eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
322 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
و عملیاتی نیست که حاج احمد، فرمانده خط شکن آن نباشد🌹
پس از مدتی فرمانده ی جبهه ی فیاضیه به شهادت رسید😔 و من به فرماندهی جبهه فیاضیه منصوب گردیدم
با توجه به اینکه اوایل جنگ بود و دشمن استقرار پراکنده ای در آن منطقه داشت در ابتدا دو نفر عراقی را اسیر نموده و از آن ها اطلاعات 📄گرفتیم بعد از آن به عراقی ها برخورد کرده و با آنها درگیر شدیم
پس از مدتی استقرار در نصاره، در آذرماه 59 با همان گروه اعزامی، به جبهه فارسیاد رفتیم🚶و در آنجا نیز با تعدادی از نیرو از رودخانه🌊 عبور کردیم و حدود10کیلومتر به سمت دشمن پیشروی نمودیم
که با رشادت های من و دیگر فرماندهان و رزمندگان اسلام، دشمن، از منطقه عقب نشینی کرد😊
انجام این عملیات با رشادت و شجاعت بی نظیرم همراه بود😊 و عدم انجام این عملیات، باعث عبور دشمن از رودخانه 🌊و محاصره ی یگان های ارتش در آن طرف رودخانه می شد
ولی حاضر به ترک منطقه ی جنگی و استراحت در پشت جبهه نشدم😊در عملیات رمضان (23/4/1361) و محرم (10/8/1361) نیز به عنوان فرمانده ی تیپ نجف اشرف شرکت کردم
این رشادت ها در اوایل جنگ در حالی انجام می شد که نیروها در آن جبهه و جبهه های دیگر، با محدودیت های شدید در مهمات و غذا مواجه بودند😔
در عملیات رمضان، تنها فرمانده ای بودم که در شرق بصره تا نهر کتیبان جلو رفته و قلب دشمن را شکافتم😊
تا اینکه به دشمن که قصد رسیدن به رودخانه🌊 و عبور از آن را داشته، برخورد کرده و در این منطقه به تانک های دشمن حمله کردیم و اولین تانک را نیز خودم با موشک آر. پی . جی هفت منهدم کردم😊
قبل از عملیات فتح المبین، دشمن جهت جلوگیری از عملیات گسترده ی سپاهیان اسلام در منطقه ی چزابه با استفاده از آتش🔥 فوق العاده پرحجم و کم سابقه، تک سنگینی را آغاز نمود
در عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر 1 علاوه بر فرماندهی لشکر 8 نجف اشرف،به عنوان فرمانده ی سپاه 7 حدید که چند لشکر و تیپ سازمانی سپاه را تحت امر عملیاتی خود داشتم نیز انجام وظیفه نمودم😊
همواره در طول دفاع مقدس و پس از آن، غم دوری😔 از یاران و همرزمانم بر من سنگینی می نمود😭 و برای خودم نیز همیشه از خداوند درخواست شهادت داشتم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بعد از عملیات خیبر، وقفه ای یک ساله در انجام عملیات های بزرگ پیش آمد و من نیز از فرصت به دست آمده نسبت به سازماندهی و بازسازی مجدد یگان و اجرای طرح های آموزشی برای رزمندگان اسلام استفاده نمودم😊 و با کوله باری تجربه از عملیات های گذشته و با درایت و تیزهوشی😍 و صلابت در کلیه ی عملیات ها تا پایان جنگ از جمله عملیات بدر (20/12/1363) در شرق دجله، عملیات قادر (18/6/1364) در غرب کشور، عملیات والفجر 8(20/11/1364) در منطقه ی شهر فاو عراق عملیات کربلای 4 (3/10/1365) در جزایر ام الرصاص و ام البابی، عملیات کربلای 5 (19/10/1365) در محور شلمچه بصره، عملیات والفجر 10 (25/12/1366) در محور دربندیخان حلبچه (در عملیات والفجر 10 علاوه بر فرماندهی لشکر 8 به عنوان فرمانده یکی از