eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
820 دنبال‌کننده
407 عکس
24 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 الحمدلله، رؤیای انبیاء تعبیر شد... رحمت و رضوان الهی، به روح ملکوتی فقیه اصولی، مجاهد شهید، آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر(رحمه الله تعالی) @monir_ol_din
♻️ آسیب عوامی‌گری در لایه نخبگانی حوزه 🔹یکی از ویژگی‌های حضور در محافل علمی _حوزه یا دانشگاه_ تلبس به لباس تخصص است که به دنبال خود «عالمانه» سخن گفتن را دارد. پرورش در چنین بستری، اهل علم را مقید به رعایت حدود و ثغور سخنان، کلمات، داوری‌ها در محدوده تخصص ایشان می‌سازد. از این ویژگی می‌توان به «انصاف» نیز تعبیر نمود. چنین افرادی، در خارج از حوزه تخصص و مطالعات، اگر دانش لازم را نداشته باشند، از هرگونه اظهار نظری احتراز می‌کنند. و اتفاقا در حوزه تخصصی خود و آنجایی که مطالعات و تحقیقات لازم را انجام داده‌اند با قوت تمام، بر کرسی نقد و نظر می‌نشینند. مع الاسف، امروزه در بخش نخبگانی حوز علمیه مبتلا به نوعی «عوامی‌گری» شده‌ایم. به عنوان نمونه، به دو مثال بارز اشاره می‌کنم: 1⃣آقای رسول جعفریان؛ ایشان تخصص لازم در حوزه مطالعات تاریخ اسلام و ایران را دارد. انصافا آثار مفیدی تولید کرده و تحقیقات خوبی را به جامعه علمی عرضه کرد‌ه‌است. اما همو، با ورودهای غیرتخصصی در برخی موضوعات علمی، چهره‌ای عوامانه از خود برجای می‌گذارد. به عنوان نمونه، بیشتر مطالب ایشان درباره موضوع تخصصی «علم دینی» را خوانده‌ام. با اینکه، ایشان در دسته منکرین علم دینی قرار می‌‌گیرد، اما از طائفه منکرین متخصص علم دینی محسوب نمی‌شود بلکه در بخش عوامانه آن جای می‌گیرد، زیرا بدون برخورداری از دانش‌های مورد نیاز چون فلسفه علم، معرفت‌شناسی دست به انکار می‌زند. 2⃣آقای محقق داماد؛ که به فقه و‌ حقوق و فلسفه اشتهار دارد، و حتی در سطوح عنوانی حوزه با لقب «آیت‌الله» از ایشان یاد می‌شود، گاهی اوقات سخنانی گفته و عقایدی را طرح می‌کند که با آن اشتهار و آن عنوان سازگاری ندارد. به عنوان نمونه، سخنان ایشان در یکصدمین سالگرد تاسیس حوزه علمیه قم، یا آنچه که درباره ماجرای قتل اهواز گفت و یک جوان حقوقدان در طی چند خط پاسخش را داد، نشان از این امر دارد که نمی‌توان با کلمات ایشان، تخصصی برخورد کرد و آنها را باید رمی به عوامی نمود الا ماخرج بالدلیل. 🔹حال، این پرسش مطرح می‌شود: چرا این طیف از افراد که در لایه نخبگانی حوزه، جانمایی می‌شوند اینگونه رفتاری عوامانه دارند و از هیات عالمانه سخن گفتن بیرون می‌روند؟ چرا، در عین توصیه به همه ارکان نظام، حوزه و دانشگاه، خود در گسترش عوامی‌گری در محیط علمی سهم بالایی دارند؟ آیا، این رفتارها آسیب‌زا نیست؟ محیط علمی را دچار بی‌ضابطه‌گری نمی‌کند؟ آیا، سبب نمی‌گردد که اهل علم با نظر به میدان‌داری غیرمتخصصین، به زاویه‌ای و‌ کنجی پناه برده و عطای ابراز نظر را به لقایش ببخشند؟ @monir_ol_din
