eitaa logo
مجردان انقلابی
14.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220407-WA0000.mp3
11.56M
۱۰ می‌توان در عرض چند لحظه، از قعر جهنم، به بالاترین درجات بهشت... و از نهایت شقاوت و سیاه‌بختی، به اوج سعادت و رستگاری رسید! می‌توان در عرض چند دقیقه،یک عمر خطا را جبران کرد و زندگی تازه‌ای آغاز نمود! اما؛ چگونه؟! مگر انسان کیست که چنین قدرت عظیمی دارد؟! 💠 @mojaradan
مجردان انقلابی
*🍀﷽‌🍀 رمـان #نــگـــــاه‌خـــــــــــدا 👀🕋 #پارت۲۹ 📜 سرم از درد داشت منفجر میشد ،به زور سر کلاس
*🍀﷽‌🍀 رمـان 👀🕋 ۳٠ 📜 صدای پیامک گوشیم و شنیدم نگاه کردم دیدم یه تومن به حسابم اومده! یعنی این کاره کی بود؟ چند دقیقه بعد بابا رضا زنگ زد - سلام بابا جون بابا رضا: سلام بابا، به حسابت یه تومن زدم ، اگه چیزی دلت خواست بخر - عاشقتم بابایی بابا رضا: سارا جان اگه پول کم اوردی باز بهم بگو - نه بابا جون ،خرید ندارم بابا رضا: باشه بابا ،مواظب خودتون باشین ،خیابونا خیلی شلوغه - چشم بابا جونم عاطفه به اندازه تمام عمرش خرید کرده بود - عاطی، میخواد قحطی بیاد ،چه خبره این همه لباس عاطی: عع مگه چی خریدم من - آقا سیدم میدونه اینقدر خوش خریدی؟ عاطی: نه انشاءالله بعد عروسی میفهمه - واااای پس بیچاره حاجی الان باصدای هر پیامک بانکی ،یه سکته ناقص میزنه عاطی: زبونت لال بشه دختر ،تو الان چیزی نمیخوای - نه بابا ،با این خریدایی که تو کردی دیگه باید خریدای خودمو به دهنم بزارم عاطی: واااا ،،ععع بیا بیا اینجا یه شال بخرم - وااایی تو رو خدا ( رفتیم داخل مغازه ) عاطی: سارا یه شال خوشگل انتخاب کن - تو میخوای سرت بزاری من انتخاب کنم؟ عاطی: آخه سلیقه تو قشنگ تره - فعلن که با انتخاب آقا سید ،یک ،صفر از تو عقبم عاطی: انتخاب کن دیگه ( چشمم به یه شال چروک ساده صورتی با دور دوزی مروارید افتاد ) - این قشنگه عاطی: آقا لطفن همینو حساب کنین بعد از مغازه خارج شدیم رفتیم سمت پارکینگ سوار ماشین شدیم حرکت کردیم - واااییی عاطی تو روشنی اومدیم بازار الان تو تاریکی داریم میریم خونه عاطی: خونه چیه ،بیریم رستوران - واااییی بیخیال شو بابا، به فکر قلب بابات باش عاطی: نترس این دفعه از کارت تو استفاده میکنیم - دیونه ( گوشی عاطفه زنگ خورد از برق زدن چشمام معلوم بود اقا سیده) عاطی: سلام آقا،، ماتازه خریدمون تمام شد داریم میریم رستوران باشه چشم الان میایم یا علی - چی شده؟ عاطی: اقا سید بود - اینو که خودمم میدونم ،میگم چیکار داشت عاطی: گفت رفته گلزار ،میتونی بیای دنبالم منم گفتم چشم - چه خانم حرف گوش کنی* ✍🏻فــــاطـــــمــه‌.ب @mojaradan
*🍀﷽‌🍀 رمـان 👀🕋 ۳۱ 📜 رسیدیم بهشت زهرا ،آقا سید هم دم در بهشت زهرا وایستاده بود پیاده شدیم احوال پرسی کردم آقا سید : ببخشید شرمنده که اومدین دنبال من عاطی: نه این چه حرفیه ! - اتفاقن مسبب کار خیر شدین وگرنه عاطفه جان تا صبح قصد خرید کردن داشتن اقا سید خندید : مبارکشون باشه - اره مبارکشون باشه فقط الان حال حاجی چه جوریه ،خدا میدونه عاطی: واااییی سارا خدا نکشتت عاطی: آقا سید حالا که ما هم اومدیم