🌼امام صادق علیهالسلام:
🗯زمستان، بهار مومن است؛ از شب های طولانیاش برای شب زندهداری و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره میگیرد.🗯
🍃الشِّتَاءُ رَبِیعُ الْمُؤْمِنِ یَطُولُ فِیهِ لَیْلُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی قِیَامِهِ وَ یَقْصُرُ فِیهِ نَهَارُهُ فَیَسْتَعِینُ بِهِ عَلَی صِیَامِهِ🍃
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۱۴
#امام_زمان
#یلدا
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت شصت و یکم : فتح المبین (۲)
🔸كار مهم اين مرحله تصرف توپخانه سنگين دشمن و عبور از پل رفائيه بود. بچههای اطلاعات سپاه مدتها بود كه روی اين طرح كار میکردند. پبروزی در مراحل بعدی، منوط به موفقیت اين مرحله بود. شب بعد دوباره حركت نيروها آغاز شد. گروه تخريب جلوتر از بقيه نيروها حركت میکرد، پشت سرشان علی موحد، ابراهيم و بقيه نيروها قرار داشتند. هر چه رفتيم به خاكريز و مواضع توپخانه دشمن نرسيديم!
🔸پس از طی شش كيلومتر راه، خسته و كوفته در یک منطقه در ميان دشت توقف كرديم. علــی موحد و ابراهيم به اين طرف و آن طــرف رفتند. اما اثری از توپخانه دشمن نبود. ما در دشت و در ميان مواضع دشمن گم شده بوديم! با اين حال، آرامش عجيبی بين بچهها موج میزد. به طوری كه تقريباً همه بچهها نيم ساعتی به خواب رفتند.
🔸ابراهيــم بعدهــا در مصاحبه با مجله پيــام انقلاب شــماره فروردين ۱۳۶۱ میگوید: آن شب و در آن بيابان هر چه به اطراف میرفتیم چيزی جز دشت نمیدیدیم. لذا در همانجا به سجده رفتيم و دقايقی در اين حالت بوديم. خدا را به حق حضرت زهرا(س) و ائمه معصومين قسم میدادیم. او ادامه داد: در آن بيابان ما بوديم و امام زمان (عج) فقط آقا را صدا میزدیم و از او کمک میخواستیم. اصلاً نمیدانستیم چه كار كنيم. تنها چيزی كه به ذهن ما میرسید توسل به ايشان بود.
🔸هيچكس نفهميد آن شب چه اتفاقی افتاد! در آن سجده عجيب، چه چيزی بين آنها و خداوند گفته شد؟ اما دقايقی بعد ابراهيم به سمت چپ نيروها كه در وسط دشت مشغول استراحت بودند رفت! پس از طی حدود یک كيلومتر به یک خاكريز بزرگ میرسد. زمانی هم كه به پشــت خاكريز نگاه میکند. تعداد زيادی از انواع توپ و سلاحهای سنگين را مشاهده میکند. نيروهــای عراقی در آرامش كامل اســتراحت میکردند. فقط تعداد كمی دیدهبان و نگهبان در ميان محوطه ديده میشد. ابراهيم سريع به سمت گردان بازگشت. ماجرا را با علی موحد در ميان گذاشــت.
🔸آنها بچهها را به پشــت خاكريز آوردند. در طی مســير به بچهها توصيه كردند: تا نگفتهایم شلیک نكنيد. در حين درگيری هم تا میتوانید اسير بگيريد. از سوی ديگر نيز گردان حبيب به فرماندهی محسن وزوایی به مقر توپخانه عراق حمله كردند. آن شــب بچهها توانســتند با كمتريــن درگيری و با فريــاد الله اكبر و ندای يازهرا (س) توپخانه عراق را تصرف كنند و تعداد زيادی از عراقیها را اســير بگيرند. تصرف توپخانه، ارتش عراق را در خوزستان با مشكلی جدی روبرو كرد. بچهها بلافاصله لولههای توپ را به سمت عراق برگرداندند. اما به علت نبود نيروی توپخانه از آنها استفاده نشد. توپخانه تصرف شد.
