امر به معروف و نهی از منکر طبق فتاوی امام خامنه ای.docx
98.1K
فتاوای امام خامنه ای درباره امر به معروف و نهی از منکر
روش انجام صحیح امربه معروف و نهی از منکر در جامعه 👇
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
برای انجام صحیح امربه معروف و نهی از منکر باید بدانیم که چطور آن را انجام بدهیم تا بدون ایجاد تنش در جامعه، کارساز و راهگشا باشد.
آمر به معروف و ناهی از منکر باید طوری رفتار کند که فرد یا افراد مورد خطاب او بیشترین تأثیر را از او بگیرند. بهترین معرف آمر و ناهی در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است که فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر نمیکند جز کسی که سه خصلت در وجودش باشد: از معروف و منکر مطلع باشد، با رفق و مدارا امر و نهی کند و در کارش عدالت داشته باشد.»
دوری از خطاکاران در جامعه
نکته دیگری هم درباره امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که در روایتی از امام صادق علیه السلام نوشته شده است. حارث بن مغیره یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام بود که در راهی ایشان را زیارت کرد. امام صادق علیه السلام وقتی او را دیدند، فرمودند: «من بار گناه مردم نادان و سفیه شما را بر دوش مردم دانای شما میبینم.»
حارث متوجه منظور امام نشد و توضیح خواست. امام صادق علیه السلام فرمودند: «چرا وقتی میبینید مردمی از شما مرتکب گناه میشوند و سبب ناخشنودی امام زمان خود میشوند، آنها را از این کار نهی نمیکنید؟ چرا امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کردهاید؟»
حارث عرض کرد: «مردم گناهکار از ما تبعیت نمیکنند و توجهی به امر به معروف و نهی از منکر ما ندارند. به همین دلیل آنها را امر و نهی نمیکنیم.» امام صادق علیه السلام فرمودند: «در این صورت از آنها دوری کنید و در مجلسهایشان حاضر نشوید.»
شرایط ترک یک واجب الهی
سؤالی که به ذهن خطور میکند، آن است که آیا میشود از این روایت این طور برداشت کرد که اگر امر به معروف یا نهی از منکر تأثیری در مخاطب نداشته باشد یا ایجاد مشکل کند اشکالی ندارد که آن را ترک کنیم؟
باید دقت شود که امر به معروف و نهی از منکر واجب است، اما یکی از شرطهای انجامش این است که به طور قطع بدانیم یا احتمال بدهیم که امر و نهی ما اثر میگذارد و فرد را آگاه میکند. بعضی از مردم روحیه نقدپذیر دارند و اگر نکتهای را به آنها تذکر بدهیم با فراغ بال میپذیرند و خیلی سریع تحت تأثیر حرف حق قرار گرفته و انجام میدهند.
این افراد را باید امر به معروف و نهی از منکر کرد. اما عدهای هستند که اگر انجام واجبات را یا دوری از گناهان را تذکر بدهیم نمیپذیرند و حتی گاهی آن قدر تندخو و بداخلاق هستند که برای آمر و ناهی ایجاد مشکل و دردسر میکنند.
امر به معروف و نهی منکر درباره این گروه واجب نیست چون نهتنها تأثیر نمیگذارد بلکه موجب اغتشاش و هرج و مرج در جامعه هم میشود.
منابع:
شرایع الاسلام؛ علامه حلی
وسائل الشیعه؛ شیخ حر عاملی
بحارالانوار؛ علامه مجلسی
شیوه های امر به معروف و نهی از منکر 👇
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
شیوه هنری
منظور از شیوه هنری در امر به معروف و نهی از منکر، آن است که با استفاده مثبت از هنر، ارزش های الهی را تبلیغ کنیم؛ مثلًا می توانیم به وسیله فیلم ها و سریال های تلویزیونی و سینمایی، عکس، پوستر، نقاشی و پخش سی دی های مذهبی، ارزش و جایگاه معروفی را تثبیت نماییم یا پیامدهای منکری را به نمایش بگذاریم.