💢نظریه معرفت‌شناسی فرهنگستان علوم اسلامی💢 ▫️بیان نظریه_۳ 🔹خلاصه آنچه که تابحال گفته شد: شناخت انسان، محصول تقوم همه ابعاد وجودی اوست، و انسان به دلیل فاعلیت و قدرت تصرفی که دارد، می‌تواند جهت فاعلیتی خویش را انتخاب نماید. مهمترین موقف تعیین جهت انسان در نسبت او با رب العالمین واقع می‌شود، و از همین موقف است که جهتگیری ایمان و کفر در انسانها شکل می‌گیرد. این جهتگیری، حاکم بر فاعلیت انسان بوده و تمام ابعاد وجودی او از جمله ذهن و قوه شناخت او را پوشش می‌دهد. در این شماره، به بخش سوم و نهایی از بیان نظریه پرداخته می‌شود. لازم به تذکر است که، مباحث پیش‌روی به مقتضای مقام، چکیده و تلخیصی از نظریه معرف‌شناسی فرهنگستان است و تفصیل مباحث را باید در منابع و متون این مجموعه پیگیری نمود. 1⃣هر انسانی، فاعل است و قدرت تصرف دارد. همانطور که اصل تقوم بر ابعاد وجودی او حاکم بوده و همه آنها در ربط با همدیگر تحقق می‌یابند، فاعلیت انسان‌ها نیز در تقوم با همدیگر بوده و ارتباطات انسانی در همین تقوم شکل می‌گیرد. گفته شد، هر انسانی، دارای سه حوزه فاعلیتی است: فاعلیت قلبی_عاطفی، فاعلیت ذهنی_ادراکی، فاعلیت حسی_رفتاری. این سه حوزه فاعلیت انسان، وقتی به فاعلیت سایر انسان ‌ها پیوند میخورد، سه نظام فاعلیت ایجاد میکند: نظام گرایشات، نظام ادراکات، نظام رفتارها. نظام گرایشات، اشاره به تعلقات و حساسیتهای عاطفی انسانها در درون جامعه دارد که خود را در قالب «آرمان و هدف» اجتماعی متبلور می‌سازد. نظام ادراکات، اشاره به افکار و عقاید انسانهای هر جامعه‌ای دارد که خود را در قالب «فرهنگ و اندیشه» اجتماعی نشان می‌دهد. و نظام رفتارها، اشاره به ظاهر زندگی و تجسد عینی دارد که خود را در قالب «کالبد شهری و سبک زندگی» بروز می‌دهد. 2⃣هر انسانی، با جهتگیری خاصی که پیدا می‌کند، خود را مُلحَق و مرتبط با جامعه مرتبط با همان جهتگیری می‌کند؛ جامعه مؤمنانه، جامعه الحادی. جامعه مؤمن، جامعه‌ای است که از انسانهایی تشکیل شده است که جهتگیری مؤمنانه دارند و تعبد به خداوند متعال را اساس و بنیان فاعلیت خود برگزیده اند. در مقابل نیز جامعه الحادی، مسیری دیگری را می‌پیماید. همانطور که جهتگیری انسان، حاکم بر فاعلیت او بوده و آنها را تحت الشعاع قرار داده و در آنها جریان می یابد، جهتگیری اجتماعی نیز بر حوزه‌های سه گانه اجتماعی جاری می‌شود. پس جامعه مؤمن، دارای گرایشات مؤمنانه، فرهنگ مؤمنانه و سبک رفتاری مؤمنانه خواهد بود. و همانطور که در نسبت میان سه بعد وجودی انسان، گرایشات قلبی او سهم تأثیر اصلی را دارد، در جامعه نیز آرمانها و اهداف اجتماعی سهم تأثیر اصلی در فاعلیت و تحولات اجتماعی را دارد، و دو بخش دیگر متأثر از آن هستند. 