eitaa logo
گروه فرهنگی _ تبلیغی منادیان حق
94 دنبال‌کننده
485 عکس
295 ویدیو
12 فایل
گروه فوق الذکربامجوز از سوی دفتر تبلیعات حوزه علمیه توسط تعدادی از طلاب بومی شهرستان کوهدشت تاسیس شده وماهیت کاملا فرهنگی تبلیغی داردومحتوای ان توسط اعضای گروه بارگذاری میشود آدرس ما در تلگرام monadianehag98@
مشاهده در ایتا
دانلود
گزیده بیانات علامه جوادی آملی 💠 فهم معارف 🔹 آدم یا باید یا باید ؛ هیچ چاره‌ ای غیر از اینها نیست. اگر كسی توانست ببیند مثل ائمه (علیهم السلام) و شاگردان مخصوص آنها، او خیلی سعادت دارد و اگر نتوانست ببیند باید بفهمد، اگر نفهمید به او می ‌فهمانند، آن وقت تحملش سخت است! 🔹 همه این مطالبی كه در قرآن كریم و در دعاها هست را به ما می ‌فهمانند، اما چگونه می ‌فهمانند؟ آنجا سخن از درس نیست، آنجا سخن این نیست كه كسی سخنرانی كند استدلال كند كتابی بخواند و آدم یاد بگیرد، آنجا با عمل ، می‌ برند به جهنم می ‌گویند: ﴿أَفَسِحْرٌ هذَا﴾ آیا این دروغ است؟! این طور به آدم می ‌فهمانند! خب اگر نفهمیدیم به ما می ‌فهمانند، اما هیچ كس تحمل آن را ندارد! آن توقع از ما نیست كه ما این معارف را ببینیم، البته می ‌شود اما راه سختی است؛ ولی حداقل این است كه ! 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1374/02/12 @monadianehag98
گزیده ببانات علامه جوادی آملی 💠 حجابِ فهم 🔹 فهمیدن قرآن، احكام دین، دستورات الهی و معارف اسلامی لذیذ هست ولی یك مانعی دارد؛ دنیا، دنیا، دنیا، دنیا اینها مانع است، اینها مانع است. هم داشتن مانع است و هم نداشتن، آن كه دارد مغرور و فریب خورده است آن كه ندارد محزون و غمگین است؛ یا مغرور است، یا مغموم، در هر دو حال توان یادگرفتن ندارد. ما قبل از هر چیز باید دست و بال قلبمان را باز كنیم. 🔹 یك انسان بسته در قفس او دیدگاهش محدود است، او فقط در و دیوار قفس را می ‌بیند هر روز ممكن است این قفس را رنگ كند، آن مرغ هایی كه بیرون در فضای باز پرواز می ‌كنند این مرغ اسیر در قفس را سرزنش می ‌كنند كه قفس رنگ كردن ندارد! ما كه در قفس دنیاییم هر روز داریم دنیا را رنگ می ‌كنیم آنها به ما می‌ خندند كه رنگ كردن قفس كار آدم عاقل نیست. 🔹 ما برای اینكه دست و بالمان باز بشود باید پیام كسانی را كه هستنند را بشنویم. قرآن كریم می‌ فرماید وقتی قارون با آن زیورش از منزل بیرون آمد افراد ناآگاه می ‌گفتند ﴿یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُونُ﴾ ای كاش ما هم مثل قارون از تمكن مالی برخوردار بودیم این حرف افراد ناآگاه، اما ﴿وَ قالَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیلَكُمْ ثَوابُ اللّهِ خَیرٌ﴾ فرمود طبقه آگاه به طبقه ناآگاه می‌ گفتند وای بر شما زر و زیور قارون خیر نیست خیر است. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1374/02/12 @monadianehag98
گزیده سخنان علامه جوادی املی 💠 ناز و نیاز 🔸 این دعای مباهله قوی‌ تر و غنی‌ تر از دعای سحر هر شب ماه مبارک رمضان است که عرض می کنیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ» تا آخر؛ این دعایی که امام صادق (سلام الله علیه) برای روز مباهله مشخص کرده است، به مراتب علمی ‌تر، غنی ‌تر و قوی ‌تر از دعای سحر ماه مبارک رمضان است؛ یک است با یک ترجیع ‌بند! 🔸 در دعای سحر فقط عرض می کنیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ»، سؤال می ‌کنیم؛ اما این دعای نورانی مباهله که امام صادق فرمود، یک مطالبه است، ترجیع ‌بند است؛ چند جمله از دعا که گذشت عرض می کند: «فَاسْتَجِبْ لِی‏»؛ خدایا تو قرار گذاشتی گفتی: ﴿ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾، من دعا کردم، باید جواب بدهی! این طور حرف زدن برای کیست؟ آدم باید رویش بشود با خدا این‌طور حرف بزند! تو گفتی بخوان، من هم خواندم؛ تو گفتی بیا، من هم آمدم؛ ترجیع ‌بند گونه است، یکی دو بار نیست، دو سه جمله دعا می کند بعد عرض می کند خدایا تو گفتی بخوان من خواندم، تو گفتی اجابت می‌ کنم اجابت بکن، مشکل مرا حل کن! 🔸 این‌طور دعا کردن، این‌طور حرف زدن با خدا چگونه است؟ آیا یک خواستن محتاجانه از خداست؟ محتاج که گداست، گدا که این‌طور حرف نمی ‌زند، گدا که طلبکارانه حرف نمی ‌زند؛ این است. این بیان نورانی حضرت وجود مبارک که در دعای «افتتاح» هر شب در ماه مبارک رمضان می ‌خوانیم، مگر غیر از امام کسی می ‌تواند این طور حرف بزند بگوید من آمدم «مُدِلًّا عَلَیك‏»؟! این ادلال از دلال است، دلال یعنی غنج، یعنی ناز؛ خدایا من در ماه مبارک مهمان تو هستم، می‌ خواهم ناز کنم برای تو! مگر نگفتی صائمین «ضیوف الرّحمان» هستند _حجاج در آن سرزمین «ضیوف الرحمان» هستند، صائمین در این زمان مهمان خدا _ گفتی مهمان هستند، من می ‌خواهم برای تو ناز کنم. این را غیر از امام کسی می ‌تواند بگوید؟! خدایا من «مُدِلًّا عَلَیك‏»، می‌ خواهم دلال کنم، می ‌خواهم غنج کنم، می‌ خواهم ناز کنم برای تو! 🔸 این مناجات «شعبانیه» که از وجود مبارک حضرت امیر است که البته همه ائمه این مناجات را می ‌خواندند، در آن ادلال هست، ناز هست. غیر از اینها ممکن بود، کسی این‌طور حرف بزند؟! در همین مناجات «شعبانیه» آمده است: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»؛ خدایا اگر مرا مؤاخذه کنی، بگویی چرا گناه کردی، من هم تو را مؤاخذه می‌ کنم که تو که بزرگ ‌تر بودی چرا عفو نکردی! این از چه کسی بر می ‌آید؟ ما چنین ائمه ‌ای داریم، چنین اولیایی داریم که با خدا این‌طور حرف می ‌زنند. به ما هم گفتند بخوان، نگفتند این مخصوص آنهاست؛ عرض می کند: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»؛ می ‌گویم تو که بزرگ ‌تر بودی، چرا آبروی ما را بردی! ما با اینها رو به ‌رو هستیم؛ هیچ کسی عذری ندارد. اینها را همین علی گفت؛ اینکه گفتند خدا می ‌نازد به علی، این است! یعنی شما فرض می ‌کنید در عالم کسی پیدا بشود که این‌طور حرف بزند و مناجات کند؟ به ما هم گفتند شما هم بخوانید! آپارات: https://aparat.com/v/EDYb9 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1397/06/13 @monadianehag98
💠 مراتب قرآن 🔹 قرآن درجاتی دارد مراتبی دارد؛ در آغاز سوره «زخرف» فرمود: ﴿إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ٭ وَ إِنَّهُ فی‏ أُمِّ الْكِتابِ لَدَینا لَعَلِی حَكیمٌ﴾ یك طرف آن عربی است، یك طرف آن نه عربی است نه عِبری است نه فارسی است، بلکه «عَلِی حَكِیم» است. 🔹 شما می ‌بینید «ذریحِ مُحارِبی» رفته خدمت امام صادق (سلام الله علیه) عرض كرد: این آیه ﴿ثُمَّ لْیقْضُوا تَفَثَهُم﴾ یعنی چه؟ حضرت فرمود: «لِقَاءُ الْإِمَامِ». وقتی «ذرِیح» گفت من رفتم خدمت حضرت، حضرت فرمود این «لِقَاءُ الْإِمَامِ» است، برخی آمدند خدمت حضرت گفتند ما سالیانی است خدمت شما هستیم چنین تفسیری نكردید! فرمود: «مَنْ یحْتَمِلُ مَا یحْتَمِلُ ذَرِیح»؛ یعنی همان است كه فرمود برخی از احادیث ما «صعب» است «مستصعب» است «لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»؛ فرمود شما شاگردی مثل «ذرِیح» پیدا كنید تا ما را هم بگوییم؛ فرمود: «مَنْ یحْتَمِلُ مَا یحْتَمِلُ ذَرِیحٌ»؛ كسی كه را بتواند بشنود، چنین كسی است. 