:)

#استورے #ساخت_خودمون چه علمی میکوبه رو زمین....:)!

بســْــم‌ࢪب‌ّشــهــٰـادٺ.!'

-حضرت آقا: «حجاب به معنای چادر نیست، حجاب به معنای پوشیدن سالم است. نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است.» #اندکی‌تفکر 「sᴀʀʙᴀᴢʜᴀʀᴀᴍ³¹³」

یک روز برفی تقدیم حضور گرمتون 🌨

@BASIR313a ڪانال بصیر ڪه پاڪ شده بود دوباره زدنش🌿!

سلام.خوبید انشالله؟✋🏻 گفتید از خاطرات امام رضایی مون بگیم،دلم خون شد.آخرین بارکه رفتم حرم یه کاری کرده بودم گفتم دیگه اینجا جایی ندارم ازخودم بدم میومد حالم بد میشد ازاینکه فکر میکردم من عامل همچین کاری بودم،ناامید ودلشکسته... که خودمو روبه روی گنبد طلای آقادیدم، دیدم که رونده نشدم هنوزم اینجا جادارم ❤دیگه قلبم توانایی و گنجایش این همه مهرو محبت نداشت یه مهر پدری عمیق حس میکردم که بااین افتضاحم هنوزم جا دارم توی این حرم بین این همه عاشق وزائر... ولی من روی سربلندکردنم نداشتم،هنوزم من ازاون کارم ازخودم ناراحتم ولی هیچ وقت مهر پدری امام رضا رویادم نمیره. واقعا حالم خوب بود توی حرم نفس کشیدناش،دعاکنید قست همه زیارت بشه انشالله 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 تو یکی از کانالا خونده بودم جانماز آبی یا فیروزه ای باعث میشه تمرکزت موقع نماز زیاد بشه. روز اول که مشهد رفتیم بازار هم یه دوری زدیم ، یه سجاده خوشگل فیروزه ای دیدم و به دلم نشست ... دلم میخواست بگیرمش اما بابام مخالفت کردو گفت بزار حالا بریم جاهای دیگه هم داره میبینیم.. قیمتشم تقریبا صدوخورده‌ای بود فکر میکردم که بابام دلش نمیخواد بخاطر این چیزا پول خرج کنه.. دلم شیکست و دیگه بازارهم نرفتم روز آخر که میخواستیم ظهرش برگردیم همه رفتن بازار و منم راضیشون کردم که حرم بمونم نشستم یه کنجی روبه روی پنجره فولاد گفتم بابارضا یه نشونه‌ای،کادویی،سوغاتی..نصیبم نمیکنی! تا تونستم حرف زدم دیگه😅 رفتیم سوار ماشین شدیم یه نگاه کردم به کنار پاهام یه پلاستیک سفید بود کنجکاو شدم توشو نگاه کردم دیدم همون سجادست آقا منو میگی میخواستم بال دربیارم🙂😂 از همون موقع ها بود که نشونه های اقا یک‌به یک برام رو میشد(((: دلم براش یه ذره شده ان‌شاالله قسمت بشه همگی دوباره بریم.. مخصوصا اون عزیزایی که تاحالا مشهد نرفتن- یاحق🌙 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 اولین بار بعد از تحولم که رفتیم مشهید همین چند ماه پیش بود.. یادمه موقعی که میخواستیم راه بیوفتیم به طرف مشهد توی خونه یه خلال دندون کامل رفت تو پنجه پام و میخواستیم درش بیاریم که نصفش موند تو پام و نصفش هم شیکست و درومد .. خلاصه تا رسیدیم مشهد امونمو بریده بود و ورم کرده بود ،به زور راه میرفتم .. موقع خونه گرفتن هم یه خونه ای قسمتمون شد که تا حرم پیاده بریم ۲۰تا نیم ساعت طول میکشید..منم همش غر میزدم که چرا انقدر دوره من با این پام چطوری بیام حرمو. .. اما موقعی که میخواستیم بریم حرم پام دردش بی‌حس میشد چیزی نمیفهمیدمو قدم برمیداشتم ، کار آقا بود خودمم همون موقع که تعجب کردم فهمیدم کار خودشه👀💛 گذشت و وقتی که رسیدیم تو خونه نشسته بودم یهو حس کردم یچی بین دوتا از انگشتای پاهامه، آره دیگه دقت که کردم دیدم بله خلال دندون درومده بسلامتی،نگهش‌ داشتم یادگاری بمونه برام😂 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 انتگرال میگوید : ممنون از عزیزانی که شرکت کردند ان شا ٕالله قسمت همگی سفر مشهد 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

پادکست اخلاق در فضای مجازی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

:) . .

شبتون امام رضایے💛🌻-!

بســْــم‌ࢪب‌ّشــهــٰـادٺ.!'