هدایت شده از نگارخانه طلبگی تا اجتهاد
ایرانی با همت...
دوستان عزیزم! چرا جهت معالجات امراض از گیاهان دارویی ایران استفاده نکنیم؟ چرا طب سنتی و شیوه گیاه درمانی و طریقه استفاده از ادویه جات مورد استفاده ما ایرانی ها قرار نگرفته؟ چرا وزارت بهداري و دست اندرکاران تا به حال در گسترش و احیاي طب سنتی و گیاه درمانی قدمی برنداشته اند؟ چرا ما ایرانی ها با داشتن گنجینه هاي طبی همیشه باید در چنگال داروهاي خارجی اسیر و عاجز باشیم؟ چرا بعضی از داروهاي فرنگی در ایران بازار سیاه پیدا کرده و تا چند صد برابر قیمت اصلی به فروش می رسد؟ آیا خودمان مقصر هستیم که زیر بار داروهاي گیاهی نرفته ایم و یا داروهاي فرنگی در علاج امراض معجزه گر بوده اند؟! آیا تبلیغات و زرق و برق داروهاي فرنگی ما را به طرف خود کشیده و یا داروهاي گیاهی را مصرف نموده ایم و نتیجه نگرفته ایم؟... بله.... این چراها وقتی جوابش داده خواهد شد که انشاالله در رأس این امر، یک ایرانی با همت و معتقد قرار گیرد.
بخشی از سخنرانی مرحوم شهید بهشتی در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، 1/7/1359
نگارخانه طلبگی تا اجتهاد
@tt_ej_poster
هدایت شده از نگارخانه طلبگی تا اجتهاد
یک تابلو است...
منحصر کردن مباحث طب اسلامی در تغذیه و روش های درمانی به هیچ عنوان به نفع جریان طب اسلامی نیست. در واقع طب اسلامی یک تابلو است که راه رسیدن به تمدن اسلامی را نشان می دهد و مبلّغی است که از معارف و مفاهیم ناب اسلامی تبلیغ می کند. طب اسلامی فقط نیامده است که بگوید برای درمان فلان بیماری انجیر بخورید!؛ آمده است بگوید راه حقیقی رشد و کمال بشر در هر زمینه ای بازگشت به آموزه های الهی است و برای رسیدن به علومی که نافع حقیقی بشر است راهی جز دین وجود ندارد. طب اسلامی می خواهد بگوید که برای شناخت انسان که موضوع علم طب است هیچ راهی جز سؤال از خدایی که خالق انسان است وجود ندارد و راه های دیگر بیراهه هایی هستند که دشمنان حقیقت و ائمه ضلالت برای انحراف انسان از صراط مستقیم ساخته و پرداخته اند. طب اسلامی عرصۀ مبارزه ایست برای احیاء هویت گمشدۀ انسانی در پس حیوان انگاری های شیطانی مدرنیسم. (سخنرانی در دیدار مدیران روابط عمومی دانشگاه های کشور، اسفند 1386)
نگارخانه ی طلبگی تا اجتهاد
@tt_ej_poster
هدایت شده از محسن بهرامی و بانو
بسم الله الرحمن الرحیم
امام بزرگوار خیلی هوشمند بودند یعنی از زیرک ترین های روزگار بودند.... در فضای سیاست مهمترین نکته در مورد هوش ایشون اینه که مکرر دو قطبی کاذب جلوی پای امام می گذاشتند ولی ایشون هیچ وقت گرفتار نشد... قبل از انقلاب بحث شمس آبادی و شهید جاوید و شریعتی و ... رو بارها مطرح کردند ولی حتی وقتی صریحا هم از ایشون سوال می پرسیدند ایشون می فرمودند هیچ وقت در این موارد اظهار نظر نمی کنم و بعد از انقلاب هم همان اوایل انقلاب یه عده میان خدمت ایشون که بحث طب اسلامی و طب غربی رو مطرح کنند و ایشون رو گرفتار مسائل فرعی و دو قطبی های کاذب کنند تا تو بحبوحه ی تثبیت نظام در اوایل انقلاب، ایشون رو دچار مسائل فرعی و حاشیه سازی کنند... احتمال زیادی می دم که با مطالعه کشف الاسرار این دوگانه رو انتخاب کرده بودند چون توی کشف الاسرار ایشون چند جا نشون میده که به طب غربی نظر مثبتی نداره و طب سنتی رو ترجیح میده ... اما ایشون خیلی زیرکانه از این تله خودشون و نظام نوپای اسلامی رو نجات دادن ... در ادامه سخنان ایشون در این جلسه تقدیم دوستان میشه.... دوقطبی طب غربی و طب اسلامی دو قطبی دشمن سازه وگرنه خرد حکم میکنه که همه به وحی و تجربه و عقل احترام بذارن و هر مطلب طبی که با وحی و عقل و تجربه سازگاره پذیرفته بشه...الان دشمن می خواد با ایجاد درگیری بین طرفداران طب غربی و سنتی مسئولین و مردم رو از مبارزه با کرونا که احتمالا سرباز بیولوژیک دشمنه منصرف کنه تا این ویروس منحوس کشته های بیشتری از کشور عزیزمون بگیره...
