💢شهید محمد حسین روجایی( اهل #روستای روجا #شهرستان #رامسر) سن ۱۹ سال_#شهادت ۵ آذر ۱۳۶۴ #مهران :
.
▪️مادر شهید : اهل اسراف نبود، یک روز صبح برای صبحانه نان داغ گرفتم او داشت نان سرد را برای صبحانه می خورد من به او گفتم: مادر این نان سرد است نخور او ناراحت شد و گفت: مادر در جبهه بچه ها نان ندارند بخورند نان خشک را با کاپشن تمیز می کنند و می خورند.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
.
تاقیامتسرِسربندتوبیبیجاندعواست
معنیاینسخنمرا #شهدا میفهمند!!
#یا_فاطمه_الزهرا🖤
﷽
❣#عشق_داره_بر_میگرده
💐پیکرهای مطهر ۸ شهید مدافع حرم شناسایی شد.🕊پیکرهای مطهر ۸ شهید عزیز مدافع حرم از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.
🕊شهیدان :
🌷شهید علی آقاعبداللهی
🌷شهید مهدی ذاکر حسینی
🌷شهید الیاس چگینی
🌷شهید محمدرضا یعقوبی
🌷شهید غلامعلی تولی
🌷شهید سید مصطفی صادقی
🌷شهید حسن اکبری
🌷شهید رضا عباسی
📎اطلاعات تکمیلی در خصوص مراسمات
شهدا متعاقبا اعلام می گردد...
34.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙شما صدای شهید فخری زاده را میشنوید
🔻جز شهادت هیچ راه دیگری نیست که انسان با خیال راحت بخواهد عبور کند.
نه من برای شما کار میکنم;
نه شمای برای من;
همه مان وظیفه داریم به هم کمک کنیم برای یک هدف مقدس...
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 امروز در بیروت فصلی تازه داریم
در غزه از روح حماس آوازه داریم
با هر که اسراییل را در جنگ باشد
تنها سلاح او اگرچه سنگ باشد
تا پای جان یاریگر آن سرفرازیم
باید که اسرائیل را نابود سازیم
👈 شعری حماسی توسط مداح مازندرانی محمد رضا بذری در ابتدای دیدار امروز بسیجیان با رهبر انقلاب خوانده شد
#عملیات_طریق_القدس
🌹در ۸ آذر ۱۳٦۰ با رمز یاحسین (؏) و مشارڪت یگان های ارتش و سپاه با هدف آزادسازی شهر بُستان و رسیدن به خطوط چزابه در منطقه ی عمومی بُستان و غرب سوسنگرد آغاز شد و پس از ۱۴روز با دستیابی رزمندگان به همه اهداف عملیات باموفقیت پایان یافت.
♦️ در پایان همین عملیات بود که حضرت امام "فتحالفتوح" انقلاب اسلامی را تربیت این جوانها (رزمندگان)نامیدند.
🌹 #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
و یارانش در جبهه دشت آزادگان
عملیات طریق القدس (راهِ قدس)
👆در این عملیات حاج قاسم به شدت مجروح شد و تا لحظه شهادت نشان این عملیات را که دستش بود به همراه داشت
🔻 دستِ داوود بصائری (شهید سمت راست) را گرفتم و در دست رفیق دیگرمان اکبر قهرمانی گذاشتم؛ به اکبر هـم سفارش کردم مراقب داوود باشد.از نقطه ی رهایی باید عازم خط میشدیم؛ خداحافظی کردیم و از یکدیگر قول شفاعت گرفتیم.
🌷 صبح روز بعد، پاتک سنگین دشمن روی کانال ۱۱۲ آغاز شد. حجم آتش به قدری شدید بود که از گرمای انفجارهای مداوم در داخل کانال، احساس میکردیم پوست بدنمان دارد میسوزد و ریه هایمان داغ شده است.
🌹 زیر آن آتش باران شدید، ناگهان داوود و اکبر را دیدم که کنار هم به دیوار کانال تکیه داده بودند. با دیدن این دو بچه محل در آن وادی آتش و خون، کلی خوشحال شدم؛ آنها هم با دیدن من خیلی ذوق کردند. دستی برایشان تکان دادم که به یکباره گلوله ی توپ ۱۲۰ نزدیک آنها به زمین خورد. گرد و خاک که فرو نشست،دیدم سر داوود به روی شانه اکبر افتاده و همینطور کنار هم به شهادت رسیده اند. قلبم داشت از حرکت می ایستاد با حسرت نگاهشان کردم و در دل از خدا خواستم شفاعتشان را شامل حال من گرداند.
📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی
"روایتی از حمـاسـه والفـجر ۱"
پیکر مطهرشان تا سال ۷۳ به همین شکل در منطقه فکه، زیارتگاه ملائکة الله بوده.