eitaa logo
گروه فرهنگی _ تبلیغی منادیان حق
93 دنبال‌کننده
485 عکس
295 ویدیو
12 فایل
گروه فوق الذکربامجوز از سوی دفتر تبلیعات حوزه علمیه توسط تعدادی از طلاب بومی شهرستان کوهدشت تاسیس شده وماهیت کاملا فرهنگی تبلیغی داردومحتوای ان توسط اعضای گروه بارگذاری میشود آدرس ما در تلگرام monadianehag98@
مشاهده در ایتا
دانلود
گزیده ای از سخنان علامه جوادی آملی 💠 ثِقل امانت ▫️ کمتر کسی است که شما به دست او امانت بسپارید و خیانت نکند! این نهج ‌البلاغه را نگاه کنید، حضرت امانت مال مردم و را، در کنار نماز قرار داد. این چنین نیست که مردم، حفظ مال مردم، کاری باشد که از کوه‌ها ساخته باشد! فرمود حفظ اموال مردم کاری است که از کوه‌ ها ساخته نیست. ▫️ ما گفتیم امانت یعنی ! خب ولایت کلیه الهی را که به مأمورین ما نمی ‌دهند، مشکل ما هم آن ولایت کلیه الهیه نیست! آن ولایت کلیه الهیه برای اهل‌بیت همیشه هست. این کشور همه چیز داشت و دارد؛ اما ناله همه بلند است، این برای چیست؟! فرمود این امانت و حفظ اموال مردم را به کوه‌ ها بدهید، نمی‌ توانند: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأمَانَةَ عَلَی السَّماوَاتِ وَ الأرْضِ﴾؛ آنها عاقل هستند، می ‌گویند ما این سمَت را قبول نمی ‌کنیم، ماها مشکل داریم! ما مشکل داریم که می‌گویند این زمینی که در آن زندگی می‌کنی، از تو بالاتر است، این آسمانی که زیر آن زندگی می‌کنی، از تو بالاتر است! حضرت فرمود این امانتی که آسمان‌ ها و زمین نمی ‌توانند تحمّل بکنند، همین است، همین است. 📚 سوره مبارکه معارج جلسه 3 تاریخ: 1397/10/23 @monadianehag98
💠 کیمیای ولایت در سخنان حکیمانه علامه جوادی آملی 🔹 آنكه عداوت را به صداقت تبدیل می ‌كند، است، این با نصیحت حل نمی ‌شود. نصیحت یعنی آنجا كه سخن از علم است و تعلیم است و گفتن است و نوشتن است، منطقه اش عقل نظر است كه این حرف ها را گوش می‌ دهد و بررسی می ‌كند و می‌ فهمد؛ اما كلید و تصمیم گیری به دست انگیزه و عقل عمل است. آنكه كلید‌دار درِ دل است آنكه باید دل را رفت و روب كند آنكه جای عزم است و نه جای جزم آنكه جای عمل است و نه جای فهم، آنجا را هم باید تطهیر كرد. كار انبیا و همچنین اولیا (علیهم الصلاة و علیهم السلام) این است كه از درون وارد می‌ شوند و نه از بیرون؛ بیرون، راه گوش است، راه گوش بُرد محدودی دارد و این قدر توانا نیست كه درون را تطهیر كند. آنها هستند؛ همان طوری كه جان ما در بدن ما نافذ و متصرف است، این ذوات قدسی در جان ما چنین تصرفی دارند. آنها جان جانان ‌اند؛ از راه درون، وارد دل می ‌شوند و دل را زیر و رو می ‌كنند. 🔹 این گونه از تصرف در جهان، مخصوص است كه از راه درون وارد می ‌شود. آن كه شمشیر را كنار می ‌گذارد و قلم به دست می‌ گیرد و اهل كتابت می ‌شود، آن كه مشت را باز می ‌كند و به صورت دست مسافحه كننده در می ‌آورد، این یك كار كیمیاگرانه می ‌طلبد و آن كار را خدای سبحان به وسیله وحی و نبوت انجام داد؛ فرمود شما اعدای یكدیگر بودید ﴿فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً﴾. 🔹 وجود مبارك یكی از كارهای اساسی او تبدیل عداوت به صداقت است، این كار كیمیاگری از او ساخته است؛ یعنی در منطقه انگیزه تصرف كردن و به درون دل راه پیدا كردن و دل را در جراحی كردن و این غده‌ های كینه و جاه طلبی را بیرون آوردن بعد دوخت و دوز كردن و این قلب شكسته را ترمیم كردن، این كارِ است. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1383/07/10 @monadianehag98
