صاحب القطره حدیث آورده
حرف معتبره صحیح السنده
مُستَنبِط عمرشو پا علی گذاشت
حرفش سنده کارو بلده
آره از نور علی رسیده هفتاد هزار
ملکی که واسه دوستای علی دعا کنن
انبیا برای قوت عبادات و نماز
به جمال مرتضی علی باید نگاه کنن
روز محشر میرسه مادر ساداتم هست
که مرید حیدر و خلفا رو جدا کنن
تا ابد بیداریم حب علی رو داریم
از حرف مفت مفتیاتونم بیزاریم
جلوی چشم شما یه اذونه با علی
از مناره های مسجد مکی میزاریم
****
صاحب القطره حدیث آورده
حرف معتبره صحیح السنده
مُستَنبِط علی رو خوب میشناسه
حرفش سنده کارو بلده
از مریدای قدیمی شما میکائیل
حق تعلیم داری به گردن جبرائیل
به تموم بچه شیعه ها و عشاق علی
رحم میکنه فقط به عشق تو عزرائیل
این یه حرفم دلیه اما بعید نمیدونم
ذکر یا علی میاد از دم صور اسرافیل
نون حلال بابام شیر پاک مادر
اثرش این شده مست نام حیدر باشم
من غلام علی ام که همین منسبمه
کمکم میکنه تحت الحفظ مادر باشم
#وحید_شکری
میلاد حضرت علی 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
سینم بوی تربت داره
روضت واسم برکت داره
دنیا بی تو پوچ واسم
دوسِت دارم عشق خاصم
تنها یارم امام حسین
راه چارم امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوسِت دارم امام حسین
****
با اسم تو آروم میشم
کی غیر از تو مونده پیشم
دست سردم تو دستاته
قبله ی من کربلاته
چی شد که دور شدم ازت
چی شد رفتم راهو غلط
دور من رو خط نکش
من که دارم تو رو فقط
تنها یارم امام حسین
راه چارم امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوسِت دارم امام حسین
****
نبض عالم افتاد از کار
از رو سینش پاتو بردار
گودال از خون رنگین میشه
سینش کم کم سنگین میشه
پهلوشو با لگد نزن
اینقدر حرفای بد نزن
این خنجر خوب نمیبُره
اینجوری با حسد نزن
#سید_رضا_نریمانی
شهادت حضرت زینب 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
تو مسیر زندگی خیلی دلگیره روزگار
بی حسین و کربلا این دنیا رو میخوام چیکار
آب که از سرت بگذره مردن از فراق بهتره
دلخوشی این نوکره کربلا
کربلا کربلا کربلا کربلا
****
میمیرم اگه یه روز از درت دور بشم حسین
کاش تو روضه جون بدم با تو محشور بشم حسین
درد قلبمو میدونی کاش که یک شب بارونی
زائر تو باشم خونی کربلا
کربلا کربلا کربلا کربلا
****
پیکرت تو قتلگاه غرق خونِ روی زمین
وایِ من که نیزه ها میرن بالا میان پایین
خونیِ حسین سرتا پات ای فدای اشک چشمات
رو زمینِ صحرا نیست جات واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا
****
هرکی میرسه بهت ساده ازت نمیگذره
زخمای رو پیکرت با یه لشکر برابره
نیزه با تنت درگیره خواهرت داره میمیره
مونده به تن تو خیره واویلا واویلا
واویلا واویلا واویلا واویلا
#حاج_مهدی_رسولی
هیئت هفتگی بهمن 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
ای شه والا مقام واجب الاحترام
دین ما یک کلام حسین علیه السلام
دلدار من یار من همه دار و ندارم
واللهِ من جز حسین آقایی ندارم
با بردن نام او سرمست و خمارم
آقای من آقای من آقای من
نوری میبینم از دور حسین
نور نور نور نور حسین
****
مبدأ دل گریه و مقصدش کربلا
السلامُ علی پسر شیرخدا
مستم اگر اینچنین اثرات حسین است
مقصود ما از جهان نفحات حسین است
سجاده ی عاشقان که برات حسین است
آقای من آقای من آقای من
نوری میبینم از دور حسین
نور نور نور نور حسین
****
ای علمت جاودان تکیه گه آسمان
عبادت عاشقان حسین حسین جانِ جان
ذکر حسین مبدأ شور عاشقان است
تا صاحب این علم خوده صاحب زمان است
زیر علم بهترین نقطه ی جهان است
آقای من آقای من آقای من
نوری میبینم از دور حسین
نور نور نور نور حسین
#سید_مهدی_حسینی
هیئت هفتگی بهمن 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
اگه دیوونه ندیده اید
به ما میگن دیوونه به ما میگن دیوونه
اگه دیوونه شنیده اید
به ما میگن دیوونه به ما میکن دیوونه
عقل از سر من پریده و دیوونگی جا گرفته
حرف اگه داری با خدا بزن عقلمو خدا گرفته
دیوونه ی حسینمو دیوونه ی حسینم
خراب و مست گوشه ی میخونه ی حسینم
منم یه روز عاقل بودم عشق تو مجنونم کرد
ز شهر عقل و عاقلا یک باره بیرونم کرد
دیوونه ی حسینمو دیوونه ی حسینم
خراب و مست گوشه ی میخونه ی حسینم
تموم مردم دنیا ما رو میخونن دیوونه
آره ما دیوونه هستیم بی خیال این زمونه
یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من
یه گوشه چشم تو بسه واسه حل مشکل من
یل کربلا ابالفضل قربون اون قد و بالات
فدای چشای نازت فدای خشکی لبهات
#حسین_طاهری
هیئت هفتگی بهمن 1402
@mohjat_net
mohjat.net
.
خسته ام از این همه غم از شب تار جدایی
ای تمام دلخوشی ام ای رضاجانم کجایی
لحظه ی آخر بیا ای نور چشمان تر من
کن نظاره ای رضاجان غرقِ در خون پیکر من
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
گرچه در زندان هارونم اگر در کاظمینم
از همینجا زائر شش گوشه ی جدم حسینم
در دلم دارم تمنا بعد از این رنجی که بردم
کاش میشد مثل جدم سرجدا جان میسپردم
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
کاش این جسم مرا بر خاک غم ها میکشیدن
کاش مانند عمویم دست من را میبریدن
کاش تا روز ازل از غصه جان بر لب نمایم
بی کفن بر خاک غم من هم سه روز و شب بمانم
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
شعله ور از آتش غم در شب تنهایی ام من
غرقه ی دریای اشکم کشته شد شیدایی ام من
من که با اشک دو دیده سوده ی الماس سُفتم
کنج تنهایی نشستم با حبیبم راز گفتم
من که عمری کنج زندان ناله ی دلگیر دارم
روی جسمم صد اثر از حلقه ی زنجیر دارم
کس ندارد از دل زارم خبر یا رب غریبم
همرهم دارم نشان از سلسله بر تن حبیبم
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
تاب کرده طاقتم را غصه های بی کرانه
گاه ضرب سیلی و گه ضربه های تازیانه
هر کجا زد دشمنم با تازیانه بر سر من
زنده میشد پیش چشمم خاطرات مادر من
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
یک نفر میزد مرا اما چه گویم زین همه سوز
مادر من با چهل تن در کشاکش بود آن روز
صد بهارم بر خزان آمد نگار من نیامد
چشم من مانده به ره اما قرار من نیامد
یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی
#حسین_سیب_سرخی
شهادت امام کاظم سال 1387
#نوستالژی
آرشیو کامل نوستالژی ها 👇
https://mohjat.net/nostalgia/
@mohjat_net
mohjat.net
.