eitaa logo
محبین الائمه علیهم السلام
171 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
11.9هزار ویدیو
90 فایل
به اذن آقا مون امام زمان ( عج ) اومدیم تا با ارائه مطالب مذهبی ، مطالب سیاسی و۰۰۰ قدمی هرچند کوچک ،جهت ظهور برداریم ارتباط با ادمین 👇 @Montazeran_zohour113
مشاهده در ایتا
دانلود
سحر دوم.... یک روز... گذشت!!! به همین سادگی لحظات مهمانی، بسرعت به پیش می روند... و من نمیدانم، چند سحر ، فرصت آرام گرفتن در آغوش تو را دارم؟ به خودم که می نگرم...؛ حتی لحظه ای از این ضیافت را، چشم انتظاری نتوانم کرد.. اما ؛ کرامت تو که بر من مستولی می‌شود..؛ دلم برای تمام سحرها،، برنامه می چیند!!! جان عالم به فدای یک بوسه ات... خدا همه سال، دلواپسی مهمان دلم بود..؛ نکند از سجاده رمضانت جا بمانم... و این تویی که باز گداپروری کردی... و مرا ، گوشه ای،، در لابلای اشراف ضیافتت ، جای دادی.... و من نشسته ام اینجا....؛ درست سر بر زانوان تو... و حرارت آغوشت را به هییییچ مامن دیگری... نمی دهم!!! اما... دلم شور میزند...؛ نکند...؛ امراض دلم،، مرا از تو بگیرد؛ خدااااااا... نیمه شب را ، به قصد علاج آمده ام... طبیب تویی....؛ نفس بیمارم را،، شفا نداده،، رها مکن.... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر سوم.... ✏️سلام... ستاره غریب زمین دو سحر از رمضان گذشت.. و سومین سیاهی هم، آسمان رمضان را فراگرفت... اما... هنووووز خبری از ظهور تو در دل زنگار گرفته من نیست... آموخته ام...که سفره دار رمضان تویی... و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی... ❄️هر چه در لابلاي تپش های دلم، جستجو می کنم...؛ خبری از شیدایی نمی یابم... من همان فرزند بی بابای توام... که به درد نداشتنت عادت کرده است، و همه سهمش از انتظار، فقط و فقط هیاهویی تو خالی است... که اگر درد تو به استخوانم زده بود...؛ سحری از رمضان را، تنها به امید یافتنت، سجاده نشینی می کردم.... واااااای یوسف تنهاي من... این رمضان حاجتی عظیم، قلب مرا احاطه کرده است... 💓تووووو... درد نداشتن تووووو... و دویدن مدام برای یافتنت، همه آرزويي است که در لابلاي مناجات سحر، بدنبالش می گردم... ❄️برای قلب بیمار من چاره ای بينديش... قلب بیمارم، جای خالی، برای حضور مداوم تو ندارد... به امید علاج آمده ام... مرا دست خالی... از گوشه سفره ات.. رد مکن !!! ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر چهارم ... ✏️چهار روز گذشت و ما، باز هم بی تو شب زنده داری می کنیم.. میبینی.. ؛ درد یتیمی،، به قلبمان هییییچ تلنگری نزده.... و دربدری های صبح و شبت، یک ساعت نیز،، از آرامشمان را سلب نکرده است!!! ❄️می بینی؛ به نمازی دلخوش کردیم و روزه ای.. درییییغ که اگر دستمان به تو نرسد،، هیچ عبادتی، راهمان را به بهشت باز نکرده است!!!! دریغ که اگر درد نداشتنت، به استخوانمان نرسد ، نه نمازمان پروازمان می دهد، و نه روزه های روزهای تابستانی مان! ❄️یوسف... قصه ی غصه های تو را، هزااار بار شنیدیم و یک بار هم زلیخایی زار نزدیم.. میبینی.. ؛ هنوز، زنجیرهای زمین، در قلبمان، از تو محبوب ترند! ❄️سحر است... دعا میکنی.. می دانم.. دعا کن، قلبمان برایت درد بگیرد!!! دعا کن ...دستهایمان، از قنوت گرفتن برای تو ، درد بگیرند!!! دعا کن ... دعایمان، بوی درد بگیرد.. درد انتظار.... درد عاشقی... درد دویدن برای لحظه درآغوش کشیدنت... فقط همیییییین درد؛ درمان همه دردهای ماست! ✏️سحر چهارم را... بدنبال درد انتظار، قنوت گرفته ايم ! ما دعا میکنیم... آمینش با تووووو.... ♡♡ ✾════✾✰✾════✾ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر پنجم ... ✏️زیباترین فصل زندگی ام.. با نام تو آغاز می شود...؛؛؛ به ناااااام خداااااا اصلا راز هر زیبایی.. در تکرار عاشقانه نام توست.... تو که باشی.. ؛ زمین و زمان آرامند.. حتی اگر از آسمان سنگ ببارد... تو که باشی... همه پر از تواند... و مثل تو، آرام و مهربااان... ❄️اسمان تاریک شد... و زمین...؛خلوت... و پنجمین ضیافت مان نیز رسید... و تو هستی...و من با تو، آرام آرامم!! ❄️آنقدر حضورت مستم کرده است که؛ هوای فریاد به سرم زده ... کاش ميشد بر بام زمین می ایستادم و.. نام تو را، هزااااار بار عاشقانه، فریاد ميزدم.... تا همه اهل زمین بدانند ؛ دلبر من...همان "هو الله احد"ی است، که عالم را به یک کرشمه نگاهش، اداره می کند.... عاشقی.... بی نظیرترین میدان زمین است... و هر که زمین خورده این میدان نباشد.. ؛ پرواز را تجربه نخواهد کرد... ❄️خداااااا... قنوت پنجمین بزم عاشقانه ما، به نام نامی تو...زیباترین قنوت خواهد شد...؛ به ناااااام تووووو..... العفو... العفو... العفو ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر ششم..... ✍ پنج سفره از ضیافتت، جمع شد... و تو همچنان، به سفره داری ات، مشغولی.. ❄️خسته نشدی...؟ خداااا از بس آغوش گشودی.. و... من، رمیدم!! از بس، بوسه بارانم کردی و.. من ساده از کنار بوسه های بی نظیرت رد شدم!! از بس، سفره گستردی و... من به هنر رنگ رنگ تو، دل ندادم!!؟؟ ❄️خودم... از خودم خسته ام خدا.... از قلبی، که توان دریا شدن ندارد... از بالهایی، که جان بال زدن ندارد... از سجده هايي، که به درآغوش کشیدنت، ختم نمی شود... ❣شش سحر است که؛ زمین را برایم خلوت کرده ای... تا من... دست در دست تو... گوشه ای از آسمان را بگیرم و.. پرواز کنم.. اما.. سنگینی روح کوچکم.. چنان زمین گیرم کرده.. که حتی هوس پرواز هم، به سرم نمی افتد!! چه کنم، محبوبم...؟؟ بی تو...همه آسمان هم، در یک شیشه دربسته، حبس می شود... چه رسد به روح تنگ من.. که عمريست در چهارچوب بدنم، حبس شده است!! 👣امشب برای دریا شدنم...قنوت می گیرم.. برای رها شدنم از زنجیرهایی.. که پای دل مرا سخخخت بسته اند... تو...؛تنها گشاینده گره های کور زمینی... من جز تو... هیچ گره گشایی را نميشناسم... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر هفتم... ✏️واااااای که شمارش بزم سحرهایت، به سرعت رو به افزایش است...خدا و من.. هنوز جامانده ترین مسافر پرواز رمضانم!! سیاهی آسمان... خلوت آرام سحر... حرارت آغوش تو... و اشک های سیاه دلی من... تنها سرمایه های بزم سحرم هستند... انقدر عظیم... که مرا یک سااال، به انتظارشان، میخ کوب کرده بودند... ❄️چه سری است..میان چشمهای من و زانوان تو...؛ خداااااا که هر بار چشمانم بر زانوان تو، باریدند...؛ سبز شدم...قدکشیدم...و بالهایم برای پریدن، جان گرفتند. تو تنها قدرت بالهای منی... که بی اذن تو، زیباترین سجاده ها هم، توان بلند کردن مرا ندارند... ❄️ هفت سحر است، که بالهای مرا، باز گذاشته ای.... زیر بغلم را گرفته ای... و هر سحر با بوسه ای، مرا در هوای خودت به پرواز، در آورده ای... تا با آغوشت..انس بگیرم... و راه ع ش ق را گم نکنم.... ❄️صادقانه بگویم ؛خدا ... تو محبوب ترین سرمایه قلب خسته منی.... آنقدر که بی تو.. هیییچ ثروتی آرامم نمی کند... و هیییچ دستی، توان یاری بالهایم را نخواهد داشت... هفتمین سحر.... و هفتمین بوسه تو را.... با هییچ بزمی در عالم عوض نخواهم کرد... فقط... یک تمنا می ماند و بس..؛ بالهایم را رها مکن... نه این سحر...که به اندازه تمام سحر های زندگی ام.... من.... بی تووووو.... سقوووووط خواهم کرد!!!!!!!! ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
.... ✍ دلبر که تو باشی... جرات بیراهه رفتن، چقدر آسان است... آنقدر مهربان و دلواپس، به انتظار برگشتنم می نشینی..که گویی جز من، بنده دیگری نداری... ❣مهربانیت... چنان مرا فراگرفته است، که دیگر... از زنگار بی انتهای دلم، نمی ترسم... تو...همان "جابر العظم الکثیری"... که تمام شکستگی های روح مرا، به ناز یک اشاره ات...جبران می کنی... ❄️مهمانی ات.... سر و روی سپید، می خواهد.. و...من...سیه چرده ترین، مهمان، خوان ضیافت توام... اما....؛ با همه سیه دلی ام... پشتم چنان به آغوش مهربان تو گررررم است که... از خودم، نمی هراسم یقین دارم...که یک نگاه تو...عالمی را زیر و رو می کند چه رسد به روح کوچک و فقیر من!! ❄️هشتمین بزم مستانه مان هم رسید...دلبرم و من چنان، از برق چشمانت، به رقص آمده ام...که برای ادراک دوباره لذتش... هزار تشنگی دیگر را، به جان می خرم 💓حجله گاه عاشقی ام را گسترده ام...؛ سجاده ام...منتظر قدوم توست.... قنوت می گیرم... در هشتمین ملاقات شاه و گدا.... به امید جرعه ای دیگر... پیمانه ام را، بالا آورده ام..... کمی ع ش ق... برایم می ریزی...خداااا ؟ ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر نهم ..... ✍ ساعت ها خواب نمی مانند... این منم، که عمريست، در خواب_زیستن را، تجربه میکنم... ❄️ساعت ها، خواب نمی مانند... هر سحر، دور چشمان تو می گردند... و در جذبه مهربانی ات، چونان ذره ای فنا شده ، گم می شوند... خواب مانده، منم که هر رمضان، بوسه بارانم می کنی... و باز...چونان آهوی رمیده ای، از آغوشت، می گریزم.... ❄️نهمین سحر است...که آرام، پلکهایم را باز میکنی... و خودت اولین لبخندی میشوی، که چشمان تارم، می بیند و به شوق می آید.... ❄️راستی... من مانده ام!!! تو بنده دیگری، جز من نداری، که حتی یک نگاه هم، رهايم نمی کنی؟؟ و... من.... چنان فراموشت می کنم، که گویی هزار دلبر عاشق پیشه، جز تو، احاطه ام، کرده است.... ❣مرا ببخش... دلبر همه چیییز تمام... سجاده ام...بوی عطر گرفته است... عطر "مغفرت" تو را.... نهمین سحر را به نام "مغفرتت"... می گشایم... و نام تو را... چنان جرعه جرعه، سر می کشم...که نور چشمانت، تمام لجن های قلبم را، به چشم برهم زدنی.. تار و مار کند قنوت من...و نام نامی تو؛ یا غفار.....یا غفار... یا غفار..... اللهم اغفرلی الذنوب التی... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر دهم ✍ این بار، تو قلم را در دستان من، بچرخان.... ناتوان ترین سرانگشتان، همان هايي اند که بی اذن تو می نگارند... و بی نام تو، تکرار می شوند دستان خالی من... کجا... و تکرار مکرر نام تو، کجا 💓دلبر رعناقد من... نیمه شب، بدون تو... یعنی سکوت... نیمه شب، بدون تو...یعنی هیییچ... نیمه شب، بدون تو...یعنی تماااام... من هر سحر با تو "آغاز" می شوم ✏️قلم را در دستان من بچرخان... همان قدر که ده سحر است، کام سرانگشتان مرا، به لذت عاشقی ات، سیراب کرده ای!! ❄️قلم را در دستان من بچرخان... تا طعم دهمین بوسه های عاشق کش تو را نیز، برای همه کاغذهای زمین، ملموس کند ❄️می دانی دلبرم؟ سجاده ام، بال در می آورد وقتی که سحرهای رمضان، عطر تو، در خانه مان، می پیچد آنقدر که حتی قلمم..جان می گيرد، و نجواهای بی جان مرا به گوش تو می رساند ❣سجاده ام بال در می آورد وقتی تو سفره‌دار ضیافتش هستی چرا که هییچ نقطه کوچکی را ، از ادراک این ضیافت خالی نمی گذاری قلم را در دستان من بچرخان میخواهم تو را با قلمم....فریااااااد کنم یا الله.... یا الله... یا الله... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
‌ ‌ سحر یازدهم ✍ کویری بودم تشنه که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد ❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام ❄️نميدانم میان تو و لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید راز میان شما هر چه هست، باشد!!! من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند ❣فقط ط ط یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند "نداشتنت" درد بی درمانی است..؛ و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد ❄️یقین دارم..؛ بی تو ماندن محال است بی تو رسیدن محال است بی تو نفس کشیدن محال است اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!! ❄️تا آمدن تو فقط یک راه مانده است من باید بردارم تا تو را کنم ❣درد نداشتنت با نسخه زیر درمان میشود راکد نباش!!! بی خیال نباش!! ساکن نباش!!! برو می یابی اش ✍ و من باید، این رمضان بسویت قدم بردارم برای قدم هايم، امن یجیب بخوان ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر دوازدهم.... ✍ دوازدهمین، بزم عاشقی مان رسید...؛ دلبرم دوازده... عدد عاشقی من است.... من از چشمان دوازدهمین تجلی تو در زمین، روي ماهت را شناخته ام... و راه نور را یافته ام. ❄️دلبر دردانه من...؛ همه اعداد، در زمین تو، یک طرف... عدد زمین و آسمانت، یک طرف... ❄️چه رازی در آن ریخته ای، که هر بار به زبانم سرازیر می‌شود.. ؛ غم همه عالم را به یکباره در جانم می ریزد!!! 👆دوازده سحر است...که آغوش گشوده ای به روی من... تا کمی درد تنهایی ام را التیام ببخشی... اما اله بی همتای من...؛ درد من...با یکی دو سحر، دوا نمی شود... من، گمشده ای دارم که آیینه تمام قد تو، در زمین است. من بدون او... راه آغوش تو را هزار بار گم کرده ام.... ❄️چاره ای نمی کنی...محبوب من؟؟ یک اذن بيگاه تو، تمام آوارگی هزار ساله او را، و تمام درد غریب سینه مرا، به یکباره درمان می کند. ❄️دوازدهمین سحر ضیافتت..... پر است از بوی نرگسین پیراهن یوسفم...که سالهاست همه اهل زمین را، به حیرت وا داشته است.... ❣مرا.....به لمس نگاهش، اجابت کن...خداااا یا مجیب الدعوات ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر سیزدهم.... ✍ ضیافتت، به نیمه اش، نزدیک می شود... و ما، غرق در بوسه های مداوم توییم ... ❄️نميدانم چقدر مهمان خوبی بوده ايم؟ اما، به لبخند های بی همتایت قسم...؛ تو شاهکارترین میزبان عالمی... ❄️چنان ندیده، میخری... که گویی میان ما و تو... هیچ نقطه تاریکی..جلوه نکرده است... ❄️شرمنده چشمان توام... ؛ دلبرم اذن مناجات که می دهی، با خودم می اندیشم... چرا باز هم، به رویم آغوش گشوده است...؟ من بارها این سوال را با خودم تکرار کرده ام....؛ مگر چقدر می توان، ندید گرفت... مگر چقدر می توان، بخشید... مگر چقدر می توان، ندیده خرید....؟؟ ❣نام "ستار "، تو، حصن حصین من است...خداااا و عقل ناچیز من هنووووز، از ستاریت، تو، انگشت به دهان مانده است!!! ❄️ندید گرفتن هايت چنان مرا دلباخته ات کرده، که تصور جاماندن از آغوشت نیز، نابودم می کند... ❄️این رمضان، برای سرکشیدن اسم های تو، سحرخيز شده ام... مرا به خودت، شبیه می کنی، دلبر رعنا قد من؟ ❄️قنوت امشبم، بال درآورده است... به نام نامی "ستار" تو.... ❣مرا... مثل خودت...به "ندیدن" عادت بده...؛ یا ستار.... یا ستار.... یا ستار..... یا ستار العیوب ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر چهاردهم..... ✍ فقط یک سحر مانده، تا رمضان، قرص قمرش را رونمايي کند... نیمی از ماه را در انتظار تجلی "کرامتت"، لحظه شماری کرده ايم... و تنها... یک سحر، تا پایان انتظار مان، باقی مانده است... ❄️چه سری است ، دلبرم...؟ که درست در همان ثانیه ای که قرص رمضان، کامل میشود... زمین آیینه کرامت تو را رو میکند ... ❄️سفره داری...خصلت رمضان است... و تو همه این سفره داری ات، را یکجا در سینه پسر فاطمه، جای داده ای... مگر ميشود، مولود نیمه رمضان بود.... پسر ابرمرد آسمان، و شیرزن زمین، بود، اما... کریم ترین انسان زمین نبود...؟ ❣به چشمان عاشق کش تو قسم....من یقین دارم...؛ روبروی نام "کریم " ات آیینه گرفته ای...تا مجتبی را برای اهل زمین ، خلق کرده ای... ❄️قنوت چهاردهم سجاده عاشقی ام... اوج می گیرد به نام نامی کرامتت... دلبرم.... سهمی از کرامتت را در وجود من نیز، جای میدهی...؟؟؟ ❄️این سحر... انقدر.. تو را تکرار میکنم... ؛ تا آیینه داری نام "کریم" ات را، به قلب من نیز، هدیه کنی... آیا میشود، مرا به خودت شبیه کنی...؟؟ یا کریم.....یا کریم.... یا کریم.... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر شانزدهم... ✍ رمضان، به پیچ نهایی اش، نزدیک می شود.... و لحظه های قدر از راه می رسند... شب های قدر، فرصت میوه چینی اند... و ما... برداشت می کنیم، همه آنچه را که یکسال در زمین قلبمان، کاشته ايم، ... ❄️عمر یکساله ام را که برانداز میکنم، هیییچ نقطه ی روشنی، برای دریافت کرامتت نمی بینم... اما... مهربانی یکساله تو را، که مرور می کنم..؛ دلم به لیلةالقدر این رمضان نیز، قرص می شود... ❣سالهاست که رسم میان من و تو، همین بوده است... ؛ من... یکسال...را خراب کرده ام... و تو....سال بعد... را به نیکوترین تقدیر، نوشته ای... چه رازی است میان تو و اسم "رحمانت".. که از هر چه بگذری، مهر پاشیدن بر بندگانت را، رها نمی کنی...؟ ❄️سیاه دل تر از همیشه... و شکسته تر از هر سال... چشم براه لیلةالقدرت نشسته ام.... اما...یقین دارم... ؛ که سهم عظیمی از "ع ش ق" را برایم، کنار گذاشته ای... ❄️من، بی تو، تمام می شوم...؛ دلبرم.... دفتر تقدیرم را، از هر چه خالی می کنی، خیالی نیست.... اما.... تقدیر مرا، از لمس وجودت...خالی مکن... من...بدون تو.... یعنی...؛ تماااام تو..تنها ثروت قابل شمارش منی...خدا و من... به انتظار سهم بیشتری از تو، گوشه سفره رمضانت را، رها نکرده ام.... ❣رحمان...مگر جز مهر ... می داند...؟ لیلةالقدر مرا، به طوفانی از مهرت...تکان بده.... یا رحمان....یا رحمان... یا رحمان ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر هفدهم..... ✍ تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن ردپای تو، انتظار می رود... بیماری دلم، یک سو... و گم کردن های مکرر تو، از سوی دیگر... تمام حجم دلم را، به درد، آلوده کرده است... ❄️هر دم که نگاهم، از آسمان کنده می شود.. چاره ای ندارد... جز آنکه، بر پهنای وجود خاکی ام، سایه بیندازد.... و آنوقت، من بجای روی ماه تو... فقط سایه ای از خودم را می بینم، که دایما بر گستره دلم، سنگینی می کند .... ❄️سنگین شده ام.... دلبرم اصلا دیگر دلی برایم نمانده... که تو دلبرش باشی.. و این سنگینی، شرح حال دل بیماریست، که چشمانش، تو را از خاطر برده اند... ❄️تا چشمانم، به خودم، می افتند... به چشم بر هم زدنی،تو را گم می کنم.. و تازه میفهمم... که فاصله من تا تو ... فقط همیییییین یک قدم است...؛ خود خود خودم... پا روی خودم که بگذارم... بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید. ❣سحر هفدهم... عجیب از بوی طبابت تو، پر شده است... میدانی..!؟ انقدر دلم را قرص کرده ای.. که هرگاه دلم بیمار می شود.. هراسی از آن، مرا احاطه نمی کند.. زیرا به اعجاز سرانگشتان طبیبم، ایمان دارم... ❄️امشب، کتاب نسخه های تو را باز می کنم.. تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم.... اما، یادم می آید... تمام سطر سطر نسخه های تو... شفاي سینه های بیماریست که بدنبال نور، سرک می کشند. ❣طبیب من... درد دلم را... سامان می دهی...؟ ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر هجدهم... ✍ و..... امشب "دردناک ترین" ساعات این ضیافت است... ❄️آسمان و زمین، عجیییب بوی درد گرفته اند... میدانی.... ؛ شق القمری در کوفه، درپيش است... که بر غربت هزار ساله تو، تلنبار شده است... ❄️بی قراری، جان مرا به آتش کشانده است... حصن حصین زمین، آماده پرواز می شود... و این اولین بار است که شیعه، درد یتیمی را به جان خویش، می خرد.. ❄️یوسفم... این روز ها، استخوان سوزند... اما، تصور دردهای فردا...امانمان را بریده اند... ❣علی..... با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است... به محرابی میرود، که قرار است.. ماه را در آن بشکافند... وااای... که درد این ثانیه ها...پای قلمم را لنگ می کند... ❄️یوسفم... من نخستین بار، بوی درد را از مشام رمضان، ادراک کرده ام.... علی... همه پناه من... و همه پناه اهل زمین و آسمان است... من بی علی... هزاااااااااااار بار، یتیمی را تجربه کرده ام... ❄️فاجعه ایست رمضان های بدون تو... نميدانیم... بر کدامین درد، شکیبایی پیشه کنیم...؟ بر هیبت آنکس، که از دست میدهیم... یا بر غربت آنکس که بدستش نمی آوریم... ❄️تو بگو یوسفم.... شیعه... چند سال دیگر، به تحمل این درد، محکوم است؟ ❣لیلةالقدر در پیش است... و... من.. فقط یک نشانی از پیراهنت، می خواهم.. تقدیر مرا، به همین یک نشانه... زیبا کن... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر.... نوزدهم😔..... ✍ برای رفتن... چقدر بی تابی....؟ از لحظه ای که سیاهی، یقه آسمان را گرفته است ...چند بار نگاهت را به بالا دوخته ای؟؟ منتظر کدام اشاره ای....بابا؟ ❄️دل دل میکنم...بی خیال رفتن شوی... با رفتن تو...فقط زینب...نیست..که زمین می خورد.... تمام فرزندان تو... تا قیامت، به خاک می افتند.... ❄️نرو ...بابا درد نداشتنت ، سلولهای قلب مرا، از هم باز میکند... وقار حیدری ات، حتی اجازه پلک زدن را هم، از من ، ربوده است .. تو می روی....و تمام چشم مرا...با خودت میبری.... تو میروی ، تا با یک ضربه...رستگار شوی... اما من با همان یک ضربه...به غربتی هزار ساله، مبتلا می شوم.... ❄️نرو ...بابا... تکرار هر رمضان ... تکرار از دست دادن قدم های سنگینی است...که راه نفس های مرا ، مسدود می کند.... همان قدم هايي...که سنگ و کلوخ خیابان نیز... از رفتنش...به درد آمده اند.. ❣بابا... هنوز هم ، درد امشب زینب... چون آتشفشانی مذاب، در میان قلبمان می جوشد ... من یقین دارم ...؛ تا لحظه دیدارت...هیییچ مرهمی، این انفجار مداوم را خاموش نخواهد کرد... ❣تمام راز زمین ... تویی بابا.... و خداوند....لیلةالقدرش را نیز...با تو هماهنگ کرده است ... و این.... شرافتیست ... که هزااار سال است، جان مرا در تحمل این درد... تسکین داده است... ❄️می روی.... چاره ای نیست...جان دلم !!! اما به جان بی نظیرت قسم...؛ من به اعتبار تو ، در زمین راه می روم... و به اتصال تو...، راه آسمان را ، طی می کنم..... ❄️دستان خالی مرا.... تا آخر بازار دنیا....رها مکن.... شلوغی اش.....مرا نااابود خواهد کرد !!! ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
‌ ‌ سحر بیستم..... ✍ فقط... ده ضیافت دیگر، تا جمع شدن خوان رحمتت باقی مانده است... و من هنوز، جامانده ترین مسافر پرواز رمضانم... ناله های الغوث الغوث مرا شنیده ای.... و اگر اذن تو یاریم کند...باز هم خواهی شنید... ❄️من از "خودم"، عجیییب به تنگ آمده ام... که اینگونه دستانم را، مضطرانه بالا گرفته ام... آنقدر، منيت هايم، زمین گیرم کرده اند... که صد بار فریاد الغوث الغوث سر داده ام... ❄️من آتشی به سوزانندگی خودم، سراغ ندارم... خدا هر الغوث من... استغاثه به فریادرسی است، که تنها قدرت رها کننده من، از حصار منيت های من است.... ❄️باز هم می آیم دلبرم... و تو را به "خودت" قسم می دهم... تا مرا از "خودم" برهانی... بک یا الله.... آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم، قرار می دهی....؟ وعده فردا شبمان، هراس به دلم افکنده است... می ترسم از چشماني که گناه، خشکشان کرده است... می ترسم از دستانی... که غرور... فقر را، از لابلاي سرانگشتانش، دزدیده است... می ترسم از قلبی که نجاسات نفسم...بال پروازش را شکسته است... ❄️به فریاد دلم برس... من جز تو، فریادرسی سراغ ندارم... نام محبوب ترین بندگانت را پیشکش کرده ام... شاید به اعتبار هیبتشان، مرا نیز، به پروازی بلند، مفتخر کنی... ❣ترس دلم را بریز... همیشه مرا به هر بهانه ای بخشیده ای.... من سالهاست که جز بخشش... خاطره ای از تو، به یادم ندارم.... دستانم را بالا گرفته ام... مرا از میان لجن زار منيت هايم، بیرون می کشی؟؟ یا غیاث المستغیثین ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر بیست و یکم.... ✍ بدون تو..... آسمان و زمین... بی تابند... می بینی... ؛ همه دریاها، کاسه شیر، پیشکش کرده اند.. تا راهی نشوی.... بابا ❄️حسنین... زینب... عباس... التماست می کنند..... و این ماييم که ... از پس قرن ها ...فاصله... التماست می کنیم.... شیعه بدون تو... به کدام دیوار تکیه کند، بابا...؟ آنقدر در نگاه اهل آسمان عزیزی، که شب تولدت را، به آغوش خدا... شب قدر نام گذاشته اند.... تو... همه اعجاز خدایی، حیدر... و ما باز درد نداشتن تو را، برای هزارمين بار، لمس می کنیم... ❣یگانه دلبر من... ؛ علی... سهم تو بود... نه ما... که هزار سال است... در انتظار سهممان از آخرین فرزندش... خیره به راه مانده ايم... ❄️امشب، فقیرترین بنده ات منم، دلبرم .... دستان خالی ام... به امید تحفه ای عظیم، بالا آمده اند... من... سهمم را می خواهم... سهمم را از خانواده علی.... سهمم را از دامان مادر.... ❣من..... یوسفم را... می خواهم... خدااااااا ❄️اذن دعا داده ای... و اجابتش را ضمانت کرده ای... من یقین دارم، که مرا،... بدون توشه، راهی نخواهی کرد.... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر بیست و دوم.... ✍ سحر بیست و دوم.... اولین سحر بدون علی است... و قلب زمین، برای هضم نداشتنش...