اینجا بریم به فاتحه ای هم ما بخونیم آقاسید: چرا که نه بریم اول رفتیم سمت مزار مامان فاطمه ،اقا سید و عاطفه یه فاتحه ای خوندن بعد رفتن سمت گلزار منم نشستم کنار سنگ قبر مادرم ، مامان جون سلام ،میبینی شاهزاده عاطفه رو ،همیشه دلت میخواست پسر داشته باشی عاطفه عروست بشه ولی قسمت نشد ،مطمئنم عاطفه با اقا سید خوشحال میشه ،واسه خوشبختی منم دعا کن ،کم کم دارم از این دنیا سیر میشم حرفام که تموم شد رفتم بیرون منتظر عاطفه و اقا سید شدم چند دقیقه بعد عاطفه و اقا سید اومدن ،عاطفه با چشمای قرمز و پف کرده نمیتونستم جلوی خندم و بگیرم - وااییی عاطفه باز از شهیدت چی میخوای تو تا اقا سیدو شهید نکنی ول بکن نیستی عاطی: ساراااا زشته این حرفا چیه آقا سید: شهید شدن لیاقت میخواد که ما نداریم ( این مردی که من میبینم حتمن شهید میشه ) عاطی: بریم دیگه ،گشنمون شد سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم اقا سید ما رو برد یه رستوران سنتی ،خیلی جای قشنگی بود همه مون دیزی سفارش دادیم * ✍🏻فــــاطـــــمــه‌.ب ادامـــــــه. دارد..... @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 *هّوٌ۞آلَلَهّ۞💜آلَرحًمًنِ۞آلَرحًيَمً ۞آلَمًلَکْ۞💜آلَقُدٍوٌسِ۞آلَسِلَآمً ۞آلَمًؤمًنِ۞آلَمًهّيَمًنِ💜آلَعٌزٍيَزٍ ۞آلَجّبًآر۞آلَمًتٌکْبًر۞آلَخِآلَقُ۞ آلَبًآرئ۞💜آلَمًصّوٌر۞آلَغُفُآر۞ آلَقُهّآر۞آلَوٌهّآبً۞💜آلَرزٍآقُ۞ آلَفُتٌآحً۞آلَعٌلَيَمً۞آلَقُآبًض۞ آلَبًآسِطِ۞آلَخِآفُض۞ آلَرآفُعٌ💜۞آلَمًعٌزٍ۞💜آلَمًذِلَ۞ آلَسِمًيَعٌ۞آلَبًصّيَر۞آلَحًکْمً۞آلَعٌدٍلَ آلَلَطِيَفُ۞آلَخِبًيَر۞💜آلَحًلَيَمً ۞💜آلَعٌظُيَمً۞آلَغُفُوٌر۞آلَشُکْوٌر۞ آلَعٌلَيَ۞آلَکْبًيَر۞آلَحًفُيَظُ💜۞ آلَمًقُيَتٌ💜۞آلَحًسِيَبً۞آلَجّلَيَلَ۞ آلَکْريَمً۞آلَرقُيَبً۞💜آلَمًجّيَبً۞ آلَوٌآسِعٌ💜۞آلَحًکْيَمً۞آلَوٌدٍوٌدٍ۞ آلَمًجّيَدٍ۞آلَبًآعٌثً۞آلَشُهّيَدٍ ۞آلَحًقُ💜۞آلَوٌکْيَلَ۞آلَقُوٌيَ۞ آلَمًتٌيَنِ۞آلَوٌلَيَ۞آلَحًمًيَدٍ۞ آلَمًحًصّيَ۞آلَمًبًدٍئ💜۞آلَمًعٌيَدٍ۞ آلَمًحًيَيَ۞آلَمًمًيَتٌ۞ آلَحًيَ۞ آلَقُيَوٌمً ۞آلَوٌآجّدٍ۞آلَمًآجّدٍ ۞💜آلَوٌآحًدٍ۞آلَأحًدٍ۞آلَصّمًدٍ ۞آلَقُآدٍر۞آلَمًقُتٌدٍر۞💜آلَمًقُدٍمً ۞ آلَمًؤخِر۞آلَأوٌلَ۞💜 آلَآخِر۞ آلَظُآهّر ۞آلَبًآطِنِ۞آلَوٌآلَيَ آلَمًتٌعاٌلَيَ ۞ آلَبًر۞آلَتٌوٌآبً۞💜 •‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا این صدا انقدر به دل میشینه ؟ اجرایی فراتر از حد زیبایی از سوره ضحی اونقدر دلت آروم میشه با دیدن این معنای سوره و این صدا ، که اصلا دوسنداری قطعش کنی و مکرر گوش میکنی و لذت میبری 👌❤️ @mojaradan
28.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍✋ ♡ مہـدے جـاڹ ♡ نیمي از ماه پر خیر رمضاڹ گذشت اما هنـوز خبرے از ظہـور تو در دڸ زنگار گرفتہ مڹ نیست ڪسي در ایڹ ضیافت محبوب تر است ڪہ تو سہـم بیشتـرے از قلبش را تسخیر ڪرده باشي 🌹 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) @mojaradan
