eitaa logo
منتخب کانالهای مذهبی
297 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
117 فایل
منتخبی از مطالب شاخص کانالهای مذهبی مختلف که شما را از مراجعه به کانالهای مذهبی متعدد بی نیاز میکند.
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ امام حسن عسکری (ع): همانا رسیدن به خدا، سفری است که جز با مرکب قرار دادن شب (شب زنده داری)‌ نمی توان به آن دست یافت اعلام الدّین، ص 311 🌺 ولادت امام حسن عسکری بر همگان مبارک @Habiliyan
✍آیت‌الله بهجت (ره) : حضرت رضا و حضرت معصومه علیهماالسّلام با هم اتحاد و اتصال دارند، بلکه همه نور واحدند؛ لذا انسان به هرکدام که متوسل شود، از دیگری جواب می‌گیرد 📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۳ 🖤 سالروز وفات حضرت معصومه سلام‌ الله‌ علیها تسلیت باد @Habiliyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 امروز سالروز شهادت کسی است که محافظ #کاباره هتل میامی بود ولی دم مسیحایی روح الله دوباره زنده اش کرد + شهید شاهرخ ضرغام مشهور به حر انقلاب @Habiliyan
کاش بعضی ها پشه آنوفل بودند! برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است. فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم. اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست. و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها... جانبازی که 35 سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای عکس بگیری؟" گفتم نه! ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم. می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات! همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته! نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد. خیلی زود رفیق شدیم. وقتی فهمید من هم در همان عملیاتی بوده ام که او ترکش خورده. پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد! توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع دیگر بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟ شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست. یاد دوست شهیدم اسماعیل فرجوانی افتادم. دستش که عملیات والفجر هشت قطع شده بود نگران هزینه های بیمارستانی بود، نکند زیاد شوند! گفتم: بی حرکت دست و پا خیلی سخت است، نه؟ با خنده می گفت نه! حکایت تکاندهنده ای برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است! پشه های آنوفل را می گفت. "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت نگاهم را که می بینند خودشان رعایت می کنند و زود بلند می شوند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند. می‌گفت ما که خوبیم اگه می‌خواهی جانباز ببینی برو آسایشگاه جانبازان اعصاب و روان و اونها رو ببین ، ما آزادیم و ... برو ببین جانبازان موجی چی میکشن و چه جوری زندگی می‌کنن و چه جوری دست‌ و پاهشون را بستند به تخت و مثل ما آزاد نیستند و همش با داروهای خواب آور یا خوابند و یا منگ و بیحال یه گوشه‌ای نشستند و همدیگه‌رو نگاه می‌کنند نوجوان و 16 ساله بوده که ترکش به پشت گردنش خورده و الان نزدیک 50 سالش شده بود. سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم بیرون بیاید، تا بارش باران نرمی که شروع شده بود را ببیند. چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده. خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و فضای دم کرده داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت. به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی اروپایی... می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، همه بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست. نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم. می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند. خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی قبلی را نداشت. از همان وقتی که حرف مرگ را زد. انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود. کاش حرف تندی می زد! کاش شکایتی می کرد! کاش فریادی می کشید و سبک می شد! و مرا هم سبک می کرد! یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف پرسه می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد از تظاهر بدم می آمد از فراموش کاری ها بدم می آمد از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر همشان! از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند و این روزها هم نه جانبازها را می بینند نه پدران و مادران پیر شهدا را... بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته! از آنها که جانبازهارا هم پله ترقی
چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی قبلی را نداشت. از همان وقتی که حرف مرگ را زد. انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود. کاش حرف تندی می زد! کاش شکایتی می کرد! کاش فریادی می کشید و سبک می شد! و مرا هم سبک می کرد! یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف پرسه می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد از تظاهر بدم می آمد از فراموش کاری ها بدم می آمد از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر همشان! از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند و این روزها هم نه جانبازها را می بینند نه پدران و مادران پیر شهدا را... بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته! از آنها که جانبازهارا هم پله ترقی خودشان می خواهند! کاش بعضی به اندازه پشه های آنوفلِ آسایشگاه معرفت داشتند! وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست! و بس می کردند... و می رفتند... ما چه می دانیم جانبازی چیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم به این مامان بزرگ جانم به این روحیه ماشاالله به سن و سال ماشاالله به دور و بری ها 🌺زنده باد زندگی🌺 به خدا اینا زندگی میکننا با فرزند و نوه و نتیجه و نبیره😊 ایشالله جشن تولد دویست سالگیش☺️ 👈 تا شقایق هست زندگی باید کرد🌷🌷 #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه
🔴خدای نصفه نیمه آقاا کی گفته خدا بنده هاشو عذاب میکنه؟ خدایی که انقدر مهربونه و بخشندس. چرا انقدر دین رو بد معرفی میکنید و همش از آتش و جهنم و این چیزا حرف میزنید؟ چرا مردم رو میترسونید؟ از محبت خدا بگید مردم جذب بشن و.... 👈 این صحبت های یک سری از دوستانی است که به بهونه جذب مردم و آشتی مردم با دین میگن فقط از خوبی ها و مهربونی های خدا بگید 🔻 اگر اینطوری بود خود خدا بهتر میتونست تو قرآن فقط از مهر و محبتش حرف بزنه و بگه همه چی گل و بلبله، ولی تو قرآن فراوان آیات عذاب و غضب خدا وجود داره اینا پس چیه؟ این آیه زیبا و امیدوارکننده رو برات میخونن: 《 نَبِّئْ عِبٰادِی أَنِّی أَنَا اَلْغَفُورُ اَلرَّحِیمُ》 بندگانم را آگاه کن که من بخشنده و مهربانم میگن ببینن خدا اینه، مهربون و بخشنده و... بعد بهش مگی آیه تموم شد؟ میگه نه بقیش‌و ولش کن فعلا با این حال کن.حالا ادامه آیه چیه؟ اینه 《وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ 》 والبته عذابم هم عجب عذاب دردناکی است دین و آیات قرآن رو نباید نصفه و ناقص به مردم معرفی کرد، مثل این کلیپایی که چندثانیه از صحبت های یک نفرو کات میکنن میگن ببین استادفلانی چه چرت و پرتابی گفته؟ بعد میری کامل صحبتارو گوش میدی، میبینی اصلا موضوع چیز دیگه‌ای بوده یه بنده خدایی انقدر پرخوری کرده بود که هیکلش مثل بالن شده بود، میخواست پَر بکشه به آسمون، ازش پرسیدن آقاااا چرا انقدر میخوری‌؟ گفت خود خدا تو قرآن امر کرده که "کلوا و اشربوا" بخورید و بیاشامید. بقیه آیه رو نخونده بود که "ولا تسرفوا" انقدر هم سریع نباید به آیات قرآن عمل کرد که وسط آیه ول کنی بری😊 🔻خدا هم رحمت داره هم غضب بله درسته، همیشه رحمتش بر غضبش سبقت میگیره "یا مَن سَبَقت رَحمتُهُ غضَبَه" ولی بالاخره خدا غضب داره، این همه عذاب در طول تاریخ بر قوم های مختلف نازل شده که بعد از رحمت بسیار صورت گرفته ⬅️اصلا برای اول کار باید با آیات رحمت مردم رو جذب کرد و با آیات غضب و عذاب اونارو تو مسیر نگه داشت ما همیشه باید در خوف و رجا بمونیم. نه همیشه در خوف باشیم که نا امید بشیم، و نه همیشه در رجا باشیم که عاقبت یَله و رها بشیم وهر کاری دلمون خواست بکنیم 🔻اگه فقط مهربونی و رحمت خدارو درنظر بگیریم، در مواقعی که هوای نفس سراغمون میاد احتمالش بیشتره که گناه کنیم تا پرهیز، چون میگیم خدا که میبخشه، این همه گناه کردیم اینم روش شما بچه هایی که باباهای فقط مهربونی دارن رو ببینید، باباهایی که فقط محبت میکنن، میخندن وقربون