eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
314 دنبال‌کننده
14هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃شهید «داود عابدی» هفتم فروردین 1342 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد. 🍃 4⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷با توجه به علاقه شهید عابدی به امام علی(ع) روز یکشنبه را که متعلق به آن حضرت است، به صورت هفتگی با دوستانش قرار گذاشته بودند هر جا هستند این روز را دور هم جمع شوند و از این روست که این کتاب هم به عنوان «قرار یکشنبه‌ها» نام گذاری شده است.🌷 5⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃مادر از نحوه شهادتش اطلاعی دارید؟ گویا تیر به پهلوی داود اصابت کرده و از شدت خونریزی به شهادت رسیده بود. همرزمانش می‌گفتند وقتی داود مجروح شد، دست روی سینه گذاشت، بلند شد و تعظیم کرد و بعد به شهادت رسید. بعد از شهادت داود خانه ما پر شد از مردمی که عاشق شهدا بودند. خیلی آمد و رفت داشتیم. داود وقتی به مرخصی می‌آمد، در مدت 10 روز مرخصی‌اش به همه بستگان و فامیل سر می‌زد. داود پنج سال در جبهه بود. 6⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺ایشان علیرغم این که یک بار هم فرمانده شهید ابراهیم هادی را ندیده بود اما او را الگوی خود قرار داد. شهید عابدی آن چنان از نظر سیما و چهره به ابراهیم هادی شباهت داشته که وقتی وارد مجلس ختم این شهید می‌شود او را با ابراهیم اشتباه می‌گیرد. دوستان ابراهیم هادی تایید می‌کنند که داود اخلاقا و رفتارا نیز همانند معشوق شهیدش بوده است. 🌺 7⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️خاطره‌ای از شهید داود برایمان روایت کنید. هر مرتبه که داود می‌خواست به جبهه برود من ساکش را پر می‌کردم. خوراکی و پول زیادی هم به داود می‌دادم. داود هم پول‌ها را برای جبهه و رزمنده‌ها خرج می‌کرد. داود برایم تعریف می‌کرد من صبح‌ها بدون اینکه رزمنده‌ها متوجه شوند شیر تهیه می‌کردم و می‌جوشاندم و بعد خودم می‌رفتم می‌خوابیدم. بچه‌ها که از خواب بیدار می‌شدند با یک قابلمه شیر جوشیده و آماده مواجه می‌شدند. برای همه‌شان سؤال شده بود چه کسی این کار را می‌کند؟ با هم شوخی می‌کردند و می‌گفتند احتمال زیاد امام زمان (عج) این کار را می‌کند، اما کمی بعد یکی از بچه‌ها که تا نیمه‌های شب بیدار مانده و کشیک کشیده بود، بدون اینکه من متوجه شوم به دنبال من تا روستایی که برای تهیه شیر به آنجا رفته بودم آمده و متوجه شده بود که آماده کردن شیر کار من است. صبح زود بچه‌ها را بیدار کرده و گفته بود بلند شوید من مچ امام زمانی که شیر را آماده می‌کرد گرفتم.😄 8⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من شرمنده تو هستم... 9⃣