eitaa logo
مُنیل🌱
1.2هزار دنبال‌کننده
747 عکس
390 ویدیو
5 فایل
اینجا زندگیمون رو آغشته به عقلانیت و دین میکنیم :) و در کنارش صفحات تاریخ رو ورق میزنیم🪴📚 . . مُنیل؟! به مقصود رساننده ؛ ای آنکه قادری برسانی مارا به آرزوهایمان نِیل به نوکری و مصاحبت امام حی را روزی فرما. گوش ِجان: https://daigo.ir/secret/4717359015
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻سه روز در بیابان گرمممم میمونیم 🔺هرکی جلو تره بگید برگرده 🔻هرکسی عقب مونده هم برسه 🔻که چی؟! 🔺پیامبر میخواد بگه با علی رفیقما حواستون باشه😂🤦‍♀ 🔻آخه کدوم عقل سلیمی شخصی رو که برای معرفی رفیقش به ۱۲۰ هزار نفر اونها رو تو گرما نگه میداره ایمان میاره😐 ▫️خداگفته یه حرف مهم بزنم ! ▫️خوب گوش هاتونو باز کنید! ▫️کاتب ها بنویسن. اینایی که صداشون بلنده با فاصله بایستن وسط جمعیت من جمله جمله میگم تکرار‌کنین. آباریکلا✌️🏻 وظیفه دارید تا آخر دنیا به بچه هاتون حرف امروز منو منتقل کنید. اونها هم باید به بچه هاشون بگن! نکنه بعد من شیطون گولتون بزنه و منافق ها پیروز بشن✌️🏻 • بچه ها متن خطبه غدیر خیلی قشنگه.. خیلی خیلی خیلی قشنگه ؛ حیفه خودتو از خوندن‌ش محروم کنی!
در سرنوشت ‌سازترین مرحلهٔ تاریخ اسلام یعنی ابلاغ ولایت علی علیه‌السلام نه تنها زنان حضور دارن بلکه نظرشون بصورت مستقل به رسمیت شناخته شده و شرایط بیعت براشون فراهم میشه!!! اگر اسلامِ ۱۴۰۰ سال پیش -بدون تحریف- الگوے جوامع میشد هیچ زنی لازم نبود برای اثبات خودش بجنگه و زن زندگی آزادی ها و جریانات فمینیستی راه بیفته.. • • و لعنت الله علی من قال بخ بخ یاعلی...
بعد از بازگشت به‌ مدینه پیامبر به تماااام افراد دستور دادن با سپاهی به فرماندهی اسامه راهی جنگ با روم بشن. به فرماندهی کی؟!😐 یه پسر ۱۹ ساله :))) + ما ریش سفیدا تحت امر این بچه باشیم آخههه😫 [ ملاک برتری شایستگی افراد است نه سن و سال و قبیله ] بعد از کشمش فراوان بالاخره راهی شدن🤧
اما اما اما نفوذی های منزل رسول الله همسران رسول الله عایشه( دختر ابوبکر ) و حفصه ( دختر عمر ) به‌پدرشون نامه نوشتن که پیامبر حالشون بَده برگردید.🤭 میدونستن اگه نباشن حکومت میفته‌ دست امیرالمؤمنین... • وقتی پیامبر فهمیدن این دو برگشتن با حال بدی که داشتن رفتن مسجد و دوباره دستور دادن که بر همه واجبه به سپاه اسامه بپیوندن 😬 اما گویا گوش این گروه فتنه گر بدهکار نبود... پیامبر در بستر دستور دادن قلم و پوست بیارید تا آخرین وصیت رو بگم بنويسيد. عمر لعنت الله علیه گفت پیامبر هذیان میگه. آقای عمر! مگه نخونده بودی الا وحی یوحی؟ کلام پیامبر جز کلام خدا‌ نیست؟ امان از شهوت امان از شهوت امان از شهوت و در آخر هم دارویی ریختن در دهان پیامبر و ایشون به‌ شهادت رسیدند...
بعد شهادت پیامبر به‌ قدری درگیر انتخاب خلیفه هر بین خودشون بودن، که عایشه همسر پیامبر ▫️میگه بعد سه روز با شنیدن صدای بیل و کلنگ فهمیدم میخوان رسول الله رو به‌خاک بسپارن!▫️ اینکه میگیم پیامبر غریب بودن یعنی این...! یعنی نزدیک ترین آدم زندگیت همسرت بعد مرگت حتی به فکر کفن و دفنت هم نباشه..
"رشد" تو در ارتباط گرفتن و تحمّل کسانی است که با تو جور نیستند؛ - استاد پناهیان - امام باقر علیه‌السلام فرمودند: با صبر و تحمّلِ اذیت اطرافیانم، به خدا مُقرَّب می‌شوم.
+ حضرات اساتید! ایها المطالبه گرون! اگر وعده صادق ۳ تاکنون انجام میشد احتمالا سوری ها نمیگفتن که وضع امروز سوریه، آتشی است که شما افروختید؟! صبر داشته باشید! ایران پازل زیبایی طراحی کرده!
امت ۷۰ روزه حرف های پیامبر در عید غدیر رو فراموش کردن..! درد یعنی این ! انکار کردن! نه نه! فراموش نکردن❗️ خودشون رو زدن به نفهمی❗️ این درسته..❗️ میدونی چرا ؟!
حضرت زهرا سلام الله علیها در طول عمرشون از امیرالمؤمنین هیچی نخواستن مبادا حضرت نتونن فراهم کنن و شرمنده بشن... اما الان یه درخواست دارن • • علی جانم • یک مرکب آماده کن |🐪| شب به درِ منزل اصحاب برم.. حضرت زهرا چهههل شب با امیرالمؤمنین و حسنین رفتن در‌ منزل انصار کسایی که میگفتن محمد لب تر کند جان را فدایش میکنیم ! - گرفتی نکته رو ؟🙃 رفتن تا یادآوری کنن! بگن مگه شما این ۲۳ سال در هر موقعیتی ندیدی‌ پیامبر میگفت علی؟! 🔻قرآن بجز از مدح علی آیه ندارد 🔺این گنجینه جز‌ این دُرّ گران مایه ندارد باورت میشه همشون هم گفتن آره حق با شماس🥲 قرار شد صبح هرکسی آماده ست تا دستور خدا اجرا بشه سر تراشیده بیاد و امیرالمؤمنین قیام کنن :) ▪️آخه پیامبر به حضرت وصیت کرده بود ▫️بعد من حقت رو غصب می‌کنن ▫️به همسرت جسارت میکنن ▫️اگر ۴۰ یار داشتی قیام کن .
سلمان آمده و عمار و ابوذر و مقداد و زبیر. همه سر تراشیده ایستاده‌اند. با اهل بیت پیامبر می‌شوند ده نفر..! کدام قیام؟! کدام خون؟! [ این جماعت زر سقیفه می‌خواهند نه عدل علی را ]
امشب سومین شب متوالی است که مآه شاهد این امر است..🌝|| حتی کورهٔ سلیم گواهی می‌دهد بابت این سه روز که علی آمد و به سلیم چه گفت و سلیم چه قولی داد... حتی چهارچوب‌های غرفه نمیم.. حتی پارچه‌های مغازه عمرو..