🔹 قرآن كتابی نیست كه مثل باران نازل شده باشد، خداوند قرآن را نینداخت، قرآن را آویخت؛ اینكه فرمود است، اینكه فرمود یك طرف آن به دست شماست و یك طرف آن به دست خداست، خب اگر آدم قدری بالاتر برود مطلب دقیق‌تری را كسب می‌ كند. آیا آن‌طوری كه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می ‌فهمد، دیگران می ‌فهمند؟! آن‌طوری كه ائمه (علیهم السلام) می ‌فهمند، علما می ‌فهمند؟! آن‌طوری كه علما می ‌فهمند، توده مردم می ‌فهمند؟! مرحوم كلینی(رضوان الله علیه) در همان جلد اول كافی نقل كرد كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در تمام مدت عمر به اندازه عقل خودش با كسی حرف نزد: «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ»؛ البته اهل بیت مستثنا هستند و حضرت با كُنه عقل خودش با حرف می ‌زد؛ حضرت به اندازه عقل خودش با هیچ كسی حرف نزد جز با خواص مثل اهل بیت و اهل بیت هم همین‌طور بودند. اینكه وجود مبارك حضرت امیر فرمود: «هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً» با چه كسی؟ گاهی دست كمیل را می‌گرفت به گوشه ای می ‌برد و چند مورد را به او می ‌گفت و می‌ فرمود این‌ سینه پر از علم است و من كسی را پیدا نكردم که بگویم! اگر كمیل پیدا شد یا افرادی مثل عمارِ یاسر و مقداد پیدا می ‌شدند با آنها درد دل می ‌كردند. این‌چنین نیست كه قرآن همین باشد كه ما در مسابقات و مانند آن نقل می ‌كنیم، این كفِ قرآن است؛ ما اگر بالا بیاییم، از عربی مبین تا «عَلِی حَكِیم» خیلی راه است. 📚 سوره مبارکه ص جلسه 9 تاریخ: 1393/02/28 @monadianehag98
💠 هنر متعالی 🔹 مرحوم شهید آوینی از دوستان ما بود که دیدارهای مكرّری با هم داشتیم، یاد این شهید بزرگوار را گرامی می ‌داریم و از خدای سبحان مسئلت می‌ كنیم با اجداد گرامی ‌شان محشور باشند! 🔹 اول انقلاب، هنر به نیمه شكوفایی خود رسید، بعد كم كم رشد نكرد، ایستا شد یا ركود كرد. بعد از جنگ جهانی اول و دوم و كودتای ننگین 28 مرداد ملّت پِرِس شدند و در 22 بهمن 1357 آزاد شدند، تمام هنرهای هنرمندان در راستای بود و هیچ كار مثبتی درباره اینكه كجا برویم ارائه نكردند. حرف جناب مولوی این است كه از بند كشیدن هنر نیست, كجا خود را بند كنیم هنر است: خود هنر دان دیدنِ آتش عیان ٭٭٭ نی گپ دَلَّ عَلی النّارِ دُخان 🔹 آن ‌كه می‌ گوید خدایی هست و قیامتی هست و بهشت هست این گپ می زند، این هنر ندارد، هنر این است كه آدم چشمِ جان را باز كند؛ بهشت كه هست, جهنم كه هست, شعله که هست، خب ببین! در خطبه نورانی حضرت امیر آمده است كه كسانی هستند كه «هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا»؛ این خطبه نورانی علوی (سلام الله علیه) مولوی تربیت می ‌كند. مولوی می ‌گوید: خود هنر دان، دیدنِ آتش عیان ٭٭٭ نی گپ دَلَّ عَلی النّارِ دُخان # آن ‌كه می‌ گوید خدا هست و حكیم است و یك روز به كیفر می رساند این دارد گپ می ‌زند؛ مثل كسی كه آتش را ندیده، دود را می ‌بیند و می ‌گوید چون دود هست آتش هست؛ این گپ زدن است، دود كه آدم را متأثر نمی ‌كند، آتش اثر می ‌كند، آتش را ببین! اگر در آن چند ماه هنر شكوفا شد، هنر رهایی بود؛ بله همه نجات پیدا كردیم اما كجا برویم؟ به چه كسی باز گردیم؟ با چه كسی سخن بگوییم؟ نماز ما چیست؟ با چه كسی داریم حرف می ‌زنیم؟ روزه ما چیست؟ این حرف ها برای هنرمندان مطرح نبود. 🔹 هنرمند آن است كه بفهمد که مرگ را می‌ میراند! هنر این نیست كه آدم بمیرد, هنر این نیست كه بپوسد, این است كه از پوست به در بیاید؛ هنر آن است كه انسان بگوید ما یك دشمن داریم به نام مرگ و من كسی هستم كه مرگ را می‌ میرانم؛ هنر یعنی این! مرگ را می ‌میرانم یعنی چه؟ یعنی من هستم كه هستم! 📚 دیدار سازمان بسیج هنرمندان سپاه علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (علیه‌السلام) با حضرت استاد تاریخ: 1393/01/20 @monadianehag98
