eitaa logo
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
945 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
824 ویدیو
62 فایل
-یااللّٰھ تا وقتی نشسته باشیم همه‌ی راه‌ها بن‌بست است. - برای‌صحبت‌با‌ما : https://daigo.ir/secret/72937746
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتن حسین رو همینجا بڪشیم تا غائله ختم بشه! امروز هم هر چقدر امام جامعه داره اذیت میشه به خاطر راحت طلبی هاۍ مذهبی هاست..!
هر چقدر دستور به جهاد علمۍ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و... میدن بازم برای اینڪه جایگاهمون یه موقع خراب نشه میگیم بی خیال فعلا به زندگیمون برسیم یه موقع درگیری ایجاد نڪنیم چرا ڪالای ایرانی بخریم ڪه اذیت بشیم؟! ڪالای خارجی میخریم ڪه مثلا "راحت" باشیم
فرمان میرسه ڪه "بچه دار بشن انقلابیون" اما میگیم فعلا راحتیم چرا دردسر درست ڪنیم؟! پاۍ دفاع از دین ڪه بیفته خودمون رو عقب میڪشیم پای ڪار تشکیلاتی ڪه برسیم میگیم ولش ڪن دنبال درد سر نباشم بهتره خودم تنهایی ڪار فرهنگی میکنم!
خب معلومه امام زمان با وجود همچین افرادی تشریف نمیارن باید چیڪار کنیم ڪه اولیای الهی از ما راضی باشن؟ اولین قدمش اینه ڪه اهل مبارزه با راحت طلبی بشیم دنبال سختی‌هاۍ خوب ڪشیدن باشیم ایجاد این احساس یه چند وقتی زمان لازم داره
سعی ڪنیم به این احساس برسیم ڪه لایق یاری حضرت بشیم ان شالله🖐🏻!'
تحت هیچ شرایطی از خدا نبرید گاهی برامون پیش میاد اینقدر تحت فشار هستیم که با خدا دعوا میکنیم اما مسئله مهم زمانیِ که این ادامه پیدا نکنه یعنی یک مدیریت عقلانی و درست زمانی که شیطان داره از موقعیتت استفاده میکنه
با اهل بیت زیاد رفت و آمد داشته باشید مخصوصا امام زمان! امام حسین که میانبر رسیدن به خداست هچوقت ازشون دور نشید هیچوقت
من حقیر حتی در زمان جاهلیت رفت و آمدم با امام حسین قطع نشد! جدای از خانواده مذهبی و این داستانا خود امام حسین برام یه چیز دیگه بود محرم هاش برام یه حال دیگه داشت بی تاثیر نبوده تو راهی که الان توش هستم✋🏽
مهمترین گره من و کسانی که نمیتونن مسیر زندگی‌شونو عوض کنن ولی می‌خوان اهمیت دادن به حرف و فکر مردمِ! چقدر اون زمان اهمیت میدادم که یه وقت مثلا عقب مونده نشم مثل دوستام نباشم دیگه منو ترک میکنن یه جایی دیگه خسته شدم از این همه اهمیت دادن از اینکه دوستام ولم کنن رسید ایام فاطمیه و جدای هرسال حضرت زهرا برام عزیزتر شده بود ایام فاطمیه یه جور دیگه بود برام منم اون دو راهی همیشگی برام بزرگتر شده بود بین عقل و حرف مردم گیر کرده بودم🚶🏿‍♀
نشستم با حضرت زهرا حرف زدم برای اولین بار و ناخودآگاه حضرت مادر خطابشون کردم گفتم من خسته شدم مادر خستم از اینکه اینقدر مردم برام مهم‌اند اما خدا و شما نه و هق هق کردم گفتم اگه قراره تو این راه باشم دستمو بگیر اگه قرار نیست باشم پس کاری کن نماز و روزه هم بذارم کنار دیگه گذشت ما اومدیم بریم بیرون دیدم ناخودآگاه چادرمو دست گرفتم مونده بودم بپوشم یا نه!؟ دوستام منو اینجور نبینن یه وقت ولی دلو زدم به دریا و پوشیدم دیگه بعد از اون تاحالا از سرم نیوفتاده روز به روز بیشتر عاشقش میشم البته که همش توسل نبودا من تحقیق داشتم و از لحاظ عقلانی هم ارزش خودمو فهمیده بودم خلاصه حضرت زهرا رو یادتون نره🙂 من به هرکسی که گیری داره فقط توسل به مادر رو پیشنهاد میکنم
به قول معروف مردم براتون مهم نباشه چند ساعت بعد از ختم‌مون به فکر اینن نوشابه‌شون مشکی باشه یا زرد! یا به قول حاج آقا حسینی دیگه خیلی صمیمی‌اش سه بار برامون اع میگه! برای خدا زندگی کنید حتی نه برای دل خودتون فقط خدا
زندگی پست و بلندی داره اصلا زندگی راحت نه شیرینِ و نه وجود داره حالا مبحث راحت طلبی را که امروز شروع شد ادامه خواهم داد راحتی اصلا برای دنیا نیست وقتی دنیا را سختی و رنج دیدی تا یه راحتی بهت رسید واقعا خداروشکر میکنی وگرنه برعکسش یکسره با خدا دعوا میکنی・_・