قرارگاه های تاکتیکی نیز انجام وظیفه نمودم) و عملیات بیت المقدس 7 (23/6/1367) در محور شلمچه به عنوان فرمانده لشکر، حضور فوق العاده پرصلابتی داشتم☺️؛ تا آنجا که فرمانده فداکار و از خود گذشته پی برده بودند و بارها در طول دفاع مقدس از قرار گرفتن در برابر لشکر 8 نجف و فرمانده شجاع آن از ترس به خود می لرزیدند😰 چون می دانستند من و لشکرم از کلیه ی موانع خواهیم گذشت 😍و استحکامات آن ها را شکافته و به آن ها یورش خواهیم برد. در هر عملیاتی که شرکت داشتم، تعدادی از رزمندگان، همرزمان و فرماندهان لشکرم به خیل شهدا پیوستند😔بطوری که شهدای لشکر تا پایان جنگ به بیش از 7 هزار نفر رسید😔 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
و در تاریخ 3/12/1362 عملیات خیبر نیز آغاز گردید و جزایر استراتژیک مجنون با رشادت های من و دیگر فرماندهان و رزمندگان اسلام به تصرف درآمد😍
در اواخر سال 1359 از جبهه ی دارخوئین با گروهی از همرزمانم به جبهه ی فیاضیه آمده و به عنوان جانشین جبهه ی فیاضیه مشغول خدمت شدم😊
که با هوش و توان فوق العاده ای که در برنامه ریزی عملیات ها دارد، بهترین طرح ها را برای مقابله با دشمن ارائه می دهد و با از جان گذشتگی تمام وجود خود را در راه موفقیت عملیات ها میگذارد
همراه با شهید خرازی😍 نقش بسیار مهمی در آزادسازی خرمشهر و رساندن رزمندگان به مرزهای بین المللی ایفا نمودم و در حین عملیات بیت المقدس نیز بر اثر اصابت ترکش از ناحیه صورت مجروح گردیدم
ضمناً در تاریخ 23/9/1364 نزد حضرت امام خمینی عقد کردم 💞و ازدواج نمودم که ثمره ی این ازدواج، 2 فرزند پسر بود😍
در طول دوران دفاع مقدس و مابین عملیات ها که با ایام محرم هم زمان می گردید، با عشق و علاقه ای که به آقا اباعبدالله الحسین و اهل بیت داشتم😍در جنوب و یا غرب کشور، نسبت به راه اندازی دسته های عزاداری از رزمندگان اسلام در لشکر و یا در شهرهای هم جوار لشکر اقدام می نمودم😊
نام های محمدمهدی😍 – 19 ساله – دانشجوی سال اول رشته ی کامپیوتر و محمد سعید 😍– 16 ساله – محصل سال دوم دبیرستان می باشد😊
💠آقا محمد مهدی 😍
پس از جنگ، در سال های 69 و 70 با حفظ سمت فرماندهی لشکر، معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه را به عهده داشتم و در تاریخ 24/3/72 نیز با حکم فرماندهی کل سپاه با حفظ سمت فرماندهی لشکر، به فرماندهی قرارگاهحمزه سیدالشهدا (علیه السلام)۸ منصوب گردیدم😊 در مدت تصدی فرماندهی قرارگاه حمزه، منشأ خدمات ارزنده ای در برقراری امنیت و پاکسازی کامل شمال غرب کشور از ضد انقلاب شدم
و حتی به تعقیب آن ها در عمق خاک عراق پرداختم تا جایی که در یکی از مأموریت های خطرناک، همراه تعداد زیادی از نیروهای زبده و آموزش دیده، با گذشتن از کوه های صعب العبور شمال عراقدر عمق حدود 160 کیلومتری مرز عراق، مقر گروههای ترویستی ای را که مورد حمایت صدام بودند، محاصره کردیم و با درایت و تیزهوشیم به آنان اعلام کردم👇👇
«ماآمده ایم تاشمااسلحه و مهمات خودرا کناربگذاریدواگر به مبارزه ی سیاسی اعتقاددارید،تنها دراین مسیرگام بردارید و به مبارزه سیاسی اقدام کنیداگرهم قصد جنگیدن دارید،ماآماده ایم که باشمامردانه مبارزه کنیم.