شیوه عملی
مادر، دوای بچه را اول خودش می چشد و بعد به کودک می خوراند. بنابراین، مردم بیش از حرف، به عمل انسان می نگرند و از رفتار، بیش از سخن تأثیر می پذیرند. لذا شخص آمر و ناهی، باید خود، آراسته به خوبی و منزه از بدی ها باشد تا تبلیغ و دعوتش مؤثر واقع شود. قرآن می فرماید:
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ[1]
آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید ولی خود را فراموش می کنید.
در مَثل آمده است: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.»
دعوت های بدون پشتوانه عملی، همچون چک بی محل، بی اثر و بی ارزش هستند. استاد مطهری (ره) می فرماید:
اگر کسی بخواهد غیر مستقیم امر به معروف کند، یکی از راه هایش این است که خودش صالح و با تقوا باشد. راز این که مردم از انبیا و اولیا بیشتر پیروی می کنند، تا حکما و فلاسفه، این است که فلاسفه فقط می گویند و می نویسند، ولی انبیا تنها تئوری و فرضیه ندارند، بلکه عمل هم دارند. آنچه می گویند، اول عمل می کنند. حتی اول عمل می کنند، بعد می گویند. وقتی انسان بعد از آن که خودش عمل کرد، دیگران را دعوت کرد، اثرش چند برابر خواهد بود.[2]
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل، کار برآید به سخندانی نیست
***
عالِمی را که گفت باشد و بس
هرچه گوید نگیرد اندر کس
استاد مطهری در جای دیگر می فرماید:
مؤثرترین شیوه ها این است که انسان عملًا پیشقدم باشد.[3]
امام علی (ع) می فرماید:
ایهَا النّاس والله ما احثّکم عَلی طاعَة الّا وَاسبَقکم الیها و لا انهاکم عن مَعصیةٍ الا و اتناها قبلکم عنها[4]
ای مردم به خدا قسم همانا من شما را به اطاعتی سفارش و توصیه نکردم، مگر اینکه قبل از شما خود آن را انجام دادم و همچنین هیچ کس از شما را از معصیتی باز نداشتم؛ مگر آنکه قبلًا خود آن را ترک کردم.
امام صادق (ع) می فرماید:
کونُوا دُعاة الناس بِغَیر السنتکم لِیروا مِنکم الاجتهاد و الصّدق و الورع[5]
مردم را به غیر زبانتان دعوت به نیکی کنید تا آنان عملًا از شما تقوی و اجتهاد و کوشش و راستی و ترس از خدا را ببینند.
امام علی (ع) می فرماید:
لَعَنَ الله الآمرین بالمعروف التارکین له و الناهین عن المنکر العاملین به[6]
از رحمت خداوند دور باد کسانی که امر به معروف می کنند و خود عمل نمی کنند و نهی از منکر می کنند و خود به منکرات عمل می کنند.
استفاده از زبان عاطفی
امام علی (ع) فرمود:
أَصْلِحِ الْمُسِی ءَ بِحُسْنِ فِعَالِک وَ دُلَّ عَلَی الْخَیرِ بِجَمِیلِ مَقَالِک[7]
با کار خوبِ خود، بدکار را اصلاح کن و با گفتار زیبای خود، به کار خیر راهنمایی کن.
و در سخنی دیگر فرمود:
بِالاحسان تملک القلوب[8]
با نیکویی است که می توان قلب ها را به سوی خود جذب نمود.
امر به معروف گروهی
از ظاهر برخی آیات استفاده می شود که باید امر به معروف و نهی از منکر را دسته جمعی و گروهی انجام داد تا هم به لحاظ امنیتی برای آمران به معروف و ناهیان از منکر بهتر باشد و هم تأثیر بیشتری در مردم بگذارد.