💠 کیاست علوی 🔹 حضرت امیر در آن خطبه دویست فرمود آن جلوی ما را گرفته وگرنه مگر معاویه از ما سیاستمدارتر بود؟! اگر دستور الهی نبود اگر فرمان خاصّ ذات اقدس الهی نبود نه «لكنتُ من أدهی العرب», بلکه «لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ»، برای اینكه علم باشد که ما داریم همه شرایط را بلدیم قدرتش را هم كه داریم. 🔹 در خطبه دویست فرمایششان این است: «وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِیةُ بِأَدْهَی مِنِّی وَ لكِنَّهُ یغْدِرُ وَ یفْجُرُ وَ لَوْ لاَ كَرَاهِیةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ» نه «أدهی من العرب» و اما بدانید این‌ چنین نیست كه حالا ما مكر نمی‌ كنیم، مكر بتواند در ما اثر كند و فریب بخوریم آن هم نیست: «وَ اللَّهِ مَا اُسْتَغْفَلُ بِالْمَكِیدَةِ وَ لاَ أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِیدَةِ»؛ قسم به خدا هیچ كسی نمی ‌تواند ما را فریب بدهد؛ منتها ما هم فریب نمی‌ دهیم برای اینكه فریب دادن چیز بدی است، نه اینكه ما ساده باشیم یا فریب كسی را بخوریم. قسم به خدا احدی نمی ‌تواند علی را فریب بدهد ولی ما هم فریب نمی‌ دهیم؛ این می ‌شود علی! 📚 سوره مبارکه فرقان جلسه 25 تاریخ: 1390/12/11 @monadianehag98
💠 مائده قرآن 🔹 فرمود: ﴿وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ﴾؛ اینكه بارها عرض شد قرآن یك كتاب عمومی است برای همین جهت است. شما كتاب علمی ای ندارید كه این كتاب علمی بخواهد به افراد تحصیل ‌نكرده، مطلب بفهماند؛ هر كتاب علمی بالأخره موضوعی دارد محمولی دارد مبادی ای دارد، انسان باید مدتی درس بخواند تا آن را بفهمد؛ اما قرآن, آیاتی دارد كه این آیات, مطالب را به صورت مَثل و داستان بیان می‌كنند که اگر كسی خواست قرآن را برای گروهی كه اهل تحصیل نیستند تفسیر كند كاملاً می ‌فهمند. 🔹 فرمود ما مَثل ‌های زیادی ذكر كردیم؛ قصص انبیا از یك طرف مَثل ‌های قرآن از یك طرف؛ ﴿لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ﴾، ﴿لَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ﴾. امثال فراوانی در قرآن كریم هست كه اگر كسی بخواهد جلسات موعظه و تفسیری داشته باشد، برای نوجوان ‌ها می ‌تواند, برای تحصیل ‌نكرده‌ ها می ‌تواند, برای دانشجویان می ‌تواند, برای علما هم می ‌تواند؛ قرآن كتاب نوری است كه همه را روشن می‌ كند. شما كه نباید توقع داشته باشید آن آقا كه تحصیل نكرده است آن آیات برهانی ﴿لَوْ كَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾ را بفهمد؛ اینها هم اگر توفیق پیدا می ‌كردند و به حوزه می ‌آمدند مثل ما یا بالاتر می ‌شدند. هیچ مطلبی در قرآن كریم نیست كه قابل تفهیم برای ساده ‌ترین افراد نباشد منتها حالا آن گوینده باید این آیات را این مَثل‌ ها را این قصه‌ های انبیا را شناسایی بکند تنزّل هم بدهد تا در دسترس فهم آنها باشد. 📚 سوره مبارکه روم جلسه 21 تاریخ: 1391/12/02 @monadianehag98
