eitaa logo
معلم خلاق | مجتبی شیخی
3هزار دنبال‌کننده
212 عکس
46 ویدیو
2 فایل
مجتبی شیخی ام🫡 « با افتخار یه معلمم 🧡😎💪🏻» اینجا قراره تو هم بتونی تبدیل به یه معلم توانمند💪🏻 جذاب 🤩 به روز و هنرمنــد و با برنامه بشی✨👀 من اینجام👇🏻 @aseman8om ثبت نام دوره ها👨‍💻 @admin_mkh 👈🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
.. به نام خدا ، سلام 🌹 من مجتبی شیخی ملاشاهی هستم متولد سال ۱۳۶۶ . از بچگی علاقه به داشتم. اینکه بشینم و به دیگران کمک بکنم و راه درستو بهشون نشون بدم خیلی برام جذاب بود و از همه مهمتر کمکشون بکنم که آدم بهتری باشند. به واسطه یکی از دوستام تو دوره نوجوانی علاقمند به رشته مکانیک شدم و رفتم و رشته مکانیک رو انتخاب کردم، با وجود سختی و مشکلات مالی تونستم به دانشگاه راه پیدا کنم و تا مهندسی پیش رفتم، اما اون علاقه معلمی و همیشه در وجودم شعله ور بود و هیچ وقت خاموش نشد، تا اینکه چند واحد مونده بود تا مهندسی رو تموم کنم که... دانشگاه رو رها کردم و رفتم سربازی ۱۸ ماه خدمت کردم و تجارب فراوانی رو به دست آوردم، به جرأت می‌تونم بگم یکی از بهترین دوران زندگیم، دوران خدمت سربازی من بود. بعد از اتمام سربازی طبق عشق و علاقه ای که به معلمی و هدایتگری داشتم امتحان دادم و وارد حوزه علمیه شدم، حوزه علمیه تجربه خیلی خوبی بود دوران فوق العاده‌ای که هر روز تا ساعت ۱۲ شب مشغول درس خوندن بودم و دوباره ساعت ۴ صبح پا می‌شدم، نماز شب و ورزش و کارهای روزانه رو شروع می‌کردم. خیلی زیبا بود... خیلی جذاب بود، برای منی که عاشق معلمی و هدایتگری بودم بهترین جای دنیا بود از همون سال اول طلبگی کارم رو شروع کردم. می‌رفتم دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها می‌چرخیدم و خودجوش با دانشجوها و نوجوونا صحبت می‌کردم و تلاش می‌کردم که مسیر یه نفر رو هم شده روشن کنم. .. راستی اینو فراموش کردم بگم از ۱۶ سالگی عاشق عرفان و عارفان مسلمان شدم مثل آیت الله بهجت آیت الله قاضی علامه طباطبایی امام خمینی و خیلی دوست داشتم استاد اخلاق داشته باشم تا مسیر درست رو بهم نشون بده و کمکم کنه تا منم یه زندگی خووب سرشار از رضایت خدا و امام مهدی عج داشته باشم. بعد از حدود ۱۲ سال خداوند کمکم کرد یکی از اولیای خودش رو سر راهم قرار داد و تونستم با لطف خدا باهاشون ارتباط بگیرم و دستورات اخلاقی ازشون دریافت بکنم و تلاش بکنم برای . من معتقدم مهم‌ترین، اصلی‌ترین و اولین کار و وظیفه‌ای که ما انسان‌ها تو این دنیا داریم خودسازیه .. خلاصه از همون سال اول طلبگی می‌رفتم دانشگاه‌ها خصوصا دانشگاه آزاد دانشگاه سما دانشگاه پیام نور توی شهر خودمون و شهرهای اطراف ارتباط می‌گرفتم و از طریق بسیج می‌رفتم و با دانشجوها صحبت می‌کردم اردوی جهادی می‌رفتیم و کلی کارهای دیگه... .. بعد از چند ماه متوجه شدم که بهتره که بیام روی کودک و نوجوان تمرکز بکنم بهتر از کودک و نوجوان شروع بکنم آخه اون‌ها رو راحت‌تر میشه تربیت کرد خلاصه اومدم و از مهد کودک شروع کردم مهد کودک‌ها دبستان‌ها دور اول متوسطه‌ها رفتم و الان که دارم این پیام رو می‌نویسم بیش از ۱۰ ساله که مشغول تبلیغ و هدایتگری و معلمی بین کودک و