردهال سلطانعلی در حالی که هنوز سی سال نداشت بنا به درخواست مردم کاشان از امام محمد باقر(ع) جهت ارسال یکی از پسرانش برای تعلیم و تربیت مردم به این شهر آمد. دوری از فرزند برای امام محمد باقر(ع) سخت بود. همان شب جدش پیامبر(ص) را دید که فرمود پسرش علی را با کاروان کاشانی ها روانه کند. کاروان سلطانعلی به کاشان رسید و حدود شش هزار نفر تا اردهال پیشواز آمدند. ایشان اسم این روستا و سوالاتی دیگر کرد نهایتاً آهی کشید و گفت مرا روی این تپه دفن کنید. هر جمعه، سلطانعلی نماز جمعه می‌خواند و روز به روز به تجمعات اضافه می شد و حکومت نگران تر. صدها هزار نفری که هر جمعه جمع می شدند با یک اشاره سلطانعلی می‌توانستند دودمان حاکم کاشان و اردهال را بر باد دهند. کار به جایی کشید که کاشان مرکز توجه تمام شیعیان شد. سه سال بعد، حکومت دستور به قتل سلطانعلی داد. آن زمان ها، یک سپاه شصت هزار نفری برای کشتن امامزادگانی که به ایران آمدند وجود داشت به فرماندهی والی قم، ارقم شامی. نهایتاً سلطانعلی هم گیر ارقم شامی افتاد و پس از سه روز جنگ، نهایتاً در روز جمعه خون از پیشانی او جوشید و ارقم در اولین فرصت سر این جوان ۳۲ ساله علوی را از بدن جدا کرد. مردم جنازه سلطانعلی را تا کنار چشمه ای به دوش کشیدند، شستند و طبق وصیت، روی تپه‌ای مشرف بر چشمه، در شکاف کوچکی که مهرابه ای قدیمی در آن بود، دفن کردند. وقتی خواستند جنازه بی سر را بردارند، آن قدر تکه تکه بود که مجبور شدند آن را در قالیچه ای بپیچند. از آن تاریخ، به آنجا گفتند مشهد قالی یا مشهد اردهال. مدت‌ها پیش از آنکه به «مشهد الرضا» بگویند «مشهد»، به «مشهد اردهال» می گفتند «مشهد». از آن تاریخ، مردم کاشان در دومین جمعه مهرماه هر سال، در مشهد قالی جمع‌ می شوند. یک نفر در مسجد جامع فین جار می زند و مراسم جارزنان برگزار می شود. مردم، مثل دهقان های قدیم، چوب به دست می گیرند، قالیچه ای را از آستان امامزاده برمیدارند، لوله می‌کنند، روی دوش می گذارند، می‌برند در همان چشمه می شویند و تا آستان امامزاده تشییع می کنند. جنازه های یاران سلطانعلی را در سردابی زیر پله های ورودی امامزاده، در تابوت هایشان گذاشتند. ورودی‌اش را سنگ بزرگی گذاشتند و ساروج گرفتند. سلطانعلی پیش از شهادت به دو تن از یاران کاشانی اش سپرده بود باید او و دیگر شهدا را با لباس خونین رزم در همان حوالی(در حفره ها و سردابه های اطراف مهرابه) دفن کنند. آیت الله مرعشی در سال ۱۳۴۱ شمسی به دعوت مردم اردهال به آنجا و زیارت سلطانعلی رفت و نیمه شبی دستور داد روی سردابه را بشکافند. مشهدی مسیّب مامور انجام کارها شد. به روزنه ای رسیدند که فقط یک نفر می توانست عبور کند. آیت الله مرعشی وارد شد. بیشتر از صد تخته تابوت را به اندازه ها و رنگ های مختلف در سه ردیف روی هم چیده بودند. در هر کدام یک جسد بود. می‌شد توی تابوت ها را دید. جسدها صحیح و سالم بودند. صورت ها باز و موها ژولیده، دست ها به سینه و آرام خوابیده بودند و قابل شناسایی بودند حتی لباس هایشان هم سالم بود. ۱۳۰۰ سال از شهادت این افراد گذشته بود اما همه سالم بودند. به دستور آیت الله مرعشی، تابوت ها همان طور که بودند رها کردند و ورودی سردابه را بستند. از سال ۱۱۶ ق که سلطانعلی کشته شد تا پنجاه سال بعد، از زیر هر سنگی در اردهال، صدای ناله و هق هق گریه شنیده می شد. این چیزی بود تمام مردم می شنیدند. از سال ۱۶۶ ق به بعد این صدا را فقط بعضی ها می‌شنوند، آن هایی که وقتی به اردهال می روند، توصیه می کنند به خصوص شب ها کسی سنگ از زمین برندارند. لازم به ذکر است سهراب سپهری هم در این مکان به خاک سپرده شده است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