هدایت شده از محسن بهرامی و بانو
سخنرانى [در جمع دانشجويان شيراز و پزشكان (تدوين قانون اساسى)]
زمان: 17 تير 1358/ 13 شعبان 1399
مكان: قم
موضوع: ضرورت تدوين قانون اساسى- انتخاب رئيس جمهور
حضار: دانشجويان، كاركنان دانشگاه شيراز و پزشكان طب سنّتى
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
تلاش همگانى در حلّ مشكلات اساسى كشور
يك مسائل اساسى داريم كه بايد فكر آن مسائل اساسى باشيم. در يك همچو موقعى كه اين مسائل اساسى مطرح هست، طرح مسائل ديگر اشتباه است. من كراراً گفتهام كه اگر چنانچه يك زلزلهاى بيايد و يك خانههايى را خراب كند و يك مردمى زير آوار باشند، هيچ شما به خودتان اجازه مىدهيد كه بنشينيد راجع به مسائل طب صحبت كنيد، يا مسائل رياضى، يا مسائل ديگر مطالعه كنيد؟ يا همه بايد هجوم بياوريد و اين زلزله زدهها را بيرون بياوريد؟ ما الآن يك مملكتى داريم كه يك خرابىهايى دارد اساسى، و يك مسائلى ما الآن داريم كه اين مسائل، اساس مملكت ماست. مسائل اساسى را ما الآن بايد طرح كنيم و همه با هم دنبال اين مسائل اساسى باشيم، بعد كه اين مسائل اساسى را درست كرديم و اساس مملكتمان را مستقر كرديم، آن وقت شما برويد سراغ طب سنتى؛ آنها هم بروند سراغ طب وارداتى. امروز روزى نيست كه شما صرف كنيد همه قوايتان را در اينكه آيا طب اسلامى، به اصطلاح شما، يا طب سنّتى ابو على «1» و رازى «2» بايد عمل بشود، يا طبهاى ديگر، اين الآن نبايد مطرح بشود. الآن شما در يك وضعى واقع هستيد كه بين وجود و عدم كشورتان، بين وجود و عدم مذهب و اسلامتان
صحيفه امام، ج9، ص: 7
واقع شدهايد، سر دو راهى الآن واقع شدهايد. گمان نكنيد كه حالا كه رژيم سابق را عقب زديد ديگر مسائل تمام است. الآن شما ملاحظه مىكنيد كه در اين مملكت ريشههايى از همان رژيم سابق هست كه مشغول فعاليتاند. يك اشخاصى از خارج آمدهاند، با اسمهاى مختلف، آنها هم مشغول فعاليتاند. مىخواهند نگذارند كه اين مملكت رژيمش مستقر بشود. سابق با رفراندم مخالفت مىكردند، بعد با طرح قانون اساسى مخالفت مىكنند، بعد هم هر قضيهاى را كه پيش بياوريد. يك قشرى هستند كه از عمّال خارجىها هستند و مخالفت مىكنند، در يك روزى كه راجع به اساس مذهب، راجع به اساس كشور، ما مواجه با مخالفين هستيم، همه ما بايد توجه به همين معنا بكنيم. چه طور آن روز كه مىخواستيد اين رژيم را خارج كنيد هيچ طرح نمىكرديد مسائل خودتان را، گرفتاريهاى خودتان را با اينكه آن وقت هم گرفتارى داشتيد، لكن مىديديد كه الآن وقت طرح اين نيست، الآن هم همان طور است. الآن وقت طرح اينكه دانشگاه وضعش چه طور است، طب سنتى يا طب جديد وضعش چه جور است؟ يا ساير چيزهايى كه ما احتياج داريم و همه خرابيهايى كه الآن گذاشتند و رفتند، الآن وقت طرح اينها نيست، اينها يك وقتى دارد. الآن ما يك دولت متزلزل انتقالى داريم، استقرار پيدا نكرده است الآن رژيم ما، استقرار پيدا نكرده حكومت ما. ما قانون اساسى مىخواهيم كه اساس يك مملكتى بر قانونش هست، بعد از آن، رئيس جمهور مىخواهيم كه الآن نيست، بعد از آن، مجلس شوراى ملى مىخواهيم كه با رأى مردم تحقق پيدا كند. بعد كه مجلس تحقق پيدا كرد و رئيس جمهورى تحقق پيدا كرد و دولتى تحقق پيدا كرد، يك دولت مستقرى، و دست اينها و طمع اينها از اين مملكت بريد، آن وقت، وقت اين است كه من مشكلاتى كه دارم بگويم، شما مشكلاتى كه داريد، آقايان هم مشكلاتى كه دارند. نه اينكه ما نمىدانيم كه مشكلات زياد است.