3⃣با توضیحی که داده شد روشن می شود: از منظر فرهنگستان، حصول معرفت و شناخت، یک امر اجتماعی است و اینگونه نیست که در انزوای مطلق، معرفتی برای انسان فراهم آید، زیرا انسان، بدون جامعه متصور نیست. ضمن آنکه، معرفتی که در بستر اجتماعی شکل می‌گیرد، متأثر از آرمانهای جامعه نیز است و سایه آرمانها و اهداف بر فرآیند شناخت می‌افتد. و همچنین، حصول شناخت در انسان، در تقوم با سایر انسانها صورت می‌گیرد زیرا فاعلیت انسان در تقوم با فاعلیت انسانهای دیگر در بستر جامعه واقع می‌شود، پس اینگونه نیست که انسان به تنهایی و هرآنگونه که اراده می کند می فهمد. 🔹 دو واقعیت بنیادین «تاریخ» و «جامعه»، موثر بر معرفت شناسی هستند لیکن به دلیل گستردگی مباحث فلسفی در آن دو بخش، تفصیل مطالب را باید از متون فلسفی دیگری پیگیری نمود. فلذا در تعریف جامعه از منظر فرهنگستان، نمیتوان به این چکیده اکتفا نمود. @monir_ol_din
▫️همه میدانند _حتی خود آقای نصیری هم می‌داند_ که غالب جریان هیات و مراسمات مذهبی، در چارچوب دستورات حاکمیت و بخشنامه‌ای عمل نمی‌کنند، بلکه کاملا خودجوش و با دغدغه‌های مردمی به میدان می‌آیند. و‌ حتی، برخی از هیآت در برخی از شهرها، نظام و‌ حاکمیت را متهم به کوتاهی در شعائر می‌کنند. ▫️اما آقای نصیری، دگراندیش شده و برای چنگ کشیدن به صورت نظام مقدس، به هر رطب و یابسی متشبث می‌شود. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا. @monir_ol_din
♻️ جنگ اوکراین و فلسفه اسلامی ⛔️این یادداشت، سیاسی نیست و ناظر بر فلسفه سیاست است. 🔹گفتمان امتداد حکمت، معنایی خاص دارد. در این گفتمان، غرض اصلی، حضور مفاهیم و نظریات بنیادین فلسفی در ساحت عینیت و اجتماع، و تحلیل موضوعات اجتماعی-سیاسی از خاستگاه فلسفی است که در قامت «فلسفه سیاست» ظاهر می‌شود. 1⃣جنگی که در اوکراین واقع شده، می‌تواند یکی از همان مواقفی باشد که فلسفه اسلامی ظرفیت و توان خود را عرضه نموده و منظری فلسفی فراروی اهل تامل بگشاید و سطح مواجهه با این موضوع را تعمیق بخشد. نقل اخبار و تحلیل‌های سیاسی، موضوع کار سیاستمداران است و فیلسوفان سیاست باید از لایه‌ای عمیقتر به این مشکل پرداخته و سرمایه‌ای قویم برای عرصه سیاست فراهم آورند. حال، آیا فلسفه اسلامی و مشخصاً فلسفه صدرایی از چنین ظرفیتی برخوردار است که جنگ پیش‌روی، یا هر جنگی که در عالم انسانی واقع می‌شود را تحلیل کند؟ 2⃣پرواضح است که وقتی از فیلسوف صدرایی برای اندیشیدن پیرامون این جنگ دعوت می‌شود، مقصود، ارائه تحلیل درباره تجهیزات نظامی، کشته ها و اسیران و مفقودین، فرار مردم و نظامیان، مذاکرات جنگی و.... نیست. بلکه، فیلسوف صدرایی باید به مقوله «جنگ» اندیشیده و آن را تحلیل فلسفی نماید؛ جنگ چیست؟ آیا جنگ، امری حقیقی است یا اعتباری؟ چرا میان انسانها جنگ واقع می‌شود؟ صورت مقابل جنگ، چه چیزی است؟ آیا جنگ، متصف به حق و باطل یا خوب و بد می‌شود؟ و.... 3⃣اگر گفته شود، مفهوم جوهری جنگ، امر «قدرت انسانی» است، و در حقیقت دو قدرت انسانی است که باهمدیگر درگیر می‌شود و به جنگ می‌انجامد، آیا فلسفه اسلامی تحلیلی از قدرت انسانی دارد؟ روشن است که مقصود از قدرت انسانی، اراده متصرفانه انسان در پیرامون خودش است. و تا زمانی که فلسفه صدرایی در بند ضرورت علیتی قرار گرفته، توان تحلیل اراده انسانی را ندارد. و النهایة اینکه، باید در مواجهه با هرجنگی آن را در چارچوب علیت جبری معنا نموده و به این نتیجه برسد که: «انسان، محکوم جنگ است، و او در جنگ واقع می‌شود، نه آنکه آن را اختیار می‌کند.» البته، ناگفته نماند که بنابر مبانی برخی از اساتید قویم حکمت صدرایی که ضرورت علیتی را نمی‌پذیرند،(۱) امکان تحلیل فلسفی از مقوله قدرت و اراده وجود دارد، لیکن درباره همین بخش نیز مشکله‌ای وجود دارد و آن هم اینکه: 4⃣وقتی دو قدرت و اراده انسانی، با همدیگر مواجهه پیدا کرده و در مقام دفع قدرت همدیگر برمی‌آیند، واقعیت دیگری در این میان وجود دارد که سبب می‌شود آن مواجهه به جنگ بیانجامد و آن همان «جهتداری اراده» است. یعنی به صرف توجه به عنصر اراده نمی‌توان به تحلیل حقیقت جنگ پرداخت، بلکه باید امر «برایِ» نیز مورد توجه قرار گرفته و به جهتگیری اراده‌ها هم التفات شود. به عبارت دیگر، دو اراده انسانی به دنبال غایت و هدفی برآمده و در تقوم یا تضاد با همدیگر واقع می‌شوند. پس نیاز به یک دستگاه فلسفی است که امکان تحلیل «تدافع اراده‌های جهتدار» را داشته باشد تا بتواند حقیقت جنگ را تبیین نماید. (۱) مبنای حضرت استاد، آیت‌الله فیاضی (دامت برکاته) @monir_ol_din
دکتر سجاد کوچکی موضوع: فلسفه نظامی و جنگ روسیه و اکراین لازم دانستم از تک نگاشت جنگ اکراین و فلسفه اسلامی که در کانال امتداد فلسفه و حکمت گذاشتید تشکر کنم، این تک نگاشتها هم به صاحب نظران انگیزه میدهد و هم خلأ موجود فلسفه اسلامی را به عنوان یک مسئله استراتژیک مطرح می کند. 🔹امروزه، مبحث «فلسفه جنگ‌» در غرب از پنج گزاره (statements) راهبردی زیر تغذیه می شود: ۱- گزاره های ارتباطی: این گزاره، ارتباط بین دو یا چند بازیگر جنگ را ترسیم می کند، یعنی به بیان ارتباط و تقابل بین بازیگران تدافعی، تهاجمی و ترکیب بین این اینها می پردازد. به عبارت دیگر، مدل جنگ جدید آمریکائی‌ها بعد از خروج از افغانستان، با تاثیر پذیری از فلسفه بهینه شده جنگ به مدل جنگ نیابتی (proxy war) تغییر ماهیت داده است. براساس این مدل، نقش ارتش آمریکا از رویکرد مسقیم به رویکرد غیر مستقیم(indirect approach) تغییر یافته است. به زبان ساده‌تر از مداخله سخت افزاری به مداخله نرم افزاری، یابه تعبیر فلسفی آن، از عینیت به حالت انتزاعی عقب نشینی کرده است، و لازم به توضیح است که آمریکایی‌ها در ماجرای جنگ روسیه و اوکراین از همین مدل نیابتی (passive= به ظاهر منفعل و نرم افزاری استفاده می کنند) و شخص "بایدن" رسماً اعلام کرد ارتش آمريکا عملاً و عیناً با روسیه وارد جنگ نخواهد شد. ۲- گزاره های ائتلافی (Association statements)، گزاره های ائتلافی براساس فلسفه بهینه شده جنگ نشان می دهند که اساساً چه مفاهیمی (بازیگرانی) باید در کنار هم برای تولید یک جنگ کم شدت یا پر شدت قرار بگیرند. این گزاره، میزان وابستگی و همبستگی بازیگران را با تاکید برمنافع مادی مشخص می کند. به عبارت آشناتر متغیر های اصلی، فرعی و تبعی را در قالب