در انقباضی سخت، درگیر شده است... ❄️دیروز...آینه خدا...روی زمین.... ترک خورده است... و دیگر هیییچ کس نیست، که چهره کاملی از خدا را، برایمان رونمايي کند... ❄️زمین... بی علی... فقیرترین مخلوق خداست... بیچاره زمین.... من مانده ام، دردهای عظیمی را که به خود دیده است...چگونه او را از گردش روزمره اش ... باز نداشته است؟؟ ❣همه درد زمین یک سو... فراق علی... یک سو... و انتظار هزار ساله پسر علی... از سوی دیگر.... سرگیجه به جانش انداخته است.... و من... در این درد زمین ... همیشه، با او شریک بوده ام.... ❄️آخرین لیلةالقدر در پیش است.... و من... برای تسکین همه دردهای اهل زمین... قنوت می گیرم... اما... عظیم ترین غصه اش... همان آینه ترک خورده ایست...که باید ترمیم شود... ❄️تا زمین... "پسر علی" را رو نکند... هیچ آينه ای، توان ترسیم چهره خدا را، نخواهد داشت... ❄️باید برای عظیم ترین درد اهل زمین... دعا کنیم... برای ثروتی که داریم.... اما دستمان به او نمی رسد... ❄️باید تقدیرات زمین را... با دستان رو به آسمانمان عوض کنیم.... زمین.... با پسر علی... دیگر فقیرترین مخلوق خدا.... نخواهد بود!!! ❣برای غربت پسر علی... دعا کنیم.... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر بیست و سوم..... ✍ از لحظه اے ڪه سیاهی... زمین را خلوت ڪرده است... اذن "دعاے فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است.. ❄️ ڪه برترین اعمالش... دستان رو به آسمان... است؛ تمام باطن قدر را رو مے ڪند.... و این یعنی.... ؛ تو......راز همه تقدیرهاے عظیم، در لیلةالقدری...یوسف ❄️نشسته ام اینجا... در لابلاي جمعیتے ڪه، امتداد نگاهشان، به آغوش تو مے رسد... جمعیتے ڪه قرآن بر سر مے گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند... جمعیتے ڪه بعد از علی... دلخوش به نفس هاے آخرین دردانه اش هستند، ڪه همین حوالی... فضاے زمین را معطر ڪرده است... ❣سالهاست ڪه، بیست و سومین سحر رمضان را ... گوش به زنگ نشانه اے از تو...تا صبح، چشم انتظارے مے ڪنیم... اما... گویے هنوز دلهاے زنگار گرفته مان... براے دریافت اجابت آماده نشده اند... ❄️خسته ايم... از آمد و رفت رمضان هايي ڪه به ملاقات چشمان دلڪش تو، ختم نمے شوند... خسته ايم.. از رمضان هايي ڪه نماز عيدش، همچنان بے حضور تو اقامه مے شوند... خسته ايم... از شلوغے هاے دنیایے ڪه خالے از خواستن هاے صادقانه توست... ❄️براے جانهاے خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف دعاے تو.. حتما راه اجابت را باز خواهد ڪرد... ❣دعا ڪن... دعاهاي بے رمق مان، تا آسمان بالا روند... دعا ڪن... شاید....اجابت...شویم... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
‍ ‍ ‌‍ ‌ 🌸سحر بیست و چهارم... ✍ به خط پایان، ڪه نزدیک مے شویم؛ تعارضے عظیـم، قلبمان را گرفتار مے ڪنـــد؛ "شــوقِ" تجربه قنوت هايي ڪه هر ڪدامشان سفرے بلند، به آسمان تو را رقم مے زنــــد، یـــــا.... "غــــمِ" از دست دادن سحر هايي ڪه، بے نظیرترين فرصتهاے هم آغوشے با تـو بوده اند❗️ ❄️دلــم برایت تنــگ مے شود.... خدا براے لحظه هايي ڪه هیـــچ صدایے، جز نجواے دعاے سحر، از خانه هاے اهل زمین، بالا نمے رفت. براے لحظه هايي ڪه چراغ هاے روشن خانه هاے همسایه، شوق بیدار ماندن را در دلم، بیشتر مے ڪرد. براے لحظه هايي ڪه، با هر ڪدام از نامهاے تو، قنوت مے گرفتم و با تڪرار مڪررشان، بوسه هاے مداوم تو را احساس مے ڪردم. ❄️دلم برایت تنگ مے شود خدا... تـــو، همان لذت شیرین لحظه افطارم بوده اے، ڪه در اولین جرعه آب، تجربه اش مے ڪردم. تـــو... همان احساس خالے شدنم، در لابلاي العفو هاے شبانه ام بودی...که تمام جان مرا، با آرامشے عظیم، احاطه مے ڪردی. دلــ💞ـم برایت تنگ مے شود... خدا نميدانم تا رمضان دیگر... چه برایم مقدر ڪرده ای؟ امــــا... بگــذار، سهم من از این رمضان، همین سجاده خیسے باشد، ڪه در همه طول سال، نمناک باقے بماند. بگذار...تمام اِرثیه ام از سحر هایش، همین قنوت هایے باشد، ڪه تا رمضان دیگـــر، حتے یک سحر نیز، از ادراڪــش، جا نمانم. بگـــذار...خالی شدنم را تا رمضان دیگر، به ڪوله بارے سیاه تبدیل نڪنم. ❄️تصور جمع شدنِ سفره ات، دلم را مے لرزاند. رمضان مے رود ... و....مــــن مے مانم... و یک دنیاے شلوغ. می ترسم... دوباره دستان تو را در شلوغ_بازار دنیا گم ڪنم. وای....دلـ❤️ـم برایت تنگ مے شود؛ خـدا مے شود در میان دلم، چنان لانه ڪنے، ڪه ترس نداشتنت، پشتم را نلرزاند ؟ میشود؛ همیشه بمــــانی؛ خـ💫ــدا ؟ ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