هدایت شده از Mr : Mostafa Valipour
گزیده ای از کلام گهر بار علامه جوادی آملی 💠 صلابت مؤمنان 🔹 فرمود: ﴿وَ لْیجِدُوا فِیكُمْ غِلْظَةً﴾؛ چقدر این آیه بوسیدنی است! نفرمود حمله کنید، نفرمود نسبت به دیگران خشن باشید؛ این امر غایب است نه امر حاضر، «اُغلظوا علیهِم» نیست؛ فرمود حتماً بیگانه باید شما را مثل یک کوه ببیند؛ یعنی مثل کوه باشید! یعنی الا و لابد شما باید مثل قله دماوند باشید که هیچ کس طمع به نکند؛ ﴿وَ لْیجِدُوا فِیكُمْ غِلْظَةً﴾. الآن هیچ آدم عاقلی کُلنگ نمی گیرد برود به جنگ قله دماوند یا هیمالیا! سرش به سنگ می خورد، برای اینکه می داند اینجا است. فرمود شما _ دولتتان، ملّتتان، مسئولینتان _ طوری باشید که نفوذناپذیر باشید، همین! نه اینکه حمله کنید به دیگران، به دیگران حمله نکنید. 🔹 اما طرزی باشید که در کلّ جهان، همه در شما بکنند و هیچ کس به خودش اجازه نفوذ ندهد. این است! این هم که فرمود: ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفَّارِ﴾، نه یعنی حمله کنید؛ البته اگر بیگانه قصد حمله کرد دفاع ضروری می شود اما فرمود طرزی باشید که هیچ عاقلی به خودش اجازه نفوذ ندهد. این منطق، می آورد، می آورد، می آورد! 📚 سوره مبارکه فتح جلسه نهم تاریخ: 1395/03/12
Mr : Mostafa Valipour: کلام نورانی علامه جوادی آملی 💠 ضامن اخلاق 🔹 گرچه وجود مبارک حضرت برای تتمیم مکارمِ اخلاقی مبعوث شده است: «بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَكَارِمَ‏ الْأَخْلَاق‏»، لکن قسمت مهمّ بحث ‌های اخلاقی به وابسته است؛ یعنی اگر معاد نباشد، اخلاق ندارد. کسی که کار بد نمی ‌کند، عادل است و ظالم نیست، این یا برای محبوبیت اجتماعی است یا برای نظم جامعه و مانند آن است؛ اما اگر یک وقت در تنهایی و خلوت باشد، احَدی از کار خلاف او باخبر نیست, به نظم جامعه هم آسیبی نمی ‌رساند, از محبوبیت و شهرت او هم نمی ‌کاهد، چنین انسانی چرا دست به خلاف نزند و از لذت صَرف نظر کند؟! تنها عاملی که جلوی انحراف درونی را می ‌گیرد همان است. هرگز عمل عامل را رها نمی ‌کند؛ فرمود: ﴿لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی﴾؛ عمل زنده است، یک؛ با عامل رابطه قطعی دارد، دو؛ او را رها نمی ‌کند و در قیامت دامن او را می‌ گیرد، سه؛ این رسوا می شود، چهار. این عقیده آدم را حفظ می ‌کند! حرفی را که زد, کاری را که کرد, مالی را که بُرد، هرگز معدوم نمی‌ شود، این می ‌افتد در ؛ خودش هم ممکن است بعد از مدتی از بین برود; ولی آثارش یکی پس از دیگری همه‌ در خط تولید است! 🔹 قرآن برهان اقامه می ‌کند; اگر کسی حرفی زد، این حرف در همان وقت که موجود است معدوم باشد، اینکه جمع نقیضین است و محال است؛ این حرف را از کلّ دایره هستی بخواهند بیرون بکشند این هم مستلزم آن است که آن را از جای خودش بیرون بکشند، این هم محال است, پس این کار هست. این کار که هست, می ‌افتد در ; مگر می ‌شود چیزی در عالَم موجود باشد و بی ‌اثر باشد؟! می ‌افتد در خط تولید. این عقیده آدم را حفظ می‌ کند و آدم هم با زنده است. اینکه در دعاها به ما آموختند که خدایا! «عَلی رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ» ما را رسوا نکن همین است. این عقیده به معاد است که حرف اوّل را در اخلاق می ‌زند. 📚 سوره مبارکه قاف جلسه 3 تاریخ: 1395/09/14 @monadianehag98