😍 ازدواج به خودی خود افراد را تغییر نمی‌دهد. زندگی زناشویی مکانی نیست که بتوانید در آن دیگری را تغییر دهید و او را در آنچه که می خواهید در آورید. ⇠با توجه به قانون 70-30؛ معمولاً 70 درصد از همسرتان خوب است ( با شما همخوان است) و حدود 30 درصد هم چندان خوب نیست. ⇠اگر روی آن 30 درصد تمرکز کنی و بخواهی آنها را تعویض یا حذف کنی؛ مشکلات شروع خواهند شد. اما اگر روی آن 70 درصد متمرکز شوید رابطه‌تان و بهتر خواهد شد. ⇠در به جای اینکه منتظر تغییر باشید؛بیشتر روی آن چیزهایی که نمی‌خواهید تغییر کنند،و میخواهید همانگونه که هست، بماند؛ تمرکز کنید و آنها را تقویت کنید روابطتان را مستحکم‌ کنید! 🙂😂 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 اگر مجبور باشید ساعتی در کنار یک خطرناک سر کنید یقیناً در این مدت قلق او را به دست می‌آورید تا در امان باشید. به فرض اگر شما به ته بشقاب بخورد و با صدای آن، عصبانی می‌شود مواظب خواهید بود تا قاشق شما به ته بشقاب نخورد. 💠 از مهمترین در جلوگیری از دعوا، عصبانیت و همسر این است که همسرتان را بشناسید و بهانه‌ی و بدزبانی او را ایجاد نکنید. 💠 لازمه‌ی اینکار، شناخت و گلایه‌های ولو بیجای همسر است. تا با مدیریت رفتار و گفتار خود، فضای خانه را از تشنّج دور نگه دارید. 💠 و البته نتیجه‌ی این مراقبت و مدیریت که نوعی با هوای نفس است، کسب محبوبیت برای شماست و به تدریج صفات ناپسند همسرتان اصلاح خواهد شد. @mojaradan
اوج قله تقدیر ۲ 🌕 @mojaradan⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
4_5969787469497896137.mp3
10.83M
۲ 📌 اول ؛ باید " اوج قله تقدیر " را شناخت ! 📌دوم؛ باید قلباً به آن تمایل داشت ! 📌سوم؛ باید صادقانه آنرا طلب کرد ! این شرط رسیدن به بالاترین تقدیرات در شبهای قدر است ..... @mojaradan
••|🗞❕|•• * استادمون‌میگفتـــــ. . . * گاهے یڪ پیام به نامحرم، یڪ صحبتـــــ با نامحرم بسیاری از لطفـــــ ها را از انسان مے گیرد... * لطفـــــ رسیدن به مراتبـــــ الهی..‌! * لطفـــــ رسیدن به شهدا‌..‌.! * لطفـــــ رسیدن به مقامِ سربازےِ امام زمان‹عج› فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه با نامحرم نبودند... ؟ و خدا مرا ببخشد... که به خاطر فعالیت در کانال باید چه قدر باید خودسازی کنم و توبه کار باشم تا بتوانم هم راه شهدا را ادامه دهم... و هم بتوانم لایق سرباز شدن باشم... 🛑•••|↫ 🛑•• @mojaradan
مجردان انقلابی
*🍀﷽‌🍀 رمـان #نــگـــــاه‌خـــــــــــدا 👀🕋 #پارت۳۱ 📜 رسیدیم بهشت زهرا ،آقا سید هم دم در بهشت زه
*🍀﷽‌🍀 رمـان 👀🕋 ۳۲ 📜 بعد از خوردن شام ،آقا سید و عاطفه منو رسوندن خونه - آقا سید، عاطفه جون خیلی خوش گذشت دستتون دردنکنه آقا سید : خواهش میکنم ،پیشاپیش عیدتون هم مبارک عاطی: الهی فدات شم ،سارا جونم عیدت پیشا پیش مبارک ،ما فردا میخوایم حرکت کنیم - همچنین شما،خوش بگذره بهتون (عاطی ،پیاده شد ) : سارا جون اینم عیدی تو خیلی دوستت دارم - وااییی این چه کاریه شرمندم کردی ( بغلش کردم و همدیگه رو بوسیدم ) خدا حافظی کردم رفتم خونه ،بابا هنوز نیومده بود ،منم اینقدر خستن بودم رفتم خوابیدم صبح نزدیکای ظهر بیدار شدم ، فردا عید بود و منم هیچ کاری نکردم ،اول رفتم صبحانه مو خوردم بعد رفتم روی میز هفت سین و چیدم ..