ائتلاف هماهنگ مي سازد. محور ائتلاف می تواند براساس مدل جدید نیابتی آمریکا نرم افزاری یا شناختی(cognitive) باشد. ۳- گزاره های علیتی ( Causal statements )، برخلاف گزاره های ارتباطی و گزاره های ائتلافی، این گزاره ربط وقوع دو جنگ را شرح می دهد. این گزاره، به ارتباط علیتی بین چندین عامل و وقوع(معلول) یعنی جنگ اشاره دارد، و جالب اینجاست که فلسفه غرب "علیت" را از حالت " جبری" خارج میکند و عواملی " علّی" را به عوامل انسانی معطوف می سازد و نقش انسان را در تولید و سازماندهی این عوامل برجسته می کند. مثلاً در جنگ روسیه و اکراین، نقش جغرافیای انسانی بر جغرافیای طبیعی می چربد، مثل حضور ناتو در"حیات خلوت روسیه"، گرایش کشورهای جداشده از شوروی سابق به غرب، قدرت طلبی یک طرف جنگ و دهها عامل دیگر که اراده و انگیزه انسانی را در وقوع جنگ پر رنگ میسازد. ۴- گزاره ناامن سازی (insecurity statements) دیگران و تامین امنیت خودی, ریشه این گزاره در فلسفه تهدید و امنیت غرب نهفته است. قدرتهای بزرگ همواره با این دومولفه، کشورهای هدف را به چالشهای سیاسی، اقتصادی و نظامی می اندازند. یعنی بادستکاری "دوبعد" امنیت و تهدید، همیشه کشورهای هدف را در بحران نگه میدارند و پیوسته برکفه تهدید همه جانبه فشار حداکثری وارد می کنند. بهترین مصداق این گزاره، تهدید و تحریم های همه جانبه چهار دهه گذشته استکبار علیه کشورمان مي باشد. ۵- گزاره پنجم؛ تولید مفاهیم، تعاریف و معادلات جدید جنگ است. این مفاهیم، به سه دسته تقسیم می شوند: الف- مفاهیم انتزاعی ونظری ( abstract concept ) ب - مفاهیم عملیاتی( operational concept ) ج - مفاهیم عینی( objective concept ) بخشی از این مفاهیم، اخیراً توسط کانون های اندیشه ورز غرب به ویژه آمریکا به سلاح‌های بدون سرنشین، جنگهای شناختی و حملات سایبری، تولید ویروس و جنگ های نیابتی به عرصه عمل وارد شده است. @monir_ol_din
♻️سلام و عرض ادب محضر عزیزان پژوهشگر و محقق: 🔹چندسالی است که در دو کانال (الفقه_الاصول) و (امتداد حکمت و فلسفه) در شبکه ایتا، در خدمت عزیزان هستم و پژوهش ها، یادداشت ها و درس گفتارهایی که داشته ام را به مرور زمان در کانال قرار میدادم. علاوه بر تحقیقات شخصی، اگر مطالبی از دیگران به دستم می رسید که مفید برای اعزه بود در پخش آنها دریغ نداشتم. به دلایل متعددی، از جمله پاک شدن مطالب در ایتا، در ضمن حضور در این پیامرسان، کانال دیگری را نیز در تلگرام راه اندازی کردم تا امکان حفظ و نگهداشت پرونده‌های تحقیقی اعم از صوتی و مکتوبی فراهم آید و بنده کمتر شرمنده اعزه فرهیخته باشم. 👇👇👇 ▫️آدرس کانال تلگرام: https://t.me/yaddashthaghoftarha