متن آهنگ علیرضا عصار ای یار غلط کردی ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی از کار خود افتادی در کار دگر رفتی صد بار ببخشودم بر تاب تو بنمودم ای خویش پسندیده این بار دگر رفتی ای خویش پسندیده این بار دگر رفتی صد بار فصون کردم خار از تو برون کردم گل زار ندانستی در خار دگر رفتی گفتم که تویی ماهی با مار چه همراهی ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی از کار خود افتادی در کار دگر رفتی صد بار ببخشودم بر تاب تو بنمودم ای خویش پسندیده این بار دگر رفتی ای خویش پسندیده این بار دگر رفتی +++++++++++++ گفتی تو را یارا در غار نمی بینم آن یار در غارست تو غار دگر رفتی چون کم نشود سنگت چون بند نشود رنگت بازار مرا دیده بازار دگر رفتی بازار مرا دیده بازار دگر رفتی ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی از کار خود افتادی در کار دگر رفتی صد بار ببخشودم بر تاب تو بنمودم ای خویش پسندیده این بار دگر رفتی ای خویش پسندیده این بار دگر رفتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

قبیله «جیبارو» این قبیله وحشی‌ترین قبیله‌ در میان قبیله های دیگر در آمازون در اکوادور آمریکای جنوبی است. این سر کوچک شده انسان توسط قبيله جيبارو كه يكي از وحشي ترين قبيله هاي آمازون در اکوادور آمریکای جنوبی است، در جنگهای قبیله ای، شکار و با روشهای خاص کوچک می‌گردد. این قبیله بعد از حمله به قبيله هاي ديگر و پيروز شدن، زنان آن قبيله را به اسارت گرفته و مردان باقي مانده را با خود به قبيله مي بردند ابتدا جشني برگزار٬ و آتشي عظيم درست كرده و بعد با خوردن مخمرها شروع به برديدن سرها مي كردند. جنگجویان قبیله جیبارو سر را به مدت سه روز داخل محلول گياهي خاصي مي گذاشتند که از جوشاندن برخی گیاهان بدست درست می شد و یکی از بزرگترین اسرار قبیله به شمار می آمد این مایع دارای خاصیتی است که کلیه قسمت های سر را یکنواخت کوچک می کند به همین دلیل سرهای بریده بعد از کوچک شدن ابداً حالات خود را از دست نمی دهند جنگجویان قبیله جیبارو بعد از سه روز آن را درآورده و داخل آن را يك مشت شن گرم مي‌ريختند و بلافاصله آن كوچك مي شد. بعد آن را دودي مي كردند كه ماندگاري آن بيشتر شود. گفتنی است قبیله جیبارو سرهای شکار شده را به عنوان نماد قدرت می‌دانستند و به گردنهايشان آويزان و يا به چادرهايشان مي آويختند. لازم به ذکر است اولین انسان های سفیدپوست که توانستند با این قبیله دیدار کنند گویا برادران امیدوار از ایران بودند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

#طنز میگن در همه دنیا مردم در انتخابات شرکت می کنند و به نامزد مورد علاقه خودشون رای میدن تا برگزیده شود اما در ایران مردم در انتخابات شرکت می کنند تا نامزد رقیب رای نیاره! ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

متن ترانه غلامحسین بنان به نام زندگی جاوید ♬ بخت بیدار منی حسن گلزار منی ♬ ♬ منم که رام توام اسیر دام تو ام ♬ ♬ ای روی تو بهشت من عشق تو سر نوشت من ♬ ♬ بازآ بازآ بازآ بازآ ♬ ♬ تو گل زیبای منی می من مینای منی ♬ ♬ بخدا ای ماه درخشان روشنی شبهای منی ♬ ♬ سحر امید منی مه من خورشید منی ♬ ♬ بخدا ای جلوه هستی زندگی جاوید منی ♬ ♬ ای دل نور تو کو ای جان شور تو کو ♬ ♬ ای مه مهر و وفای تو کجا شد ♬ ♬ بی آن سلسله مو با من قصه مگو ♬ دل خواهان فنا شد،چه بجا شد ♬ ♬ بی شکیب و دلداده منم بی نصیب و آزاده منم ♬ ♬ چون بی دلارامم کو صبرو آرامم ♬ ♬ باشد چون افسانه آغاز و انجامم ♬ ♬ تو گل زیبای منی می من مینای منی ♬ ♬ بخدا ای ماه درخشان روشنی شبهای منی ♬ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

امروز جایی شنیدم ما انسان ها در طول یک سال اخیر، بیش از ۵۰ میلیارد گوسفند و گاو را برای مصرف گوشت آنها ذبح کرده ایم. ۵۰ میلیارد تا گاو و گوسفند چقدر میشه؟!😐 بنظرتون چندتا مرغ را ذبح کردیم؟! عدد بالا نیست؟😱 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

🔺دیالوگ عزت الله خان انتظامی خطاب به رضا کیانیان در فیلم خانه ای روی آب: «بخل، حسادت و کینه شغل دوم همه‌ی مردم این مملکته!!» ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370

دانی که چه‌ها چه‌ها چه‌ها می‌خواهم؟! وصل تو، من بی سروپا می‌خواهم فریاد و فغان ناله‌ام دانی چیست؟ یعنی که تو را تو را تو را می خواهم ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370