‌ ‌ سحر بیست و پنجم... ✍ هفته آخر رمضان است..... و غریبے ات.... هزار سال است ڪه به غریبے علے اضافه شده...است... و ما..... همچنان هزار سال است ڪه آواره دردهاے ناتمام شماییم... یوسف اما.. اےن آوارگے را به هزار عافیت دیگر نمے دهیم!! ❄️فرزند شما بودن.... هزینه میخواهد... و ما ... براے چنین عظمتی... هر هزینه اے را به جان مے خریم.... ❄️تمام عزت مان این است ڪه، ... شریک درد شماییم... اینڪه؛ ما را در جامه مشڪے تان شریک میڪنید... اینڪه ؛ جرعه اے از دردتان را به جانمان میندازید... اینڪه؛ از غربتتان،، به ما نیز سهمے داده اید... اینڪه؛ بے شما زیستن برایمان محااال است..... اینڪه؛ بے شما مردن برایمان محااااال است... اینڪه ؛ وقتے دستمان از لابلاے انگشتانتان رها میشود... دیگر اثرے از شادے در رخسارمان نمے ماند!!!! ❄️اینڪه؛ درد خانواده شما، جانمان را به آتش ڪشیده است! و این؛ شرح حال یک درد مبارک است... *درد عااااااشقی* ❄️هزاااار الحمدلله... ڪه عاشقمان ڪرده اید!!!! هزار الحمدلله ڪه در دل سیاهمان تجلے ڪرده اید!!! و اینگونه بود ڪه ما قیمت گرفته ام!!! و اینگونه بود ڪه ما عزت گرفته ایم.. ❄️الحمدلله ڪه چشمان ما را براے چشم انتظارے ،، برگزیده اید... الحمدلله ڪه دل ما را، براے خون جگرے، انتخاب ڪرده اید... الحمدلله ڪه دستان ما را، براے التماس حضورت، فراخوان ڪرده اید... الحمدلله یوسف... ڪه هنوز زلیخا نشده... ازدردتان به ما خورانده اید... ❄️هزااار سال دیگر هم ڪه طول بڪشد.... ما منتظرت میمانیم.... اصلا...ڪار دیگرے در زمین نداریم،، یوسف.... منتظر ملاقات چشمان دلبرت میمانیم... منتظر لمس حرارت آغوشت... منتظر شنیدن صداے عاشق ڪش ات... ❣ما.... منتظرت میمانیم! ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
‍ ‌‍ ‌ ‌ ‌ 🌸سحر بیست و ششم... ✍ دیگر سحرهاے آخــر است. و مـــا... همچنان سهام دارِ دردهاے ناتمام شماییم؛ یوسف امـــا، این آوارگے را به هزار عافیت دیگر نمے دهیم! ❄️فرزند شما بودن، هزینه میخواهد. و مــا... براے چنین عظمتے، هر هزینه اے را به جان مے خریم. ❄️تمام عزت مان این است ڪه، شریک درد شماییم. اینڪه؛ ما را در جامه مِشڪے تان شریک مے ڪنید. اینڪه ؛ جرعه اے از دردتان را به جانمان میندازید. اینڪه؛ از غربتتان، به ما نیز سهمے داده اید. اینڪه؛ بے شما زیستن برایمان محال است. اینڪه؛ بے شما مُـردن برایمان محال است. اینڪه؛ وقتے دستمان از لابلاے انگشتانتان رها میشود، دیگر اثرے از شادے در رخسارمان نمے ماند! ❄️اینڪه؛ درد خانواده شما، جانمان را به آتش ڪشیده است! و این؛ شرح حال یک درد مبارک است؛ درد عاشـ❤️ـقی ❄️هزار الحمدلله، ڪه عاشقمان ڪرده اید! هزار الحمدلله ڪه در دل سیاهمان تجلے ڪرده اید! و اینگونه بود ڪه ما قیمت گرفته ایم! و اینگونه بود ڪه ما عزت گرفته ایم! ❄️الحمدلله ڪه چشمان ما را براے چشم انتظارے، برگزیده اید. الحمدلله ڪه دل ما را، براے خون جگرے، انتخاب ڪرده اید. الحمدلله ڪه دستان ما را، براے التماس حضورت، فراخوان ڪرده اید. الحمدلله یوسف، ڪه هنوز زلیخا نشده، ازدردتان به ما خورانده اید. ❄️هزار سال دیگر هم ڪه طول بڪشد، ما منتظرت میمانیم. اصلاً ڪارِ دیگرے در زمین نداریم. منتظر ملاقات چشمان دلبرت میمانیم. منتظر لمس حرارت آغوشت. منتظر شنیدن صداے عاشق ڪش ات. ❣مــــا.... منتظـــرت میمانیـــم! ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر بیست و هفتم.... ✍ و این.... آخرین لیلةالقدرے است ڪه خدا آنرا براے جاماندگانے چو من... ذخیره ڪرده است. رمضان گذشت.. و من حتے یک نگاه ویژه، مهمان صاحب الامر زمین، نشده ام.. دویدن هاے صبح و شبم ، نیز، آنقدر آلوده است... ڪه راه آسمان را برایم، باز نمے ڪند... ❄️اما دلخوشم... به این سحر... شاید، امشب برایم راهے باز شد... شاید من هم، با اهل آسمان محرم شدم... شاید گوشه اے، مرا نیز... پذیرفتند... ❣امشب شاید به سوے خانه عزیز مصر ڪه نه...، به سوى خانه عزیز اهل زمین... ڪوچه اے را پیدا ڪنم... ❄️آے اهل آسمان.... ؛ امشب ڪاش... نگاهم ڪنید.. ڪاش، قبولم ڪنید... ڪاش نام آلوده مرا هم،... در گوشه اے از سفره آخرین منجے زمین، بنویسید... به جان عزيزش قسم... فقط گداے یک نگاه ویژه اویم... همیییییین ❄️گذشت.... همه رمضان گذشت.... و من... دور آخرین سفره هاے سحرم ... همچنان، به دنبالش، مے گردم .... همچنان..... ❣اما گاه فراموش میڪنم.... او همیین جاست..... و این منم... ڪه سفره دار زمین را، گم ڪرده ام... خدا ڪند، پیدا شوم.... خدا ڪندڪه.... پيدايم ڪند..... ❣پيدايم ڪن.... پادشاه تنهاي زمین من.... در مهمانے رمضان هم... پيدايت نڪرده ام..... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
