خلاصه سخن اینکه↓

راه شناخت حقانیت دین اسلام و عدم حقانیت سایر ادیان و شرایع مراجعه به آموزه‌های آن ها و داوریِ اگه کسی مراجعه کنه درک میکنه که اسلام در سه وادیِ《عقاید اخلاق و فضایل》 احکام فردی و اجتماعی نه تنها کامل تر از سایر ادیانِ بلکه قابل مقایسه و طرف نسبت با اونا نیست و در تمام دوره زندگی بشر عقاید و شریعتی به این جامعیت و عمق و اتقان و استواری بر بنیان عقل وجود نداره

خب حالا بحث حساب و کتاب مسیحی‌ها ↓

پیروان سایر ادیان خارج از شریعت حق و مطلوب الهی هستند اما در صورت وجود دو شرط

¹.جهل به اسلام ².پایبندی به آیین خود

در صورت وجود این دو شرط دارای حجت و مستمسک خواهند بود و راهشان هرچند صراط مستقیم و دین حق نیست اما قابل اعتذارِ و در روز قیامت نزد خداوند معذورند قرآن از این گروه به 《مستضعف》 یاد کرده است

یه نکته خیلی مهم اینه که در عصر کنونی که نام عصرِ ارتباطات گرفته و اطلاع از کم و کیف دینِ حق و راه درست کار نشدنی و حتی سخت هم نیست بنابراین در وضعیت کنونی به این راحتی‌ها به کسی نمی‌توان مستضعف اطلاق کرد😁

خب حالا سوال

درمورد این آیه پس یعنی دین های دیگه هیچ ارزشی نداره!؟🤔

تنها راه سعادت و کمال بشر پیمودن راهیِ که آدمی رو به سوی حق تعالی و قرب خدا راهنمایی کنه پس این راه چیزی نیست که جز در پرتو هدایت های الهی امکان شناختش وجود داشته باشه یا با پیروی از غیر راهی که خودِ خدامعرفی کرده بشه اون راهو رفت

پس در درجه‌ی اول ضروریِ که انسان به دین الهی تمسک جویدو راهی را که خداوند برای بشر گشوده طی کنه از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید می فرماید↓ إِنَّ‌الَّدّينَ‌عند‌َالله‌الإسلام

پس در منطق قرآن دین الهی چیزی جز اسلام نیست و همه پیامبران در حقیقت دعوت کننده به سوی یک دین بودند و معارف و مسیری که انسان‌هارا به اون راهنمایی کردن یکی بیشتر نیست البته مقصود از اسلام فقط نام اون نیست بلکه منظور محتوای اساسی دعوت پیامبرانِ که همه بشریت رو به تسلیم در برابر خداوند سبحان فراخواندند