عکس مامانم گذاشتم روی میز فقط یادم رفته بود سبزه و ماهی بخرم بعد رفتم یه شام مفصل درست کردم ساعت حدودای ده شب بابا اومد خونه تو دستاش سبزه و ماهی و گل مریم بود - واییی بابا جوون دستت درد نکنه بابا رضا: سلام بابا ،میدونستم ماهی و سبزه نخریدی - اره یادم رفته بود برین لباستونو عوض کنین تا من شامو آماده کنم بابا رضا: چشم بابا شامو خوردیم منم آشپز خونه مرتب کردم رفتم اتاقم ساعت۷ صبح سال تحویل بود ،واسه همین بابا گفت سال تحویل بریم بهشت زهرا منم خیلی خوشحال شدم ساعت ۵ صبح ،با صدای زنگ ساعت گوشیم بیدار شدم رفتم حمام دوش گرفتم اومدم ،موهامو سشوار کشیدم رفتم پایین که دیدم بابا زودتر از من بیدار شده صبحانه اماده کرده یه کادو هم رو میز بود - سلام صبح بخیر بابارضا: سلام به روی ماهت بابا بیا بشین یه چایی بریزم برات - قربون دستتون بابا اومد کنارم نشست ،کادوی کنار میزو گرفت تو دستش بابا رضا: سارا جان میدونستم که چیزی نخریدی واسه خودت ،واسه همین من رفتم یه چیزی خریدم که روز عید لباس نو بپوشی - واییی بابا جون دستتون درد نکنه کادو رو گرفتم بازش گردم یه مانتوی آبرنگی خیلی خوشگل - وااااییی بابا چقدر خوشگله ( رفتم بغلش کردم بوسیدمش) خیلی دوستتون دارم بابا رضا: ما بیشتر* ✍🏻فــــاطـــــمــه‌.ب @mojaradan
*🍀﷽‌🍀 رمـان 👀🕋 ۳۳ 📜 رفتم تو اتاقم مانتویی که بابا بهم کادو داد و پوشیدم با شالی که عاطی هدیه داد واقعن خیلی قشنگ بودن به سمت بهشت زهرا حرکت کردیم وقتی رسیدیم،مادرجون و آقا جون زودتر از ما رسیده بودن سلام و احوالپرسی کردیم نشستم کنار مادر جون، مادرجون داشت قرآن میخوند و گریه میکرد سال که تحویل شد ،با هم روبوسی کردیم ،زیر گوش مادر جون گفتم : من راضی ام هر کاری دوست داشتین انجام بدین مادرجونم به لبخندی زد و پیشونیمو بوسید از لای قرآنش دو تا تراول ۵۰ تومن درآورد داد من مادر جون : عیدت مبارک مادر - خیلی ممنونم گوشیم زنگ خورد عاطفه بود - سلاااام بر عروس خانم عیدت مبارک عاطی: سلام بر دوست گرامی ،عید تو هم مبارک - ، خوش میگذره؟ عاطی: وااییی مگه میشه بیای کنار شهدا و خوش نگذره سارا جان بهشت زهرا هستی؟ - اره عزیزم عاطی: بی زحمت میشه بری سر قبر شهید من ،یه فاتحه ای بخونی - واااییی خدااا از دست تو ،چشم عاطی: چشمت بی بلا به بابا سلام برسون - شما هم به شاهزاده سلام برسون بلند شدمو رفتم سمت گلزار ،کنار شهیدی که عاطفه همیشه باهاش درد و دل میکرد یه فاتحه ای خوندم و داشتم بر میگشتم که چشمم به یه سنگ قبر خورد رفتم جلو تر روش نوشته بود شهید گمنام امام زمان یه لحظه حالم یه جوری شد نشستم کنارش یه فاتحه ای خوندم ،شما هم مثل من تنهایین! نه اسمی ،نه نشانی ،هیچی یه دفعه با صدای بابا به خودم اومدم - جانم بابا بابا رضا: سارا جان بیا بریم دیر میشه - چشم ساعت ۱۲ پرواز داشتیم واسه همین همونجا با مادر جون و اقا جون خدا حافظی کردیم و رفتیم خونه چمدونامونو برداشتیم رفتم فرود گاه* ✍🏻فــــاطـــــمــه‌.ب ادامـــــــه. دارد..... @mojaradan