7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نباید منتظر باشید در همه مسائل، رهبرانقلاب خودش را خرج کنه بعدش شما وارد بشید؛
باید خودتون تشخیص بدید و موضع بگیرید.
من خرجِ امام میشم،نه امام خرجِ من.
✧✾════✾✰✾════✾✧
#حجاب
#مطالبه_گری
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
1.03M
✅ستاد احیای
امر به معروف و نهی از منکر
نه ❌ستاد
امر به معروف و نهی از منکر
انشاءالله هر زمان زمینه تکمیل قانون "حمایت از آمران" فراهم بشه، این عنوان هم به صورت رسمی و قانونی باید اصلاح بشه.
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
🖼| امام حسن عسکری(ع)
✍ نماز ظهر و عصر را دنباله هم در اول وقت انجام بده که درنتیجه آن فقروتنگدستی ازبین می رود و به مقصود خواهی رسید
📚 کافی ج۳ ص۲۸۷
✧✾════✾✰✾════✾✧
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعایظهور
#محبین_الائمه_علیهم_السلام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
#کلام_بزرگان
🔆 آیت الله جاودان 🔆
💢 خاصیّت نماز اول وقت 💢
خاصیت نماز «درست» اول وقت این است که شیطان نمیتواند آدم را به گناهان بزرگی [دین ما را] ریشه کن میکنند وادار کند.
✏️ پینوشت:
نماز درست، یعنی نمازی که احکام آن رعایت شود.
وضو صحیحی بگیریم؛ ارکان نماز، قرائت و تلفظ آن، طمانینه در رکوع و سجود و... رعایت شود؛
نه اینکه بدون رعایت احکام آن، نماز را باطل به جا بیاوریم.
خواندن تمام احکام غسل و وضو و نماز از روی رساله، در یک روز هم ممکن است؛ لکن اگر وقت بگذاریم.
بنابراین لازم نیست نمازمان ۲ ساعت طول بکشد، مهم اینست که صحیح باشد.
به (مضمون) فرمایش حاج آقای جاودان:
لازم نیست ذکر رکوع و سجود را طولانی بگویی، همان ۳ بار سبحان الله را بگو ولی درست و با طمانینه و در حال سکون کامل بگو.
✧✾════✾✰✾════✾✧
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعایظهور
#محبین_الائمه_علیهم_السلام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
⁉️چرا نماز ایقده #غریب واقع شده؟😔
❌ چه بسیار نمازهایی که به خاطر #عروسی یا #عزاداری، یا رها می شود یا به آخر وقت موکول می شود!
⭕️ چه بسیار شهرک هایی که همه امکانات در آن وجود دارد، جز #مسجد!
🛑 چه بسیار روحانیانی که پست های اداری و رسمی آنان را از #امام_جماعت شدن محروم کرده است!
🔻چه بسیار #مساجدی که دربشان بسته شده اند و در آن اقامه نماز جماعت نمی شود!
💢 چه بسیار #هیئت_امناهایی که کارایی لازم را ندارند!
♨️چه بسیار #پرواز هایی که از مبدأ تا مقصد، برنامه ریزی برای مراعات وقت نماز در آنها صورت نمی گیرد!
❌ چه بسیار مراکز اجتماع مردم که #نمازخانه ای در شأن آنجا ندارند!
🔴 تمام این موارد، مصادیق #استخفاف و بی اهمیتی نماز است و کسانی که بودجه های فرهنگی را در قالب های دیگری هزینه می کنند، باید در پیشگاه #خداوند متعال پاسخگو باشند.
🔻شما قضاوت کنید که تاکنون چند #فیلم برای آموزش نماز و اسرار آن ساخته شده است و چقدر فیلم برای آموزش #شیرینی پزی، طباخی، کارهای دستی و...!؟
⛔️ فکر نکنم (جز افراد نادر) کسی بتواند جواب یا #عذر قابل قبولی برای این همه استخفاف داشته باشد...
📚 شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی؛ ص۱۰۵
✧✾════✾✰✾════✾✧
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعایظهور
#محبین_الائمه_علیهم_السلام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
📚 پاسخ دادن جواب سلام در نماز☝️
✧✾════✾✰✾════✾✧
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعایظهور
#محبین_الائمه_علیهم_السلام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
#نمازمستحبی
💠 نمازِ مشکل گشا
خود عباس ماجرای فارغالتحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمیدادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤالهای ژنرال برمیآمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس میکردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.
به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و میتوانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را میخوانم. انشاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشهای از اتاق رفتم و روزنامهای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه میدهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی مینشستم از ژنرال معذرتخواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه میکردی؟
گفتم: عبادت میکردم.
گفت: بیشتر توضیح بده.
گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعتهای معین از شبانهروز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.
ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهرهای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پروندهام را امضا کرد. سپس با حالتی احترامآمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک میگویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.»
📚 پرواز تا بی نهایت (سرگذشت و خاطرات خلبان شهید عباس بابایی)
🌺حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ
🖋بر انجام همهى نمازها و (خصوصاً) نماز وسطى (یعنی نماز ظهر به خاطر گرما و رها کردن کسب و کار)، مواظبت كنيد و براى خدا خاضعانه بپاخيزيد.
📖 سوره بقره آیه ۲۳۸
🌸رسول اللّه صلى الله عليه و آله : لِكُلِّ شَيءٍ وَجهٌ، ووَجهُ دِينِكُمُ الصَّلاةُ . (دعائم الإسلام : ۱/۱۳۳)
🖋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرچيزى چهره اى دارد و چهره دين شما نماز است .