امام خمینی (ره) در این زمینه می فرماید:
اگر برپایی واجب یا از بین بردن منکری، متوقف بر اجتماع گروهی در امر و نهی باشد به واسطه اقدام بعضی، وجوب از دیگران ساقط نمی شود، بلکه واجب است به اندازه نیاز، اجتماع نمایند.[9]
اخم کردن
یکی از شیوه های امر به معروف و نهی از منکر، اخم کردن است.
امام علی (ع) فرمود:
امرَنا رسول الله (ص) ان نُلقی اهل المَعاصی بِوُجوه مُکفَهِرَّه
پیامبر (ص) به ما دستور فرمود با گنهکاران با اخم برخورد کنیم. [10]
بهره گیری از نقاط مثبت افراد
از مهم ترین راه های جلوگیری از عمل خلاف افراد به ویژه جوانان، توجه به کرامت نفس و نقاط قوت رفتاری آنان است. جوانی که در خود احساس شخصیت کند، هیچ گاه به گناهی که او را در چشم دیگران کوچک نموده و به شخصیتش خدشه وارد می کند، تن نمی دهد.
شیوه تدریجی
این توقع نابجایی است که بخواهیم کسانی را که در گرداب منکرات غلطیده اند، یکباره نجات داده و از آنها مسلمان زمان بسازیم. اصولًا تربیت، امری تدریجی است و رذایل و فضایل، هیچ کدام یک مرتبه در انسان ها به وجود نمی آیند و راز نزول تدریجی قرآن، همین است. لذا همه مراجع تقلید برای امر به معروف، مراتب و مراحلی را ذکر کرده اند.[11]
تنبیه و مجازات
مقابله بامفاسد اجتماعی تنها باکار فرهنگی انجام نمی شود، در مواقعی هم باید با هنجارشکنان نیز مقابله نمود.
همان طوری که قرآن ضمن دعوت به عفاف و پاکدامنی، به اجرای حدود فرمان داده و می فرماید:
الزَّانِیةُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ[12]
زن زناکار و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید و هرگز درباره آنان در دین خدا رأفت و ترحم روا مدارید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید.
تأیید، تبدیل، تخریب
1. آنچه را که قابل تأیید است، تأیید کنیم. خداوند در قرآن مردم را این گونه خطاب می کند: «یا أَیهَا الْإِنْسانُ»، «یا بَنِی آدَمَ» و...
تو حداقل انسان که هستی، بنی آدم که هستی!
2. مرحله دوم تبدیل است. پیامبر (ص) تعصب جاهلی را به غیرت و حرص منفی و دنیاطلبی را به حرص در تحصیل علم تبدیل کرد.
به جوانی که خوش تیپ بود و دوستانش به او لقب تهاجم فرهنگی را داده بودند، گفتم: شما خوش تیپ هستید، و خوش تیپ بودن دو نوع است: یکی خوش تیپی زمان پسند و یکی هم خوش تیپی دشمن پسند. تو می توانی خوش تیپ مثبت باشی.
3. تخریب: گاهی شرایط ایجاب می کند با برخی از رفتارها مقابله شود. همان طوری که پیامبر (ص) با برخی از رفتارها مقابله می کرد؛ مانند: زنده به گور کردن دختران و...
دوری از گناهکاران
یکی از شیوه های امر به معروف و نهی از منکر، دوری از کسانی است که معروف را ترک کرده یا منکری را انجام می دهند. به گونه ای که فرد خطاکار متوجه شود این تغییر رفتار به دلیل عمل ناشایستی است که از او سرزده است.
قرآن می فرماید:
وَ إِذا رَأَیتَ الَّذِینَ یخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّی یخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ[13]
هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا می کنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند.
