▪️شام غریبان 🔉کربلایی علی رحمتی #پیشنهاد_دانلود

▪️شام غریبان 🔉کربلایی علی رحمتی #همخوانی_نوجوانان

▪️شام غریبان 🔉کربلایی علی رحمتی

▪️شام غریبان 🔉کربلایی علی رحمتی

قبل از شروع مراسم بود و همه در تلاطم برای انجام کارها ... هر کس مسؤل بخشی بود .. از داربست و نصب پارچه گرفته تا جوشکاری وصوت ... همه ی مسولیتها تقسیم شد خادم و سرگروه پرقدرت شروع کردند به آماده کردن وسایلشان . هر کس میخاست بهترین باشد تمام ایده ها و نظراتشان را درخیمه پیاده کردند مسئولیت بزرگی بود کار با جوانان و نوجوانان کودکان اما باید جدا می‌شدند از گروه ها سن‌شان کم بود و بالتبع حوصله و اعصاب فولادی میخواست ... هیچ کس مسئولیتشان را قبول نمی‌کرد.. نمیدانم چه‌کسی به دل کوچکشان انداخت خودمان مهد میزنیم و دورهم مینشینیم و پذیرای مهمانان رقیه خاتون می‌شویم نمیدانم چه در وجودشان غلیان پیدا کرد که زدند به دل کار بدون استرس بدون دغدغه با کمترین امکانات اما، بزرگترین مجلس را برای خودشان کردند... بزرگ نه از نظر وسعت که از بُعد معرفت همینقدر بی ریا همینقدر مسئولیت پذیر کاش ذره ای اخلاصشان در وجود من نوعی بود ان وقت در آیه توکلت علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی قدرا غرق میشدم درست مثل بچه ها #امام_حسین_بچگیهام #کوچک_خادم

📹 رهبر انقلاب هم‌اکنون خطاب به خانواده‌های کارکنان ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران: شما بحمدلله عزیزانتان برگشتند و آنها را در آغوش گرفتید اما خانواده‌های شهدا، جای خالی عزیزانشان پر نشد. من بارها در ملاقات خانواده‌های شهدا میگویم خداوند سایه شما را از سر ملت ایران کم نکند. 💻 Farsi.Khamenei.ir

انعکاس برنامه محرم ۱۴۰۲ در سازمان فرهنگی_اجتماعی_ورزشی شهرداری اصفهان 👇 📸 عکس دسته جمعی محرم هیئت ها و مجموعه های فرهنگی اصفهان 🚩 محرم ۱۴۰۲ 🔻بخش پانزدهم     •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•   https://eitaa.com/mohebinhazratzahra

#آنچه_گذشت شبها چقدر گم شده ام بین كوچه ها وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام از مادرت بپرس، نوكریم را قبول كرد؟ آیا برات كرب و بلا هم گرفته ام؟ #قصه_ما_به_سر_رسید🏴 •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈• https://eitaa.com/mohebinhazratzahra

▫️﷽؛▫️ #اطلاعیه_مراسم 🏴 عزاداری دهه سوم محرم 🏴 🎙با سخنرانی: حجت الاسلام خاتمی 🎤 و مداحی ذاکرین اهل بیت 📅 پنج شنبه ۱۹ مردادماه 🕰 از ساعت ۲۰:۳۰ 🏠 دولت آباد، خیابان جانبازان، خیابان اندیشه، خیابان آبگینه 💠 منزل برادر عرفانی 💠 #یادواره_شهید_حسن_زارعی   •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈• https://eitaa.com/mohebinhazratzahra

✍وقایع روز بیستم محرم: روز بیستم ماه محرم مصادف بود با روزی که پس از گذشت چند روز از شهادت امام حسین علیه‌السلام و یاران آن حضرت، بدن خدمتکار امام حسین(علیه‌السلام) به نام «جون» توسط گروهی که برای دفن پیکر شهدا در صحرای کربلا حاضر شده بودند دفن شد. جون کسى بود که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامى که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام براى کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى (علیه‌السلام) و سپس به خدمت امام حسین (علیه‌السلام) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامى که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین (علیه‌السلام) آمد و براى میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتى همراه ما بود! اکنون خویشتن را به خاطرما مبتلا مساز. جون خود را بر قدم‌هاى مبارک امام حسین (علیه‌السلام) انداخت و بوسید و گفت: اى پسررسول خدا، هنگامى که شما در راحتى و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنیم؟ جون با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتى نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگى به‌دست آورم و رو سفید شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمى‌شود تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مى‌گفت و گریه مى‌کرد به حدى که امام حسین (علیه‌السلام) گریستند و اجازه دادند. او جنگ نمایانى کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم‌هاى فراوانى به او وارد کردند. هنگامى که روى زمین افتاد، امام حسین علیه‌السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد (علیهم‌السلام)»: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت (علیهم‌السلام) محشورش نما. از برکت دعاى حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید. چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. ▪️بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفارى را پیدا کردند در حالى که صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند. #وقایع_محرم #بیستم_محرم     •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈•   https://eitaa.com/mohebinhazratzahra