💠 فرهنگ عقلانی ▫️ این عصر، است که فرهنگ، است، دلالی است، نه تحقیق و نه استدلال. در چنین عصری خدیجه کبریٰ عالمه، عابده، زاهده، موحده ‌ای بود، مادرمان این است. ما فخر می ‌کنیم که چنین مادری داریم! درست است او دوازده معصوم و معصومه به بار آورد؛ اما مادر ما هم هست، فرمود ﴿وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُم‏﴾، قدر این مادرها را بدانیم! چه کسی آن روز او را موحّد کرد؟ در کدام مکتب درس خواند؟ این «حنفاء» قبلاً این طور بودند، این بخش فرهنگی که وجود مبارک مادر ما خدیجه کبریٰ(عَلَیها آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) آمده، را در فضای جاهلی پیاده کرد. چون آن فرهنگ فرهنگ جاهلی بود، اقتصاد جاهلی هم داشتند و اقتصاد جاهلی در محدوده ربا دور می ‌زند. ▫️ در جاهلیت کهن که دین در سوره «احزاب» به ما گفت، نه جاهلیت کهنه، نه جاهلیت تازه ﴿لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ الْأُولى‏﴾، در آن جاهلیت که ربا یک پیمان تجاری و اقتصادی رسمی بود، از یک سو؛ دامن‌فروشی یک تجارت رسمی بود که فرمود: ﴿لا تُكْرِهُوا فَتَیاتِكُمْ عَلَی الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنا﴾، از سوی دیگر؛ هر دو را خدیجه خط بطلان بست، مال فراوان داشت، هم ربا را تحریم کرده بود، هم بغاء را. این کار مادر ماست. آن ثروت کلان، نیازی نداشت که انسان کالای مال التجاره را در آن راه ناامن از شام به مکه و از حجاز به مکه ببرد، این با می ‌توانست آسوده زندگی کند، هم جلوی ربا را گرفت که تجارتِ رسمی عده ‌ای بود، امروز هم در فضای مجازی یک عده است، همان جاهلیت کهن است، جلوی آن را گرفته است، این کار مادر ماست، پس را عوض کرده، را عوض کرده، را عوض کرده، را تحریم کرده و عمل کرده، این کار مادر ما بوده است. ▫️ بنابراین ما اگر بخواهیم ببینیم آن ره ‌آوردش در اسلام چیست؟ الآن امروز ما باید همین کار را بکنیم، [یعنی] تبدیل فرهنگ جاهلیت به فرهنگ عقلانی، یک؛ تحریم بانک‌های ربوی، دو؛ تحریم مراکز فساد، در فضای مجازی و غیر مجازی، سه. آپارات: https://aparat.com/v/xuHLG 📚 سخنرانی در همایش ملی ام المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها) تاریخ: 1395/10/02 @monadianehag98
💠 ایمانِ متعالی ▫️ اولین كسی كه بعد از وجود مبارك امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) به نبی اكرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) ایمان آورد بود. خدیجه نه مقام نبوت داشت نه مقام ولایت داشت نه مقام امامت داشت. درباره فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست؛ اگر كسی درباره او سخن بگوید، بعد بگوید حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، خب سخن حقی گفته است؛ ولی درباره خدیجه كه نمی‌ توان گفت او حسابش جداست. او با معجزه ایمان نیاورد؛ معجزه برای افراد عادی است، آن كه راه دلش بسته است راه چشم را می ‌گشاید تا پیغمبر برای او معجزه ‌ای ‌بیاورد مثلا مرده ‌ای را زنده كند و مانند آن. ▫️ كسی كه گرفتار چشم و گوش است و از دل پیامی نمی‌ شنود، این‌ چنین است كه قرآن فرمود که اگر تمام آیات و معجزات را برای اینها بیاوری اینها ایمان نمی ‌آورند، ولی هیچ كدام از این معجزات را خدیجه (سلام الله علیها) مسئلت نكرد؛ سرّش آن است كه باز است که بالاتر از راه چشم و گوش است و این راه انعطاف در زن ها خیلی بیش از مردهاست. 📚 سخنرانی عمومی در جمع خواهران طلبه ـ مشهد مقدس تاریخ: شهریور 1372 @monadianehag98
💠 کوثرِ حکمت 🔹 این كتاب, حكیم است؛ خدای حكیم, كتاب حكیمانه نازل كرده است. در قرآن كریم هم بر مطالب اطلاق می ‌شود هم بر و موعظه اطلاق می‌ شود هم بر . گاهی تفصیل، قاطع شركت است نظیر آنكه فرمود: ﴿ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ﴾؛ آنجا به قرینه اینكه تفصیل، قاطع شركت است، حكمت در مقابل موعظه و جدال است اما وقتی گفته می ‌شود قرآن كتابِ حكیم است درس حكمت می ‌دهد، حكمت به معنای عام است. 