eitaa logo
موج نور
185 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
17 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه و نهم : سلاح کمری (۲) ✔️ راوی : امیر منجر ‌ 🔸رفتيم جلوی پادگان. ماشــين را پارک كردم. ابراهيم پياده شــد. به سمت دژبانی رفت و پرسيد: سلام، آقای مداح اينجا هستند؟ دژبــان نگاهی به ابراهيم كرد. ســر تا پای ابراهيم را برانــداز نمود؛ مردی با شلوار كردی و پيراهن بلند و چهره‌ای ساده، سراغ فرمانده پادگان را گرفته! مــن جلو آمدم و گفتــم: اخوی ما از رفقای آقای مداح هســتيم و از جبهه آمديم. اگر امكان دارد ايشان را ببينيم. دژبان تماس گرفت و ما را معرفی كرد. دقايقی بعد دو تا جيپ از دفتر فرماندهی به سمت درب ورودی آمد. 🔸سرهنگ مداح به محض ديدن ما، ابراهيم را بغل كرد و بوســيد. با من هم روبوسی كرد و با اصرار، ما را به دفتر فرماندهی برد. بعد هم ما را به اتاق جلسات برد. حدود بيست فرمانده نظامی داخل جلسه بودند. آقای مداح مســئول جلسه بود. دو تا صندلی برای ما آورد و ما هم در كنار اعضای جلسه نشستيم. بعد هم ايشان شروع به صحبت كرد: دوســتان، همه شــما من را می‌شناسید. من چه قبل از انقلاب، در جنگ ۹روزه، چه در سال اول جنگ تحميلی مدال شجاعت و ترفيع گرفتم. گروه توپخانه من سخت‌ترین ماموریت‌ها را به نحو احسن انجام داد و در همه عملیات‌هایش موفق بوده. من سخت‌ترین و مهم‌ترین دوره‌های نظامی را در داخل و خارج كشور گذرانده‌ام. اما كســانی بودند و هستند كه تمام آموخته‌های من را زير سؤال بردند. بعد مثالــی زد كه: قانون جنگ‌های دنيا می‌گوید؛ اگر به جایی حمله می‌کنید كه دشــمن يكصد نفر نيرو دارد، شما بايد سيصد نفر داشته باشی. مهمات تو هم بايد بيشتر باشد تا بتوانی موفق شوی. 🔸بعد كمی مكث كرد و گفت: اين آقای هادی و دوستانش كارهایی می‌کردند كه عجیب بود. مثلاً در عملياتی با كمتر از صد نفر به دشمن حمله كردند، اما بيش از تعداد خودشان از دشمن تلفات گرفتند و یا اسير می‌آوردند. من هم پشتیبانی آنها را انجام می‌دادم. خوب به ياد دارم كه يكبار می‌خواستند به منطقه بــازیدراز حمله كنند. من وقتی شــرایط نيروهای حمله‌کننده را ديدم به دوســتم گفتم: این‌ها حتماً شكست می‌خورند. اما در آن عمليات خودم مشــاهده كردم كه ضمن تصرف مواضع دشمن، بيش از تعداد خودشان از دشمن تلفات گرفتند! 🔸یکی از افســران جوان حاضر در جلســه گفت: خب آقای هادی، توضيح دهيد كه نحوه عمليات شما به چه صورت بوده، تا ما هم یاد بگیريم؟ ابراهيم كه ســر به زير نشســته بود گفت: نه اخوی، ما كاری نكرديم. آقای مداح زيادی تعريف كردند، ما کاره‌ای نبودیم. هر چه بود لطف خدا بود. آقای مداح گفت: چيزی كه ايشان و دوستانشان به ما ياد دادند اين بود كه ديگر مهمات و تعداد نفرات كارساز نيست. آنچه كه در جنگها حرف اول را می‌زند روحيه نيروهاست. اینها با یک تكبير، چنان ترســی در دل دشــمن می‌انداختند كه از صد تا توپ و تانک بيشتر اثر داشت. 🔸بعد ادامه داد: اينها دوستی داشتند كه از لحاظ جثه كوچک، ولی از لحاظ قدرت و شهامت از آنچه فكر می‌کنید بزرگتر بود. اسم او اصغر وصالی بود كه در روزهای اول جنگ با نيروهايش جلوی نفوذ دشمن را گرفت و به شهادت رسيد. من از اين بچه‌های بسيجی و با اخلاص اين آيه قرآن را فهميدم كه می‌فرماید: «اگر شما بیست نفر صابر و استوار باشید بر دویست نفر غلبه می‌کنید.» ساعتی بعد از جلسه خارج شديم. از اعضای جلسه معذرت خواهی كرديم و به سمت تهران حركت كرديم. بين راه به اتفاقات آن روز فكر می‌کردم. 🔸ابراهيم اســلحه كمــری پرماجرا را تحويل ســپاه داد و به همــراه بچه‌های اندرزگو راهی جنوب شدند و به خوزستان آمدند. دوران تقريباً چهارده ماهه گیلان‌غرب با همه خاطرات تلخ و شــيرين تمام شد. دورانــی كه حماسه‌هایی بزرگی را با خود به همراه داشــت. در اين مدت سه تيپ مكانيزه ارتش عراق زمین‌گیر حملات یک گروه كوچک چریکی بودند! 📚کتاب سلام بر ابراهیم ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠موشن گرافیک احکام: جواب سلام واجبه حتی تو نماز ! 🔸احکامی که باید بدانیم ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
078-nesa-fa-ansarian.mp3
