#شهید_نامه
#شهید انسان مضطری است که با شهادت هم خودش احیا میشود و هم دیگران را احیا میکند ...
#شهید کسی است که در یکی از اصحاب اباعبدالله حل میشود همانگونه که شهدای کربلا در اباعبدالله حل شدند ...
#شهادت مسیر عشق است و عشق جنون الهی است و #شهید غیر از این مسیر نمیتواند کار دیگری کند ...
دنیا برای #شهید تنگ و کوچک است و او در پیدا کردن دنیای وسیعتری به اضطرار رسیده است و #شهادت همان دنیای وسیعتر است ...
#شهید کسی است که برای بعد از مرگش برنامه دارد و دوست ندارد با مردن تمام شود ...
#شهید این راه را با اشارات طی میکند و از اشارههایی که میبیند و میشنود (از هرکسی و هرچیزی میخواهد باشد) به راحتی نمیگذرد ...
#شهید در اولین فرصت که پیدا کند تنها چیزی را که دارد در همان اول کار وسط میگذارد و میدهد و آن جان و خونش است ...
#درد فرزند دردانه #شهید است که او را از پا میاندازد و به اضطرار میرساند و دنیا را برای او تنگ میکند؛ و بیشترین درد، دردِ گمگردن چیزی است که باید باشد و نیست و آن چیز را شمایان هرچه دوست دارید نام گذارید ...
و #شهادت دلبریدن از عاطفههاست ...
احلی من العسل ...
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند ...
خرقه پوشی من از غایت دینداری نیست
پردهای بر سر صد عیب نهان میپوشم ...
اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد ...
سرحدِ جنون اولِ دیوانگی ماست ...
کیست در این انجمن محرم عشق غیور
ما همه بیغیرتیم آیینه در کربلا است ...
امیری حسین و نعم الامیر ...
والله لا افارق قائدنا ...
@dardagahi
@mohebbanajums