eitaa logo
- مخاطبِ‌خاص‌ :)!'
917 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4 فایل
- یاربِ‌ قلم‌ در ریسمان گیتی - برایِ ماندن؟ اشرف مخلوقات باش - منحصرا در بندِ قلب ُ‌عقل - آنچه‌ میگذرد احوالِ دل است ُ بس - محتوایِ اینجا بستگی به مودمون داره . - بالت از کینه شکستند؟ علی وار بخند :)
مشاهده در ایتا
دانلود
رنجی‌ست فِراقت که کمش بسیارست ؛ عیشی‌ست وِصال تو که بسیار کم‌ست ..💔' حسینِ‌من(:
یک ساعت دیگه میرم حرم به امام رضا میگم(:✨
سلام.ماجرای اون فرشته کوچولو چیه؟چیشده؟؟💔 سلام علیکم فرشته کوچولو عزیزدلِ منه که مبتلا به سرطان شده و با توکل به خدا و دعاهای شما خوب میشه انشاالله
در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مى گوييم: " يا كٓريمٓ الصَّفْح " معناش خيلى جالبه : یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛ یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره. ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی. اصلا هم به روت نمیاره. به این نوع بخشش میگن صَفح. و خدای ما اینگونه است... از صمیم قلب می گویم: الهی به حق ماه عسل (ماه رمضان) "يا كٓريمٓ الصَّفْح
202030_1475174908.mp3
6.73M
- جزء بیست‌وپنجم قرآن کریم قاری : احمد دباغ 🌙
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
گفتم به خودم میشه ، میتونم ، گفتم اونقدرام سخت نیست دختر ، در حالی که میدونستم خیلی سخت تر از اون چیزیه که توی ذهنم دارم ، سخت تر از عادی شدن برات ، سخت تر از «ولم کن حوصلتو ندارم» ، و حتی سخت تر از سلامی که دیده شده و بی جواب مونده... گفتم چیزی نمونده که مالِ من باشه ، من حالا یه جسمم ، یه دیوار ، یه درخت ، یه دوربین یا دوچرخه ، یه بی اهمیت که فقط خودش میتونه به خودش ارزش بده ، فقط خودش ، و شروع کردم به یادآوری به جای فراموشی ، همه چیز دوباره زنده شد ، زخم ها اول سوختن ، بعد خون آلود ، بعد درد گرفتن و درد گرفتن و درد ، من اونقدر به بی اهمیت بودن خودم فکر کردم که مهم شدم ، که یادم اومد مهمترین خودمم ، نه تو ، نه هیچ‌کس دیگه ای! من خط کشیدم روی دیروز و به فردا لبخند زدم ، بی حس ترین آدم زمین شدم و لگد زدم به یه قوطی نوشابه ، تا رسیدم به ته دنیا ، به اونجا که نمیشناختمت ، و پرسیدم شما؟ و تو هم حتما نشناختی که هیچی نگفتی و من حس تو رو ، خود تو رو ، غرورِ مسخره و کلمه هاتو دایورت کردم به سادگیِ دوست داشتنی خودم و کلماتی که مفهوم بودن و سلامی که هیچوقت نیفتاد از دهنم و لبخندم ، دایورتت کردم به قوطی نوشابه که باز از تو با هدف تر بود و تا خونه باهام اومد ، تا ته دنیا! بازی بود؟ اگه بود که متاسفم که انقدر بد باختی و اگه نبود متاسفم که نفهمیدی همش فقط بازی بود ، عشق بازی بود ، محبت بازی بود ، «دوست داشتن» حتی بازی بود و خیال کردی زندگی خیلی جدیه ، که نبود ، متاسفانه! . ته نوشت : قراره نمونید؟ دیوونه رو از نموندن نترسون غریبه ، دیوونه آشنای همه هست و رفیق هیچکس نیست .
روزی که رفتم فکر کردم باید غمگین باشم حالم خوب نبود که نیست که ندارمش روزها گذشت فهمیدم اونم حالش خوبه! زندگی داره میکنه غمگینم نیست با بقیه خو‌شه کنار اومدم با اینکه نیست و سهم من نیست فهمیدم این جمله مملو از اشتباهه بدبختی با کسی که دوسش داری از هزار خوشبختی بهتره بعد رفتنش زمان برد اما خودم رو پیدا کردم با آدم های متفاوت معاشرت کردم آدمای سمی رو فرصت کردم از زندگیم بیرون کنم بعدش با خودم فکر کردم بعضی رفتن ها اصلا بد نیست :) قوی ترت میکنه اونقدر قوی که شاید هیچکس نفهمه :)