🦜 پرندههایی که روی شاخه نشستهاند
🍃 هرگز ترس از شکستن شاخه ندارند
🔻زیرا اعتماد آنها به شاخهها نیست
🍃 بلکه به بالهایشان است
🔻همیشه به خودت اعتماد داشته باش
🍃 خودت را باور کن
🔻همیشه خودت را نقد بدان
🍃 تا دیگران تو را به نسیه نفروشند
🔻سعی کن استاد تغییر باشی
🍃 نه قربانی تقدیر
🔻در زندگیت به کسی اعتماد کن
🍃 که به او ایمان داری نه احساس
🔻و هرگز به خاطر مردم تغییر نکن
🍃 این جماعت هر روز تو را جور دیگری میخواهند
🔻 مردم شهری که همه در آن میلنگند
🍃 به کسی که راست راه میرود میخندند
داستان باغبان و صوفی و سید و فقیه
باغبانی وارد باغ خود می شود و می بیند که سه نفر در باغ هستند . این سه نفر عبارت بودند از یک فقیه و یک سیّد و یک صوفی ، باغبان نگران می شود و خیال می کند که اینان دزد و حرامی اند . پیشِ خود می گوید : من می توانم ثابت کنم که این سه نفر به باغم تجاوز کرده اند . ولی نمی توانم یک تنه با آنان مقابله کنم . زیرا آنان جمع متشکل اند و من تنها ، سرانجام چاره ای اینگونه می اندیشد . نخست این سه نفر را از یکدیگر جدا می کنم و سپس حق هر کدام را کفِ دستشان می گذارم . از اینرو پیش می رود و با خوشرویی به صوفی می گوید : برای اینکه از تفرِج در این باغ لذّتِ بیشتر ببرید . برو و از اتاقِ من در انتهای باغ ، گلیمی بیاور . صوفی بی درنگ برمی خیزد و حرکت می کند و در لابلای درختان ناپدید می شود . باغبان در این موقع به فقیه و سیّد روی می کند و می گوید : تو فقیهِ ما هستی و این هم سیّدِ علوی ما ، ما مردم به برکتِ فتواهای تو زندگی می کنیم . این سیّد هم از سلالۀ خاندان نبوّت است و نزدِ ما بسی احترام دارد . ولی دیگر این صوفی شکم پرست کیست که با شما بزرگان همنشین شده ؟ وقتی باغبان می بیند که افسونش مؤثر افتاده و دلِ آن دو را نسبت به همراه خود سرد کرده است . چوبی ستبر بدست می گیرد به سراغِ صوفی می رود و او را تنها می یابد و تا می تواند او را مضروب می کند بطوریکه پیکرِ نیمه جانش بر زمین می افتد . سپس باغبان نزدِ فقیه و سیّد باز می گردد و به سیدّ می گوید : آقا سیّد ، در اتاقِ من نان های نازک و خوبی هست . برو و به نوکرم بگو که آن نان ها را همراه با مرغابی بریان برایمان بفرستد تا شکمی سیر کنیم . سیّد می رود و فقیه تنها می ماند . در این لحظه باغبان روی به او می کند و می گوید : ای فقیه والامقام ، برای ما مسلّم است که تو فقیهی بزرگواری ، ولی این سیّد کیست که همراهِ تو شده ؟ تازه معلوم هم نیست که واقعاََ سیّد باشد . سخنان او فقیه را تحتِ تأثیر قرار می دهد . باغبان بلافاصله به دنبال سیّد می رود و تا حدِ توان او را مضروب می کند . وقتی باغبان خیالش از جانبِ سیّد هم راحت می شود . سراغِ فقیه می رود و به او نهیب می زند : آهای مردک ، تو فقیهی ؟ به کدام دلیل و اجازه ای وارد باغِ مردم شده ای ؟ در اینجا فقیه متوجّه نقشه باغبان می شود و در می یابد که همۀ این گفتارهای فریبنده برای جدا کردن آن سه نفر از یکدیگر بوده است . پس می گوید : بزن که باید بزنی ، این است سزای کسی که از یاران خود جدا شود .
هدایت شده از کانال کربلا
21.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه گرفتن غذای حضرتی حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در کربلای معلی
💯 @karballa_ir ⬅️
40.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسجد کوفه
هدایت شده از رسانه خبری منطقه 15, خوراسگان
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️
✨امروز شنبه
17 آذر 1403 هجرے شمسى🗓
5جمادی الثانی 1446 هجری قمرے🗓
7دسامبر 2024 ميلادى🗓
ذکر روز شنبه
یا_رب_العالمین🌷
💠 حدیث روز:
🔸پيامبر اکرم(ص) فرمودند:
إنَّ فاطِمةَ بَضعَةٌ مِنّي و هِىَ نورُ عَيني و ثَمَرَةُ فُؤادي؛ يَسوؤُني ما ساءَها و يَسُرُّني ما سَرَّها و إنَّها أوَّلُ مَن يَلحَقُني مِن أهلِ بَيتي؛
فاطمه پاره تن من و روشنى ديده و ميوه دل من است. آنچه او را ناراحت كند مرا ناراحت مىكند و آنچه شادش كند، مرا شاد مىكند؛ او نخستين نفر از اهلبيت من است كه به من مىپيوندد.
📚 الأمالى صدوق: ص ۵۷۵
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
#کانال_خبری_منطقه_15👇👇
@khorasgan15
هدایت شده از رسانه خبری منطقه 15, خوراسگان
▫️#سلام_مولای_مهربانم
دوباره صبح و دوباره سلام ...
دوباره ایستادن روبه شما ...
دست به سینه گذاشتن ...
سلام کردن و آرزوی جواب شنیدن ...
دوباره در آسمان یاد شما پرکشیدن ...
دوباره بغض مداوم فراقتان را فرودادن ...
دوباره در حسرت دیدارتان چشم براه دوختن ...
دوباره انتظار ...
امید ...
آه ...
اللهم عجل لولیک الفرج
#کانال_خبری_منطقه_15👇👇
@khorasgan15