رهايى از سلطه فرهنگى غرب
و نه اينكه ما نمىدانيم كه علومى كه در شرق بود، دسيسهها اسباب اين شد كه عقب بزنند آنها را، و به جاى او علوم غرب را بياورند- دانشهايى كه در شرق بود و اروپا از
صحيفه امام، ج9، ص: 8
هدایت شده از محسن بهرامی و بانو
آن تقليد مىكرد، دستهايى آمد و آنها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت، الآن وضع ما وضعى شده است كه خيال مىكنيم كه هر چه هست، در غرب است و ما هيچ چيز نداريم. محتواى خودمان را گرفتند. يعنى مغزهاى ما را شستشو كردند؛ جايش يك مغز ديگرى گذاشتند كه از همان غرب ارتزاق مىكند. و اين يك مطلب مهمى است كه بايد بتدريج اين مملكت از زير آن بار بيرون برود. يكى هم از مسائل، همان مسئله طب قديم است. آنها همه اين دردهايى كه الآن هست با همين دواهاى علفى معالجه مىكردند و معالجهشان يك معالجات اساسى بود و اروپا از طب بو على تا همين آخر استفاده مىكردند. كتاب «1» بو على تا همين آخر، شايد حالا هم مورد نظر آنها باشد، بروزش نمىدهند. من نه اين است كه ندانم اينها را، مىدانم اشكالات زياد است، لكن همه چيز اين طور است، همه مسائل اين طور است كه به ما اين طور فهماندند كه خودتان هيچ چيز نيستيد، و همه چيز آنها هستند و اينها مىخواستند همچو ما را از صحنه انسانيت بيرون بكنند، بگويند ما اصلًا هيچ چيز نداريم. الآن هم شما مىبينيد كه ما طبيب داريم، معالج داريم، لكن تا يك كسى يك مرضى پيدا مىكند، مىرود به انگلستان، مىرود به امريكا، همين جا مىتواند معالجه كنند؛ لكن اينها مىروند به آنجا، بعد از مدتى كه ديدند آنجا هم معالجهشان نكردهاند، گاهى هم معالجه كردند. اين از باب اين است كه ما را جورى الآن بار آوردند كه خيال مىكنيم كه غير از آنجا چيزى نيست در كار، و حال آنكه نه، هست. اينجا هم هست در كار در هر صورت، ما همه اشكالات را مىدانيم؛ لكن وقت دارد اينها. الآن شما بايد تمام همّتان را صرف اين معنا بكنيد كه اين مراحلى كه ما داريم، و دارند با آن مخالفت مىكنند، اين مراحل را ما طى بكنيم.
تشكيل مجلس خبرگان
الآن ما احتياج داريم كه قانون اساسىمان را بررسى بكنند و تصويب بكنند يك عدّه آدم مطّلع، خبير، مجلس خُبرگان پيدا بشود. بايد همه افكار را متوجه اين بكنيد كه يك
صحيفه امام، ج9، ص: 9
اشخاص صحيحى، يك اشخاص مسلمانى، يك اشخاص متعهد به اسلام، يك اشخاص معتقد به اينكه اين مكتب است كه مىتواند ما را مستقل قرار بدهد، يك همچو اشخاصى را تعيين بكنيد. تا بروند به مجلس و ان شاء اللَّه قانون اساسى را آنها چه بكنند و بعد هم رفراندم گذاشته بشود و اين مرحله را ما طى بكنيم. در همين مرحلهاى كه ما هستيم الآن ما مخالف داريم. الآن همين حرفهايى كه شما مىزنيد من احتمال مىدهم كه يك كسى بيخ گوشتان [گفته] خودتان هم متوجه نيستيد. گفتيد كه ببين طب ما از بين رفته؛ بياييد برويم آنجا طرحش بكنيم، وقت طرح نيست الآن، الآن وقت اين نيست كه ما بنشينيم بگوييم طب ما چه جور است؛ دانشگاه ما چه جور است. همه اينها اشكال دارد. دادگسترى ما چه جور است. همه اينها بايد متحول بشود، اما موقعش وقتى است كه ما يك حكومت صحيح پيدا بكنيم؛ ما بتوانيم در دنيا بگوييم كه اين مملكت ما، اين رژيم ما، اين قانون ما، اين رئيس جمهور ما، اين مجلس ما، كه مردم، كه دنيا ما را بپذيرد به اينكه ما يك رژيم تام العيارى هستيم. بعد از اينكه اين طور شد، آن وقت بياييم سراغ اين خردهريزهايى كه چه شده است. چه عقب افتادگيهايى داريم، چه گرفتاريهايى براى ما اين رژيم منحوس سابق درست كرده است؛ همه چيزها را به هم ريختند و رفتند.