Mr : Mostafa Valipour: 💠 حرمت آبرو در منظر علامه جوادی آملی 🔹 ما یک مال داریم، یک عضو داریم، یک خون؛ همه اینها حق ماست، مِلک ماست، اگر کسی مال ما را ببرد، دست ما را بشکند، ما را بکُشد، چون خدا مِلک ما کرد ما هم می ‌توانیم در برابر مال، مال بگیریم؛ در برابر لطمه به عضو، قصاص کنیم؛ در برابر قتل نفس، قصاص کنیم: ﴿وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیهِ سُلْطاناً﴾. اینها از آنِ ماست ما می ‌توانیم قصاص کنیم؛ اما عِرض ما و حیثیت ما است نزد ما! 🔹 اگر ـ معاذالله ـ به زنی یا مردی تجاوز به عنف بکنند، این با رضایت حلّ می‌ شود؟ با دیه حلّ می ‌شود؟ با قصاص حلّ می ‌شود؟ با رضایت همه اولیا حلّ می ‌شود؟ نه، هرگز حلّ نمی ‌شود! اگر بستگان این زن بیایند رضایت بدهند، پرونده همچنان باز است، زیرا امانت الهی است، نه مِلک انسان؛ به این امانت نباید خیانت بکنیم. اگر آبروی ما مثل خون ما از آنِ ما بود، با رضایت اولیا پرونده بسته می ‌شد. چرا اگر ـ معاذالله ـ به زنی تجاوز به عنف شد، به هیچ وجه رضایت شُکات اثر ندارد؟ برای اینکه حیثیت زن ناموس زن مالِ زن نیست، ناموس مرد مالِ مرد نیست؛ مرد «امین الله» است زن «امین الله» است. بنابراین اگر قاضی پرونده ‌ای را با رضایت اطراف در مسئله تجاوز به عنف ببندد، این هم ظلم کرده است، چون رضایت اثر ندارد در این گونه از موارد. 📚 سوره مبارکه طلاق جلسه 4 تاریخ: 1397/07/10 @monadianehag98
کلام حکیمانه علامه جوادی آملی 💠 حکومت پایدار 🔹 این نامه که در نهج البلاغه به صورت آخرین نامه است، محتوای این یک سطر، در خطبه ‌ها و نامه‌ های حضرت آمده که چطور ملّتی گاهی بالا می ‌آید و گاهی پایین می ‌آید، چطور یک حکومت گاهی مقتدر می‌ شود و گاهی سقوط می‌ کند. 🔹 نامه 79 این است فرمود: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ وَ أَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْه‏» _ اینکه می‌ گویند گاهی کلمات حضرت امیر، یک رساله شرح می ‌خواهد، همین است _ فرمود الآن قدرت نظامی در دست شماست و اوّلین حرف را هم همین سلاح جنگی می ‌زند، اگر شما این سلاح را تحت فرهنگ قرار دادید، هم شما می ‌مانید هم نظامتان می ‌ماند هم مردم در رفاه هستند و اگر فرهنگ را از جنگ بردارید، را از اسلحه بردارید، فرهنگ را از قدرت بردارید، هم شما سقوط می ‌کنید و هم آنها سقوط می ‌کنند. 🔹 بارها به عرض شما رسید که وقتی رهبر علی باشد اما خدمتگزاران و کارگزاران، علوی نباشند، سقوط قطعی است!. فرمود مرا تنها نگذارید، من هم برای دنیای شما خوب هستم هم برای آخرت شما خوب هستم؛ نگویید ما رهبر خوبی مثل علی داریم! مادامی که کارگزاران و مسئولان، کسانی که ارباب رجوع به آنها رجوع می ‌کنند، مردم به آنها رجوع می‌ کنند، مثل من فکر نکنند، نظا م عالم بر این است که این حتماً از بین برود! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/11/12 @monadianehag98
💠 پذیرش آگاهانه از نگاه علامه جوادی آملی 🔸 این رسانه‌ های گروهی یا نوشتاری، اینها وظیفه‌ شان این است که سخن بگویند تا جامعه را مضطرب و ملتهب نکنند؛ هم آنها موظف‌ اند که راست بگویند، هم مردم موظف ‌اند آگاهانه بپذیرند. اگر هر کسی هر چیزی را که شنید باور کند، این طبق بیان نورانی دارد او را عبادت می ‌کند: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق»؛ چقدر این کلمه وجود مبارک امام جواد بلند است! «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ ینْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ»؛ فرمود هر کسی به رسانه‌ ها دارد گوش می ‌دهد یا روزنامه‌ ها و مجلّات را خوانده و دارد قبول می ‌کند، او باید همین حرف را داشته باشد؛ ولو این آیه درباره حجیت خبر واحد دلیل نباشد که غالباً گفتند دلیل نیست، ولی تأییدِ حرف عقلاست. عقلا می ‌گویند ما کذب مُخبری نباید داشته باشیم، کذب خبری هم نباید داشته باشیم. 