eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
317 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#رمان #دمشق_شهرِ_عشق #پارت‌_نهم 📚 دیگر نمی‌خواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ می‌
📚 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راه‌های منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!» از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمی‌شنید مصطفی چه می‌گوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!» 📚 مات چشمانش شده و می‌دیدم دوباره از نگاهش می‌بارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتی‌بیوتیک گرفتم که تا همراه‌تون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت. سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه می‌رسیم . تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشک‌هایم به دلش مانده بود و می‌خواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربان‌تر شد :«من تو فرودگاه می‌مونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید همه چی به خیر می‌گذره!» 📚 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او می‌خواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به نداشت! این حتی ما سُنی‌ها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من هم‌کلام شود که با دستش سرم را روی شانه‌اش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد می‌کنه، می‌خواد بخوابه!» از آیینه دیدم نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، می‌خواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر می‌بارید. او ساکت شد و سعد روی پلک‌هایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید. 📚 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جاده‌ایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت می‌کنم!» خسته بودم، دلم می‌خواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانه‌اش گرم می‌شد که حس کردم کنارم به خودش می‌پیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و می‌دیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ می‌زند که دلواپس حالش صدایش زدم. 📚 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله می‌زد، دستش را به صندلی ماشین می‌کوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!» تمام بدنم از می‌لرزید و نمی‌دانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش می‌کرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟» 📚 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس می‌کردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس می‌کردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینه‌اش شکست و ردّ را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید. هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید. 📚 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمی‌دید من از نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه می‌دیدم باورم نمی‌شد که مقابل چشمانم مصطفی در خون دست و پا می‌زد و من برای نجاتش فقط جیغ می‌زدم. سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من می‌خوام پیاده شم!» و از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانه‌ام از درد آتش گرفت و او دیوانه‌وار نعره کشید :«تو نمی‌فهمی این بی‌پدر می‌خواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»... ✍️نویسنده: ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
💓 مۍ‌گفت : اِلـٰہ‌یعنۍ‌دلبر حالا‌هۍبگو الھۍ دلبـــرم ...🌱 ببین چقدر عاشقانہ‌ست وقتۍ ڪہ‌میگۍ لا‌إله‌إلا‌الله ✨ یعنۍهیچ‌دلبرۍجزخدای‌ِمن‌‌نیست..!! اصلا‌مگہ‌میشہ ازاین‌عاشقانہ‌ترصداش‌بزنیم..؟ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
بازگشت.mp3
2.7M
💠 🌙 بازگشت (ع) محمد اسداللهی ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
💭 ______________ تا خدا هست، هیچ لحظه ای آنقدرسخت نمیشود که نشود تحملش کرد! شدنی ها را انجام ده و تمام نشدنی هایت رابه خدابسپار 💭💭💭💭💭💭💭💭💭 شبــتون در پناه خدا ______________ پست های امروز هدیه به بزرگوار (:" ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌛🌛نیایش شبانگاهی🌜🌜 خدايا؛ بزرگ شدن کار سختي است! هر گاه مرا لايق بزرگ شدن دانستي، به من دانشي ببخش تا روياي هيچکس را نابود نکنم. و براي قلب تمامي انسان ها ارزش قايل شوم تا بزرگتر شدنم به انسان‌ تر شدنم معنا دهد..... خدایا..... حجم دلتنگی هایم وسیع است و پر و بالم بسته... اینگونه بگویم اسیر وابستگی های دنیا شده ام... دلم آرامش میخواهد ذره ای... لحظه ای... آغوشی بی دغدغه تر از آغوشت سراغ ندارم... مرا در حریم آغوشت جا کن ... که بسیار محتاج تسکینم آمین یا رب العالمین ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌓 ❤️ و باز را که روزمرگی هاست ، روانه اقلیم یادت می کنم تا بوی ، روح نا آرامم را کند . اینروزها از هر زمانی است و ناله از هر زمانی بلندتر . از خدا که نیست از تو چه ، از این روزهای عفونیِ سیاه شده ام . اینروزها بیشتر به تو ، به و به نوع کردنت خورده ام و هر بار به خود گفته ام به که در قمار دنیا و رفت و افسوس که ما مانده ایم و مهمان ناخوانده سینه هایمان شده . ای ای همیشه سربلند حال بی رمق را و برایمان کن کن سرنوشتمان با گره بخورد و را پاکیزه کنیم . من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷درود بر تو به یکشنبه خوش آمدی🌷 ☀️ ۱۸ آبان ۱۳۹۹ خورشيدی 🎄 ۸ نوامبر ۲۰۲۰ 🌙 ۲۲ ربیع الاول ۱۴۴۲ قمری 🌼به نام آن خداوندی که نور است 🌻خدای صبح و این 🌼شور و طراوت که از لطفش 🌻دل ما در سُرور است 🌼با توکل به اسم اعظمت 🌻صبحمان را با یاد و نامت آغاز میکنیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌‌‌‌‌‌‌ 💛سلام دوست من صبحت طلایی💛 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
❣ 🔹صوت زیبای آرامشِ جانَست بیا 🔸وَجه پُرنور تو💫از دیده نهانَست بیا 🔹دل عُشاق بِسوزد💔 زغمِ دوریِ تو 🔸قَدعالم ز کمان است بیا😔 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
♥️ بر سر کوی تو هر صبح چو آیینهٔ مهر ✨ همه تن چشم شده، ✨ محض نگاه آمده‌ایم صبحم‌به‌نام‌شما ✨ ازدورسلامــــــــــــــــــــ 「✋🏻」 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهار ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🍃💚بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم💚🍃 🍃💚 اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃💖 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖🍃        🍃🌸🇮🇷💚❤️💚🇮🇷🌸🍃 🍃📕❤️ تقویم‌ امروز‌‌‌ یکشنبه👇 🍃🗓💙 18 آبان 1399 ه‌ش 🍃🗒❤️ 22 ربیع‌الاول 1442 ه‌ق 🍃📒💜‌ 8 نوامبر 2020 م 🍃🌸🇮🇷💚❤️💚🇮🇷🌸🍃 🍃💖 ذکر روز یکشنبه👇 🍃💚 یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 💚🍃      🍃🌸🇮🇷💚❤️💚🇮🇷🌸🍃 🍃🌸حدیثِ روز👇🌸🍃 🍃💙 پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم می‌فرمایند : 🍃💜 بلاهای فرا گیر در این زمان‌ها رخ می‌دهد 👇 🍃💛 هنگامی که مردم دسته جمعی گناه کنند خداوند بلایی فراگیر و همگانی بر ایشان نازل فرماید تا متنبه شوند و توبه کنند . 🍃💛 هنگامی که امربه معروف و همچنین نهی از منکر فراموش و ترک شود خداوند آن قوم را خانه نشین می‌کند . 🍃💛 و هنگامی که یاد خدا از دلهای بندگان بیرون رود ، خداوند ترس از مرگ را بین آنها زیاد کند تا دیگر روی خوشی دنیا را نبینند . 🍃📚 منبع : اصول_کافےجلد۴ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹صفحه(۹۲)قرآن🌹 🌷سوره مبارکه آل عمران🌷 🌺جزء۵🌺 🌸به نیت تمام شهداازصدراسلام تاکنون🌸 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌹ترجمه صفحه(۹۲)قرآن🌹 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانم ها بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت. آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند: ‏اگر دستمان به تو بیفتد، پوستت را از کاه پر می‌کنیم. روز ۲۸ مرداد سال ۵۹، روزی بود که صدیقه و دوستانش خسته از مداوای مجروحین و در حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند، در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند. در همین هنگام دختری وارد جمع سه نفره شان شد. صدیقه قاتل خود را می شناخت. گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای ، اسلحه صدیقه را برداشت و مستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد. ‏⁧ شهیده صدیقه رودباری ⁩ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوق العاده زیبا ❣آی شهدا که تک به تک، رفتید و کیمیا شدید؛ ❣التماس دعا؛ ❣نگاهی هم به ما کنید... ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رفیق بازی به سبک شهدا 🎙به روایت: حاج حسین یکتا ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺭﻓﻴﻖ ﺑﺸﻴﺪ😔 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
khaterat-jebeh-www.313135.com.mp3
10.87M
😂 حجت‌الاسلام‌انجوی 🌱 جبهه‌ومداحیش‌عالیه😅✌️🏼 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی با طلوع خورشیدِ امروز خوبیها و زیبـای‌های زندگیتون پر رنگ‌تر و با طراوت‌تر از همیشه باشه! شـاد و خوشبخت باشید‌ سلام دوستان خوبم✋ صبحتون بخیر و شادی🌸 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
چرالفت لفت اخه 😔 این همه داریم زحمت میکشیم امیدوارم روز خوبی رو درپیش رو داشته باشید 🌼 فعلا یاعلی ✋
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
مطمئنم روزے کہ با آن سیاهت بابا را بدرقہ‌ے میدان‌ ڪردی، ! چون چــــــــادر تو ... ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯ ツ 🇮🇷
‏ترامپ هم دوره‌اش تموم شد، ولی اسد هنوز هست 🇮🇷 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