ان شاء اللَّه خداوند همهتان را تأييد بكند و به وظيفه فعلىتان توجه پيدا كنيد. و شماى دانشگاهى و آن طب سنتى و ديگران، همه اين خواهرهاى محترم، و شما برادرها و همه ايران، همه با هم الآن بايد توجه به همين مسيرى داشته باشيم كه نهضتمان در راه هست. اين نهضت را بايد همه زنده نگه داريد تا اين مسائل بگذرد. اگر يك سستى بكنيد و برويد سراغ كارهاى ديگر، آن بگويد من خانه ندارم و آن بگويد طب من چه طور است و آن بگويد دانشگاه من چه طور، در بين راه، ما مىترسيم كه يك وقتى يك حايلى پيدا بشود، يك مانعى پيدا بشود، و همه اين حرفهاى شما بشود ديگر هيچ! و تمام بشود و تا آخر ديگر باز ما زير بار همان مسائل باشيم. خدا همهتان را ان شاء اللَّه حفظ كند.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این زمانه که الحمد لله حزب الله عزیز در کشور جانی گرفته و به برکت موج انقلابی ایجاد شده بزرگان مظلوم کشور دست به شمشیر عدالت برده و در صدد قطع دستهای فاسد و غارتگری هستند که این سالها نفس مردم را به شماره انداخته اند چه جای تفرقه و چند دستگی است که عده ای جوان نا آگاه به اسم عدالتخواهی و چپ مسلمان و جریان سوم و ... ساز تفرقه می نوازند و بیش از هر چیز دشمن را خوشحال می کنند....
بسم الله الرحمن الرحیم
شکر خدا اعتبارنامه تاجگردون رد شد و بارقه های امیدی به این مجلس شکل گرفت. باید عرصه رو بر نفوذی ها سخت کرد و قبل از این که نفوذی هایی که مثل موریانه در کالبد این دولت و فراتر از این دولت رخنه کرده اند کل نظام را تسخیر کنند یک یک آنها را موریانه زدایی کرد وگرنه به زودی کل نظام را تصاحب خواهند کرد. قبل از این که دشمن تک به تک نیروهای انقلابی را مورد فشار قرار دهد و عرصه را بر آنها تنگ کند انقلابی ها باید به نفوذی ها حمله کنند ... به فرموده ی امیر مومنان علیه السلام هر ملتی که بخواهد در خانه با دشمن بجنگد و به استقبال دشمن نرود محکوم به شکست است. باید ابتکار عمل را در برخورد با نفوذی ها و دنیازدگان دست گرفت. امید است قوه ی قضاییه کلنگ زنی زندانی مخصوص نفوذی های این دولت را آغاز کند. مجلس نیز باید قبل از این که این دولت ملت را به نقطه جوش برساند و خشم عمومی را علیه نظام بشوراند دولت را ساقط کند. خون آرایی که در رگهای این مجلس جریان دارد تازه تر و حلال تر از خون کثیفی است که از رای های حرام و فریبکارانه ی جمع شده با دروغها در رگ این دولت جریان دارد. باید این خون تازه آن خون کثیف را کنار بزند. مجلس بداند ده میلیون جوان انقلابی پشت حرکات انقلابی آنها هستند و از هیچ چیز جز خدا نترسند و جز به تکلیف نیندیشند و الان بزرگترین تکلیف آن است که ملت را از زیر چنگال قاچاقچیان پول پرست و غرب گرایان خود باخته رها کنند. بزنید این پیرهای مضمحل شده ی صندلی چسبی که از انقلابی بودنشان جز زبانی که در کامشان با ترس و لرز گاهی به کلماتی انقلابی می چرخد چیزی نمانده را ساقط کنید. و الله معکم و لن یترکم اعمالکم....
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد بحث تربیت طفل دو مسئله مهم هست که در روایات اومده یکی قالب و ظرف تربیت و یکی هم محور تربیت
در مورد ظرف تربیت روایت داریم الولد یلعب سبع سنه و یودب سبع سنه و یعلّم الحلال و الحرام سبع سنه
یعنی آموزش و رشد بچه هفت سال اول در ظرف بازی آداب و در هفت سال سوم در ظرف حقوق و تکالیفه. یعنی فضا کم کم خشک تر و جدی تر می شه ویک دفعه نباید بچه رو وارد فضای خشک حقوقی کرد چون روح بچه لطافتش رو از دست میده الان مشکل نظام آموزشی غرب اینه که از بچگی کودک رو وارد فضای خشک قانون و مقررات میکنه لذا غربی ها انسانهایی خشک و مکانیکی شدند.
نکته دوم اینه که محور تربیت بر مبنای حب و محبته.... روایت داریم فرزندانتون رو بر مبنای محبت خدا و قرآن و اهل بیت علیهم السلام تربیت کنید یعنی محور تربیت عشق و محبت به محبوب ترین موجودات عالمه که اون هم متاسفانه در برنامه درسی غرب کلا وجود نداره و در برنامه درسی ما هم صرفا در هدیه های آسمانی جدید کمی در قالب چند شعر بهش پرداخته شده...
