eitaa logo
#محسنیه_یادمان_شهداءگمنام
136 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
158 فایل
يامُحْسِنُ قَدْاتاكَ الْمُسى‏ءُوَقَدْأَمَرْتَ الْمُحْسِنَ انْ يَتَجاوَزَعَنِ الْمُسيئِ انتَ الْمُحْسِنُ وَأَنَاالْمُسيى‏ءُبِحَقِّ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ(ص) وَتَجاوَزْعَنْ قَبِيحِ ماتَعْلَمُ مِنّی #اسلام_به_ذات_خود_ندارد_عیبی #هرعیب_که_هست_ازمسلمانی_ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام هر کس بعد از وضو گرفتن یک بار آیة‌الکرسی را بخواند، خداوند ثواب چهل سال خواندن آن را به وی می‌دهد 📗بحار الأنوار ج77 ص317 ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
مهدی+رسولی-+رو+خاک+زندون+دست+و+پا+میزنی-+شهادت+امام+کاظم+علیه+السلام.mp3
14.02M
🕯🥀🍂 🥀 علیه السلام: 📍«مَنْ کَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْراضِ النّاسِ أَقالَهُ اللّهُ عَثْرَتَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ وَ مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ.»: 📙هر که خود را از ریختن آبروی مردم نگه دارد، خدا در روز قیامت از لغزشش می گذرد، و هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.🥀 ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯ 🕯🥀🍂 : 🔹قلِ اَلْحَقَّ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَلاَكُكَ فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَكَ ··· وَ دَعِ اَلْبَاطِلَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ نَجَاتُكَ فَإِنَّ فِيهِ هَلاَكَكَ 🔸حقّ را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد ؛ زيرا كه نجات تو در آن است ……… و باطل را فروگذار هر چند نجات تو در آن باشد ؛ زيرا كه [در واقع] نابودى تو در آن است . 📗 تحف العقول ص408
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ عوام فریبی پشت چفیه! ⭕️ پاسخ مثبت رسول الله به هارون الرشید برای زندانی کردن حضرت موسی بن جعفر!! ⁉️ عوام فریبی به سبک هارون الرشید! ⁉️ حقایقی در مورد عوام فریبی که نمی‌دانید! 💢 عوامی که هم قبل و هم بعد از آشکار شدن چهره واقعی فریب می‌خورند! ___________________________ 🔹 برشی از سخنرانی بمناسبت شهادت امام کاظم علیه‌ السلام ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ نحوه شهادت مولا امام کاظم ▪️شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام تسلیت باد. ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
🔴 و غذای حضرتی معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، جناب آقای راست نجات ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇 (کپی از کانال دوست گرامی ) ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
حماد بن عيسی می‌گويد: ✍.. در بصره خدمت  علیه‌السلام رسيدم و به آن حضرت عرض كردم: قربانت گردم دعا كنید خدا يک خانه! يک زن! يک فرزند! يک خادم! و حج همه ساله نصيب من گرداند حضرت دست به دعا برداشتند: اللَّهُم صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْهُ دَاراً، وَ زَوْجَةً، وَ وَلَداً، وَ خَادِماً، وَ اَلْحَجَّ خَمْسِينَ سَنَةً اللّهم صلِّ علي محمّدٍ و آل محمّد خدايا به حماد خانه، زن، فرزند و خادم عنايت كن و پنجاه سال حج برود حماد می‌گوید: من از اين دعا فهميدم، فقط پنجاه حج روزی من خواهد شد (سال‌ها بعد) حماد به محمد بن عیسی گفت: من بلطف دعای ۴۸ بار حج رفتم این خانه من است این همسر من است که در پس پرده سخن مرا می‏‌شنود این پسر من و این خدمتکار من است محمد بن عیسی می‌گوید: بعد از آن حماد دو حج دیگر به جای آورد شد ۵۰ حج سال بعد برای بجا آوردن حج عازم شد، که در میقات از دنیا رفت و در "سباله" (بین مدینه و مکه) دفن شده است 📚بحارالانوار ج۴۸ص۴۷ ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
افتاده ام در ذلّتی...! آیت الله محمدهادی تالهی همدانی ره" دو ركعت نماز حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام را بخواند؛ در هر ركعت بعد از حمد و دوازده مرتبه «قل هو الله احد» و پس از فراغ از نماز به سجده رود و صد مرتبه بگويد: «، موسى بن جعفر همتّى، افتاده ام در ذلّتى، دستم بگير بى منتّى». منبع: خلوت انس، تالهی همدانی، محمد هادی، اقلیم دانش، همدان - ایران، 1398 ه.ش. صفحه: ۱۴۶. به پیشگاه گره گُشا و دلگُشای موسی بن جعفر صلوات الله علیه، صلواتی هدیه بفرمائید. ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
🏴مقام حضرت ابوطالب علیه السلام حضرت امام علیه السلام ▫️إنَّ إِيمَانَ أَبِي طَالِبٍ لَوْ وُضِعَ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ وَ إِيمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ لَرَجَحَ إِيمَانُ أَبِي طَالِبٍ عَلَى إِيمَانِهِم‏ ▪️ اگر در یک کفّۀ ترازو و ایمان این مردم در کفّۀ دیگر قرار داده شود، ایمان ابوطالب بر ایمان آنها برتری خواهد یافت. 📚«بحار الانوار» ج۳۸، ص۱۱۲ السلام علی عم المصطفی و ابالمرتضی ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
Nodbeh Mirdamadi.mp3
14.27M
🤲 *دعای ندبه* ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ ✍ تحقير مؤمن نبايد كرد عالم متقى جناب حاج شيخ محمد باقر شيخ ‌الاسلام - رحمة اللّه عليه - فرمود : من عادت داشتم هميشه پس از فراغت از نماز جماعت با كسى كه طرف راست و چپ من بود، مصافحه مى كردم ، وقتى در نماز جماعت مرحوم ميرزاى شيرازى - اعلى اللّه مقامه - در سامرا پس از نماز، با طرف راست خود كه يك نفر از اهل علم و بزرگوار بود، مصافحه مى كردم و در طرف چپ ، يك نفر دهاتى بود كه به نظرم كوچك آمد و با او مصافحه نكردم . بلافاصله از خيال فاسد خود پشيمان شده و به خودم گفتم : شايد همين شخصى كه به نظر تو شأنى ندارد، نزد خدا محترم و عزيز باشد، فورا با كمال ادب با او مصافحه كردم ، پس بوى مشكى عجيب كه مانند مشك هاى دنيوى نبود به مشامم رسيد و سخت مبتهج و خوشوقت و دلشاد شدم ، و احتياطا از او پرسيدم : با شما مشك است ؟ فرمود : نه ، من هيچ وقت مشك نداشتم . يقين كردم كه از بوهاى روحانى و معنوى است و نيز يقين كردم كه شخصى است جليل القدر و روحانى . از آن روز متعهد شدم كه هيچ وقت به حقارت به مؤمنى ننگرم . 📚 كتاب داستان هاى شگفت ، شهيد محراب آية اللّه سيّد عبدالحسين دستغيب ╭═⊰🍃🌺🌻🍃━═╮     🌤 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 http://eitaa.com/mohsenieh75 ╰═⊰🍃🌺🌻🍃━═╯