السَّلامُ عَلَيْكَ یَا عَیْنَ اللّٰهِ في خَلْقِهِ
سلام بر تو ای دیده ی خدا در میانِ مخلوقاتش...!
#امام_زمان
چشم هایشان را نگاه کرده بود و گفته بود:
حقّ چشم هایتان را بدهید.
پرسیده بودند: حقّ چشم ها چیست ای پیامبر خدا ؟!
گفته بود: نگاه کردن به #قرآن
قربونت برم خدا
بهترین رفیق و راهنماست
17.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مظلومم...
بییار و یاور کشتنت
#شهید_آرمانعلیوردی🕊🌹
خیلی از کارهای ساخت و ساز منزل از جمله سقف خانه، دیوارچینی، رنگ و ... را خودش انجام می داد. همین باعث صرفه جویی در هزینه هایمان می شد. یار و یاور و همه کاره ی خانواده مان بود. آن قدر پخته به نظر می رسید که خیلی از اعضای خانواده درباره ی بسیاری از مسائل با او مشورت می کردند.
#شهید_نوید_صفری🕊🌹
دکتر به او گفت:
به اندازه یک دم و بازدم با مُردن فاصله داشتی!
مصطفی جواب داده بود:
شما به اندازه یک دم و بازدم می بینید اونی که باید شهادت را می داد، یک کوه گناه دیده!
#شهید_مصطفیصدرزاده🕊🌹
چند حبه قند روی زمین پیدا کرد با ناراحتی رفت روی یک کاغذ نوشت:
مواظب باشید خون دوست شهیدتان را
با اسراف لگد نکنید...
#شهید_مهدیباکری🕊🌹
امیرالمومنین مولا علی علیهالسلام:
کسی را که به تو امید دارد، ناامید نکن...!
هیچ چیزی مثل شبکه های ضریح حرم #امام_حسین علیه السلام ارزش سخت گرفتن نداره...
اسم خانهمان را گذاشته بودی قایق شیشهای و از من میخواستی بارش را سبک کنم.
- اینهمه ظرف بلور و کریستال میخواهیم چه کنیم؟ بیا آنها را هدیه بدهیم!
اوایل مقاومت میکردم. میگفتی: «ما که نباید غرق مادیات بشویم.» برای همین حرف قبول کردم آنها را ببخشیم. تا جایی که قایق، خالی از همهٔ اشیای زینتی شد. گفتی: «حالا میتوانیم روی عرشهٔ کشتی بایستیم و خدا را سجده کنیم. بیآنکه ترس از غرق شدن داشته باشیم.»
📚 از کتاب آواز پرواز | زندگینامهٔ داستانی شهید عباس بابایی
#شهید_عباس_بابایی🕊🌹