یا ایها الذین آمنوا ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله
و الحمدلله رب العالمین
با توجه به علایق مشترک در ابتکار کمربند – جاده، طرفین، همکاری دوجانبه و چند جانبه را از طریق برنامههای مشترک در کشورهای همسایه یا ثالث تشویق میکنند.
بند هشتم
نفی فشارهای خارجی
در راستای حمایت از اصل چند جانبه گرایی، طرفین در مقابل فشارهای غیرقانونی طرفهای ثالث، از اجرای مفاد این سند حفاظت مینمایند.
بند نھم
مفاد نهایی
۱- هرگونه اصلاح در ضمائم این سند (موضوعات مطروحه در بندهای ۳، ۴، ۵) باید با رضایت متقابل طرفین و از طریق هماهنگی و مشاوره انجام شود.
۲- در صورت ضرورت، برای تسهیل در اجرای موضوعات مورد توافق طرفین میتوانند با ارائه پیشنهادهای برای اصلاح یا بهروزرسانی سند حاضر اقدام کنند. این امر نباید بر اجرای پروژههای توافق شده تاثیر بگذارد یا مانع شود.
۳- ضمائم ابن سند جزء لاینفک آن محسوب میشوند.
۴- این سند از تاریخ امضا به مدت ۲۵ سال اجرایی خواهد بود.
این سند در تاریخ … ( برابر با … تقویم ایرانی) در شهر … در سه نسخه به زبان چینی، فارسی و انگلیسی به امضاء رسید؛ هر یک از نسخ از اعتبار یکسان برخوردار است. در مواقع اختلاف، نسخه انگلیسی ملاک عمل میباشد.
[محل امضا] از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران / از طرف دولت جمهوری خلق چین
برنامه همکاریهای جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران
مقدمه
جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران که در این متن طرفها نامیده میشود.
– دو تمدن کهن آسیایی و دو شریک نزدیک در عرصه های تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی هستند، با دیدگاه ها و منافع مشترک بسیار در عرصه دوجانبه و چندجانبه بوده و یکدیگر را شریک راهبردی مهم خویش تلقی می کنند.
– با به رسمیت شناختن مشترکات فرهنگی، چندجانبه گرایی، حمایت از حق ملت ها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و مدل توسعه بومی خود و اشتراک دیدگاههایی مشابه در مورد مسائل مختلف جهانی که موجب گسترش روابط آنها به سطح راهبردی مبتنی بر منافع متقابل و رویکرد برد – برده شده است.
– با داشتن روابط عمیق و دوستانه از زمان برقراری روابط دیپلماتیک در ۱۹۷۱ با زمینههای مساعد برای همکاری در حوزههای انرژی، زیرساخت، منتم علوم و فنآوری و غیره، رهبران دو طرف قویا متعهد به گسترش روابط و درخواست برنامه برای تقویت روابط بودهاند.
– با اطمینان از اینکه این سند ترمیم کننده فصلی جدید در سپهر مناسبات دو تمدن بزرگ آسیایی چین و ایران و گامی موثر جهت تحقق اراده مشترک رهبران در جهت تعمیق روابط دوجانبه و تقویت همکاریهای دوجانبه در زمینههای مختلف در چارچوب ابتکار «کمربند – راه» میباشد؛ – با هدف عملیاتی شدن بند ششم بیانیه مشارکت در خصوص ایجاد مشارکت جامع راهبردی بین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی که ژانویه ۲۰۱۶ میلادی منتشر شده و تاکید میکند بر ضرورت ایجاد مکانیزم و فراهم آوردن زیر ساختهای لازم برای توسعه همکاریها در یک چشم انداز ۲۵ ساله.
دو طرف در خصوص موارد زیر تفاهم نمودند؛
بند اول
چشمانداز
سوق دادن مشارکت راهبردی جامع چین – ایران، مبتنی بر رویکرد برد-برد در زمینه دوجانبه منطقه ای و روابط بین الملل
بند دوم
ماموریت
با در نظر داشتن ظرفیتهای عظیم همکاری، طرفین در چارچوب این سند، برای دستیابی به اهداف زیر همکاری خواهند کرد؛
– گسترش همکاریهای دوجانبه اقتصادی و تجاری
– تعامل موثر بین دستگاه های عمومی دولتی و بخش خصوصی و مناطق آزاد و ویژه
– افزایش میزان اثرگذاری در حوزههای اقتصادی، فناوری و گردشگری
– مشارکت راهبردی در حوزه های مختلف اقتصادی
– گسترش همکاریها بین دانشگاه ها، بخشهای فناوری و علمی
– بازنگری موثر و مستمر همکاری های مشترک اقتصادی به منظور فائق آمدن بر موانع و چالشها
– حمایت از مواضع یکدیگر و همکاری در مجامع بین المللی و سازمانهای منطقهای
– تقویت اجرای قانون و همکاریهای امنیتی در حوزههای مختلف از جمله مبارزه با تروریسم
– گسترش همکاری نظامی برای تقویت ظرفیتهای دفاعی و راهبردی
– همکاری در زمینههای دیگر.