🌸علی عليه السلام : كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لا يُؤثِرُ على الصَّلاةِ عَشاءً ولا غَيرَهُ، وكانَ إذا دَخَلَ وَقتُها كأنّهُ لا يَعرِفُ أهلاً ولا حَمِيما .(تنبيه الخواطر : ۲/۷۸)
🖋امام على عليه السلام : رسول خدا صلى الله عليه و آله شام و غير شام را بر نماز مقدّم نمى داشت و چون وقت نماز مى رسيد ، گويى نه خانواده اى مى شناسد و نه رفيق شفيقى .
📚 منتخب میزان الحکمة شماره ۱۱۲۸
✧✾════✾✰✾════✾✧
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعایظهور
#محبین_الائمه_علیهم_السلام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme
محبین الائمه علیهم السلام
💢 داستان هم_نفس_با_داعش قسمت شانزدهم داشتم انتخاب واحد میکردم که تو اعلانها دیدم نفیسه یه پیام
💢 داستان
هم_نفس_با_داعش
قسمت هفدهم
امید با دیدنم جا خورد...
_سلام.... کی اومدین ؟
_ سلام... دو ساعتی میشه اتاق نفیسه بودم..، رسیدن به خیر، درو بستم..
_ ممنون خوش اومدین
_ خب چرا پاکتو یه جای بهتری نذاشتین
_ تو کمد بود و کلید داشت، حواسم نبود که کلیداش بهم میخوره
_ هووووف از دست تو نفیسه...
نفیسه رفت جلو امید چهار زانو نشست.. ببین حالا کاریه که شده منو هم باید ببری!
امید سرشو تکون داد و ادامه داد:
_ دختر اصلا میدونی سوریه چطوریه؟ خیلی از مردم خودشونم خونه زندگیشونو جمع کردن دارن فرار میکنن تو بیای اونجا چی کار؟
_ آشپزی... ظرفاتونو میشورم
خندم گرفت
_ تو ظرف یکبار مصرف میخورن حتما...
_ خب دیگا رو میشورم
_ نمیشه حرفشم نزن
نفیسه بغضش گرفته بود
_ نغمه شاهد باش ابن ضد خانماست و از اوناییه که مثل عهد بوق فکر میکنه خانما ضعیف و ضعیفهان
_ من کی گفتم تو ضعیفهای؟
_ خب واسه چی نمیبریم؟
_ نفیسه جان، الهی قوربونت بشم. تو یه بار مامان خودت که بهت اخم کنه تا دو روز آبغوره میگیری از بس روحیت حساسه ... من که داداشتم ببرمت بین یه مشت داعشی خدا نشناس که چی بشه... لا اله الا الله.... نغمه خانم شما یه چیزی بهش بگو
_ خب نفیسه جان، راست میگه
_ همین؟
خندم گرفت، چی بگم خب .... تصمیمم این بود که تو مسائل بین خواهر و برادر دخالت نکنم... چون آخرش باهم آشتی میکردن و آدم بده من میشدم.
نفیسه: تو همه ی اینا رو میگی چون اگه منم باهات بیام مامان و بابا شک میکنن که قطر نمیری... یه طوری صحبت نکن انگار خودت بین داعشیا بزرگ شدی...
آخرشم آب پاکی رو ریخت رو دست امید و بهش گفت یا منم میبری یا به بابا میگم تا نذاره خودتم بری!
نمیدونستم تدبیر امید تو این حالت چیه... که یهو گفت: من الآن فکرم کار نمیکنه بریم ناهار بخوریم بعد ناهار یه فکری واست میکنم...
*
با نفیسه داشتیم ظرفا رو میشستیم...
_ میگم نفیسه خوبیت نداره جلو عمه سه تایی بریم اتاق، خب مامانت که نمیدونه قضیه چیه همون میریم اتاق تو از تو پنجره حرف میزنیم
_ باشه
ظرفا رو آب کشیدم و چادر گل گلیمو سرم کردم و دوتایی رفتیم اتاق نفیسه... نفیسه هم قبل داخل شدن به اتاق به امید اشاره کرد که بره اتاقش و اومد و پنجره رو باز کردیم...
*
نفیسه: خب؟
امید: باشه قبوله.. چاره ی دیگه ای ندارم یه روزه میبرمت و بر میگردونمت فقط اگه دیدی اوضاع بده باید بیحرف و حدیث برگردی اگه خوشت اومد که اجازه داری بمونی.
از حرفی که زد شوکه شدم.. امکان نداشت به این آسونیا باشه...
_ مامان و بابا چی؟
_ تو کاریت نباشه ... فقط باید قسم بخورید نغمه خانمم باید قسم بخوره برا احتیاط
_باشه به خدا هر چی بگی قبوله
_ نه اینطوری نمیشه.... من میگم شما هم تکرار کنید
به خداوند متعال سوگند یاد میکنم... که اگر امید... ما را به مناطق عملیاتی ببرد... و شرایط لازم... برای حضور ما نباشد... برای همیشه... این راز را... پنهان کنیم... و به هیچ طریقی... برای هیچ کس... فاش نکنیم... در غیر این صورت انشاءالله... هر روز نیم سانت... دماغمان بزرگ تر شود.. و قدمان 5 سانت کوتاه تر... ( داشتم فکر میکردم اگه دماغم ابن همه رشد میکرد چن وقت دیگه من فقط دماغ میشدم ) و هم چنین در مواقع لزوم از او برای رفتن حمایت کنیم... خداوندا... تو خود. شاهد باش...
خودشم قسم خورد که اگه بخوایم اونجا نگهمون داره...
_البته گفته باشما ممکنه موقعی که شما میاین عملیاتی نباشه تازه شرکت کردن یا نکردنتون تو عملیاتم دست من نیس دست فرماندهه
_ میدونیم...
ادامه دارد ۰۰۰
✧✾════✾✰✾════✾✧
#محبین_الائمه_علیهم_السلام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام
https://eitaa.com/mohebinalaeme