🔹 در سوره مباركه «اسراء» معارفی از عقاید, اخلاق, فقه, حقوق و مانند اینها را بیان فرمود بعد فرمود: ﴿ذلِكَ مِمَّا أَوْحَی إِلَیكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ﴾؛ فرمود اینها مطالب حكیمانه ‌ای است كه ذات اقدس الهی به تو القا كرده است. قرآن کریم هم مسائل فقهی را حكمت می ‌داند هم مسائل اعتقادی و كلامی و عقلی را حكمت می ‌داند هم مسائلی چون احترام به پدر و مادر و امثال ذلك را. 🔹 آنچه در هست حكمت است و هر كسی بخشی از این معارف قرآن را فرا بگیرد بخشی از را فرا گرفته است و آن ‌كه كلّ قرآن در اختیار اوست و او در اختیار كلّ قرآن است مثل اهل بیت (علیهم السلام) اینها حقیقت كوثرند هستند كوثر تكوینی ‌اند؛ اختصاصی به صدیقه كبرا (سلام الله علیها) ندارد این چهارده ذات مقدس (علیهم السلام) همه‌ شان كوثرند چه اینكه قرآن كریم هم كوثر است بنابراین چون قرآن, حكمت است ﴿وَمَن یؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً كَثِیراً﴾ اگر كسی بخشی از قرآن را فرا گرفت به همان اندازه از تكاثر نجات پیدا كرد و به كوثر رسیده است منتها این برای كسانی است كه هم دارند هم . 📚 سوره مبارکه لقمان جلسه 1 تاریخ: 1391/12/05 @monadianehag98
💠 وحدت بیرون 🔸 مستحضرید كه فرد فرد مردم یك مملكت اگر واجد شرائط بودند می ‌توانند مدینه فاضله تشكیل بدهند، وگرنه آن توان را نخواهند داشت. وجود مبارك رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) مردم را به و برادری دعوت كردند و بین آنها بستند فرمودند: «تَآخَواْ فِی اللهِ اَخَوَینَ اَخَوینَ»؛ هر دو به دو برادر هم باشید؛ وقتی عقد اخوت بستید آن اختلافات اوس و خزرج ‌ها رخت بربست و آن اختلافات داخلی سپری شد، آن گاه توان آن را دارید كه كشورتان، شهرتان و دیارتان را بسازید. 🔸 پس یك كشور را مردمی می ‌سازند و در آن مستقر می ‌كنند كه با هم متحد باشند، این چیز روشنی است، آنچه پیچیده است و نیاز به بحث دارد آن است كه ما چه كنیم كه با هم متحد باشیم (این در بخش ). در جریان هم همین طور است؛ وقتی امنیت عمومی تأمین می ‌شود كه هر فردی در قلمرو مسئولیت خود امین باشد و الگوی زندگی او باشد، این هم یك چیز روشن است؛ اما آنچه پیچیده است آن است كه ما چه كنیم که در محدودهٴ خود نه یعنی در محل كار نه یعنی در اموال مردم، حقوق مردم، آرای مردم، بلكه در داخلهٴ زندگی خصوصی خود امین باشیم. ما تا درباره خود امین نباشیم هرگز نسبت به مسائل دیگر امین نخواهیم بود و هرگز توان تأمین را نخواهیم داشت، چه اینكه در داخله خود با خودمان اگر متحد نباشیم هرگز توان آن را نداریم كه با برادرمان با همسایه‌ مان با همكارمان متحد باشیم تا بتوانیم این وحدت ها و اتحادهای مقطعی و موسمی را زمینه قرار بدهیم برای تأمین وحدت محلی. هر كدام از ما باید با خودمان بشویم اولاً، هر كدام از ما در قلمرو خودی خود باید باشیم ثانیاً، تا تك تك ما كه با خود متحد بودیم و در محدوده خود امین بودیم با برادران و همكارانمان متحد و امین باشیم تا بعد بتوانیم شهر یا استان یا كشور واحد و امینی داشته باشیم. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1379/01/17 @monadianehag98