بند سوم
اهداف اساسی
طرفین، اهداف اساسی این سند را با در نظر داشتن سیاستهای راهبردی دوجانبه، ظرفیتهای همکاری و فرصتها و شرایط واقعی به شرحی که در ضمیمه شماره (۱) آمده است، تدوین نمودهاند.
بند چهارم
زمینههای همکاری
طرفها برای گسترش و توسعه همکاریهای جامع به شرح ضمیمه شماره (۲) همکاری خواهند نمود. برخی از حوزههای مرجح به شرح زیر میباشند:
انرژی شامل نفت خام (تولید، حمل، پالایش و امنیت تامین) پتروشیمی، انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی هستهای غیر نظامی.
بزرگراه، خط آهن و اتصالات دریایی به منظور ارتقای نقش ایران در ابتکار کمربند-جاده.
همکاریهای بانکی با استاندارد بالا، با تاکید بر استفاده از ارزهای ملی، با تصریح بر مقابله با پولشویی، تامین مالی تروریسم و جنایتهای سازمان یافته.
همکاریهای گردشگری، علمی- آکادمیک، فناوری و تبادل تجارب در آموزش نیروی انسانی ریشه کن کردن فقر و بهبود وضعیت معیشت مردم در مناطق کمتر توسعه یافته.
بند پنجم
اقدامات اجرایی
طرفین بر مبنای اصول و منافع مشترک، و منطبق بر اصول تجارت میان بنگاههای اقتصادی، همکاریهای جامع راهبردی خود را در تمامی حوزهها با اجرای اقدامات مندرج در ضمیمه ۳ این سند گسترش میدهند.
بند ششم
نظارت و اجرا
۱. برای هماهنگی و نظارت بر کاربرد مفاد این سند، طرفین یک سازوکار به سرپرستی مقامات عالی و ذیصلاح به نمایندگی از رهبرانشان ایجاد میکنند.
۲. در این راستا، نمایندگان عالیرتبه، دیدارهای سالانه خواهند داشت و در صورت نیاز مقامات مرتبط، جلسات مشورتی با همتایانشان خواهند داشت.
۳. وزارت خانههای امور خارجه دو کشور، به عنوان مقامات مسئول، با همکاری سایر وزارتخانهها، از جمله وزارت بازرگانی چین و وزارت امور اقتصاد و دارایی ایران، وظیفه نظارت بر اجرای مفاد این سند و ارائه گزارش پیشرفت همکاری را به رهبرانشان در زمانهای مناسب دارند.
بند هفتم
همکاری در کشور ثالث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ زیبای جوانان بیفتند به جان این سرزمین پر برکت درباره کشاورزی
اگر بعد از انقلاب طبیعیات در حوزه رواج یافته بود و فضای علمی طب و پزشکی در حوزه پا میگیرفت امروز ستاد کرونا را حضرت آقا در حوزه قم تشکیل میداد و شمشیر غربزده ها روی گردن عزاداری سالار شهیدان نبود.... حیف که وقتی حضرت آقا به جناب تبریزیان فرمود برو قم طب اسلامی را راه بینداز و او با خیال راحت آمد و در فیضیه درس خارج طب تشکیل داد نتوانست درست جریان سازی و نیروسازی و نهاد سازی و گفتمان سازی کند
برای شروع خلع لباس از هر نظر بهتر است ....کفارتش و ناکارآمدیش را از جبهه انقلاب و روحانیت می زداید اساسی...
دلایل موافقین و مخالفین استیضاح
موافقین:
یک: تکلیف الهی برای آزاد کردن مردم از ناکارآمدی مفرط و خسارات سنگین اقتصادی به مردم
دو: خطر کوتای نرم
سه: خطر برگزار نکردن یا مدیریت دولتی انتخابات
چهار: خطر شوکهای سنگین اقتصادی جدید دولت به مردم و فروپاشی اقتصاد کشور
دلایل مخالفین:
یک: هزینه ساز بودن برای جریان انقلاب و متهم شدن به تندروی و افراطی گری
دو: خطر اغتشاش منافقین و بهانه افتادن به دست ضد انقلاب برای تهدید امنیتی کشور
سه: زمان کوتاه باقیمانده که عملا استیضاح و انتخابات جدید خیلی فرقی نمی کند
چهار: بهتر است این جریان غربگرا به دست مردم در انتخابات استیضاح شود تا جناح انقلابی مستقیم با جناح غربگرا درگیر نشود و دو قطبی موجود جنجالی و تنش زا نشود
بسم الله الرحمن الرحیم ...شنیده بودم دو قطبی خوارج و معاویه ، دست ساز معاویه بود ولی برام باورش سخت بود ولی امروز که می بینم دو قطبی احمدی نژادی ها و غربگراها کار غربگراهاست می فهمم که چقدر ولایت گریزهای متعبد زود فریب می خورند و در جورچین دنیاطلبان حیله گر و مکار بازی می کنند.... مهم نیست استیضاح بشود یا نشود مهم این است که اولا دو قطبی انقلابی غربگرا به دوقطبی احمدی نژاد روحانی فروکاست نشود و منحرف نشود و فضای کشور ملتهب و جنجالی نشود که حرف حق گم شود.... فشارها به مردم زیاد است ولی مراقب باشیم دوباره مثل 88 حرف حق گم نشود و جریان ولایت به حاشیه رانده نشود ...
