هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
جلسه ویژه فرات در شهر مقدس قم
#جلسه_۲۵۰
🔸حلقه شعر ولایی فرات
@foratpoem
هدایت شده از مجتبی خرسندی
12.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همواره مست از مِی ِ جام علی بمان
#سلمان من همیشه غلام علی بمان
مجتبی خرسندی
پ.ن؛
🔹ماجرای انتخاب اسم سلمان برای پسرم
بهلطف #حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#سلمان_خرسندی
۱۴ آبان ۱۴۰۰
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از هنرنامه قم
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️شعرخوانی شاعر گرامی :
#مجتبی_خرسندی
🔸در برنامه شب شعر
یادواره شهدای استان قم
به همت ناحیه امام رضا علیه السلام
با همکاری بسیج هنرمندان استان قم
دو نامه ای که نوشتی قبول حق شده است
به عرش خوانده خدا #مهدی و #مجید تو را
🔻هنرنامه قم
با ما همراه باشید
http://eitaa.com/honarnameqom
هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
جلسه ویژه #حلقه_شعر_ولایی_فرات در شهر مقدس قم باحضور استاد#محمد_علی_مجاهدی_پروانه
و استاد #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
و دیگر شاعران ولایی برگزار شد.
در این جلسه یعنی دویست و پنجاهمین جلسه فرات که روز دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ در هتل صادقیه شهر قم برگزار شد، شاعرانی چون احمد علوی ، محمد بیابانی، مجتبی عسگری ،رضا قاسمی، عباس صادقی زرینی، میثم داودی ، سید محمد بهشتی، حسین مودب، هادی ملک پور، حسن ملکان، امیر حسام حق شناس، سید جعفر حیدری ، محمد عابدی، معین پوریلان، مجتبی خرسندی، عباس جواهری رفیع، محمد علی اصلانی، حسین بیدگلی ، محمد صادق جعفری، حمید رضا قرایی، محمد عطا عرفان، محسن غلامحسینی، علی حق خواه ، مجتبی غفاری، و دیگر شاعران و ذاکران اهل بیت حضور داشتند ، تعدادی ازاین شاعران به شعرخوانی پرداختند.
در این محفل شعر که دبیری آن را #جواد_هاشمی_تربت به عهده داشت استاد مجاهدی نکاتی در رابطه با اخلاق شاعری و غنیمت دانستن عمر و جوانی عنوان کرده و درباره شعر های شاعران جلسه مطالبی را بیان کردند. همچنین استاد #محمد_کاظم_نیکنام دقایقی سخنرانی کردند و جلسه با ذکر توسل توسط #حاج_مهدی_عزیزیان و#حاج_حسین_لولاچیان به پایان رسید.
🔸حلقه شعر ولایی فرات
@foratpoem
بسم الله الرحمن الرحیم
«زِیْنِأب»
ترکیببند مدحومرثیه
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
به جلوه آمد و گفتند انعکاس علیست
علی دیگری امروز در لباس علیست
دوباره نام علی را سر زبانها برد
اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علیست
همان کلام، همان لحن، با همان هیبت
چنان شبیه که در اصل اقتباس علیست
به «لایُقاسُ بِنا» روح تازهای بخشید
که عدلوهیبت او نیز بر اساس علیست
به تیغ خطبه چنان هوش میبرد، انگار
که چشمهای همه خیره از هراس علیست
یقین که لحظهی اول شکست خواهد خورد
هرآن که با دگران در پی قیاس علیست
کسی که زینب او را شناختهست، فقط
در این مقایسهها لایق شناس علیست
جهان به جان دوباره رسیده با زینب
که ذکر هردل درمانده است؛ یازینب
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
کجاست آنکه نداند مقام زینب را؟
بهجان عشق قسم «مارایت الّا عشق»
شنیده گوش دوعالم پیام زینب را
برای رضای خداست، شیرین است
که داغ تلخ نکردهست کام زینب را
حسین جام بلا را خودش چشید، که ریخت
لبالب از هنر صبر جام زینب را
نه غصّه قامت او را به لرزه آوردهست
نه داغ سست نمودهست گام زینب را
کسی که با دلوجانش مدافع حرم است
خدا رسانده به گوشش سلام زینب را
به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
هنوز حد کسی فهم شان زینب نیست
چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست
کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟
اگر بناست که نام تو «زِیْنِأب» باشد
هزار داغْ قیام تو را نمیشکند
گرفتم این که نماز تو مستحب باشد
به گوش میرسد از خطبهات صدای علی
عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد
چهجای صحبت کفتارهاست، آنجایی
که دختر اسدالله در غضب باشد
بعید نیست که حمالةالحطب بشود
چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد
تو بر زمینی و ابنزیاد بر تخت است!
که راه کفر به اسلام یکوجب باشد
به اهلبیت نبی ظلم شد در آن وادی
بدیهی است که هر روز شام شب باشد
در آن هجوم مصیبت...، امام زینب بود
«قسم بهصبح کهخورشید شام زینب بود»
حسین ماه زمین و ستارهاش زینب
که بوده یاور و یار همارهاش زینب
حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف
چه واژهها که شده استعارهاش زینب
چه کاخها که بنا کرده اهل ظلم، ولی
به هم زده همه را با اشارهاش زینب
جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هرآینه باشد سوارهاش زینب
اگر تمام زمین مسجدالحرام شود
به گوش میرسد از هرمنارهاش؛ «زینب»
درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان
هزار مرتبه بودهست چارهاش زینب
حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده
به احترام لب پارهپارهاش زینب...
سرش شکست و دلش خون شد و قدش خم شد
همین که سایهی لطف تو از سرش کم شد
از آن طلوع غمانگیز چل غروب گذشت
گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت
چه در میانهی صحرا، چه در خرابهی شام
فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت
تمام روز و شب ما در این مسیر بلا
به ذکر جملهی «یا کاشف الکروب» گذشت
سپردهام که به گوش جهانیان برسد
از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت
چه حکمتیست که هرکس به دیدنت آمد
ندیده از سر آن جسم سینهکوب گذشت
به شرق و غرب دوعالم رسید قصهی ما
که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت
اگرچه سنگ به پیشانیات زدند ولی
اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت...
به انتظار نشستیم تا خبر برسد
که صبح سر زده و موسم غروب گذشت
شبی سپیده بر این تیره شام میآید
یکی به واقعهی انتقام میآید...
#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
📎آیتالله میرزا احمد سیبویه از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعهای طرف عصر به سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من احدی نیست؛ حالی پیدا کردم و متوجه مقام حضرت صاحب الامر (عج) شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود:
به شیعیان و دوستان بگویید که خدارا به حق عمهام حضرت زینب (س) قسم دهند که فرج من را نزدیک گرداند.
📚ستاره درخشان شام، ص ٣٣٠
یارب، یارب، یارب، یارب، یارب!
حاجاتمرا روا کن امشب یارب!
ایناست دعایمن بهدستور امام؛
«عَجِّل فَرَجَه بِحَقِّ زینب» یارب!
✍ #مجتبی_خرسندی
↳ @dobeity_robaey