١ #دعاي_سحر امام باقر عليه السلام مي فرمودند: اگر مردم مي دانستند عظمت مقام دعاي سحر به چه ميزان است ، براي رسيدن به آن به روي هم شمشير مي كشيدند يعني آنقدر اين دعا قيمتي است كه از جان هم صرفنظر مي كردند. امام باقر عليه السلام قسم ياد كردند كه در اين دعا اسم اعظم وجود دارد و اين دعا از علوم پنهاني است و بايد از اجنبي و منافق و مكذب دور نگه داشته شود بنابراين وقتي اجازه قرائت اين دعا به ما داده مي شود گويا اجازه ورود به حريم مَحرمان داده شده است . حضرت امام خميني كه شرح اين دعاي شريف را در كتابي به رشته تحرير درآوردند، مي فرمايند: چون دعا رابطه معنوي بين خالق و مخلوق و ورود به قلعه توحيد است لذا به مقدار كمي از اين دعا پرده برداري مي شود : "اللهم اني اسئلك من بهائك بابهاه و كل بهائك بهي" چرا از كلمه اللهم در صدر دعا استفاده مي شود؟ امام خميني مي فرمايند:اول بايد شخصيت دعا كننده را بشناسيد سپس مدعو و دعا شونده را مورد توجه قرار دهيد. دعا كننده كيست؟ به ميزانيكه شخصيت دعا كننده جامع باشد به سراغ كسي مي رود كه او نيز جامع كمالات باشد لذا به كسي رجوع مي كنيم كه سه وجود دارد : ظاهري حقيقي برزخي، كه فاصله بين وجود مادي و اخروي است . بنابراين دعا كننده يك وجود حسي نيست بلكه سه وجود دارد كه تنها در بستر عالَم مشهود نيست و فقط در عالَم غيب هم نيست بلكه در عالم شهود و عالم غيب و عالم فيمابين (برزخ) قابل ملاحظه است . چنانچه اميرالمومنين عليه السلام مي فرمايند: اتزعم انك جرم صغير و فيك انطوي العالم الاكبر.... آيا فكر مي كنيد يك جرم كوچكي هستيد؟ بلكه عالم كبيري در شما نهفته است . بنابراين همه اين عوالم در اين وجود جمع شده و بر اساس همين گستردگي ، خليفه الله شده است و مگر مي شود خليفه عظيم، عظيم نباشد و ارتباط خاص با مستخلف عنه نداشته باشد؟ انسان، جلوه حق است و امر جداي از حق نيست . ادامه دارد شرح دعاي سحر

٥ #دعاي_سحر " من بهائك " خدايا من از تو درخواست مي كنم به زيباترين زيبايي بهاء يعني جمال يعني زيبايي كه جلوه گري دارد يعني جلوه گري كه با نور ممزوج است يعني نورانيتي كه دلبري مي كند در ليست نيازها ، الويت با درخواست زيبايي و جمال چشمگير و داراي نورانيت خاص است . امام مي فرمايند: هر چيزي به ميزانيكه خالص تر است، زيباتر است وجود هم اينچنين است ، هر چقدر خالص تر باشد ، جلوه گر تر است مثل علمي كه در آن ذره ايي جهل مشاهده نمي شود يا قدرتي كه ذره اي ضعف ندارد يا اراده ايكه ذره ايي تسامح ندارد بسيار نوراني تر و جلوه گر تر است . پس اي وجود مطلق از تو همان وجود مطلق را مي خواهيم . در خواست ما نشان مي دهد كه ابدا طالب نقص نيستيم و زبان استعداد ما طالب كمال مطلق است . ميهمان، داعي و دعا كننده ايست كه خدا را صدا مي زند و ميزبان، خداي سبحان است كه ميهمان را دعوت كرده است نتيجه اينكه ميهمان در اثر رسيدن به همه وجود ميزبان، با همه وجود هم راضي بر مي گردد. ميهمان وجود مطلق و استظلالي (سايه)است و ميزبان، وجود مطلق و استقلالي است لذا ميهمان نبايد از اعلام نياز صرفنظر كند. ادامه دارد شرح دعاي سحر

فایل صوتی دعای سحر👆👆٦ #دعاي_سحر ادامه بحث "بهاء " همانطور كه عرض كرديم بهاء جمالي نوراني و چشمگير و جلوه گر است . در عين اينكه دعوت كننده بايد سيري را پشت سر بگذارد و قدم به قدم حركتي داشته باشد چرا بهاء كه بايد در آخر دعا بيايد و كاملترين است ، در ابتدا آمده است ؟ پاسخ مي دهند: زيرا سحر زماني است كه انسان به كمال وجود مي رسد يعني درخواستهاي ناقص را در قبل از سحر پشت سر گذاشته و در حال حاضر كمالات را در اعلي درجه درخواست مي كند. امام خميني در قصه حضرت ابراهيم مي فرمايد: ابراهيم اول ستاره و ماه و خورشيد را ديد و گفت هذا ربي، سپس گفت: من غروب كنندگان را دوست ندارم ستاره ايي كه ابراهيم ديد نفس مدبر و صاحب الامر بود يعني در ابتدا فكر مي كرد نفس مالك ماست لذا گفت هذا ربي مقداري كه انسان جلوتر مي رود كار را به قلب و عقل مي رساند كه نقطه اساسي ادراك است (قمر) پس گفت هذا ربي يعني قلب زمامدار وجود و مدبر زندگي است سپس متوجه مي شود كه قلب هم مخلوق است لذا به روح (خورشيد ) مي رسد يعني فكر مي كند تمام عوالم تحت عظمت خورشيد و روح است پس تدبير امور را به روح واگذار مي كند ولي بعد از مدتي متوجه مي شود كه يكي ديگر در روح دميده و روح هم استقلالي ندارد لذا سراغ خالق روح مي رود. وقتي آفتاب حقيقي خداوند در مملكت وجود انسان بتابد تمام معبودهاي مجازي كه به نظر ما مدبر بودند، از بين مي رود. ادامه دارد شرح دعاي سحر