بسم الله الرحمن الرحیم.... و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون... شهید فخری زاده سلیمان علم و دانش این کشور نیز به رفیق سلیمانی اش ملحق شد و خفت و خواری و ذلت و سرشکستگی ماند بر روی سیاه آنان که هنوز از پس انتقام سخت شهید سلیمانی بر نیامده اند... آنان که همچون بردگانی ذلیل و بی وجود دائم کاسه ی گدایی مذاکره با گرگ ها را در دستان نجس خود حمل می کنند و هیچگاه لحظه ای بوی غیرت و شجاعت هم به مشامشان نرسیده است... بدا به حال شما رذل های بی وجود و خوشا به حال آن پهلوانان مرد و با وجود که چنان از خود وجود نشان دادند که دشمن برای رسیدن به بلندای وجودشان ذلت نام تروریست و ننگ برچسب آدم کشی را به جان خرید و شما حتی ارزش بک توئیت آنان را هم ندارید و ایمیل ها و فشارهای ایمیلی تان را به هیچ هم حساب نمی کنند... بروید آقایان بی وجود مذاکره کنید تا بی وجودی و بی حیثیتی و بی ارزشی و خیانت خود را به مردان راست قامت این سرزمین بیشتر ثابت کنید ...شما چنان بی وجودید که نه مذاکره تان ارزشی دارد و نه قول های پوچ و وعده هایتان... شما خائنین به کشورتان را حتی دشمن نیز جزو آدم حساب نمی کند که ارزش پاسخ داشته باشید.... به زودی این شیر ایرانی که شما بی وجودها چون زنجیری جلوی غرش و پنجه کشیدنش را گرفته اید آزاد خواهد شد و در اولین حمله اسرائیل و اسرائیلیان را با یک حمله خواهد بلعید... و این همان چیزی است که دشمن از آن می ترسد...ِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُون...
بسم الله الرحمن الرحیم...
خاطر ایام...
سال اولی که قم مشرف شده بودیم توفیقات خاصی نصیبمون شد، انگار که بی بی جانمون حضرت معصومه سلام الله علیها، به میهمانان تازه وارد پاگشا عنایت می فرمودند. یکی از عنایات خاصه، توفیق درس اخلاقهای شبهای رمضان بود. بعد از خوندن نماز مغرب و عشا در حرم کریمه ی اهل بیت و یه افطار ریزه میزه در صحن حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، پیاده با حاج خانم دو نفری تا دفتر حضرت آقا طی طریق می کردیم و منتظر می شدیم درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی رحمه الله شروع شود. درس با حدود ده پونزده نفر شروع می شد و کمی جمعیت مزید علت بود که نگاه های مهربان و پدرانه ی بیشتری از حضرت استاد نصیب بشه. با اینکه همیشه شاگرد ته کلاس بودم و جلو نشینی همیشه سختم بوده اما تو این کلاس توفیق اجباری بود که با توجه به کمی نفرات ردیف اول بشینم. توفیق بزرگی بود ... آدم نمیشیم که .. دعا کنید آدم بشیم.... یه بار هم تو مسجد اعظم از غفلت محافظ ها و حال معنوی و عرفانی حضرت استاد سود استفاده را بردم و بوسه ای نثار دستان خسته ی این مرد خدا نمودم. تا ایشون خواستند دستشون رو بکشن عقب و محافظا من رو عقب بزنند کار تموم شده بود و این بوسه یادگاری در پرونده اعمال ما به عنوان یک نقطه درخشان ثبت شده بود.. خدایش رحمت فرماید و در جوار اولیای خاصش ماوی دهد و ما رو رهروان و شاگردان خلفی براشون قرار بده....
بسم الله الرحمن الرحیم
عروج های ققنوس گونه ی علمای شیعه
انا لله و انا الیه راجعون...
