پيامبر اعظم (ص):
بهترين زنان آنست كه... با شوهر گشاده رو،آراسته و جذاب باشد و نسبت به ديگر مردان پوشیده و سنگین باشد...
مکارم اخلاق صفحه 200
#سبک_زندگی_اسلامی
هرگاه عیبی در من دیدی به خودم خبر بده نه کسی دیگر ...
چون تغییر آن دست من است!!!
کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه میدارد....
چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر می دهیم؟؟؟
ما شهرت را با صحبت کردن در مورد یکدیگر می دانیم نه با یکدیگر
جملهای که در یک هتل نوشته بود شگفت زده ام کرد:
"اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو "
بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان برود !!!
نصیحت کن اما رسوا نکن!!!
سرزنش کن اما جریحه دار نکن!!!
بی بهانه خوب باشیم برای رضای خداوند مهربان و ستارالعیوبمان❤️
از ۵ سال پیش مراسمی سالانه در ژاپن به نام عاشقتم خانمم برگزار میشود، در این مراسم مردان به روی سن رفته و با تمام وجود جملات عشقانه را به همسرشان فریاد میزنند!😄
ولی ما هر شب باید بدون فریاد همسرمان را در آغوش بگیریم و بگیم؛
عزیزم از اینکه قلبت در کنار من می تپه بزرگترین هدیه خداست به من...
به تعداد ضربان قلبت و نفسهات دوستت دارم.
بعد همو ببوسین و با آرامش بخوابین.
امتحان کنین معجزه میکنه❤️😏
@zanashoeieslami
1_11958483.mp3
3.27M
👤 حامد زمانی
🎵 ترانه: دستمو بگیر
@zanashoeieslami
آخرین نفر نباشید!☺️
چهل و پنج دقیقه ای می شد که در آن سوز سرما ایستاده بود. ماشین ها یکی پس از دیگری رد می شدند. انگار با آن ماشین پنچر اصلا توی برف ها دیده نمی شد. به ماشینش نگاه کرد که رویش حسابی برف نشسته بود. شالش را محکم تر دور صورتش پیچید...
یک ماشین قدیمی کنار جاده ایستاد و مرد جوانی از آن پیاده شد. زن ، کمی ترسید اما بر خودش مسلط شد مرد جوان جلو آمد و به او سلام کرد و مشکلش را پرسید. زن توضیح داد که ماشینش ، پنچر شده و کسی هم به کمک او نیامده است. مرد جوان از او خواست بیش از این در آن سرمای آزار دهنده نماند و تا او پنچرگیری می کند زن در ماشینش بماند. او واقعا از خداوند متشکر بود که مرد جوان را برایش فرستاده است. در ماشین نشسته بود که مرد جوان تق تق به شیشه زد. زن پولی چند برابر پول پنچرگیری، از کیفش برداشت و از ماشین پیاده شد و بعد از اینکه از وی تشکر کرد، پول را به طرفش گرفت. مرد جوان، با ادب، پول را پس زد و گفت که این کار را فقط برای رضای خاطر خداوند انجام داده است و به او گفت: "در عوض ، سعی کنید آخرین کسی نباشید که کمک می کند."
از هم خداحافظی کردند و زن که به شدت گرسنه بود به طرف اولین رستوران به راه افتاد. از فهرست غذای رستوران یکی را انتخاب کرده بود که گارسون زن جوانی که ماه های آخر بارداری خود را می گذراند با لباس بسیار کهنه و مندرسی به طرفش آمد و با مهربانی از او پرسید چه میل دارد و منوی غذا را به او داد. زن، غذایی مقوی سفارش داد و پس از آنکه غذا را تمام کرد، یک تراول به زن جوان داد. زن جوان رفت تا بقیه پول را برگرداند. اما وقتی بازگشت خبری از آن زن نبود. در عوض، روی یک دستمال کاغذی روی میز یادداشتی دیده می شد.زن جوان یادداشت را برداشت. در یادداشت نوشته شده بود که آن مبلغ باقیمانده به علاوه ی چک یک میلیون تومنی زیر دستمال کاغذی برای وی گذاشته شده است تا برای زایمان دچار مشکل نشود. یادداشت برای آن زن بود و در آخر نوشته شده بود: "سعی کن آخرین نفری نباشی که کمک می کند."
شب که شوهر زن جوان به خانه بازگشت، بسیار محزون بود و گفت که به خاطر پول بیمارستان نگران است چون نزدیک زمان زایمان است و آن ها آهی در بساط ندارند. زن جوان ماجرای آن روز را برایش تعریف کرد و نامه را هم به او نشان داد.
قطره ی اشکی از گوشه ی چشم مرد جوان فرو ریخت و برای همسرش تعریف کرد که آن روز صبح در جاده به زنی برای رضای خداوند کمک کرده است .
تا "خدا" هست، هیچ لحظه ای آنقدر سخت
نمیشود که نشود تحملش کرد! شدنی ها را انجام ده و نشدنی هایت رابه " او " بسپار...
❤️اگه خوشتون اومد برا عزیزاتون فوروارد کنید❤️
#داستانک
@zanashoeieslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬"بوسه علامه امینی بر دستان همسرش"
اقایون خونه یاد بگیرن☺️❤️
#قصههای_زندگی
@zanashoeieslami