💠 خلیفه شیطان 🔹 آنچه در خارج هست منظّم است و انسان خلیفه «الله» است كه مطابق این حركت كند اما متأسفانه به جای اینكه خلیفه «الله» باشد شده است و دارد اوضاع را به هم می‌ زند. تنها مسئله آسیب به محیط زیست نیست، فسادهای فراوانی ایجاد كردند: ﴿ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِبِما كَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ﴾. دریا را آلوده كردند، فضا را آلوده كردند، صحرا را آلوده كردند، محیط زیست را آلوده كردند، انبیا را شهید كردند، صُحُف و كتب آسمانی را دگرگون كردند، انسان ها را به وسیله بدآموزی‌ها منحرف كردند و از مسیر مستقیم بیرون بردند و گرفتار ضلالت كردند؛ انسان به جای اینكه خلیفه «الله» شود، شده خلیفه ابلیس! 🔹 اگر ذات اقدس الهی از انسان ها با یاد كرد فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾، هشدار داد كه این كرامت، ذاتی انسان نیست، این‌ چنین نیست كه انسان ذاتاً كریم باشد، بلکه چون است از كرامت برخوردار است و اگر انسان كرامتش به استناد خلافت اوست، خلیفه آن است كه حرف «مستخلف‌ عنه» را بزند و دستور «مستخلف ‌عنه» را انجام بدهد. اگر كسی كنار سفره خلافت نشست و از كرامت طَرْفی بست ولی حرف خودش را زد و كار خودش را كرد و ﴿أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾ شد، آن‌گاه همین خدایی كه فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾, همین خدایی كه فرمود: ﴿إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً﴾ درباره این گروه می ‌فرماید: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾. این گروه عالم را فاسد كردند، ﴿ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ﴾ شد، جامعه بشری را كه «إِرْباً إِرْبا» كردند، انبیا را هم كه ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ﴾ به قتل رساندند، كتب آسمانی را هم كه ﴿یكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَیدیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ﴾ كه ﴿یحَرِّفُونَ الْكَلِمَ﴾. 🔹 قرآن كریم هشدار می ‌دهد كه عالم منظّم است انسان ها منظّم‌ هستند انبیا هماهنگ‌ هستند صُحف آسمانی منظّم اند؛ ما اگر چند روزی به شما دادیم که ببینیم چه می ‌كنید، توجه داشته باشید كه كلّ این بی ‌نظمی ‌ها را ما بالاخره می ‌دهیم. 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 14 تاریخ: 1394/03/06 @monadianehag98
💠 خطابِ زنده 🔹 در بیانات امام صادق (سلام الله علیه) هست كه خستگی و رنج گرفتن را، شنیدن ندای ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ﴾ از بین می ‌برد. به قدری این ندا است كه هرگز صوم برای انسان خستگی نخواهد آورد، البته اگر كسی این ندا را بشنود! 🔹 اینكه به عنوان ادبِ تلاوت گفته‌ اند وقتی كه خدای سبحان با شما سخن می ‌‌گوید، شما بگویید «لبّیك»، معلوم می ‌شود این ندا هم‌اكنون است. اگر گفته شد وقتی شنیدید ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا﴾، بگویید ، معلوم می ‌شود هم‌ اكنون خدای سبحان با انسان سخن می‌ گوید و این ندا الآن زنده است، وگرنه لبّیك گفتن برای یك ندای فرضی كه زمانش گذشت، این جداً متمّشی نمی‌ شود. تمشی جدّ ِ وقتی است كه ندا حاضر باشد. اگر یك منادی الآن انسان را صدا می زند، انسان به طور جدّ می ‌تواند بگوید «لبّیك» و امّا اگر ندای جدّی و فعلی نباشد گفتن «لبّیك» به نحو جدّ متمشّی نخواهد شد. 📚 سوره مبارکه بقره جلسه 48 @monadianehag98
💠 فروغ هدايت 🔸 هر كدام از شما باید یك باشید در محیط زندگی ‌تان؛ این دستور وجود مبارك امام حسن است فرمود شما باشید. درباره چراغ هدایت، ذات اقدس الهی در آینه نور سوره «نور‌» فرمود این چراغ هدایت است و از روغن زیتی ارتزاق می ‌كند كه آن روغن زیت ﴿لا شَرْقِیةٍ وَ لا غَرْبِیةٍ یكادُ زَیتُهَا یضی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ﴾. 