🌸🍃 ‌ ‍ ‌ 🌸سحر بیست و هشتم.... ✍ دلم می لرزد، خــــدا فقط دو سحر دیگر تا سوت پایان باقی مانده است. ❄️دلم می لرزد، خـــدا از شیطانی که پشت دروازه های رمضان، کمین کرده است. از دنیای شلوغی، که منتظر است، چنان مشغولم کند، که تو را در هیاهوی روزهايش، گم کنم. از نفس خبیثی، که آرامش امروزش را، حاصل عبادت هایش می داند، نه حاصل عنایت هايت! ❄️خـــدا..... دلم، تو را برایِ همیشه می خواهد! آغوش گرم و بی همتای تو را، که آرامشش را حتی در آغوش مادرم نیز، تجربه نکرده ام. مـن....از دنیای بدون تو، می ترسم. از شبهای سیاهی که نور یاد تو، دلم را روشن نمی کند. از روزهای سپيدي، که بدون هم نفسی با تو، تاریک ترین لحظه های عمر من هستند. قلبــ💔ــم... بهانه های لحظه وداع را آغاز کرده است. و دستانم، لرزش ثانیه های وداع را، پیش کشیده اند. ❄️چه کنــــم...؟ بی سحرهای روشـــن؟ بی زمزمه های ابوحـــمزه؟ بی اشکهای افتتــــاح؟ ❣نـــرو از خانه ما، دلبـــرم! من بی تو، از پرِ کاهی سبک ترم، که به اشاره ای، اسیر دست شیطان می شود. ❄️نـــرو از خانه مـا، بمــان، همین جــا، در لابلاي تارو پود سجاده ای که به نگاهت خو گرفته است. بمـــان! مــن، بی تـــو....فقیرترین انسانِ زمینم؛ خدا ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
🌸🍃 ‌ ‍ 🌸سحـــر بیست و نهــم کم کم خداحـافـظ؛ نزدیڪــترین رفیـق کم کم خداحـافـظ؛ آرام تــرین اَنیـــس کم کم خداحـافـظ؛ عاشق ترین همــراه ❄️الحمداللّــه براے هر الماسے ڪه به چشمانمان بخشیدی. الحمداللّــه براے هر بوسه اے ڪه در سجاده سحر، و ضیافت افطــار، مهمانمان ڪرده ای! الحمدللّــه براے دور همے هاے شبانه اے ڪه، ما را از سرتاسر زمیــن، فقــط بصرفِ جرعه اے عشــق، دور هم جمع ڪردی. و مــا بیست و نه سحـ💫ـر، دست در دست هم، مهمانِ آغوشے بودیم، ڪه به اندازه همه ے اهل زمین، جا دارد! الحمداللّــه براے رفاقتهایے ڪه، از پسِ فرسنگها فاصله، فقط و فقط در دایره ے محبت تـــو، آغاز شــد و قرار است تا آسمانــت طــــول بڪشــد. 💢خداحافظ هاے پر از پــرواز خداحافظ پر از اُمیـــــد خداحافظ دردِ دل هاے عاشقانه ے سحــر راستــے رفیــ🤝ـق! آیا ما سفره ے دیگــرے از تو را تجربـه خواهیم ڪرد؟ نمیدانیم؛ به ڪداممــان، فرصتِ درآغـوش ڪشیدنِ دوباره ات را خــواهند داد؟ اما یقین بدان؛ از تو عــزیزتر، ثانیه هایے در گذر زمان، سراغ نداریــم! ✨به خُـــدایے مے سپاریمَــت ڪه تو را مایه ے سبڪبالے دلهاے آشفته مان آفـــرید! ✨به دست همان دلبرے مے سپاریمت، ڪه تمنّــاے دلهایمان را براے سرڪشیدنِ جرعه هاے دیگرت، مے داند و مے بیند! خداحافـ✋ـظ رمضـان دعایمان ڪن، تا دست در دست هم... براے درآغوش ڪشیدنِ دوباره ات، آماده شویم! دعایمان ڪن... تا آمدنِ دوباره ات، راهِ آسمــان را گُــم نڪنیم. ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
... و لله الحمد... الله اکبر علی هدانا... ✍ تو را سپاس دلبرم... برای تک تک ثانیه هايي که کام دلم را به طعم ع ش ق... شیرین کردی... ❄️تو را سپاس... حبیبم.. برای همه آن سفره هايي که فقیرترینی چو مرا نیز، در کنارشان، پذیرفتی... ❄️تو را سپاس... برای لمس لبان ترک خورده اهل عشق، که قرن ها پیش، تشنگي را برای عشق بازی با تو ، انتخاب کرده بودند ... ❄️تو را سپاس... که دلم را تطهیر کرده ای.. که چشمانم را...بیدار کرده ای... که دستانم را تا خودت...بالا کشانده ای.... ❄️تو را سپاس... که من نیز...مسافر پرواز، در رمضان دیگری بوده ام... هر چند که بالهایم شکسته بود... اما... اشک های همسفرانم... و مناجات هم سفره گانم ...مرا نیز، از زمین، بلند کرده بود... ❄️تو را سپاس.... برای هر "بک یا الله"... که تمام تو را، به یکباره در وجود من... نازل می کرد... ❄️تو را سپاس... برای قنوت هایی که در انتظار منند... قنوت هايي که مرا تا درآغوش کشیدن آسمان تو... پرواز می دهند... قنوت هايي که به نام نامی "کبریایی " تو...جان می گیرند...؛ اللهم اهل الکبریا و العظمه... ❄️تو را سپاس، همه سرمایه من...؛ مهمانی ات....بی نظیر بود.... آنقدر که هر شکری، شکر دیگری را می طلبد... ❣فقط.... می ماند... یک التماس... ؛ نعمتت را تمام کن...خدا و قنوت فردایمان را...به اجابت حضور یگانه آفتاب زمین... مزین نما.... یا مجیب دعوت المضطرین... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme
سحر دوم.... یک روز... گذشت!!! به همین سادگی لحظات مهمانی، بسرعت به پیش می روند... و من نمیدانم، چند سحر ، فرصت آرام گرفتن در آغوش تو را دارم؟ به خودم که می نگرم...؛ حتی لحظه ای از این ضیافت را، چشم انتظاری نتوانم کرد.. اما ؛ کرامت تو که بر من مستولی می‌شود..؛ دلم برای تمام سحرها،، برنامه می چیند!!! جان عالم به فدای یک بوسه ات... خدا همه سال، دلواپسی مهمان دلم بود..؛ نکند از سجاده رمضانت جا بمانم... و این تویی که باز گداپروری کردی... و مرا ، گوشه ای،، در لابلای اشراف ضیافتت ، جای دادی.... و من نشسته ام اینجا....؛ درست سر بر زانوان تو... و حرارت آغوشت را به هییییچ مامن دیگری... نمی دهم!!! اما... دلم شور میزند...؛ نکند...؛ امراض دلم،، مرا از تو بگیرد؛ خدااااااا... نیمه شب را ، به قصد علاج آمده ام... طبیب تویی....؛ نفس بیمارم را،، شفا نداده،، رها مکن.... ✧✾════✾✰✾════✾✧ 🆔 کانال محبین الائمه علیهم السلام https://eitaa.com/mohebinalaeme