نوجوان هستم. بیش از ۲۰۰۰ برنامه داشتم تا به حال، ۷۰۰ تا جشن تکلیف برای دختران ۹ساله و پسران ۱۴ ساله برگزار کردم. چند تا کتاب نوشتم (کتاب مهدی یار برای تربیت مهدوی فرزند، کتاب از مجازی تا معراج برای مدیریت فرزند توی فضای مجازی، کتاب دانشگاه حیوانات و...) .. یه روز ماشینم خراب شد و بردم یه تعمیرگاهی تا اونو تعمیرش بکنن. با اوستا کار تعمیرگاه خیلی رفیق شدم بهش گفتم من هم مکانیک خوندم و... تا اینکه داستان جالبی برام تعریف کرد؛ به من گفت من یه اوستایی داشتم به نام که کارش فقط تنظیم کاربراتور ماشین بود هیچ کار دیگه‌ای قبول نمی‌کرد، فقط کاربراتور تنظیم می‌کرد، یعنی تمرکز کرده بود روی تعمیر کاربراتور خیلی هم خوب بود، مشتری‌هاشم زیاد بودند و به این نتیجه رسیده بود که اینطوری بهتر می‌تونه کمک بکنه به خودش و به دیگران. از شنیدن داستان اوستا ابوالقاسم کاربرات من به این نتیجه رسیدم که من هم توی کار خودم، توی معلمی خودم، توی هدایتگری خودم بهتره که تمرکز بکنم روی یک رنج سنی تا بتونم موفق تر عمل بکنم. به این نتیجه رسیدم که روی تمرکز کنم، یعنی سن ۹ سال تا ۱۸ سال🧕🧑. .. الان که دارم این متن رو برای شما می‌نویسم می‌خوام بهتون بگم که خدا رو شکر میکنم از اینکه انتخاب درستی کردم و از اینکه مسیر تربیت رو انتخاب کردم افتخار میکنم. با توجه به بازخوردی که دارم می‌گیرم انتخاب خیلی درستی کردم. بعد از ورود به عرصه تربیت نوجوان منظورم بچه‌های ۹ سال تا تا ۱۸ سال هستش با مشکلات و چالش‌های کوچیک و بزرگی مواجه شدم دنیای نوجوان یک دنیای بسیار متفاوت با دنیای کودک هست که اصلاً نمی‌شه با هم مقایسه‌شون کرد، اما با و به امام مهدی عجل الله البته اندک خودم تونستم به موفقیت‌های زیادی دست پیدا بکنم و از این بابت هزار هزاران بار خدا را شکر می‌کنم. ادامه داستان رو هم بخونید👇👇👇
ادامه داستان زندگینامه من👆 .. توی مسیر تربیت برای بچه‌های ۹ سال تا ۱۸ سال اتفاقات خیلی جالبی افتاد با افراد آشنا شدم، افرادی که سال‌ها زندگیشون رو برای تربیت نوجوان گذاشته بودند کتاب‌های زیادی خوندم کتاب‌هایی که تجارب زیادی رو به من اضافه کرد البته در کنارش هیچ وقت فعالیت رو کنار نگذاشتم، برگزاری کلاس‌های مهارتی، اخلاقی، احکامی در بین نوجوان‌ها، اردوهای جهادی، اعتکاف‌های دانش‌آموزی و از همه مهمتر چند سال مربی و سخنران اتحادیه دانش آموزی بودم که نوجوان های خووب مدارس رو میاوردند و ما بهشون آموزش میدادیم، مدرسه‌های مختلف رفتم تجارب خوبی به دست آوردم، به بچه‌ها و خانواده ها مشاوره‌های زیادی دادم برای تربیت نوجوان و خدا را شکر اتفاقات جالبی افتاد. .. تا اینکه به این فکر افتادم که بیام و برنامه‌های آموزشی مون رو گسترش بدم، اومدم چند تا دوره آموزشی طراحی کردم اولین دوره دوره بود که نوجوان‌ها وارد اون دوره می‌شدند و در طی ۸۰ روز مباحث خود مدیریتی، خود کنترلی، تقوا، احکام شرعی، اخلاق و مهارت‌های زندگی رو آموزش می‌دیدند. .. در ادامه اومدم برای پدر مادرهایی که نوجوان دارن دوره رو طراحی کردم، توی دوره رازهای تربیت نوجوان خانواده‌ها تا با دنیای نوجوان آشنا میشن و می‌تونن با ویژگی‌ها و خصوصیات دوران نوجوانی آشنا بشن و یاد