🔸 این فنّ رجال و درایه را همه عقلا هم دارند؛ منتها در اسلام با سَبک خاص آن است. این بیان نورانی هم از یک نظر در حقیقت امضاست که فرمود مواظب باشید حرف رسانه ‌ها را که گوش می ‌دهید، حرف روزنامه ‌ها را که گوش می‌ دهید، حرف سخنران‌ ها را که دارید گوش می ‌دهید، «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ»؛ حرف او را که شنید و عمل کرد، دارد او را عبادت می ‌کند! «فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ ینْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ»؛ فرمود اگر کسی به گزارش گزارشگری اعتماد کرده و حرف او را دارد گوش می ‌دهد، در حقیقت دارد او را عبادت می‌ کند. اگر او از خدا و پیغمبر می‌ گوید و راست می ‌گوید، «فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ» و اگر دروغ می‌گوید و خلاف حق می ‌گوید، «فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ». 📚 سوره مبارکه حجرات جلسه 10 تاریخ: 1395/07/27 @monadianehag98
بیان نورانی علامه جوادی آملی 💠 کعبه حق 🔸 درباره علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) طبق بیان نورانی حضرت رسول (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) آمده است: «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی یدُورُ مَعَهُ حَیثُمَا دَار» . این حق‌ مداری علی بن ابی طالب طوری است که ضمیر «یدُورُ» به حق بر می ‌گردد نه به علی؛ «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی»، «یدُورُ» این حق، مدار علی بن ابی طالب، «حَیثُمَا دَار» علی بن ابی طالب! 🔸 توضیح مطلب این است که ذات أقدس الهی است، حقِ در جهان امکان به نام دین، احکام، حِکَم و معارف اعتقادی، همه اینها که حق ‌اند از خدای سبحان ‌اند ولی در مقام تشخیص، در مقام اثبات، در مقام استدلال که ما بخواهیم بفهمیم این حق که از طرف خدا آمده است چیست، این، علی بن ابی طالب است؛ یعنی هر کاری که حضرت کرد نشانه حق بودن آن است، هر کاری که نکرد نشانه باطل بودن آن است. 🔸 در جریان حضرت امیر ما این چنین می ‌گوییم: «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی یدُورُ مَعَهُ حَیثُمَا دَار»؛ ضمیر «یدُورُ» به حق برمی‌گردد یعنی «یدورُ حق، مدار علی حیثما دار»، وگرنه این تعبیر درباره عمّار هم آمده است که «عَمَّارٌ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَمَّارٍ یدُورُ مَعَهُ حَیثُ دَار»؛ درباره عمار، ضمیر به عمار برمی‌گردد یعنی عمار حق ‌محور است هر جا حق است عمار تابع آن است؛ اما درباره حضرت امیر، حق، است، زیرا ما قبل از اهل بیت، قانون نوشته ‌ای نداریم و کتاب و کتیبه ‌ای نداریم که برنامه ‌های آنها را با این کتاب و کتیبه مقابله کنیم؛ ما هیچ تشخیصی نداریم که چه چیزی دین است و چه چیزی غیر دین، مگر اینکه از و و اهل بیت بفهمیم. 🔸 قرآن کریم خطوط کلی دین را بیان کرده که به منزله است اما تبیین حدود آن، تشریح اجزا و شرایط آن و تحلیل حدود و ثغور آن به وسیله است؛ ما بخواهیم بفهمیم چه واجب است چه واجب نیست، چه حلال است چه حلال نیست، چه مکروه است چه مکروه نیست، به وسیله و این ذوات قدسی می‌ فهمیم. 📚 پیام به کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امام علی (علیه السلام) تاریخ: 1398/10/21 @monadianehag98
