eitaa logo
💠فضائل ناب حضرت مولا💠
509 دنبال‌کننده
7 عکس
133 ویدیو
0 فایل
فعالیت های کانال 👇 نشر فضائل مولا (صلوات الله عليه) 📜 کلیپ های فضائل اهلبیت (علیهم السلام) 📽️ کلیپ های معارف حقه شیعه 🍇 ناب ترین و زیبا ترین فضائل اهلبیت (صلوات الله عليهم) ✒️ مداحی صوتی و تصویری 🎵📽️ https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ حضرت آقا امام باقر (صلوات الله علیه) در تفسیر آیه ٧٨ سوره الرحمن: (تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الجَلالِ وَالإکْرام :پاک و بزرگوار است نام پروردگارت که صاحب عزت و بزرگی و بزرگواری است.) میفرمایند : ما مظهر جلال و بزرگواری خداوندیم، که بندگان به اطاعت و فرمانبرداری از ما به کرامت و بزرگواری خداوند نائل می شوند. 📚بحارالانوار ج ٢۴ ص١٩۶ ح٢٠ 📚تفسیر البرهان ج۴ ص٢٧٢ح١ 📚تفسیر القمي ج٢ ص٣۴۶ 📚قطره ای از دریای فضائل اهلبیت علیهم السلام( ترجمه کتاب القطرة) ج١ ص۵٢۵ حديث شماره ٣۵٩ •┈┈••••✾•🌿یارضا🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ اباصلت که از یاران نزدیک امام رضا (صلوات الله علیه) بوده است، می گوید: بعد از شهادت امام رضا (صلوات الله علیه) به دستور مأمون (لعنت الله عليه) زندانی شدم، و یک سال در زندان بودم و به هر دری می زدم خلاصی حاصل نمی شد. عاقبت، شبی که بسیار دلتنگ شده بودم و به ستوه آمده بودم از زندان و دوری و تنهایی، متوسّل شدم به محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم) و حضرت آقا امام جواد (صلوات الله علیه) را به یاری طلبیدم. هنوز لحظاتی از این توسل نگذشته بود که حضرت جواد الائمه (صلوات الله علیه) را در زندان پیش روی خودم دیدم. حضرت فرمودند :دلتنگ شده ای؟ نه؟ گفتم : آری، یابن رسول الله (صلوات الله علیه) حضرت جواد (صلوات الله علیه) فرمودند: برخیز! زنجیر از پاهای من گشوده شد. امام دست مرا گرفت و باهم از میان در های بسته و از مقابل چشمان باز مأمورین حکومت عبور کردیم. مأمورین به روشنی مارا می دیدند، اما قدرت و توانی برای تحرک نمی یافتند. وقتی از زندان و مأموران فاصله گرفتیم، امام فرمودند : دیگر دست آنها به تو نخواهد رسید و چشم تو در چشم مأمون (لعنت الله عليه) نخواهد افتاد. و چنین شد پیش از خداحافظی با حضرت جواد (صلوات الله علیه) از ایشان پرسیدم :چرا در تمام این یک سال به سراغ من نیامدید؟ در حالی که من شمارا بسیار طلب کرده بودم. امام در قالب این سؤال، پاسخ فرمودند : تو کِی ما را به اخلاص طلب کردی و ما نیامدیم؟ پس از شنیدن پاسخ امام، به خودم و به یک سال گذشته ام نگاه کردم، دیدم که جز همان شب آخر در تمام یک سال گذشته، امام را به اخلاص طلب نکرده بودم. در ظاهر امام را می خواندم، اما چشم امیدم به دوستانی بود که در دربار مأمون (لعنت الله عليه) داشتم. 📚عيون اخبار الرضا (صلوات الله علیه) ج ٢ ص٢۴۵ 📚بحارالانوار ج ۵٠ ص ۵٢ 📚بحارالانوار ج ۴٩ ص٣٠٠ •┈┈••••✾•🌿یاجواد🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام خدمت همه محبین حضرت آقا مرتضی علی (صلوات الله علیه) کانال فضائل مولا یک پیج در اینستگرام دارد که انشاالله تا روز عید بزرگ خداوند، غدیر خم، روزی یک فضیلت از اقیانوس بینهایت فضائل شاه ولایت امیرالمومنین علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) در قالب کلیپ بالا انتشار می‌دهد. لذا از تمام محبین درخواست داریم تا پیج را دنبال کنند و برای عزیزانتان هم ارسال بفرمایید تا در نشر فضائل مولا سهیم باشید. آدرس پیج اینستگرام : yaali_ho_110 آدرس کانال ایتا : https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ ابوبصیر می‌گوید: با حضرت آقا امام باقر (علیه السلام) وارد مسجد شدم و مردم در حال رفت و آمد بودند. امام باقر (علیه السلام) خود را از دیدگان مردم غائب نمودند، و به من فرمودند: از مردم بپرس آیا من را می‌بینند؟ من با هر کس ملاقات کردم و از او سوال کردم که آیا امام باقر (علیه السلام) را دیدی؟ می‌گفت: نه؛ تا فردی نابینا به نام ابو هارون وارد شد. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: از این مرد سوال کن؛ به او گفتم: آیا امام باقر (علیه السلام) را دیدی؟ ابو هارون در جواب گفت :مَگر ایشان اینجا نایستاده‌اند؟ ابوبصیر گفت: از او سوال کردم تو از کجا از این مطلب آگاه شدی؟ ابو هارون گفت: چگونه به آن علم و آگاهی پیدا نکنم و حال آنکه امام(صلوات الله علیه) نوری است آشکار. 📚بحارالانوار ج۴۶ ص٢۴٣ 📚صحیفه مهدیه ص ١٠۶ •┈┈••••✾•🌿ياولـے الله🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ ابوبصیر می‌گوید: امام باقر( علیه السلام) به مردی از اهل آفریقا فرمودند: حال راشد چگونه است. (راشد دوست مرد آفریقایی است) مرد آفریقایی گفت: از آفریقا که خارج شدم او زنده و سالم بود و به شما سلام می‌رساند. امام باقر( علیه السلام) فرمودند : خداوند او را رحمت کند. مرد آفریقایی گفت: او مُرد؟ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: آری؛ مرد آفریقایی پرسید :در چه زمانی؟ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: دو روز بعد از خارج شدن تو از آفریقا؛ مرد آفریقایی گفت: به خدا قسم راشد نه مریض بود و نه هیچ گونه دردی داشت. امام باقر (علیه السلام) به او فرمودند: مگر هر کس که می‌میرد به خاطر مرض یا درد می‌میرد؛ ابوبصیر گفت: از امام (علیه السلام) پرسیدم این مرد آفریقایی کیست؟ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: دوست ما و محب ما خاندان است. آنگاه امام باقر(علیه السلام) فرمودند: آیا معتقدید برای ما با شما، چشمانی نظاره‌گر و گوش‌هایی شنوا وجود ندارد؟ چقدر بد است آنچه به آن عقیده دارید. به خدا قسم بر ما هیچ چیز از اعمال شما پنهان نیست، پس همه ی ما را حاضر در نزد خود بدانید و نَفْس‌ های خود را به کارهای پسندیده عادت دهید و اهل کارهای نیک شوید، تا این حقیقت را بشناسید. آنگاه امام باقر (علیه السلام) فرمودند :من فرزندان و شیعیان خود را به آنچه گفتم امر می‌کنم. 📚بحارالانوار ج۴۶ ص٢۴٣ 📚صحیفه مهدیه ص ١٠۶ •┈┈••••✾•🌿ياولـے الله🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ روزی از روزها یک جنی خدمت رسول خدا (صلوات الله علیه )رسید، و درباره مسائل دینی و غیره از ایشان سوال کرد. یکباره حضرت آقا امیرالمومنین علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) داخل مسجد شدند، وقتی آن جن حضرت را دید مانند گنجشک کوچک شد و پشت سر رسول خدا (صلوات الله علیه )پنهان شد، و به ایشان عرض کرد : مرا از این جوان که تازه وارد مسجد شد پنهان کن. حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه ) فرمودند: چرا تو را از این جوان پنهان کنم؟ جواب داد : من به کشتی نوح آمدم و خواستم آن را در روز طوفان، غرق کنم،وقتی آن را گرفتم، این جوان آمد و دستم را قطع کرد. سپس دست قطع شده خود را به رسول خدا (صلوات الله علیه ) نشان داد و گفت این همان دست قطع شده من است. 