#یڪروایتعاشقانہ
به سوریه که اعزام شده بود
بعضۍشبها با هم در فضای مجازۍ چت میکردیم
بیشتر حرفهایمان احوالپرسۍ بود
او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم
واندڪ آبۍ میریختیم بر آتش دلتنگۍمان...
روزهای آخر ماموریتش بود
گوشۍ تلفن همراهم را که روشن کردم
دیدم عباس برایم کلۍ پیام فرستاده است...!
وقتۍ دیده بود که من آنلاین نیستم
نوشته بود:
آمدم نبودۍ؛ وعدهۍ ما بهشت..🥲
-همسرشهیدعباس دانشگر
مُــخـاطَــب خــٰاص¹²⁸
تویقنوتنمازمبودم
پنجرهکناردستمبازبود
درلحظهپنجرهکوبیدهشدبههم
آسمونبههمپیچیدویهفریاد
کشیدوبعدمشروعِاشکهاش..
_به قلم سرباز گمنام (به شرط لیاقت)
مُــخـاطَــب خــٰاص¹²⁸
تویقنوتنمازمبودم پنجرهکناردستمبازبود درلحظهپنجرهکوبیدهشدبههم آسمونبههمپیچیدویهفری
راستشداشتمفکرمیکردمکه
یعنیکدومیکیازبندههایدلشکسته
خداروکردهبهآسمونوشکایتبقیهی
بندههاشوکرده..
کهآسموناینجوریبههمریختهوداره
سرمونفریادمیکشه:))))
_به قلم سرباز گمنام (به شرط لیاقت)