💠 علم نافع از دیدگاه مفسر بزرگ علامه جوادی آملی 🔹به ما دستور دادند چه در نماز چه بعد از نماز از ذات اقدس الهی طلب بکنیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ عِلْماً نَافِعاً». گاهی به لحاظ معلوم است، گاهی به لحاظ اثرگذاری خود علم. گاهی انسان چیزهایی را یاد می ‌گیرد که فقط اطلاع است، نه علم؛ موضوعی داشته باشد، محمولی داشته باشد، نسبتی داشته باشد، کارآیی داشته باشد نیست. این همان است که مرحوم کلینی نقل کرد که وجود مبارک حضرت وقتی وارد محفلی شد دید عده ‌ای دور کسی جمع شدند، حضرت فرمود چه خبر است؟ گفتند این علامه است، فرمود علم او چیست؟ گفتند این نسّابه است؛ این وقایع ایام جاهلیت را می‌ داند قبایل را می ‌شناسد، حضرت فرمود: «ذَاكَ عِلْمٌ لَا یضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا ینْفَعُ مَنْ عَلِمَه‏». پس گاهی نافع بودن علم به لحاظ معلوم است؛ سِحر و شعبده و جادو و این گونه از علوم، علوم نافع نیست. 🔹 بخش دیگر علمی است نافع ولی در اثر اینکه جهالت، فرمانروای درون است، این علم را به منزله حاکم معزول قرار می‌ دهد. این علم دارد، فقط در گوشه ذهن او بایگانی شده است، لذا به ما گفتند بگویید: «أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا ینْفَعُ». یا در اثر آن است که معلومش سودآور نیست یا در اثر این است که خود علم کارآیی ندارد. اما هر دو کمال را دارد؛ یعنی هم معلوم آن سودآور است و هم خود علم کارآیی دارد، لذا ما علمی را می‌خواهیم که باشد؛ این علم یقیناً 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/09/25 @monadianehag98
💠 عالمانِ شهید در منظر علامه جوادی املی 🔹 همه کسانی که در دفاع مقدس سهمی داشته و دارند مأجورند و هیچ تردیدی در نیست؛ لکن روحانیتی که در دفاع مقدس تلاش و کوشش کرد و شربت شهادت نوشید، در , هم وزن در دست اوست و هم موزون. توضیح مطلب این است: حدیث نورانی از وجود مبارک پیغمبر، آورنده قرآن حکیم و کریم نقل شده است که آن حضرت فرمود در روز قیامت ترازویی وضع می ‌شود که در آن ترازو در یک کفه و در کفه دیگر را می ‌گذارند: «یوزَنُ مِدادُ العلماء مع دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ»؛ در آن سنجش، مداد علما, افضل از دماء شهدا خواهد بود؛ یعنی آن خون در عین حال که مقدس و محترم است و صاحب آن به بهشت می ‌رود; اما مرکّب عالم که است و شهادت را تحلیل می ‌کند و خوی رزم و دفاع را در پیروان قرآن و عترت احیا می‌ کند، این مرکّب, وزین ‌تر و رساتر و گرامی ‌تر از آن خون است. 🔹 اگر شهیدی داشتیم و یک روحانی وارسته، مرکّب این مثل امام (رضوان الله تعالی علیه) و بزرگان دیگر که در نشر معارف الهی کوشا بودند و شهدا را تربیت کردند، اگر در قیامت مرکّب آن عالم با خون شهید سنجیده بشود، مرکّب آن عالم وزین‌ تر است; ولی اگر خود عالم شربت شهادت بنوشد، او در یک دست وزن را دارد و در دست دیگر موزون را؛ یعنی خون با مرکّب خود او سنجیده می ‌شود و یقیناً مرکّب او بالاتر از خون اوست، زیرا خون او یک امر مادی است اما مرکّب او یک را در زمان پیروزی هم به همراه دارد. بنابراین یک هم وزن را دارد و هم موزون را، لذا یقیناً پیروزتر از دیگران است; هم با علم خود توانست دین را آبیاری کند و هم با خون خود توانست دین را سرسبز و خرّم نگه بدارد. 📚 پیام به کنگره شهدای طلاب دفاع مقدس تاریخ: 1396/10/03 @monadianehag98
