eitaa logo
رسانه محرم نِما
72 دنبال‌کننده
183 عکس
14 ویدیو
163 فایل
استفاده از تصاویر، فقط با ذکر منبع مجاز است اینستاگرام : instagram.com/moharamnema ارتباط با ما: @Etemadikhah سوالات فنی پاسخ داده نمیشود!
مشاهده در ایتا
دانلود
سعی دارد کودکش را در عبا پنهان کند باید او تن را جدا ؛ سر را جدا پنهان کند گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود حرمله باید صدا را در صدا پنهان کند مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند با غلاف خنجری ، بابا پسر را دفن کرد کربلا را خواست تا در کربلا پنهان کند گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن کرد خنده های آخرش را در کجا پنهان کند هر که سر را زد ، خودش هم می برد ؛ باید حسین طفل را دور از نگاه نیزه ها پنهان کند @moharam_nema
ماه را من چه بگویم که چنین است و چنان "شاه شمشماد قَدان، خسرو شیرین دهنان" . ماه، در کسوت سقا به میان آمده است رود برخاست، که موسی به میان آمده است #حميدرضا_برقعی @moharam_nema
یا حبیب الباکین مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر گفتم اعجاز! از اعجاز فراتر دیدند زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند شانه در شانه دوتا کوه، خودت می دانی در دلِ لشکرِ انبوه، خودت می دانی که در آن لحظه جهان از حرکت افتاده ست اتفاقی است که یک بار فقط افتاده ست ماه را من چه بگویم که چنین است و چنان "شاه شمشماد قَدان، خسرو شیرین دهنان" . ماه، در کسوت سقا به میان آمده است رود برخاست، که موسی به میان آمده است رود، از بس که شعف داشت تلاطم می کرد رود، با خاک کفِ پاش تیمم می کرد ماه اگر چه همه ی علقمه را پیموده "غرقه گشته ست و نگشته ست به آب آلوده" . رود را تا به ابد تشنه ی مهتاب گذاشت داغ لب های خودش را به دل آب گذاشت می توانست به آنی همه را سنگ کند نشد آنگونه که می خواست دلش، جنگ کند دستش افتاده ولی راه دگر پیدا کرد کوه غیرت، گره کار به دندان وا کرد بنویسید که در علقمه عباس افتاد قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد عمق این مرثیه را مشک و علَم می دانند داستان را همه اهل حرم می دانند بعد عباس دگر آب سراب است، سراب غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد رفتنت حرمله را حرمله تر خواهد کرد @moharam_nema
شب آخر.... شب حسین شب ارباب یا سید الشهدا... @moharam_nema
مکن ای صبح طلوع.... که خیمه ها می سوزند ماجرا ادامه داره.... هنوز کربلا ادامه داره.... لبیک یاحسین @moharam_nema
در بین گودال آیینه جسم پدر را تار دیدم بابای خود را دربین یک لشکر بدون یار دیدم اینها بماند @moharam_nema
اربعین حرم نیایم می میرم @moharam_nema
غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش که استعلام حقانیتش را از حجر می خواست سیدحمیدرضا برقعی @moharam_nema
شهادت امام سجاد علیه السلام همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می خواست امامت از دل آتش چنان ققنوس بر می خاست علی باشی و در میدان نجنگی ، داغ از این بدتر؟ خدا اورا به بزم عشق بازی شعله ور می خواست علی در خونِ خود پرپر علی با تیرِ در حنجر علی از شعله سوزان تر علی بودن هنر می خواست نباید شعلهء این ماجرا یک لحظه بنشیند عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می خواست به پای این کبوتر نامه ای از جنس زنجیر است که فریاد بلند تشنگان پیغامبر می خواست مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی به غیر از خونِ تن ، دشمن از او خون جگر می خواست خرابه خیزران خنیاگری ها خارجی خواندن نمک از زخم هایش زخم های تازه تر می خواست امامت را زنی با خود به هر جان کندنی می برد که زینب بود ، اگر او زیر دست و پا سپر می خواست پدر لب تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر صدای گریهء باران چه از جان پسر می خواست غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش که استعلام حقانیتش را از حجر می خواست @moharam_nema