eitaa logo
مجردان انقلابی
14.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🆚 تصور کن...👇کدام بدتر است؟! 🔻 ، با چشیدن سختی های زندگی تبدیل به شود 🆚 تنها هنرش باشد و تحریک ... 🔻 هر روز بپرسد: 'مامان چند روز دیگه بابا برمیگرده' و تو هیچ جوابی برایش نداشته باشی 🆚 تنها دغدغه اش، گرفتن و بازی با آن باشد... 🔻 اگر خواب راحت ندارد، بخاطر این باشد که شده و می‌خواهد جای خالی پدرش را پر کند 🆚 نگران اتک در کلش باشد... 🔻 با حداقل ها دهد، با کمترین ها زندگی کند و چند فرزند داشته باشد 🆚 اساساً را لازم نداند، اگر هم به اجبار ازدواج کرد، مهارت زندگی کردن را نداشته باشد و بهترین گزینه برایش باشد... 🔻 ، اگر روزی شاهد کوچش ازاین دنیا بودی، مدال به سینه داشته باشد و هر لحظه زنده در کنارت حسش کنی، 🆚 بر اثر مصرف بیش از حد اور دوز کند! 🔻 را اگر کمتر میبینی به خاطر دفاع از آرمان‌هایش باشد اما قلب و روحش با تو باشد 🆚 به خاطر چک کردن صفحات و و روحش هر روز از تو دور و دورتر شود... 🔻ظاهر هر روز ویران تر شود اما مردم برای دشمن متحد تر 🆚 هر روز به ظاهر آبادتر اما مردم خود برای دشمن شوند... 🔻خودت اراده‌ای چون کوه داشته باشی 🆚 عزت نفست پایین باشد و دچار ، رخوت و سستی باور کنیم ما در شرایط قرار داریم، خیلی سخت تر از ... باور کنیم مدت‌هاست در جنگ هستیم و بر نمی‌داریم... ✅ اگر می‌خواهیم در مغلوب نشویم، سبک زندگی اسلامی بهترین سلاح است... ✍ ✊🏻 @mojaradan
⭕️آتش به اختیارِ مجازیِ سربازانِ ⁉️ 🔺همانند فضای حقیقی، اگر دیدید در فضای مجازی، اتفاق افتاده و اختلالی هست، شوید. ✅ البته بودن به معنای بی‌محابا به دل زدن نیست! نیاز به یادگیری تخصص‌ها دارد ... 👌فرصت را غنیمت بشمارید و شوید... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ➖✨➖➖⭐️➖➖✨➖ 📲 @mojaradan
✳️ اطلاعاتی در خصوص 💠 جنگ نرم حداقل در 6 سطح بررسی می‌شود : 🔸1. جنگ نرم : *۱- پیچیده بودن *۲- آرام و بی‌صدا بودن *۳- غافلگیر کننده *۴- پیشرفته *۵- هنرمندانه *۶- سازماندهی شده *۷- سریع و پرشتاب *۸- دقیق نبودن مرزهای خودی و غیر خودی 🔹 2. اعمال جنگ : *۱- فریب مردم *۲- شایعه پراکنی *۳- شبهه افکنی در جامعه *۴- کارشکنی در برنامه‌ها *۵- ( نفوذ در اشخاص - نفوذ در ارکان - نفوذ در برنامه‌ها و تصمیمات) *۶- برخی اغتشاشات صنفی 🔸3. جنگ نرم : *۱- ؛ به عنوان مهم‌ترین ابزار جنگ نرم شامل : ماهواره ، اینترنت ، فضای مجازی و ... *۲- از هر قشری ( هنرمند، ورزشکار ، شاعر ، خواننده و ...)   🔹4. جنگ نرم : *۱- تغییر باورها و اعتقادات *۲- تغییر افکار و اندیشه‌ها *۳- تغییر رفتار *۴- تغییر ساختار ( ) 🔸5. جنگ نرم : *۱- سست کردن ملی *۲- از بین بردن و انسجام *۳- به هم ریختن روانی جامعه *۴- ایجاد ‌های کاذب و عمیق کردن برخی شکاف‌های سطحی و جزئی موجود *۵- تقویت گرایشات به خارج از مرزها *۶- تغییر از شیوه بومی، سنتی و اسلامی به لوکس گرایی و مصرف زدگی *۷- تغییر نگاه طهارتی مردم به برداشت صرفا بهداشتی ( سگ چون زده و با شامپوی لوکس شستشو می شود پس نگهداریش در منزل بلا اشکال است! ) *۸- ترویج بی تفاوتی نسبت به محیط اطراف و اطرافیان، چه این اطراف، همسایه یا شهر