📚مدينة المعاجز ج١ فضیلت ٢۴ نکته : اینکه حضرت آقا رسول الله (صلوات الله علیه) سؤال می کنند از جن، اینطور نیست که جواب سوال را ندانند ، ایشان می‌خواهند برای کسانی که این روایت و سخن را می‌شنوند بفهمانند مفهموم این سخن را... حضرات معصومین علیهم السلام به همه چیز آگاه و دانا هستند چون ذات الله و نور الله و تمام جلوه الله و مقصد و مقصود هستند. و ذات خدا از خدا جدا نیست. •┈┈••••✾•🌿یاعـلـے🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ قطب عالم وجود آیت الله العظمی حضرت آقا عــــــــــــلی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) میفرمایند : هیچ مَلَکی نَفس نکشد مگر به اجازه من، وهیچ قطره ای از آسمان نبارد مگر به رخصت من، هیچ گیاهی از زمین نروید مگر به دستور من، وهیچ کس نمی میرد و هیچ طفلی متولد نشود مگر در حضور من . 📚مقتل خطی مبکی العيون نجفی ص۴٢۴ حضرت آقا رسول الله (صلوات الله علیه) میفرمایند : شَک در فضائل امیرالمؤمنین علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) کُفر به خداوند متعال است. 📚الامالی شیخ طوسی ج١ ص١٠٢ •┈┈••••✾•🌿یاعـلـے🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ حضرت آقا امیرالمؤمنین علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) در مسجد جامع بصره خطبه ای خواندند و در آن فرمودند: ای گروه مؤمنان و مسلمانان، خدای عزّوجل در مقام ستایش خویش فرموده است: «هو الأول» یعنی قبل از هر چیزی بوده است و «والآخر» یعنی بعد از مرگ همه، او خواهد بود. و «الظاهر» یعنی بر هر چیز غلبه می‌کند. و «الباطن» یعنی علم او به هر نهانی احاطه دارد. از من بپرسید پیش از آنکه مرا بجویید و نیابید؛ من اول و آخر هستم... پس مردم بصره همگی بگریستند و بر وی صلوات فرستادند. در ادامه مولا فرمودند: زمینش را من گستراندم و کوه هایش را من هستی بخشیدم و چشمه هایش را من جوشانیدم و نهرهایش را من منشعب کردم و درخت هایش را من کاشتم و میوه هایش را طعم و مزه دادم و ابرهایش را من ایجاد کردم و صدای رعد را من شنواندم و برقش را روشنی بخشیدم و خورشیدش را گرمی دادم و ماهش را طالع کردم و بارانش را فرو ریختم و ستارگانش را بر جای خود نشاندم، دریای خروشان مواج بی انتها منم، من کوه هایش را به پا داشتم و کشتی را در آن به حرکت در آوردم و به خورشیدش تابش عطا کردم؛ من «جنب الله»، «کلمۀ الله»، «قلب الله» و دروازه ای هستم که از آن به نزد وی در آیند، به من و بر دست من قیامت به پا می‌شود و باطل گرایان درباره من دچار تردید می‌شوند و اوّل و آخر و ظاهر و باطن منم و من به هرچیزی آگاهم. 📚بحارالانوار ج۳۹،ص۳۴۹ •┈┈••••✾•🌿یاعـلـے🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ قطب عالم وجود آیت الله العظمی حضرت آقا عـلـے بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) میفرمایند : اگر به مردم آیات و معجزات و کرامتم را نشان دهم، همه مردم کافر می‌شوند. 📚فضائل ابن شاذان ص ۱۷۰ ..................... حضرت آقا رسول الله (صلوات الله علیه) میفرمایند : شَک در فضائل امیرالمؤمنین علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) کُفر به خداوند متعال است. 📚الامالی شیخ طوسی ج١ ص١٠٢ •┈┈••••✾•🌿یاعـلـے🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