سکوت
در مواردی، باید با نگاه و سکوت معنادار، نهی از منکر کرد، حضرت علی (ع) فرمود:
چه بسا سکوتی که رساتر از سخن باشد.[14]
شخصی برای طلب خود، نزد بدهکار می رفت وبه اومی گفت: «بدهی خود را بپرداز»؛ بدهکار هر روز طفره می رفت. سرانجام طلبکار عصبانی شد و ماجرا را به امام گفت.
امام فرمود: «راه مطالبه، آن است که نزد او بروی و برای مدت زمان طولانی، کنار در خانه اش بنشینی، ولی حرف نزنی؛ این سکوت، از تقاضای تو مؤثرتر خواهد بود».[15]
در مسائل تربیتی نیز گاهی سکوت والدین یا استاد با نگاه معنادار، می تواند مؤثرتر باشد.
بازگویی خوبی ها
در انتقاد و نهی از منکر نباید تنها نقاط ضعف مطرح شود، بلکه لازم است از خوبی ها نیز گفته شود. قرآن کریم در نهی از شراب، ابتدا از منافع آن سخن گفته، سپس می فرماید: «ضررش از نفعش بیشتر است». درست است که باتولید شراب افراد زیادی نفع می برند؛ ازجمله: کارگرانی که در کارخانجات به شراب سازی مشغولند، ماشین های حمل و نقل، کارخانجات بطری سازی، فروشندگان و...؛ ولی مگر می توان آثار شوم شراب بر مغز و اعصاب، دستگاه گوارش و نسل، تصادفات رانندگی و... را با سودهای یاد شده مقایسه کرد؟ مهم این است که قرآن با توجه به منافع شراب، آن را تحریم کرده است.
هنگام نهی از منکر، شما هم می توانید ابتدا نقاط قوت را مطرح کنید و سپس تذکر دهید؛ مثلًا بگویید: «کسی که این کمالات را دارد، چرا این منکر را انجام می دهد؟».
امید دادن
گاهی گرفتاران وادی گناه، فکر می کنند که کار از کار گذشته و همه پل های پشت سرشان خراب شده و راهی برای صلاح و اصلاحشان نیست. به چنین اشخاصی باید امید داد و راه را باز نشان داد و بحث «قبول توبه» را مطرح کرد و به تعبیر دیگر، به بازسازی روانی آنها پرداخت. خداوند هم به گنهکاران مژده داده که اگر توبه کنند، آنها را می پذیرد. بنابراین یأس از رحمت و آمرزش الهی، از گناهان کبیره به شمار می رود.
تغافل کردن
برای اینکه خلافکاران گستاخ نشوند و حریم ها شکسته نشود، گاهی باید خود را به تغافل زد. یعنی اگر از گناه و فساد کسی باخبر شدیم، آن را به رخ او نکشیم و چنان وانمود کنیم که خبر نداریم تا زشتی کار، همچنان باقی بماند و قبح کارهای بد از میان نرود. آنان که احساس کنند آبرویشان رفته، بیشتر در گرداب گناه غرق می شوند؛ چون می پندارند آب که از سر گذشت، چه یک نی، چه صد نی.
برخورد کریمانه با اهل خطا ایجاب می کند که گاهی خود را به تغافل بزنیم تا حریم حفظ شود؛ مثلًا پدر، معلم یا مدیر، نباید به گونه ای وانمود کنند که همه جزئیات خلافکاری ها و سوء استفاده های فرزند یا شاگرد یا زیردست خود را می دانند. امام علی (ع) می فرماید:
عَظِّموا اقدارکم بِالتَغافُل عَنِ الدَّنی مِن الامور[16]
با تغافل از چیزهای کوچک، خود را بزرگ کنید.
پی نوشت ها
[1] . بقره/ 44.
[2] . حماسه حسيني، ج 2، ص 106.
[3] . ده گفتار، مطهرى، ص 85.
[4] . نهجالبلاغه، خ 175.
[5] . بحارالانوار، ج 67، ص 309؛ وسائل الشيعه، ج 11، ص 194.
[6] . وسائل الشيعه، ج 11، ص 420.