♻️نگاهی فلسفی به موضوع «نژاد پرستی اروپایی»محمد متقیان تبریزی 🔹جنگ اوکراین و نژادپرستی اروپایی، مجالی برای اندیشیدن درباره چرایی وقوع این موضوع ایجاد می‌کند؛ نژادپرستی چیست؟ و نژادپرستی اروپایی چیست؟ 🔹به نظر میرسد، نژادپرستی اروپایی، ریشه در سه سطح ادراکی دارد: ادراک انسان شناختی، ادراک اجتماعی، ادراک تاریخی. 1⃣ادراک انسان‌شناختی: در این سویه ادراکی، نژادپرستی(Racism) اینگونه معنا می‌شود: «میان آحاد بشری در کیفیت خلقت تفاوت و تبعیض وجود دارد. برخی از نژادهای بشری، از لحاظ آفرینش جسمانی، برتر از سایر نژادها هستند.» این ادراک، ساحت قلب و ذهن انسان را انکار نمی‌نماید، بلکه در تحلیل حقیقت انسان و طبقه‌بندی میان ابعاد وجودی آن، اصالت را به بعد جسمانی انسان داده و آن دو را تابعی از جسمانیت انسان معنا می‌کند. براین اساس، غم و شادی یک انسان سفید پوست اهمیت پیدا می‌کند، نه به خاطر آنکه حالت قلبی او مهم است، بلکه به این دلیل که او «پوست سفیدی» دارد. 2⃣ادراک اجتماعی: در این ادراک، فهم انسان‌شناسانه از برتری نژادی، تبدیل به باوری اجتماعی می‌شود. در ساحت اجتماع، انسان اجتماعی تربیت می‌شود که تلقی خاصی از منزلت آحاد بشری دارد. او چنین میپندارد که، چون نژاد و آفرینش جسمانی افراد اهمیت دارد، پس طبقه‌بندی اجتماعی باید بر محور همان برتری نژادی صورت بگیرد. به عبارت دیگر، اگر در طبقه‌بندی‌های اجتماعی دیگر، به حکیمان و اندیشمندان - با نظر به عقلانیت آنها- جایگاه میدهند، در این طبقه‌بندی، اصالت با سفیدپوستی است. 3⃣ادراک تاریخی: انسان اروپایی تربیت یافته در جامعه اروپایی، محصول یک حرکت تاریخی است که باید از موضع «فلسفه تاریخ» مورد تحلیل قرار بگیرد. یعنی، یک صیرورت و شدن تاریخی است که جوامعی را پدید آورده و انسانهایی را تربیت مینماید که برخوردار از «اخلاق نژادپرستی» هستند. و البته، اینگونه نیست که افراد، مجبور در ظرف تاریخ و جامعه هستند، بلکه آنها ظرف جامعه و تاریخ خود را انتخاب می‌نمایند، و سخن از بستر پرورش انسان نژادپرست است که از درون جامعه‌ای و از بستر یک «صیرورت تاریخی» برمی‌خیزد. و شاید وجود چنین جریان تاریخی است که خداوند متعال در قرآن کریم، برتری نژادی انسانها را نفی نموده و منزلت و کرامت آنها را با عیار تقوا سنجیده است. 🔹براساس آنچه گفته شد، میتوان «نژادپرستی اروپایی» را اینگونه تصویر نمود: اروپای امروز، در متن تاریخ نژادپرستی قرار دارد. نژادپرستی امروز، امری حادث نیست، بلکه نتیجه صیرورت انسان اروپایی در متن تاریخ است. و چون صیرورت، به معنای توسعه و پیچیدگی است، پس نژادپرستی دوران جدید، پیچیده‌تر و توسعه‌یافته‌تر از دوران قدیم است. در هرصورت، بی‌ریشه و حادث نیست. اروپای امروز، جامعه نژادپرستی است. جامعه‌ای که ذیل گردش تاریخی نژادپرستی قرار دارد. میتوانست ذیل آن نباشد، اما همان تاریخ را برگزیده و در مدار آن حرکت می‌کند. انقلابهایی که در برخی از کشورها علیه نژادپرستی به راه می‌افتند، انقلاب یک جامعه از حرکت ذیل تاریخ نژادپرستی و تغییر ریل در مسیر دیگری است. انسان اروپایی امروزی نژادپرست است. اساساً «انسان اروپایی»، واژه‌ای است برای اشاره به برتری نژادی. فلذا ممکن است کسی در فرانسه زندگی کند اما انسان اروپایی نباشد، بلکه «انسان محمدی» باشد. آنچه مهم است، حضور در جامعه اروپایی است که ذیل تاریخ اروپا سیر میکند و صیرورت می‌یابد. برای عبور اروپا از جامعه نژادپرستی و انقلاب از ذیل تاریخ نژادپرستی، نیاز به «انسان جدیدی» است که از این تاریخ بیرون بیاید. @monir_ol_din