می‌گیرند که چطوری تو این دوران نوجوان خودشون رو تربیت بکنن. خدا را شکر هم برای بچه‌هایی که تو دوره مهدی یار شرکت کرده بودن خیلی از دوره راضی بودن و هم خونواده‌هایی که توی دوره رازهای تربیت نوجوان شرکت کرده بودند بسیار بسیار راضی بودند خوشحالی من بیش از حد تصور بود خونواده‌هایی که تماس گرفتند و یا پیام دادند و رضایت خودشون رو به ما اعلان میکردن. .. نوجوان‌هایی که می‌گفتند ما توی دوره مهدی یار با هدف خلقت آشنا شدیم، خیلی از سوالاتمونو جواب گرفتیم و... این باعث شده بود که با همه وجودم خوشحال بشم و به سجده شکر رفتم از خدا تشکر کردم که هم انتخاب درستی کردم و هم توی انجام ماموریتم مسیرم موفق شدم 🔰دوره های آموزشی زیادی طراحی و اجرا کردم که ان شاءالله بعدا در مورد اونها بیشتر براتون توضیح میدم🌻 ..
. دوره های مختلفی رو طراحی و اجرا کردم که حالا براتون اسم چندتاشو میگم؛ ~ تربیت دینی نوجوان ~ دوره مجازی ادبستان ~کارگاه های مختلف(پرخاشگری لجبازی و...) ~ دوره فانوس ~ دوره مهدی یار ~ کلاس طعم شیرین خدا (حضوری و مجازی) ~ تربیت مربی کودک ~ تربیت مربی نوجوان ~ مدرسه والدین ~ مدرسه مهارتی امام مهدی عج ~ و دوره ها و کلاس های دیگه... . برنامه هام رو بخوام بگم زیاده، اما چندتاشو میگم که حوصله تون سر نره☺️😍 🔻خوب من تابحال بیشتر از 2000 تا برنامه داشتم، که فقط 800 تاش جشن تکلیف بوده برای دخترای 9ساله🧕 و پسرای 15ساله🧑 ~ جشن تکلیف ~ جشن ادب ~ و ... زیاده 🤩 راستی من سال ۱۳۹۱ ازدواج کردم و ۴ تا فرزند دارم😍 که یکیشون قبل از تولد از دنیا رفت و الان پیش حضرت زهرا سلام الله علیهاست و سه تاشون به نام های زینب خانوم🧕، محمد حسن🧑 و محمد حسین 🧑 هستن. یه همسر مؤمنه، ساده زیست، دوست داشتنی و البته قانع هم دارم که موفقیت هام رو بعد از خدا و اهل بیت و پدرمادرم مدیون ایشون هستم💕 .. از شما می‌خوام برامون دعا کنید تا بتونیم ماموریت اصلیمون که تربیت سرباز برای امام مهدی عجل الله هست رو با موفقیت انجام بدیم ممنونم از شما دعا می‌کنم عاقبت بخیر بشید... دوستتون دارم مجتبی شیخی ملاشاهی💕
. اینجا قراره چکار کنیم؟ سلام 👋 خوب اینجا قراره رشد کنیم، بهتر زندگی کنیم، به بهترین نسخه زندگی مون تبدیل بشیم و البته به دیگران کمک کنیم تا اونها هم رشد کنن... 🔹اینجا بهت کمک میکنم هم خودت رشد کنی هم بتونی دانش آموزاتو رشد بدی🎯🤝 خودت میدونی دیگه! اولا؛ خودت باید رشد کنی تا بتونی دانش آموزاتو رشد بدی👌🎯 دوم اینکه؛ ~ آموزش باید هنرمندانه باشه تا بیشتر اثرگذار باشه خصوصا با توجه به اینکه این روزا کودک و نوجوان مون خیلی بروز شدن 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
. برنامه هایی که تابحال برگزار کردم 🔻جشن تکلیف ( تابحال 800تا جشن تکلیف برای دختران 9ساله و پسران15 ساله برگزار کردم) 🔻جشن ادب (مخصوص کلاس اولیها) 🔻جشن سی و سه روزه قرآن کلاس سومیها 🔻جشن الفبا 🔻جشن های مناسبتی (ملی مذهبی و...) دوره تربیت مربی کودک دوره تربیت مربی نوجوان . 💠 دوره ادبستان برای دبستانیها 💠 دوره مهدی یار برای نوجوان 💠 کلاس طعم شیرین خدا . 📚 کتاب مهدی یار رو نوشتم 📚 کتاب ازمجازی تا معراج رو نوشتم 📚 کتاب دانشگاه حیوانات رو نوشتم 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