💠فضائل ناب حضرت مولا💠
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈ حضرت آقا امیرالمؤمنین علی بن‌ابی‌طالب (صلوات الله علیه) در مسجد جامع بصره خطبه ای خو
🌺🌿🌺 نکته : حضرت آقا امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) ذات خداوند و جلوه گر تمام و کمال خداوند هستند. و هر فضیلتی از اقیانوس بی نهایت حضرت را که می‌بینیم اگر بگوییم اشتباه است و... کافر به خدا شده ایم. موقعی که انسان می‌خواهد خدا را بشناسد باید نفس و ذات و جلوه و... ی خدا را بشناسد در این صورت خدا را شناخته است. حضرت آقا امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) نفس و ذات و جلوه الله است. واگر مولا را اینطور نشناسیم که قادر مطلق است، چون ذات الله است، پس به یقین خدارا نشناخته ایم. عیدتون مبارک یاعلی مدد 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام باقر (صلوات الله علیه) میفرمایند : در کربلا به یاد دارم در هیاهوی غارت خیام هفتاد نفر را که به خیام زنان وارد شدند و گیسوان دختران را می‌کشیدند، و عده ای از ناکسین گیس دختران را می بریدند . 📚نسخه خطی مقتل الحسين ص٨۶٠ 📚اسرار المقتل دیلمی ص٣٢٠ •┈┈••••✾•🌿مظلوم🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام باقر (صلوات الله علیه) میفرمایند : سی و سه طفل از اطفال در حرم اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه) بودند که یا در آتش خیام سوختند، ویا زیر نعل اسب کوبیده شدند و یا دِق کردند، و نیمی از ایشان اول راه اسارت از ناقه افتادند و کسی خبر دار نشد چه بر سر آنها آمد و نیمی در راه جان باختند. 📚مقتل خطی مبکی العيون نجفی ص۵١۶ •┈┈••••✾•🌿مظلوم🌿•✾•••┈┈ 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• حضرت آقا امام باقر (صلوات الله علیه) میفرمایند : وقتی مارا به اسارت در آوردند بر تن ما غُل و جامه پوشاندند و مانند برده ها و غلامان مارا ظاهر کردند و مارا از بین دره ها و رود ها و بیراهه می‌بردند و زنجیر ها از حلق به هم متصل بودند، اگر یکی از اطفال می افتاد، دیگران می افتادند، رؤوس مبارک را روز ها از صندوق بیرون می آوردند و به نیزه می زدند و شب ها به شاخه درختان ، آویزان می کردند، پاها ی ما و اطفال و عمه ی ما و پدرم امام سجاد (صلوات الله علیه) از شدت گرما و سختی راه تاول زد و ترک ترک شده بود،، گیسوان دختران بریده بریده و صورتشان برانگیخته و پوست پوست شده بود، بعضی از دختران و فاطمیات در بین راه شام تلف شدند... . 📚 مقتل رياض القدس ج٢ ص۴۵۶ ١٩ محرم الحرام حرکت کاروان اهلبیت حضرت آقا اباعبدالله الحــــسین (صلوات الله علیه) از کوفه به طرف شام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• تصویر بالا حتما مطالعه شود. روز ٢٠ محرم الحرام : شهادت حضرت خانم شريفه دختر حضرت آقا امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) در بین راه کوفه و شام در منطقه (سوق اسود) بر اثر جراحات و زخم ها و عطش. حرم مطهر ایشان در شهر حله است. وسیله الدارين ص١١۵ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• هوا بسیار سوزان بود آب مشـک ها تمام گردید رهروان ناگزیر به سوی منزلگاه (قصربنی مقاتل) رفتند دشمنان برای خود خیمه ای برپا کردند، ولی اهلبیت امام حسین (صلوات الله علیه) را در بیابان نگه داشتند. ازیک طرف بی آبی و تشنگی و از طرف دیگر بیابان سوزان دربرابر تابش آفتاب... نوشته اند: حضرت خانم زینب کبری (صلوات الله علیها) در حالیکه امام سـجاد(صلوات الله علیه) را پرستاری می کردند، در این حال باهم کنار سایه شتری آمدند. نزدیک بود که امام سجاد(صلوات الله علیه) ازشدت تشنگی جان بدهند. 