🔸 آن درختی كه در قسمت شرق باغ است صبح آفتاب می ‌گیرد ولی عصر آفتاب نمی ‌گیرد، آن درختی كه در قسمت غرب باغ است عصر آفتاب دارد ولی صبح آفتاب ندارد؛ ولی درختی كه است بلکه در وسط باغ ایستاده است، این از صبح تا غروب از آفتاب برخوردار است؛ این درخت زیتون هر چه بیشتر آفتاب بخورد روغنش شفاف ‌تر است و حرارتش بیشتر. فرمود چراغ هدایت ‌اند و این چراغ هدایت از روغنی استفاده می ‌كند كه این روغن از درختی است كه این درخت در باغ معرفت است و نه سمت دیوار شرقی است نه سمت دیوار غربی است كه یك قسمت از روز بی ‌‌آفتاب باشد، بلکه این از صبح تا غروب آفتاب می ‌گیرد، خب چنین درختی بالأخره میوه ‌اش شاداب ‌تر است. بیان نورانی این است كه ظرف دانش باشید (یك) و به محیطتان نور بدهید (دو)، حالا اگر توانستید مثل آفتاب باشید که به كل جهان نور بدهید چه بهتر، نشد، به یك منطقه نور بدهید، نشد، به محله خودتان نور بدهید. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1376/04/13 @monadianehag98
💠 صلای محبوب 🔹 سید علی خان مدنی (رضوان الله تعالی علیه) در همان مقدمه شرح صحیفه می ‌گوید وقتی وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به رفت و برگشت، از حضرت سؤال کردند شما که به معراج مشرّف شدید سخنانی گفتید سخنانی شنیدید، آن سخنانی که شنیدید به لهجه چه کسی بود؟ به هر حال شما صوتی شنیدید کلامی شنیدید حرفی شنیدید، می ‌گویید خدا این طور گفت، اینها را شما شنیدید که نقل می ‌کنید، این سخنان به لهجه چه کسی بود؟ 🔹 گفت ذات اقدس الهی می ‌دانست که به لهجه علی با من حرف می ‌زد. کفی بذلک فخرا! خدا ـ معاذالله ـ حنجره که ندارد، این حرف را باید ایجاد کند، این حرف را به لهجه چه کسی ایجاد می ‌کند؟ فرمود چون علی محبوب من بود و خدا می‌ دانست، به لهجه علی این کلمات را ایجاد کرد. این مطلب را این سید بزرگوار در اوّل همان شرح صحیفه سجادیه نقل می‌ کند که حشر او و همه علما با قرآن و عترت باشد! 📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 14 تاریخ: 1396/11/18 @monadianehag98
💠 زمینه دل 🔹 اگر دلی مستعدّ درمان باشد و این قرآن در آن دل بتابد، یقیناً شفا را به همراه دارد: ﴿وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ﴾ اما همین قرآن، ﴿وَلَا یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا﴾؛ همین قرآن نه قرآن دیگر، همین قرآن وقتی بر قلب تبهكاران می ‌تابد آن دل سیاه‌ تر می ‌شود؛ چرا؟ چون به مبارزه با این نور می ‌پردازد، ﴿یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ﴾ می ‌شود، همین مبارزه كردن علیه نور، مایه تیره‌ تر شدن دل های آنهاست؛ مثل اینكه شما برای مهمان های خودتان یك ظرف گلابی پخته و شیرین و پرآب حاضر كردید، بعضی از مهمان ها سالم ‌اند و برخی به بیماری دستگاه گوارش مبتلایند، آن كه سالم است این میوه را می ‌خورد و فربه می ‌‌شود، آن كه زخم معده دارد همین گلابی بر دردش می ‌افزاید؛ همین گلابی است كه دردآور است نه چیز دیگر. 🔹 برای مؤمنین هیچ شبی به عظمت نیست كه عبادت یك شبه به اندازه عبادت هزار ماه است، برای تبهكاران هم هیچ شبی بدتر از شب قدر نیست، چون معصیت در شب قدر كه با معصیت در سایر شب ها یكسان نیست. پس یك امر نسبت به دو زمینه مختلف، دو اثر گوناگون دارد: ﴿وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ﴾؛ اما ﴿وَ لاَ یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَاراً﴾. همین قرآنِ كوه‌ افكن اگر بر قلب مؤمن بتابد را مستحكم‌ تر می ‌كند: ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾ و اگر همین قرآ‌ن بر دل سیاه سیه‌ دلان كه ﴿فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ﴾ است بتابد، چون آنها عكس ‌العمل نشان می ‌دهند مضطرب ‌تر می ‌شوند. @monadianehag98