NYU Panel Poster.pdf
2.83M
🔹جستجویی درباره نگاه فلسفی به موضوع نژادپرستی انجام دادم و به دانشگاه نیویورک (NYU) رسیدم که اطلاعیه‌ای درباره یک رویداد فلسفی پیرامون نژاد و نژادپرستی را بارگذاری کرده بود. معرفی این رویداد در سایت این دانشگاه اینگونه ترجمه شده است: «لطفاً برای رویداد افتتاحیه پروژه فلسفه نژاد و نژادپرستی به ما بپیوندید: یک میزگرد در مورد توسعه، وضعیت فعلی و آینده فلسفه نژاد و نژادپرستی، با حضور چهار رهبر برجسته در این زمینه.» https://as.nyu.edu/content/nyu-as/as/departments/philosophy/events/fall-2021/philosophy-of-race-and-racism.html 🔹آیا، فلاسفه مسلمان نیز از اندوخته‌های فلسفی خویش در تحلیل موضوع جدی و مهم نژادپرستی، بهره خواهند برد؟ @monir_ol_din
▫️تصویب رشته «غرب‌شناسی» و رشته «مطالعات نظری تمدن» در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 🔹رشته «غرب شناسی انتقادی» و رشته «مطالعات نظری تمدن» هر دو در مقطع دکتری در دانشگاه باقرالعلوم (ع) به تصویب وزارت علوم رسید. 🔹طراحی این دو رشته از سال ۱۳۹۳ در «گروه مطالعات تمدنی» پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی آغاز شد و با استفاده از اساتید و اعضای هیات علمی پژوهشگاه، دانشگاه‌ تهران، علامه طباطبایی، دانشگاه باقرالعلوم ع، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، موسسه امام خمینی ره، فرهنگستان علوم اسلامی قم، دانشگاه امام حسین ع، دانشگاه معارف بیروت، دانشگاه ویرجینیای آمریکا، و برخی دیگر از محققان و اساتید جهان عرب، سرفصل‌های هر دو رشته تکمیل شد و برای تصویب و اجرا به دانشگاه باقرالعلوم ع واگذار شد. 🌐کانال دکتر حبیب‌الله بابائی @monir_ol_din
💢هفته بزرگداشت جهاد علمی استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره)💢 💠بازخوانی اندیشه استاد، با گفتارهایی از اساتید و پژوهشگران فرهنگستان علوم اسلامی قم 🔰در موضوعات؛ بنیادین و راهبردی 🔸چهارشنبه و پنج شنبه، ۱۸ و ۱۹ اسفندماه، ساعت ۱۰ الی ۱۲ 📲پخش زنده در صفحه رسمی فرهنگستان علوم اسلامی در اینستاگرام 💬لینک مجازی: https://croom.ir/b/qfa-jga-uyy-suf @monir_ol_din
💢هفته بزرگداشت جهادعلمی استاد سیدمنیرالدین حسینی💢 🔹برنامه روز اول نشست چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰/ ساعت ۱۰ الی ۱۲ 1⃣حجت الاسلام محمدجعفر حسینیان موضوع ارائه: روش تحقیق در اندیشه استاد حسینی 2⃣حجت الاسلام سیدحمید طباطبائی موضوع ارائه: اندیشه تربیت استاد حسینی 3⃣جناب آقای حامد یزدانی موضوع ارائه: پرسش‌های پیش‌روی ریاضیات، مبتنی بر اندیشه استاد حسینی 📲پخش زنده در صفحه رسمی فرهنگستان علوم اسلامی در اینستاگرام 💬 لینک مجازی: https://croom.ir/b/qfa-jga-uyy-suf @monir_ol_din