. 🔹 من کی هستم ؟؟ 🔹 هدفمون چیه اینجا 🔹 جشن تکلیف 🔹 جشن ادب 🔹 جشن سی و سه روزه قرآن 🔹 دوره های آموزشی مون 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
دوستی می گفت: 👈 در رستوران بودم که میز بغلی توجه‌م را جلب کرد. زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبه‌روی هم نشسته بودند و مثل یک دختر و پسر جوان چیزهایی می‌گفتند و زیرزیرکی می‌خندیدند. بدم آمد. 😞 با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این سن‌تان باید بچه دبیرستانی داشته باشید. نه مثل بچه دبیرستانی‌ها نامزدبازی و دختربازی کنید. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: آره عزیزم. بچه‌ها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم. واسه‌شون کتلت گذاشتم تو یخچال. خوشم آمد. 😍 ذوق کردم. گفتم چه پدر و مادر باحالی. چه عشق زنده‌ای که بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند. چقدر خوب است که زن و شوهرها گاهی اوقات یک گردش دوتایی بروند. چقدر رویایی. قطعا اگر روزی پدر شدم همین کار را می‌کنم. داشتم با لبخند و ذوق نگاهشان می‌کردم که ناگهان مرد به زن گفت: پاشو بریم تا شوهرت نفهمیده اومدی بیرون. اَی تُف 😱 حالم به هم خورد. زنیکه تو شوهر داری آن‌وقت با مرد غریبه آمدی ددر دودور؟ ما خیر سرمان مسلمانیم. اسلام‌تان کجا رفته؟ زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی می‌کنند؟ بی‌شرف‌ها. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که مرد بلند شد رفت به سمت صندوق تا پول غذا را حساب کند. زن هم دنبالش رفت و بلند گفت: داداش داداش بذار من حساب کنم. اون دفعه پیش مامان اینا تو حساب کردی. آخییی. 😌 آبجی و داداش بودن. الهی الهی. چه قشنگ. چه قدر خوبه خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیک باشند. داشتم با ذوق و شوق نگاه‌شان می‌کردم و لبخند می‌زدم که آمدند از کنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی شیطنت‌آمیز گفت: از کی تا حالا من شدم داداشت؟ زن هم نیش‌خندی زد و گفت: این‌جوری گفتم که مردم فکر کنن خواهر و برادریم. تو روح‌تان 😡 . از همان اول هم می‌دانستم یک ریگی به کفش‌تان هست. زنیکه و مردیکه عوضی آشغال بی‌حیا. داشتم چپ‌چپ نگاهشان می‌کردم که خواستند خداحافظی کنند. زن به مرد گفت: به مامان سلام برسون. مرد هم گفت: باشه دخترم. تو هم به نوه‌های گلم... _ وای خدا. پدر و دختر بودند. ☺️ پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر می‌رسید؟ خب با داشتن چنین خانواده دوست‌ داشتنی باید هم جوان بماند. هرجا هستند سلامت باشند. ❤ اينجا بود كه فهميدم زندگي ديگران به من ربطي ندارد اگه كمي شعور داشتم مثل بقيه غذامو ميخوردم كه اينجوري سرد نشه!! 