عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم
آقا نشد که لایق دیدارتان شوم
غفلت بساط کرد سر راه طفل دل
وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم
واصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم
چیزی نداشتم که خریدارتان شوم
باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم
شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم
ای حیدر زمانه غریبت گذاشتیم
در روز غم ولی نشد عمارتان شوم
با آنکه سر شکسته و سر خورده مانده ام
اذنم بده فدایی و سردارتان شوم
🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/monajatbaemamzaman
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان
رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم
از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم
تا رشتهی طاعت به تو پیوسته نمودیم
هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم
شاها! ز فقیران درت روی مگردان
بر درگهت افتاده به صدگونه امیدیم
🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/monajatbaemamzaman
ای یوسف غریب، به کنعان نیامدی
تنهاترین مسافر دوران، نیامدی
گویند بوی پیرهنت میرسد، ولی
ما ماندهایم و وعدۀ خوبان نیامدی
دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند
طولانی است قصۀ هجران، نیامدی
خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد
یعقوب دهر، بهر تو گریان نیامدی
ایمان چو شعلهای است کف دست مؤمنین
شد سخت آزمایش ایمان، نیامدی
گاهی شکست حرمت والای اهلبیت
گاهی شکست حرمت قرآن، نیامدی
قوم یهود، قوم نجس، قوم بچه کش
در قدس و کعبهاند به جولان، نیامدی
آتش به جان امت اسلام میزنند
هر جا که هست جمع مسلمان، نیامدی
دارند عاشقان شما کشته میشوند
ای پاسدار خون شهیدان، نیامدی
خون حسین منتظر انتقام توست
زینب تو را صدا کند از جان، نیامدی
ای زائر غریب حرمهای اهلبیت
محصور شد حریم تو جانان، نیامدی
اینک اهانتی به مقام خلیل شد
کعبه اسیر فتنۀ طوفان، نیامدی
ما را برای لشگر خود انتخاب کن
آمادهایم پای تو هر آن، نیامدی
با اهل روضه در عرفه وعده کردهای
اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی
میگفت با عموی تو سالار کربلا
رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی
🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/monajatbaemamzaman
چه دیده ها که دوخته به در شد و نیامدی
چه عمرها ز دوری تو سر شد و نیامدی
چه روزها که تا به شب نام تو برده شد به لب
چه چشم ها که از غم تو تر شد و نیامدی
شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی
ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی
بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان
اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی
تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین
و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی
صبا به یار آشنا بگو که شاعر شما
ز دوری رخ تو خون جگر شد و نیامدی
از این زمانه خسته ام بیا که دل شکسته ام
به حق مادری که منتظر شد و نیامدی
🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/monajatbaemamzaman
تا تو به دل نظر کنی دیده پر آب می شود
حال ، خراب می شود سینه کباب می شود
تا تو نظر نیفکنی حال بکا نمی رسد
آدم اگر دعا کند بی تو جواب می شود
هر چه عیار بیشتر حال بکاء بیشتر
کاسۀ چشم عاشقان جام شراب می شود
گرچه گهی به لغزشم داده غم تو ارزشم
آنکه تو ارزشش دهی گوهر ناب می شود
تا تو مرا صدا کنی دیده ز خواب می رَهَد
تا تو مرا رها کنی دیده به خواب می شود
گر نظر حرام را دیده ببندد از همه
در همه جا به چشم دل عکس تو قاب می شود
مَحرم روی حضرتت گر نشود نگاه من
پردۀ رَنجِشَت بر این دیده حجاب می شود
گاه بخوانی ام بخود گاه برانی اَم ز خود
گاه خطاب می شود گاه عتاب می شود
چون تو کنی هدایتم عشق رسد به غایتم
چشم من و زبان من اهل صواب می شود
مِهر تو امتیاز من ناز تو و نیاز من
هرچه تو ناز می کنی قلب من آب می شود
هرکه زمان غیبتت یاریِ دین حق کند
روز ظهور حضرتت پای رکاب می شود
کاش خدایی ام کنی کرب و بلایی ام کنی
در طلب جمال خود کاش فدایی ام کنی
🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/monajatbaemamzaman