📚وقایع الایام خیابانی، تتمه محرم ص ٢٩١، الدمعه الساکبه 📚کتاب سوگنامه آل محمد (صلوات الله علیه)،نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی ص۴٣٨ _ ص۴٣٩ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• درمنزلگاه (قصـربنی مقاتل) حضرت سکینه بنت الحسین (صلوات الله علیه) براثر تشنگی و گرما در فکر بودند تا سایه ای پیدا کنند، درختی را دیدند و تنها به سوی آن رفتند و در سایه آن، خاک زمین را جمع کردند، و بالش ازخاک برای خود ترتیب دادند و همانجا اندکی خوابیدند. درهمین هنگام دشمنان، کاروان راحرکت دادند، ولی حضرت سکینه (صلوات الله علیها) را در بیابان بجا گذاشتند. حضرت فاطمه بنت الحسین (صلوات الله علیه) که هم محمل حضرت سکینه (صلوات الله علیها) بود، هنگام سوار شـدن دیـد خواهرش نیست فریاد زد ای ساربان خواهرم که همراه محمل من بود نیست. ساربان توجه نکرد، حضرت فاطمه بنت الحسین (صلوات الله علیه) فرمودند: سوگند به خدا تا خواهر مرا نیاوری سوار نمی شوم. ساربان گفت: اوکجاست؟ حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) فرمودند: نمیدانم. ساربان فریاد زد : آهای سکینه زود بیا و با بانوان سوار بر شتر بشو. خبری از حضرت سکینه (صلوات الله علیها) نشد و کاروان حرکت کرد. سرانجام بر اثر تابش شدید آفتاب حضرت سکینه (صلوات الله علیها) بیدار گردیدند و دیدند، قافله رفته است. به دنبال قافله می دویدند و فریاد میزدند: خواهرم فاطمه، مگر من هم محمل تو نبودم؟! تو رفتی ومرا در این بیابان با پای برهنه تنها گذاشتی؟! حضرت فاطمه (صلوات الله علیها) که چشـمشان را به بیابان دوخته بودند دلواپس حضرت سکینه (صلوات الله علیها) بودند ناگاه چشـمشان به حضرت سکینه (صلوات الله علیها) افتاد، صـدا زدند: ساربان، شتر را نگهدار سوگند به خـدا اگر خواهرم به من نرسـد از همینجـا خودم را به زمین می اندازم، و فردای قیامت در نزد جـدم رسول خـدا (صلوات الله علیه) خونم را از تو مطالبه میکنم. سرانجام ساربان، شتر را نگه داشت تا حضرت سکینه (صلوات الله علیها) رسیدند وسوار شدند. 📚وقایع الایام خیابانی، تتمه محرم ص ٢٩١، الدمعه الساکبه 📚کتاب سوگنامه آل محمد (صلوات الله علیه)،نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی ص۴٣٨ _ ص۴٣٩ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• طبق‌ آنچه‌ که‌ در کتب‌ مقاتل آمده‌ است‌‌، اسرای‌ کربلا را بر شتر های‌ ناهموار، برهنه، بدرفتار، سوار نمودند و امام سجاد (صلوات الله علیه) را بر قاطری‌ بد راه، چموش‌ سوارنمودند و به‌ دستور عمر بن‌ سعد (لعنت الله‌علیه) در زمین‌ های‌ ناهموار، سیخ به‌زیر شکم‌ شترها می‌زدند، که رَم‌کنند، تا مخدرات و فاطیمات‌ به‌ زمین‌‌ برخورد نمایند. 📚مقتل‌خطی‌مصابیح‌الذاکرین،ص۳۰ ......................... حضرت آقا امام‌ باقر(صلوات الله علیه) فرمودند: در راه‌ شام‌ از شدت‌ گرما‌ و سختی‌ راه ، پا های‌ ما و اطفال و عمه‌ی‌ ما‌ حضرت خانم زینب کبری (صلوات الله علیها) و پدرم امام‌ سجاد‌ (صلوات الله علیه) تاول‌ زد ، ترک‌ ترک‌ شده ‌بود و گیسوان دختران‌ بریده بریده و صورتشان‌ پوست‌ پوست‌ شده‌ بود، بعضی‌ از‌ دختران‌و فاطیمات‌ در‌ بین‌ راه‌ شام‌ تلف‌ شدند… 📚‌ریاض‌القدس،ج۲،ص٤٥٦ ....................... وقتی کاروان اسرای اهل بیت (صلوات الله علیهم) به جایی رسیدند که خار های زیادی در آنجا بود، عمر بن سعد (لعنت الله عليه) گفت : این حیوانات خسته اند و نمی تواند روی این خار ها عبور کنند، اسراء را پایین بیاورید و راه را طی کنید... 