دیگری باشد یا کشوری دیگر 🔹6. با : *۱- تکیه به خداوند و رعایت تقوا و تعبد *۲- بصیرت افزایی *۳- نیکوکاری *۴- تقویت همبستگی *۵- خدمت به مردم *۶- شایسته گزینی *۷- مبارزه با فساد *۸- صداقت با مردم *۹- حضور در مراسم *۱۰- تقویت روحیه ایثار *۱۱- تقویت امید در جامعه *۱۲- باور به نقش جوانان *۱۳- توجه جدی به پرورش کودکان و دانش آموزان *۱۴- تسهیل *۱۵- توجه به معیشت مردم *۱۶- اعتقاد به اصل " " *۱۷- ساده زیستی و پرهیز از *۱۸- مصرف کالای داخلی *۱۹ - تلاش در جهت رفع محرومیت *۲۰- کاهش فاصله های غیر ضروری و غیر لازم میان مردم و ✳️ جنگ ما امروز با ، امتداد جنگ هشت ساله دیروز در مرزهای خاکی ایران است ، اما به مراتب سخت تر و پیچیده تر 🔹 اما چرا ؟ ✅ جواب : 🔸 در جنگ با دشمن در مرزهای خاکی ، متجاوز دیده می‌شد ، خاک و به شهادت رساندن مدافعان وطن معلوم بود و می‌شد دشمن را شناسایی کرد ، اما در جنگ نرم دشمن سلاح نظامی ندارد 🔸 و بصیر بودن در تمام ابعاد فردی و اجتماعی لازمه زندگی مومنانه و جهاد گونه است 🙃 @mojaradan
🔵 همراهی مغرضانه فیس‌بوک و تیک‌تاک با دولت اسرائیل ♦️دولت اسرائیل در یک نشست مجازی از مدیران فیس‌بوک و تیک‌تاک خواست تا جلو انتشار اطلاعاتی را که موجب افزایش احساسات ضد اسرائیلی می‌شود، بگیرند و آنها نیز پذیرفتند. ♦️همچنین حساب رسمی شاخه نظامی حماس که ساعاتی پیش توسط تلگرام مسدود شده بود، باز شد. گفته می‌شود این حساب با ریپورت انبوه صهیونیست‌ها بطور اتوماتیک بسته شده بود./ 🇮🇷 🆔 @mojaradan
مجردان انقلابی
#ناحله💕 #قسمت_دویست_یازدهم 🚫#ڪپے‌ بدوݩ ذکرنام نویسنده حرام و حق‌الناس‌ است🚫 دست و دلم به کار نمیرفت
💕 🚫 بدوݩ ذکرنام نویسنده حرام و حق‌الناس‌ است🚫 +خب،شما که عزیز دل ماییُ... _عو بله بله ادامه بفرمایین +خب داشتم میگفتم،نفس بابا که چشای بابا رو به ارث بردی،الان فقط میتونی سه تا کلمه بگی "یَه یَه" "بَف بَف" و "دَ دَ" کلا با مصوت اَ رابطه ی خوبی داری خندیدم و:اوووو چه با جزییاتم تعریف میکنه بسه دیگه زودتر تمومش کن +خب بذار حرفمو بزنم،مامانت در حال حاضر وسیله ای شد که بدونی چقدر عاشقتم و میمیرم واست.نمیدونم اگه برم و برگردم فراموشم میکنی یا نه ولی اگه فراموشم کنی انقدر قکقلکت میدم تا دندونات از لثت دربیاد _اوه اوه بابا محمد خشمگین میشود +والا که،تازه زینبم خوشگل بابا مواظب مامان باش تا بابا برگرده،باشه بابا؟افرین _به دامادت نمیخوای چیزی بگی؟ +اوه داماد؟من رو دخترم غیرت دارما اصن نمیخوام شوهرش بدم _نمیشه که تا ابد مجرد بمونه +چرا میشه،ولی خب اگه خواستی شوهرش بدی،یه شوهر مث باباش واسش پیدا کن . _خیلی خودشیفته شدیاااا +به شهید زنده توهین نکن _بله بله چشم،خب و حرف اخر ؟ +اینکه عاشقتم و عاشقت خواهم موند! با اینکه خیلی سعی کردم دیگه گریه نکنم،نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و یه قطره اشک از گوشه چشام سر خورد و افتاد رو گونه ام. با دست تکون دادن محمد ضبط دوربینو قطع کردم و برای اینکه محمد نبینه رفتم تو اتاق و خودمو با زینب مشغول کردم. یکم که اروم شدم رفتم تو حال هنوز رو همون مبل نشسته بود . تو یه دستش کاغذ و تو یه دست دیگش خودکار بود. رفتم نشستم کنارش و همه ی عشقمو ریختم تو نگاهم . _اگه شهید شدی کی خبرشُ به من میده؟ برگشت سمت منو گفت : +دوس داری کی خبرشو بده؟ _نمیدونم +دلم واست تنگ میشه _منم خیلی!سی و پنج روز خیلی زیاده. کاش زودتر می اومدی... +دعا کن رو سفید برگردم _خیلی دلتنگت میشم اگه شهید شی مرتضی... +چرا هر وقت حرف از شهادت میزنیم مرتضی صدام میکنی؟ _چون مرتضی ابهتت رو بیشتر میکنه. لابد مامانت تو وجودت یه چیزی دید که وقتی بدنیا اومدی گفت "تو مرتضیِ منی" +اره،هر وقت واسم تعریف میکرد اون لحظه رو به پهنای صورت اشک میریخت. میگفت خیلی شجاع بودی میگفت همه ی بچه ها وقتی بدنیا میان کلی گریه میکنن ولی تو تا یه روز گریه نمیکردی،برا همین فکر میکردم شاید مریضی... _الان احساس میکنم مرتضی بیشتر بهت میاد . لبخند قشنگی زد و گفت :چون روز امام محمد جواد بدنیا اومدم اسمم رو گذاشتن محمد _اوهوم .محمدم خیلی قشنگه،من عاشق محمدم! +وصیتنامم لای قرآن صورتی ایه که واسه چشم روشنیت خریدم،میدونم لیاقت ندارم ولی خب،فاطمه ازت یه قول میخوام! _جانم؟ +اگه شهید شدم،یا مجروح یا هر چی ازت صبر زینبی میخوام... سعی کردم بارون اشکامو کنترل کنم گفتم: _اوهوم سعی خودمو میکنم کاغذ و خودکاری که دستش بود رو روی اپن گذاشت.چند دقیقه ای تا اذان صبح مونده بود.دلم میخواست تک تک رفتاراشو تو ذهنم ثبت کنم. رفت سراغ اتو و لباسش رو برداشت. پاشدم از جام و لباسشو از دستش کشیدم با لبخند نگام کرد. مشغول اتو کردن لباساش بودم که رفت تو اتاق زینب... اتوی لباسش تموم شد با گریه کفشاش رو واکس زدم .من چیزی از اینده نمی‌دونستم ولی انگار به دلم افتاده بود یه حسی تو دلم غوغا کرده بود و فریاد میزد،همه چی رو یادت بمونه. چون دیگه فرصتی نیست واسه اتوی لباسش،واکس زدن کفشاش،دیگه فرصتی نیست واسه تماشای قد رعناش... با تمام اینها با افکارم در جدل بودم که به شهادتش فکر نکنم و به خودم بقبولونم که برمیگرده.کارم که تموم شد در اتاق زینب و زدم و وارد شدم .زینب رو تو بغلش گرفته بود و اشک میریخت. با دیدن من سعی کرد خودش رو عادی جلوه بده،اشکاش رو ازصورتش پاک کرد ولی من فهمیدم. برای اینکه چیزی نپرسم خودش شروع کرد به حرف زدن: +یه قول دیگه هم باید بهم بدی _چی؟ _اگه برنگشتم لباس جهاد تن زینبمون کن جنگ همیشه هست فقط فرمش عوض میشه،تو لباس تن کن، خیلی مراقب زینبمون باش.نذار آب تو دلش تکون بخوره. نمیدونستم چی باید بگم،اصلا دلم نمیخواست جواب حرفشو بدم خیره نگاهش میکردم که صدای بلند شد.بچه رو روی تختش گذاشت و از اتاق بیرون رفت. منم رفتم آشپزخونه و گرفتم . زینب امشب از همیشه آروم تر خوابیده بود. واسم عجیب بود که چرا مثل شبای گذشته بیدار نشد .جانمازها رو پهن کردم و چادرم رو روی سرم گذاشتم و منتظر محمد شدم. در دستشویی باز شد و محمد اومد بیرون . بعد از کشیدن مسح پاش بلافاصله نماز رو بست . به محمد اقتدا کردم و نمازم رو بستم. خوابِ شبِ زینب آرامش پس از طوفان بود. بعد نماز، استراحت چند دقیقه ای رو هم به چشممون حرام کرده بود. تو هال بچه رو میگردوندم تامحمد بتونه چند دقیقه استراحت کنه که دوباره صدای زینب بلند شد و شروع کرد به جیغ زدن... بہ قلمِ🖊 💙و 💚                            @mojaradan