🌙 دلیل بوسیدن دست کارگر توسط پیامبر(ص) 🌹یازدهم اردیبهشت ،روز کارگر مبارک ✨

مهم ترین ویژگی مومن استاد پناهیان 🌷

مشکلات، انسان های بزرگ را متعالی میکند و انسان های کوچک را متلاشی! #قوی_باش💞

اولین پنجشنبہ ماه پُر برکت رمضان 🌙 و ياد درگذشتگان😔 🙏اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 🙏التماس دعا🙏 اولین #پنجشنبہ ماه مبارک رمضان 🌙 است روزمان را بہ فاتحہ اے و صلواتے معطر ڪنیم✨ بہ یاد آنان ڪـہ روزے در ڪنارمان نفس هایشان گرما بخش محفل مان بود و امروز یادشان دلگرم مان میڪند🙏

🔺 #درس_اخلاق 🔸 آیت الله ناصری: «در اثر انجام واجبات و ترک محرمات، حالتی به انسان روی می‌آورد که از گناه بدش می‌آید و این حالت امکان‌پذیر است. همان‌گونه وقتی یک بیمار تب دارد، از لذیذترین غذا متنفر است، انسان با تقوا هم میلی به گناه ندارد. شکل دیگر این است که انسان متقی حقیقت این معصیت را می‌بیند، چشمش باز است و ترک گناه از سوی انبیاء و امامان معصومین به همین خاطر بود، و لذا مرتکب کوچک‌ترین معصیت هم نمی‌شدند، چون اثرش را می‌دیدند در موارد دیگر هم این‌گونه هست مثلاً یک پزشک هیچ‌گاه به زنی که مرض مسری دارد، میل پیدا نمی‌کند یا شخص گرسنه به غذای سمی و آلوده میل پیدا نمی‌کند.»

👆جلسه هفتم تفسیر سوره مائده #تفسیر #ویژه_مبلغین

👆فراز سوم دعای ابوحمزه ثمالی حاج میثم مطیعی #مناجات_خوانی #نشر_خوبیها

صداقت وشفاف سازی حکیمانه در امور. قسمت؛ اول آیت الله حسینی خراسانی.عضو مجلس خبرگان رهبری #قرآن_صداقت #شفاف_سازی #کرونا #ویژه_مبلغین

فیلم کوتاه همیشه معلم به مناسبت شهادت استاد مطهری #رزمایش_همدلی #نشر_خوبیها

تفسیر کوتاه از مقام معظم رهبری آیه ۱۸۳ سوره بقره #تفسیر #نشر_خوبیها

شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم. مداحی حاج مهدی سلحشور بسیار زیبا #نشر_خوبیها #شب_جمعه_است_هوایت_نکن_میمیرم

⚠حکم جهاد فرهنگی تبلیغاتی👆 حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله): بر تمام کسانی که صاحب فکر واندیشه هستند و توانایی قلم زدن در فضای مجازی را دارند، واجب است در این عرصه وارد شده و از ارزشهای نظام دفاع نمایند و به جنگ توطئه های دشمنان بروند. اَللّـٰهُـمَّ احْفَظْ سِیِّدِنٰا وَ قٰائِدِنٰا وَ وَليِّ اَمْرِنٰا اِمٰامَ الْخٰامِنِہ ا

‏✍رهبر انقلاب: در استحکام بنیان خانواده، خود زن و شوهر بیشترین نقش را دارند. با گذشت خودشان، با همکاری خود، با مهربانی و محبت و اخلاق خوب خودشان که از همه مهمتر هم ‎محبت است می‌توانند این بنا را ماندگار و این سازگاری را همیشگی کنند. ۱۳۷۹/۱۱/۱۷

🚨 افطاری مورد علاقه‌ی رهبر انقلاب ✍رهبر انقلاب نقل می‌کنند ماه رمضان ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه #ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. روز دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  📙 کتاب خون دلی که لعل شد

نماز شب هفتم ماه رمضان 🌹🌸🌹🌸🌹🌸 4 رکعت در هر رکعت بعد از حمد 13 بار سوره قدر خوانده شود خداوند برایش در بهشت عدن قصری بنا کند در امان خدای تعالی باشد تا ماه رمضان مانندش معراج المومن ص 208 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸

السلام عليك يا ابا عبدالله السلام عليك يا مولاي يا بقية الله به حضرت أبا عبد الله عرض مي كنم اي جان فداي نام تو وجان پاك تو كن قسمتم كه چهره بسايم به خاك تو جان مرا چه قدر كه گردد فدا ترا جان حهان فداي تن چاك چاك تو اين روزها ذره اي از معناي مصباح الهدي بودن اباعبدالله را مي فهمم ومي گويم دلبرا گر بنوازي به نگاهي مارا خوش تر است ار بدهي منصب شاهي مارا به من بي سر وپا گوشه چشمي بنما كه محال است جز اين گوشه پناهي مارا بر دل تيره ام اي چشمه خورشيد بتاب نبود بد تر ازاين روز سياهي ما را به حضرتش عرض مي كنم مهر تو را به عالم امكان نمي دهم اين گنج پر بهاست من ارزان نمي دهم گر انتخاب جنت وكويت به من دهند كوي تو را به جنت رضوان نمي دهم جان مي دهم به شوق وصال تو يا حسين تا بر سرم قدم ننهي جان نمي دهم اي خاك كربلاي تو مهر نماز من آن مهر را به ملك سليمان نمي دهم به حول وقوه الهي مي خواهم از زائر خاص شبهاي جمعه حضرت ابا عبدالله استدعا نموده تا با عنايت ايشان ما نيز زائر شويم از لسان مطهر حضرت صديقه شهيده ذكر مصيبت حضرتش را بشنويم از لسان مطهر خانمي كه در عالم معني قبل از خلقت اين مصيبت را ديد و بي درنگ رضاً بقضائك را بر زبان جاري نمود از لسان مادري كه از بدو تولد فرزند گريه هاي پيامبر را بر حسين ديد از لسان مادري كه گريه هاي مخفيانه أمير المؤمنين را نيز مشاهده كرد از لسان مادري كه خود نيز بارها وبارها با بوسيدن زير گلوي حسين گريست از لسان مادري كه وقتي در پاسخ فرزندش مي گويد السلام عليك يا قرة عيني وثمرة فؤادي با همين پاسخ ذكر مصيبت ميكند از لسان مادر شهيد مي خواهم روضه بخوانم مادر شهيدي كه خود شهيد شاهد است مادر شهيدي كه نه در يك صحنه همه صحنه ها حاضر بوده است مادر شهيد ي كه چشمانش سخت ترين مصيبت عالم را ديده مادر شهيدي كه هم خود غريب هم همسرش غريب وهم فرزندانش غريب مي باشند شهيده اي كه هم در. خيمه گاه حاضر بود آن گاه كه دخترش لباس كهنه را به حسين تحويل داد وهم در كنار دختر حسين بود آن لحظه اي كه مي گفت يا ابتا مهلا مهلا مادر شهيدي كه هم شب عاشورا با مقام ولايت كليه در كربلا حاضر بود وهم شب يازدهم در گودال قتلگاه مادر شهيدي كه به هاجر مي تواند بگويد سعي صفا ومروه كردم اما نه براي به دست آوردن آب كه همه آب هاي عالم مهريه من است بلكه رفتم وآمدم وهر مرتبه از حسينم جلوه جديدي مشاهده نمودم مادر شهيدي كه صاحب زمزم نيست بلكه صاحب كوثر وخود كوثراست مادر شهيدي كه خود زمزم عشق را نه يكبار كه هر شب جمعه زمزمه نموده ودر عالم شوري به پا مي كند مادر شهيدي كه نه مثل هاجر خراش زير گلوي پسر را ديد بلكه خنجر بر حنجر را بلكه سر جداشده را بلكه سر بر نيزه را بلكه سر در تنور را بلكه سر در طشت را بلكه سر آويخته بر دروازه كوفه را بلكه سر چرخان در كوچه هاي كوفه را بلكه سر سنگ خورده را بلكه سر در دير راهب را بلكه سر در كنار بساط شرب خمر را مادر شهيدي كه همسفر با سر فرزندش شد چهل منزل مادر شهيدي كه هم تن زخمي دختران خويش را مشاهده كرد وهم لبهاي خشكيده حسينش را مادر شهيدي كه با با زوي زخمي وقامتي خميده همه جا همراه است مادر شهيدي كه هم در مجلس عزاي عرش شركت مي كند وهم همه مجالس فرشي را با حضور وميزباني خود منور مي نمايد مادر شهيدي كه هم دركنار حورالعين هنگام لطم زدن حاضر بوده وهم همراه با همه ماهيان دريا مي نالد مادر شهيدي كه هم در دار الاماره حاضرشده وهم در دروازه شام گرچه كسي اورا نمي بيند مادر شهيدي كه قبر خودش پنهان است اما شبهاي جمعه در كربلا اجازه مي دهد همه دوستان حسين نه تنها زائر فرزندش كه زائر خود ايشان نيز در زير قبه باشند مادر شهيدي كه به او مي گوييم فوجدكِ لما امتحنك به صابرة مادر شهيدي كه سخت ترين آزمون خلقت را داد وبالاترين رتبه را كسب كرد مادر شهيدي كه با حضور در كنار علقمه فرزند ديگر خود را به همه اهل عالم معرفي كرد مادر شهيدي كه درب دروازه مدينه نيز پنهان حاضرشد تا مدينه كاروان بي حسين را بپذير د مادر شهيدي كه شايد هر روز كنار ام البنين او هم عزاداري مي نمود مادر شهيدي كه پيراهن پسرش را عمريست كه در دستان مطهر خويش قرار داده است مادر شهيدي كه دو دست عباسش را براي شفاعت آماده نموده است مادر شهيدي كه شبهاي جمعه حضورش كربلا را نور علي نور نموده است مادر شهيدي كه با حضور نه بلكه با ناله وضجه اش قيامتي در كربلا بر پا مي كند مادر شهيدي كه در قيامت با نشان دادن پيراهن پسرش روضه حسين را براي همه مي خواند كدام روضه خوان در عالم اين همه مستمع دارد از آغاز خلقت تا پايان همه مستمع ذكر مصيبت اين مادر شهيد هستند ودر اولين شب جمعه ماه مبارك رمضان پشت سر اين مادر عرض مي كنيم صلّي الله عليك يا مولاي يا ابا عبدالله صلي الله عليك يابن رسول الله