😭 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• هنگام ورود کاروان به منطقه (عسقلان)، حاکم عسقلان، حُکم نمود که شهر را آذین بنمایند و غرفه های طرب و سماء و شراب آماده بنمایند و مردمان جاهل آن شهر، لباس نو پوشیدند و به تماشای کاروان آل الله (صلوات الله عليهم) و رؤوس مقدسه آمدند. در این منطقه حضرت خانم رقیه (صلوات الله علیها) از ناقه افتادند و در بیابان گُم شدند، سپس زَجر بن قیس (لعنت الله عليه) را به قصد تفحص آن نازدانه فرستادند و زجر ملعون زمانی که حضرت رقیه (صلوات الله علیها) را یافت، آنقدر آن نازدانه را با تازیانه زد که خود ملعونش از نفس افتاد و... 📚رياض القدس ج٢ ص٢٨٢ 📚ناسخ التواريخ ج١ ص٣۵٢ 📚کامل بهائی ج٢ ص٢٩٢ 📚رمز المصيبه ج٣ ص٢۴١ 📚روضه الشهداء ص٣٠٠ ........................... حضرت آقا امام سجاد (صلوات الله علیه) فرمودند : گاهی از رودخانه ها مارا عبور می دادند، که نزدیک بود فاطمیات (صلوات الله عليهم) و اطفال ما در آب غرق شوند و چه اطفالی از ما در راه، بر اثر جراحات و گرسنگی و تشنگی تلف شده و آنها را رها کردند... 📚بیان اولایه ص٢٣٩ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• اول ماه صفر ورود کاروان اهلبیت علیهم السلام به شهر شام حضرت آقا امام سجاد (صلوات الله علیه) می‌فرمایند : در بازار شام یزید (لعنت الله علیه) دستور داد، ٩ ساعت سر مطهر پدر مظلومم حضرت آقا اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه) را به يك درختی آویزان کنند، مقابل چشم خواهرانم وعمه هايم أم كلثوم وزینب کبری (صلوات الله علیهما) و مخدرات بنی هاشم، اطفال شامی و مردان سنگ باران کردند،که خون تازه از موی و دندان پدرم روانه بود... عمه ام أم كلثوم (صلوات الله عليها) فریاد کشیدبس کنید از جسارت، اینجا یکی از سربازان سیلی به گوش عمه ام میزند که بعد آن سیلی دستش به اذن الهی فلج میشود. 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۶٠ 📚رياض السامعين ص٢۶٣_٢۶۴ ........... زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سرما می ریختند، سپس آتش به علامه ام می افتاد، دست هایم به غل و زنجیر بسته بود، نمی توانستم آتشِ روی سرم را خاموش کنم، عمامه ام می سوخت و آتش به سرم میرسید و سرم نیز میسوخت... 📚تذکرة الشهدا ص۴١٢ 📚ریاض الاحزان ص١٠٨ ........... در شام برما آب داغ و آتش گداخته ریختند. 📚مقتل خطی بشارت الباکین ص١۵٢ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• مرحوم میرزای نوری روایت می کند : درحین اینکه راوی در منزل امام سجاد (صلوات الله علیه) مشغول روضه خوانی بود (روضه شام)، حضرت سجاد (صلوات الله علیه) تمام قد ایستادند و صورت مبارک خود را به دیوار منزل کوبیدند، به نحوی که بینی و سر حضرت شکاف برداشت و خون بر صورت و محاسن ایشان جاری گشت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند . 📚دارالسلام، ج٢ ص١۴٨(مؤسسة التاريخ العربي) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/140312928C773f282d1c