🔸ما هم مشغول پاكسازی اطراف آن شديم. دقايقی بعد ابراهيم را ديدم که یک افسر عراقی را همراه خودش آورد! افسر عراقی را به بچههای گردان تحويل داد. پرسيدم: آقا ابرام اين کی بود؟! جواب داد: اطراف مقر گشــت میزدم. یک دفعه اين افسر به سمت من آمد. بيچاره نمیدانست تمام اين منطقه آزاد شده. من به او گفتم اسير بشه. اما او به سمت من حمله كرد. او اسلحه نداشت، من هم با او كشتی گرفتم و زدمش زمين. بعد دستش را بستم و آوردم.
🔸نماز صبح را اطراف توپخانه خوانديم. با آمدن نيروی كمکی به حرکتمان در دشت ادامه داديم. هنوز مقابل ما به طور كامل پاكسازی نشده بود. یک دفعه دو تانک عراقی به ســمت ما آمد! بعد هم برگشتند و فرار كردند. ابراهيم با ســرعت به ســمت یکی از آن ها دويد. بعد پريد بالای تانک و در برجــک تانک را بــاز كرد و به عربی چيزی گفت. تانک ايســتاد و چند نفر خدمه آن پياده شدند و تسليم شدند.
🔸هوا هنوز روشــن نشده بود، آرايش مجدد نيروها انجام شد و به سمت جلو حركت كرديم. بين راه به ابراهيم گفتم: دقت كردی كه ما از پشت به توپخانه دشمن حمله كرديم! با تعجب گفت: نه! چطور مگه؟! ادامه دادم: دشــمن از قســمت جلو با نيروی زيادی منتظر ما بود. ولی خدا خواست كه ما از راه دیگری آمديم كه به پشت مقر توپخانه رسيديم. به همين خاطر توانســتيم اين همه اسير و غنيمت بگيريم. از طرفی دشمن تا ساعت دو بامداد آماده باش كامل بود. بعد از آن مشغول استراحت شده بودند كه ما به آنها حمله كرديم! دوباره اســرای عراقی را جمع كرديم. به همــراه گروهی از بچهها به عقب فرســتاديم. بعد به همــراه بقيه نيروها برای آخرين مرحله كار به ســمت جلو حركت كرديم.
📚کتاب سلام بر ابراهیم
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
🌷السلام علیک یا اباعبدالله
#امام_حسین
#امام_زمان
#شب_جمعه
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙کلیپ متفاوت شب یلدا
#امام_زمان
#یلدای_غیبت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
080-nesa-fa-ansarian.mp3
4.91M
#صوت_ترجمه #صفحه_80 سوره مبارکه #نساء
#سوره_4
#جزء_4
منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
www.quran-365.ir
@quran_365
🌼 امام صادق علیهالسلام :
🍃يا زُرَارَةُ إِنْ أَدْرَكْتَ ذَلِكَ اَلزَّمَانَ فَالْزَمْ هَذَا اَلدُّعَاءَ
🍂ای زُراره، اگر زمان غيبت را درك كردى، اين دعا را هميشه داشته باش:
🍃اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ
🍂خدايا، خودت را به من بشناسان؛ چون اگر خودت را به من نشناسانى، پيامبرت را نخواهم شناخت
🍃اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ
🍂خدايا رسول خود را به مـن معرّفى كن؛چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت
🍃اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي
🍂خدايا حجّت خود را به من معّرفى كن؛ زيرا اگر حجّت تو را نشناسم از دين خود گمراه شدهام.
📚 بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶
#امام_زمان
#طوفان_الاقصی
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@mojnoor3
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
081-nesa-fa-ansarian.mp3
3.92M
#صوت_ترجمه #صفحه_81 سوره مبارکه #نساء
#سوره_4
#جزء_4
منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
www.quran-365.ir
@quran_365