فایل صوتی دعای سحر👆👆٦ #دعاي_سحر ادامه بحث "بهاء " همانطور كه عرض كرديم بهاء جمالي نوراني و چشمگير و جلوه گر است . در عين اينكه دعوت كننده بايد سيري را پشت سر بگذارد و قدم به قدم حركتي داشته باشد چرا بهاء كه بايد در آخر دعا بيايد و كاملترين است ، در ابتدا آمده است ؟ پاسخ مي دهند: زيرا سحر زماني است كه انسان به كمال وجود مي رسد يعني درخواستهاي ناقص را در قبل از سحر پشت سر گذاشته و در حال حاضر كمالات را در اعلي درجه درخواست مي كند. امام خميني در قصه حضرت ابراهيم مي فرمايد: ابراهيم اول ستاره و ماه و خورشيد را ديد و گفت هذا ربي، سپس گفت: من غروب كنندگان را دوست ندارم ستاره ايي كه ابراهيم ديد نفس مدبر و صاحب الامر بود يعني در ابتدا فكر مي كرد نفس مالك ماست لذا گفت هذا ربي مقداري كه انسان جلوتر مي رود كار را به قلب و عقل مي رساند كه نقطه اساسي ادراك است (قمر) پس گفت هذا ربي يعني قلب زمامدار وجود و مدبر زندگي است سپس متوجه مي شود كه قلب هم مخلوق است لذا به روح (خورشيد ) مي رسد يعني فكر مي كند تمام عوالم تحت عظمت خورشيد و روح است پس تدبير امور را به روح واگذار مي كند ولي بعد از مدتي متوجه مي شود كه يكي ديگر در روح دميده و روح هم استقلالي ندارد لذا سراغ خالق روح مي رود. وقتي آفتاب حقيقي خداوند در مملكت وجود انسان بتابد تمام معبودهاي مجازي كه به نظر ما مدبر بودند، از بين مي رود. ادامه دارد شرح دعاي سحر