eitaa logo
مجردان انقلابی
14.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
همه زیر این پرچمیم 🇮🇷 🔻۴۴ اُمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبارک @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|🍀😂|•• کمی آهسته تر سالروز انقلاب رو تبریک بگید شاید این حوالی... 😁😂 😁•••|↫ @mojaradan
۴ 🏘 محلی را برای زندگی انتخاب کنید که دو امر امنیت و شادی در آنجا برقرار باشد. @fmojaradan
چه چیزهایی در انسان تولید شادی می کند❓ ✓ یک چیزهایی مربوط به بدن است که در انسان تولید 😃شادی می کند. مانند مصرف بعضی از خوراکیها.  🔹پيامبر صلي الله عليه و آله :  يا عليُّ! لاخَيرَ في . . .الوَطَنِ إلاّ مَعَ الأَمنِ وَ السُّرورِ ؛  پيامبر صلي الله عليه و آله : اى على! خيرى نيست در . . . وطن مگر با امنيّت و دل خوشى .  ما به لطف خون پاک شهدا 🇮🇷کشورمان از امنیت بالا برخوردار است 👌 ✓ محیطی که برای زندگی انتخاب می کنید جایی باشد که غم انگیز و غم ساز نباشد. @mojaradan
سلام سلام امروز تو راه راهپیمایی این کوچولو رو دیدم @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #گامهای_عاشقی💗 قسمت 2 لباسمو پوشیدم،چادرمو سرم گذاشتم رفتم داخل حیاط با دیدن رضا تپش ق
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت 3 از سردی آب زبونم قفل شده بود امیر : به به ،آیه خانم ،جیگرت حال اومد نه رفتم سمت شیر آب که دیدم شینگ و از آب جدا کرده ،شیلنگ و دوباره وصل کردم شیر آب و تا آخر باز کردم و دویدم سمت امیر که یه دفعه امیر پشت رضا قایم شد و منم شیلنگ و گرفتم سمتش بیچاره مثل چوب خشک شده بود از سردی آب از خجالت شیلنگ از دستم افتاد - ببخشید ،حواسم نبود ( رضا هم یه لبخندی زد ) :اشکال نداره مامان: وای خدا مرگم بده ، من گفتم بیاین فرش بشورین ،نه خودتونو با گفتن حرف مامان ،همه مون خندیدم معصومه هم به ما ملحق شد و فرش و اخر شستیم امیر و رضا هم روی دیوار آویزون کردنش من که دیگه از سرما داشتم یخ میزدم رفتم توی خونه یه دوش آب گرم گرفتم ، از حمام که اومدم بیرون هنوز فکر میکردم موهام بوی برف میدن... لباسامو عوض کردم ،پرده اتاقمو کنار زدیم دیدم ،رضا و معصومه هم رفتن روی تخت دراز کشیدم چشمامو بستم که بعد از چند دقیقه گوشیم زنگ خورد به صفحه گوشی نگاه کردم ،سارا بود - سلام سارا: سلام و درد ،معلوم هست کجایی ؟ - بسم الله، چی شده؟ سارا: از صبح صد بار زنگ زدم ،کجا بودی؟ - آخ ببخشید ،دستم بند بود ،چیکار داشتی حالا که صد بار زنگ زدی؟ سارا: میخواستم بگم یادت نره فرمای بچه ها رو به همراه مقاله فردا بیاری - خوب اینو که خودم میدونستم ،آی کیو سارا: میدونم میدونی،ولی از اونجایی که خانم حواس پرتن ،گفتم دوباره تاکید کنم ،چون فردا آقای سهرابی لازمشون داره ،اگه فردا تحویل ندم پوستمو میکنه - نترس بابا پوستتو کند مثل مار دوباره پوست میندازی سارا: دیونه ،مار خودتی - کاری نداری ،میخوام بخوابم سارا: عع چه زود ،صدای اقا رضا رو شنیدی میخوای بخوابی ؟ - بی مزه سارا: وااا مگه دروغ میگم تو تا صداشو نشنوی که خوابت نمیبره - الان که سر شبه ،اخر شب صداشو میشنوم سارا : آخیی ،یه موقع خوابت نبره - نه خیالت راحت سارا: آیه میدونی به جای آقای کریمی قراره یه استاده دیگه بیاد - عع کی هست سارا: نمیدونم،فعلا که شنیدم فردا قراره بیاد - خوب بلاخره بعد سه هفته یکی و پیدا کردن سارا: اره ،خدا کنه مثل کریمی باحال باشه - امید وارم سارا: باشه مزاحمت نمیشم ،برو یه کم بخواب - باشه ،میبوسمت ،بای سارا : بای بای @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت4 رضا پسر عمومه،خونشون جفته خونه ماست ،از بچگی همیشه با هم بودیم یا عموم اینا خونه ما بودن یا ما خونه اونا یعنی من و امیر و معصومه و رضا ،اینقدر با هم خوب بودیم که هیچ وقت واسه بازی کردن ،به کوچه نمیرفتیم همیشه هم تو بازی منو معصومه جر میزدیمو ازشون کولی میگرفتیم... تا وقتی که به سن تکلیف رسیدم به خاطر حرفای بابا و مامان کم کم بازی هامون کمتر