eitaa logo
کـانـال مـحـتـواے🌻ح۷خ
172 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
امام خامنه ای عزیز🌹: ما باید خود را برای #سربازی‌امام‌زمان‌🕋ارواحنافداء آماده کنیم... کانال محتوا و انتشار . ح۷خ. ن.امام‌صادق‌ع #جهاد_تبیین مدیر کانال: @omolabbass313
مشاهده در ایتا
دانلود
| علیرضا پناهیان : 🔻شهادت توأم با شکنجۀ هولناک علی وردی سند عزم تروریست‌ها برای ویران کردن ایران است. ننگ بر کسانی که ابوموسی اشعری‌وار هر دو طرف را دعوت به عدم خشونت می‌کنند، در حالی که شاهدند چگونه جوانان مظلوم بسیجی، بدون سلاح برای برقراری امنیت مردم، اینچنین مجروح می‌شوند و به شهادت می‌رسند. 🔹توضیح: شهید «علی وردی» طی ناآرامی‌های چهارشنبه شب در اکباتان، در اثر جراحت شدید ناشی از شکنجه اغتشاشگران، به شهادت رسید.
مارپیچ سکوت تکنیکی است که رسانه های معاند و معترضان استفاده می کنند به عبارتی وقتی چهار نفر شعار علیه کشور بدهند این رسانه ها طوری القا میکنند که همه مردم موافقند یعنی بقیه هم که مخالف شعار علیه کشورند موافق شعار هستند پس منم ناخود آگاه سکوت می کنم /پس باید مراقب حیله های رسانه ای معاند باشیم و نباید بی تفاوت باشیم
♦️میگه قرار بود تو سوریه بجنگیم که د۱عش نیاد تو ایران ولی اومد تو شیراز عملیات کرد! 🔹یه عملیات کور تروریستی رو با حضور د۱عش توی ایران یکی می‌کنید؟؟؟ اگه د۱عش رو نمی‌زدیم اومدن‌شون این شکلی بود نفهم! 🗣 آدم
منوتو تیتر می‌زند «بستن مغاره‌ها در شیراز؛ ۷ آبان ماه»در صورتی که استان فارس شنبه هفتم به علت تشییع پیکر شهدای شاهچراغ تعطیل رسمی شد. 🗣سيد علي موسوي
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشهد حضور با شکوه مردمی که در رسانه های سعودی دیده نمی‌شوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیدرضا نریمانی مداح اهل بیت: خون با خون مگر فرق دارد؟! اگر او(مهساامینی) یک دختر بود اینان 15 نفر هستند و بچه کوچک هم جزو اینان هست پس چرا هشتگ نمیزنید؟ حرف نمیزنید؟ چرا نمیگویید من خواهر، مادر و برادر تو هستم؟
🔹بخش کودکان بود، وارد اتاق شدم، این مرد رو دیدم، تعجب کردم. از روبالشتی زیر سرش هم مشخصه. روی تخت بغلی هم بچه سه ساله‌ای دراز کشیده بود (علم غیب ندارم، پدرش گفت) بچه همین آقایی بود که این‌جا با تیر تو بدن و وضعیت روانی نامطلوب، حتی از خالی شدن اتاق هم ترس داشت. ماجراش رو، مثل قبلی‌ها، بی کم و کاست از زبون خودش می‌نویسم: 🔸« موقع اذان مغرب بود، دور ضریح خلوت‌تر از باقی اوقات، فرصت مناسب بود برای عکس گرفتن. از سیرجون اومدیم با خونواده، بچه‌ها رو جلو ضریح گذاشتم، گفتم دست‌تون رو بذارید رو پنجره‌های ضریح آقا، به گوشی نگاه کنید من عکس بگیرم. داشتم آماده می‌شدم که ازشون عکس بگیرم، یک‌دفعه صدای جیغ و داد همه‌جا رو برداشت. فقط جیغ و این‌که می‌شنیدم فرار کنید. گیج شدم، نمی‌دونستم چی‌شده تا این‌که صدای تیراندازی نزدیک‌تر شد. بچه بزرگم ۸ سالش بود، دستشو گرفتم و این کوچیکه رو هم بغل کردم دویدیم. رفتیم پشت یکی از این کولرگازی‌های ایستاده، پناه بگیریم. بچه‌ها رو خوابوندم زمین و خودمو انداختم روشون که تیر نخورن. اون نامرد ما رو دید و شروع کرد تیراندازی، هی داد می‌زدم نزن بچه‌ست، نزن، ولی کارشو کرد. پسر بزرگم یک لحظه سرشو از زیر بدن من اورد بالا ببینه چیشده که تیر خورد بهش و ...» 🔹بعد از گریه مفصلش گفت زنش رو هم از دست داد و حالا خودش مونده و این بچه سه ساله‌ش که هردو مجروحن. پسرش حرف نمی‌زد، ترس و تنهایی همه وجودش رو گرفته بود. پرسیدم تونستی آخرین عکس رو از پسرت بگیری یا نه که بغض هردومون ترکید. 🖤🥀🖤🥀🖤 @omolbanin7