روزی که شیخ مفید به رحمت ایزدی پیوست عالم تشیع را غم فرا گرفت اما دیری نپایید که شاگردان ایشان همچون سید مرتضی و سید رضی و شیخ طوسی و نجاشی و سلار دیلمی رحمهم الله هر یک دگرباره علم او را به دوش کشیدند و جای این عالم بزرگ را پرنمودند. این داستان در رحلت خواجه نصیرالدین طوسی و محقق و علامه حلی رحمهم الله و بزرگان دیگری نیز تکرار شد. از آخرین نمونه ها می توان به رحلت شیخ انصاری که منجر به علمداری بزرگانی چون میرزای شیرازی و ملاحسینقلی همدانی و آخوند خراسانی و شیخ جعفر شوشتری و سید جمال اسدآبادی شد نام برد. میرزای شیرازی نیز علم را به شاگردانی چون شهیدان بزرگوار سید حسن مدرس و شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی و شیخ عبدالکریم حائری و سید محمد کاظم یزدی رحمهم الله سپرد و علمداری فقاهت و دانشوری شیعی روز به روز گسترش یافت. شهید مدرس نیز در حین شهادت، علم علم و تقوا را به شاگردانی چون علامه شعرانی و علامه الهی قمشه ای و امام خمینی رحمهم الله سپرد. امام بزرگوار نیز از این قاعده مستثنی نبود و علم را به آیت الله خامنه ای و آیت الله مصباح و آیت الله جوادی و آیت الله سبحانی و آیات الهی مومن و جنتی و یزدی و مکارم سپرد. این بار نیز ققنوس دیگری در کالبد شاگردانش تکثیر شده است و علم آیت الله مصباح یزدی رحمه الله به شاگردان لایقی چون آیت الله فیاضی علمدار حکمت و فلسفه، آیت الله آقا تهرانی علمدار سیاست و مدیریت، آیت الله رجبی علمدار تفسیر و معارف قرآنی و آیت الله شریفی علمدار اخلاق رسیده است. و این رویه ادامه دارد و علم حق و حقیقت هیچگاه زمین نمانده و نخواهد ماند....
و العاقبة للمتقین
بسم الله الرحمن الرحیم
از اجتهاد سیاسی حضرت آیت الله مصباح یزدی رحمه الله تا تقلید سیاسی برخی مراجع بزرگوار
چه بسیار افرادی که در یک رشته مجتهد و در ده ها رشته ی دیگر مقلدند. همان گونه که دین شناسی اصول و فروعی دارد و می توان در اصول دین مجتهد و در فروعش مقلد بود، سیاست نیز اصول و فروعی دارد. برخی تنها در اصول سیاست اسلامی یعنی شناخت ولایت فقیه و لزوم التزام به او و شناخت دشمنان اصلی اسلام یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و لزوم تبری از آنان خودشان محقق اند و در بقیه فروع از ولی فقیه و بزرگان سیاست فهم و یا احیانا افراد ساده لوح بازی خورده تقلید می کنند. چه بسیار مجتهدین و فقهای بزرگواری که در سیاست مقلد اند و تنها در اصول سیاست موضع گیری می کنند و در فروعش سکوت و تقلید اختیار می کنند. البته انتظاری هم از همه نیست که در سیاست مجتهد باشند، به هر حال سیاست لایه ی پنهان قدرت و حاکمیت است و کشف روابط سیاسی و جریان شناسی سیاسی نیاز به سالها رصد و تحلیل دارد. دیروز حوزه ی علمیه ی قم بزرگترین مجتهد سیاسی خود را از دست داد کسی که سالها جریانات سیاسی را رصد کرده بود و دقیقا منشا و مصیر آنها را می شناخت. مقلدان سیاسی حضرت آیت الله مصباح رضوان الله تعالی علیه امروز مجتهد اعظم خود را از دست داده اند و باید چاره جدیدی بیندیشند...
هدایت شده از تولیدات رسانه ای محسن بهرامی
حضرت علی علیه السلام در قنوت نماز صبح هفت نفر از دشمنان داخلی در نظام اسلامی ازجمله معاویه و عمرو بن عاص را لعن می فرمودند ما هم به تبع ایشان حداقل هر شب لعن هفت نفر را فراموش نکنیم:
اللهم العن میرحسین موسوی
اللهم العن محمد خاتمی
اللهم العن حسن روحانی
اللهم العن مهدی کروبی
اللهم العن محمود احمدی نژاد
اللهم العن اسفندیار مشائی
اللهم العن حمید بقائی
هدایت شده از برای فیش شدن
عن الصادق علیه السلام: وَ لَا تَكُونُوا عُلَمَاءَ جَبَّارِينَ فَيَذْهَبَ بَاطِلُكُمْ بِحَقِّكُمْ
عالم زورگو در فضای علم نباشید... علمتان را با سند و مدرک و اقناع سازی ارائه دهید و نگویید من عالمم هر چه می گویم باید گوش کنی زیرا زورگویی علمی به پشتوانه عالم بودن باعث می شود حرف حق و مطلب علمیتان هم حمل بر زورگویی شود و کسی از شما نپذیرد... همواره با دلیل و مدرک سخن بگویید و علمتان را با شدت و سختی تحمیل نکنید بلکه با نرمی دلیل و اقناع سازی مستند و بیان سلیس و روان همراه نمایید تا همه کس فهم شده و مورد پذیرش قرار گیرد....