دیدگاه علامه جوادی آملی در باب وصول برکات 💠 وصول برکات 🔹 صریح این است كه ﴿وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّریقَةِ لَأَسْقَیناهُمْ ماءً غَدَقاً﴾؛ باران فراوان می فرستیم و سدها را پر می‌كنیم؛ فرمود شما خودتان را اصلاح كنید، باران به عهده ما؛ اما اگر كم ‌فروشی باشد, گران ‌فروشی باشد, اختلاس باشد, بدرفتاری باشد، دل شما می‌خواهد كه سد پر شود؟ این‌چنین نیست. در جای دیگر هم فرمود: ﴿الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَةُ﴾؛ آمدن فرشته، مشروط به ماست, آمدن باران، مشروط به ماست, غم و حزن برداشته شود مربوط به ماست. فرمود: ﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَكاتٍ﴾؛ مردم سرزمین, اگر اختلاس نكنند, سرقت نكنند, كم ‌فروشی و گران ‌فروشی نكنند همه روزی‌ ها تأمین است؛ این آیات قرآ‌ن است و صریحاً وعده داد! 🔹 درباره اهل كتاب هم این‌چنین است؛ فرمود: ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیهِمْ﴾ ما این‌چنین می‌كنیم, بنابراین یك مدیر كل است كه دارد عالم را اداره می ‌كند. جهان را, انسان را, فرشته ‌ها را, ابر و باد و مه و خورشید را, شیاطین را با نظم دارد اداره می ‌كند؛ اگر یك جا سخن از ﴿قَیضْنا لَهُمْ قُرَناءَ﴾ است, یك جا هم ﴿تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَةُ﴾ است؛ اگر یك جا قحط و غلاست یك جا هم ﴿وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّریقَةِ لَأَسْقَیناهُمْ ماءً غَدَقاً﴾ است. فرمود برای ما فرق نمی‌ كند، در هر زمان و زمینی به دین خود عمل كند و بیراهه نرود، ما را برای او نازل می ‌كنیم. فرمود اینها همه تحت ولایت من هستند؛ هر امری را كه شما حساب كنید، آسمان و زمین و باد و باران همه را تنظیم كرده فرمود شما بیراهه نروید، همه چیز را من تأمین می ‌كنم؛ این است. 📚 سوره مبارکه فصلت جلسه 15 تاریخ: 1394/01/30 @monadianehag98
💠 حیات عمل در نگاه علامه جوادی املی 🔸 آدم به خودش نمی ‌تواند خیانت كند؛ هرگز كار از بین نمی ‌رود، کاری که کرده حرفی كه زده زنده است. ما همان ‌طوری كه عالمانه می ‌فهمیم این سمّ ضرر دارد، می‌ فهمیم این كاری كه كردیم این حرفی كه زدیم از بین نمی‌ رود، بلکه می ‌افتد در ! مگر چیزی که موجود شد از بین می ‌رود؟! در امور دیگر اثر می ‌كند، از امور دیگر اثر می ‌گیرد. حرفی زدیم, قلب كسی را به درد آوردیم، این گذشت؛ اما چه گذشت؟ مگر موجود, معدوم می ‌شود؟! این وقتی كه یافت شد می‌ افتد در خطّ تولید؛ بعد از مثلا دو سال, سه سال, چهار سال, پنج سال، اثر تلخش بر می ‌گردد، دامنگیر ما می‌ شود. ممكن نیست كسی حرفی بزند كاری بكند بگوید گذشت, هیچ نگذشت! اینها با نصیحت حلّ نمی ‌شود، این با تحقیق علمی حلّ می ‌شود; یعنی اگر حوزه, شد، این را می ‌فهمد؛ هرگز نمی ‌گوید گذشت! 🔸 چرا آدم دروغگو رسوا می ‌شود؟ برای اینكه اگر كسی بیست سال قبل حرفی زده، این گذشته؛ اما این حرف می ‌افتد در ، این حرف در فلان شیء اثر دارد، آن شیء در فلان شیء اثر دارد، بعد از بیست سال اثرش بر می ‌گردد؛ معلوم می‌شود این آقا بیست سال قبل این حرف را زده! هیچ ممكن نیست ما كاری بكنیم، حرفی بزنیم، بگوییم گذشت! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/02/14 @monadianehag98