شد رضا هم کمتر، باهام بازی میکرد از همون بچگی ،عمو و زن عمو میگفتن این آیه و رضا مال همن تا جایی که کل فامیل میدونستن این خبر و بابا و مامان هم میخندیدن و چیزی نمیگفتن روز ها که سپری میشد نمیدونم به خاطر حرفاهای دیگران بود که یه حسی به رضا پیدا کردم یا اینکه واقعا خودم عاشقش شدم رضا قلب مهربونی داشت و عاشق هیئت و مداحی خوندن بود از پنجره اتاقم ،حیاط عمو اینا پیدا بود هر شب منتظر رضا بودم که از هیئت برگرده و بشینه روی تخت داخل حیاطشون و شروع کنه به خوندن مداحی با گوش دادن به صداش آروم میشدم تو فکرو خیال بودم که با صدای وحشتناکی از روی تختم بلند شدم دستمو گذاشته بودم روی قلبم ،تپش های قلبمو احساس میکردم امیر تو دستش یه شیپور بود و با دیدن قیافه من میخندید چشمم به دمپایی گوشه اتاقم افتاد دویدم ،دمپایی رو برداشم و دنبالش کردم - امیر میکشمت ،دیونه زنجیری امیر دور میز ناهار خوری داخل سالن میدویید منم پشت سرس - پسره بد بخت ،الان وقت زن گرفتنته ،با این دیونه بازیات اون دختره بیچاره یه روزم تحملت نمیکنه امیر: از خدا شم باشه ،پسره به این خوبی نصیبش شده دمپایی رو پرت کردم سمتش ،جا خالی داد خورد به سر مامان مامان بیچاره هم از ترس ،شیش متر پرید هوا - آخ ،خدا چیکارت کنه امیر مامان با چهره عصبانی اومد سمتمون امیردر حالی که نیشش تا بنا گوشش باز بود انگشت اشاره شو گرفت سمت من : مامان جان کاره من نبود،کاره این دختر دسته گلت بود - مامان ،به خدا از عمد نبود،همش تقصیر این امیره مامان : الان نمیدونم ،باید غصه بخورم که کی میاد تو رو میگیره یا اینکه غصه بخورم کی به این خرس قطبی زن میده با شنیدن حرفش خندم گرفت امیر : عه مامان مامان: مامان و درد ، دیونه شدم از دست شما دوتا ،مثل موش و گربه یا تو دنبال آیه ای ،،یا آیه دنبال تو ، با حرفای مامان ،تو خونه سکوت برقرار شد حتی موقعی هم که بابا اومد خونه ،با دیدن مودب بودن من و امیر ،تعجب کرده بود.... @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🎨 🇮🇷 نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حماسه ای بزرگ و ماندگار توسط نوجوانان و جوانان جزیره زیبای قشم 🔰 گروه سرود بچه های خلیج فارس بمناسبت 44سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی 🔻همه باهم برای @mojaradan
••|💯🔍|•• کوهرنگ ۲ متر برف اومده ملت تو خیابونن! یادش بخیر ابان هوا سرد شده بود براندازا می‌گفتن جمهوری اسلامی هوا را سرد کرده که ما نیایم تو خیابون😄 🦁•••|↫ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「‌‌ میدونی ته خوشبختی چیه؟ اینکه‌یه‌نفروتو زندگیت داشته‌باشی‌که  هم عشقت باشه هم بهترین رفیقت هم همدمت♥️ کسی که با وجودش دیگه نیازی به  هیچکس نداشته باشی✨ @mojaradan
اکسیر حل مشکلات.m4a
12.34M
💎اکسیر رسیدن به حاجات⚠️ 💥 دستورالعملی معجزه که 👇 شاه کلید مشکلات رسیدن به حاجات 💥 ترکیب و 💥 چطوری دلت رو آروم میکنه این ذکر 💥 چه کسانی نباید انجام بدن ⁉️ ✅ ببینید چی براتون پیدا کردم دلم نیامد براتون نفرستم امشب. بخونید الهی حاجت روا باشید و هر کی حاجت گرفت به ما هم اعلام کنه . @mojaradan
سلام علیکم به نظرتون تعداد پارت ها کم نشده؟؟ ❤️ سلام و وقت بخیر . ببخشید جشنه هاااا جشن پیروزی انقلابمون . عجیبه که پارت هدیه نگذاشتین! به قول یک بزرگوار میگفت دفتر حساب بسته شد .حالا من میگم دفتر کار کانال بسته شده ان شاءالله فردا حتما میزارم‌ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•💔🍓• سایہ‌ات‌را‌ازمَدارروسیاهان برمَدار ماه‌ازشب‌برنمےگیرد‌نگاه‌خویش‌را.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•ـــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣سلام امام زمانم❣ با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد انتظار فرج و دیده تر کافی نیست! ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست! آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز💔 اللهم عجل لولیک الفرج🍃🌹 @mojaradan