4.93M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 امام علی علیه‌السلام : 🍃از همنشينى با دوست بد بپرهيز، كه دوست بد، همنشين خود را به هلاكت می‌افکند و يار خود را به نابودى می‌کشاند🍃 🍂اِحذَر مُجالَسَةَ قَرينِ السَّوءِ، فَإِنَّهُ يُهلِكُ مُقارِنَهُ ، ويُردي مُصاحِبَهُ🍂 غرر الحكم : ج ۲، ص۲۷۶ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت شصتم : فتح المبین (۱) 🔸در خوزستان ابتدا به شهر شوش رفتيم. زيارت حضرت دانيال نبی(ع). آنجا خبردار شــديم، كليه نيروهای داوطلب(كه حالا به نام بسيجی معروف شده‌اند) در قالب گردان‌ها و تیپ‌های رزمی تقسیم‌بندی شده و جهت عمليات بزرگی آماده می‌شوند. در حين زيارت، حاج علی فضلی را ديديم. ايشــان هم با خوشــحالی از ما اســتقبال كرد. حاج علی ضمن شــرح تقســيم نيروها، ما را به همراه خودش بــه تیپ المهدی (عج) برد. در اين تیپ چندين گردان نيروی بســيجی و چند گردان سرباز حضور داشت. 🔸حاج حسين هم بچه‌های اندرزگو را بين گردان‌ها تقسيم كرد. بيشتر بچه‌های اندرزگو مسئوليت شناسایی و اطلاعات گردان‌ها را به عهده گرفتند. رضــا گودينــی با یکی از گردان‌ها بود. جواد افراســيابی بــا یکی ديگر از گردان‌ها و ابراهيم در گردانی ديگر. كار آمادگی نيروها خیلی سريع انجام شد. بچه‌های اطلاعات سپاه ماه‌ها بود كه در اين منطقه كار می‌کردند. تمامی مناطق تحت اشغال توسط دشمن، شناسایی شد. حتی محل استقرار گردان‌ها و تیپ‌های زرهی عراق مشــخص شده بود. 🔸روز اول فروردين سال ۱۳۶۱ عمليات فتح المبين با رمز يا زهرا (س) آغاز شد. عصر همان روز از طرف ســپاه، مســئولين و معاونين گردان‌ها را به منطقه عملياتی بردنــد. از فاصله‌ای دور منطقه و نحوه كار را توضيح دادند. یکی از سخت‌ترین قسمت‌های عمليات به گردان‌های تيپ المهدی (عج) واگذار شد. با نزديک شــدن غروب روز اول فروردين، جنب وجوش نيروها بيشتر شد. بعد از نماز، حركت نيروها آغاز شد. من لحظه‌ای از ابراهيم جدا نمی‌شدم. 🔸بالاخره گردان ما هم حركت كرد. اما به دلایلی من و او عقب مانديم! ساعت دو نيمه شب ما هم حركت كرديم. در تاريكی شب به جایی رسيديم كه بچه‌های گردان در ميان دشت نشسته بودند. ابراهيم پرسيد: اينجا چه می‌کنید!؟ شما بايد به خط دشمن بزنيد! گفتند: دســتور فرمانده اســت. با ابراهيم جلو رفتيم و به فرمانده گفت: چرا بچه‌ها را در دشــت نگه داشــتيد؟ الان هوا روشــن می‌شه، این‌ها جانپناه و خاكريز ندارند، كاملاً هم در تيررس دشمن هستند. فرمانده گفت: جلو ما ميدان مين است، اما تخریبچی نداريم. با قرارگاه تماس گرفتيم. گفتند: تخريبچی در راه است. ابراهيم گفت: نمی‌شه صبر كرد. بعد رو كرد به بچه‌ها و گفت: چند نفر داوطلب از جان گذشته با من بيان تا راه رو باز كنيم! چند نفر از بچه‌ها به دنبال او دويدند. 🔸ابراهيم وارد ميدان مين شــد. پايش را روی زمين می‌کشید و جلو می‌رفت! بقيه هم همينطور! هاج و واج ابراهيم را نگاه می‌کردم. نفس در سینه‌ام حبس شده بود. من در كنار بچه‌های گردان ايستاده بودم و او در ميدان مين. رنگ از چهره‌ام پريده بود. هر لحظه منتظر صدای انفجار و شهادت ابراهيم بودم! لحظات به ســختی می‌گذشت. اما آنها به انتهای مسير رسيدند! شكر خدا در اين مسير مين كار نشده بود. 🔸آن شب پس از عبور از ميدان مين به سنگرهای دشمن حمله كرديم. مواضع دشمن تصرف شد. اما زياد جلو نرفتيم. نزدیک صبح ابراهيم بر اثر اصابت تركش به پهلويش مجروح شــد. بچه‌ها هم او را سريع به عقب منتقل كردند. صبح می‌خواستند ابراهيم را با هواپيما به یکی از شهرها انتقال دهند. اما با اصرار از هواپيما خارج شد. با پانسمان و بخيه كردن زخم در بهداری، دوباره به خط و به جمع بچه‌ها برگشت. 🔸در حملــه شــب اول فرمانده و معاونين گردان ما هم مجروح شــدند. برای همين علی موحد به عنوان فرمانده گردان ما انتخاب شد. همان روز جلسه‌ای با حضور چندتن از فرماندهان از جمله محسن وزوایی برگزار شد. طرح مرحله بعدی عمليات به اطلاع فرماندهان رسيد. 📚کتاب سلام بر ابراهیم ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 عنایت امام رضا علیه‌السلام به جعفر پلنگ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
079-nesa-fa-ansarian.mp3
3.92M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365