🙈 〰〰〰〰〰〰〰〰 قرآن ؛ يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ ای اهل ایمان! از بسیاری از گمان ها [در حقّ مردم‌] بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمان ها گناه است، و [در اموری كه مردم پنهان ماندنش را خواهانند] تفحص و پی‌جویی نكنید، و از یكدیگر غیبت ننمایید، آیا احدی از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ بی‌تردید [از این كار] نفرت دارید، از خدا پروا كنید كه خدا بسیار توبه‌پذیر و مهربان است. ( حجرات ۱۲) 🌸 امیرالمؤمنین میفرمایند: قضاوت از روی گمان درمورد افراد مورد اطمينان، دور از عدالت است. حکمت ۲۲۰ نهج البلاغه 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔸مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت. زن کره ها را به شکل قالب‌های یک کیلویى میساخت و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و مایحتاج خانه را مى خرید. 🔹روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است! 🔸مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم. چندی قبل یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار میدادیم. از ماست که بر ماست... @mojtaba_sheikhee
سرود کوثر تو دختر محمّد تو ماه آسمانی شنیده‌ام که خیلی بزرگ و مهربانی برای او همیشه تو مادری نه دختر به خاطرت سروده خدا سرود کوثر تو مثل گل شکُفتی میان باغِ بابا گلی قشنگ و خوش‌بو گلی به نام زهرا 💠زهرا داوری ✅منبع -مجله پوپک -فروردین 95 حضرت سلام الله علیها
مادر خوب من مادر خوب من چه با صفایی هی بیا تو کنارم که با وفایی هی غذای مادرم چقدر لذیذه هی نام او برایم خیلی عزیزه هی مادر خوب من تو بهترینی هی الهی پسرم(دخترم) بلا نبینی هی خنده مادرم چه دل نوازه هی دعای مادرم برایم نیازه هی یاد تو از دلم هرگز نمی ره هی ای خدا مادرم هرگز نمیره هی حضرت سلام الله علیها @amooroohanii
🌸یه دختر با ایمان 🌱که نازه و نمونه 🌸وقتی که نه ساله شد 🌱باید چیا بدونه؟ 🌸کیا بهش محرمن 🌱کیا میشن نامحرم 🌸باید یه دختر خوب 🌱اینو بفهمه کم کم 🌸حالا شدی نه ساله 🌱خداتو رو دوست داره 🌸باید این رو بدونی 🌱حجاب مثل بهاره 🌸یادت باشه عزیزم 🌱دایی عمو عمه ها 🌸خاله ها و داداش جون 🌱محرم میشن به شما 🌸پسرهای عمو جون 🌱یا پسر همسایه 🌸پسرهای عمه جون 🌱حتی پسر خاله 🌸به تو میشن نامحرم 🌱باید بپوشی حجاب 🌸روسری و چادر و 🌱واسه ی پاهاجوراب 🌸وقتی که میگن اذان 🌱تو مسجد محله 🌸باید وضو بگیری 🌱بایستی رو به قبله 🌸چادرت و سرت کن 🌱باید بخونی نماز 🌸رازو نیاز و دعا 🌱برو بکن تو آغاز 🌸حالا دیگه تو هستی 🌱درست مثل فرشته 🌸پاکی و ناز و خانم 🌱جای تو تو بهشته ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 🆔 @amooroohanii
از امام صادق علیه السلام پرسیدند زندگیِ خود را بر چه بنا کردی ؟ فرمود بر چهار اصل : دانستم رِزقِ مرا دیگری نمی خورد ، پس آرام شدم ... دانستم که خدا مرا میبیند ، پس حَیا کردم ... دانستم که کارِ مرا دیگری انجام نمی دهد ، پس تلاش کردم ... دانستم که پایانِ کارم مرگ است ، پس مُهیا شدم ...
♦️ برسد به دست سردار دلها ⬅️ حاج قاسم عزیز، میدانم چشم امیدت به دستان من است، نه تنها تو، بلکه چشم امید دشمنانت هم به دستانم دوخته است. 👇 ⁉️ و این من هستم که انتخاب می کنم با رای دادن یا ندادن، تو را امیدوار کنم یا دشمن قسم خورده را ؟ 👇 🩸 تو با خونت عشق به میهن را نشانم دادی و حالا من با رای خود و انتخابی قوی💪 ، مشت محکمی👊 بر دهان قاتلان بی وجود شما خواهم زد. 🇮🇷 زنده باد وطنم
..... . . .