صدقه بچه هاشون میرن، اینا بچه هاشون بعد از یه مدت دیگه حرف باباشونو گوش نمیدن و هر کاری دلشون میخواد میکنن، پدر باید هم مقتدر باشه هم مهربون، اتفاقا اون اقتدار و ابهت پدر به مهربونیش معنی میبخشه و به بچه آرامش میده 👌 باید از صفات جلال‌، جبروت، قهاریت و عظمت خدا هم برای مردم گفت. اتفاقا این صفات رو اگه فهمیدیم که یه خدا داریم انقدر بزرگ و باعظمت و باقدرت ولی درعین قدرت میبخشه، در عین عظمت میتونی باهاش رفیق شی، در عین جلال و جبروت منتظرته و قلبش برات میتپه اون موقع خیلی جذب کردن و آشتی دادن مردم با خدا بهتر و راحتتر میشه 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
سلام خدمت عزیزان بزرگوار به اطلاع میرساندنیازمندی های فوری ۱.خانواده ای که بیمار سرطانی دارندبرای تهیه دارو۲۲۰هزارت نیازمند ۲.خانواده ای درروستا برای تهیه یخچال به ۳ملیون احتیاج دارند ۳.خانواده ای برای اینکه هزینه دامادشدن پسرشون (الان نامزدداره) نیازبه یخچال وگازو.. داره وهزینه عروسی .. ۴.خانواده های نیازمندبه گوشت وبرنج و...هستندومتاسفانه هنوزپولی جورنشده تابتوانیم براشون خریدکنیم. ۵.خانواده نیازمندبه هزینه بیمه برای درمان بچه دوساله که نیازبه جراحی داره ونیزمادرخانواده که تاندون پاشون پاره شده احتیاج به یک ملیون وهشتصدت پول دارند ۶.دوخانواده نیازمندپتوهستندوفرش ازحسن همکاریتون ودعاهای خالصانتون کمال تشکررودارم لطفامحبتهای خودرابه شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۱۸۸۷۸۳۸۱۶ بنام نفیسه اشتیانی واریزبفرماییدوحتمامبلغ وزمان واریزرواعلام بفرمایید.۰۹۰۲۶۷۴۳۳۰۱ اجرکم عندالله
بسم الله الرحمن الرحیم  ما آدم ها برای دور هم جمع شدن، برای شاد بودن، برای خوب بودن دنبال بهانه میگردیم. یک روز نوروز را بهانه میکنیم و شکوه قدرت خدا در لحظه ی شکوفایی شکوفه ها را جشن بگیریم و یک روز یلدا را بهانه میکنیم تا در گرمای کنار هم بودن ها و لبخندهایمان سرمای زمستان را تاب بیاوریم. بزرگترهایمان چقدر خوب ما را جرعه نوش کلام بزرگانی چون حافظ کردند و چقدر خوب تر یادمان دادند اگر افتادی بگو "یاعلی" و بلند شو...! راستی؛ این علی(ع) کیست که که ذکر نامش هم بر روح و جان آدمی موثر می افتد؟! سال هاست که حافظ خوان شب های یلدا شده ام و شب یلدا هرجا که باشم همه سراغ حافظ را میگیرند و فال میخواهند.  امسال هم دیوان حافظ را از لابلای کتاب ها بیرون کشیدم اما قبل دیوان حافظ یک چیز دیگر کنار گذاشتم برای طولانی ترین شب سال. یک گنج ناشناخته پدری...یک درنایاب...یک کتاب عزیز و شریف و البته غریب...! "نهج البلاغه" شاید این کار باعث تعجب باشد اما عجیب تر از آن خودِ همین تعجب است! عجیب است که از خواندن نهج البلاغه در شب یلدا تعجب میکنیم! عجیب است که شیعه ایم و ادعا داریم و نهج البلاغه نمیخوانیم! عجیب نیست؟!لطفا شما بگویید؛ عجیب نیست؟! القصه؛ نهج البلاغه هم بردیم و از غربتش گفتیم. از کاربردی بودن و موثر بودنش در عالم گفتیم. از هدایت یافتگان کلام مولا گفتیم. از نسخه ای که درمان تمام دردها و پاسخ تمام سوالات بشر است...! اغراق می کنم؟! ای کاش اغراق بود!!! ما عمری از کتابی غافل بودیم که نسخه نه بلکه خود درمان بود. به قول بزرگی : کتاب اخلاق کتابی نیست که نسخه هدایت بدهد، کتابی است که هدایت کند. یعنی کلامی که فاعلیت داشته باشد. و کلام مولا از این دست است.  رفتیم در دل خانواده و مثل هرسال سراغ حافظ را گرفتند. همه سراغ حافظ را گرفتند اما هیچ کس نمیدانست که مولایمان حتی به فکر فصل سرما و شب یلدایمان هم بوده اند و سال ها پیش فرموده اند:  در آغاز سرما خود را بپوشانيد ، و در پايانش آن را در يابيد ، زيرا با بدن ها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد : آغازش مى سوزاند ، و پايانش مى روياند. (نهج البلاغه/حکمت128) مثل هر سال کنار خانواده خوش بودیم.همه آداب و رسوم شب یلدا را گرامی داشتیم. (البته با رعایت اصول اقتصاد مقاومتی که خود مجالی مجزا می طلبد...!) چرا که حضرت امیرالمومنین(ع) فرموده اند: هماهنگی در اخلاق و رسوم مردم، ایمن ماندن از دشمنی و کینه های آنان است. (نهج البلاغه/حکمت401) فال گرفتیم و همه گوش تیز کردند برای شنیدن فال هایشان اما این بار نه فقط فال حافظ! تفال زدیم به حکمت های نهج البلاغه. برای تک تک اعضای خانواده به حکمت ها تفال زدیم و همه لذت کلام حضرت امیر(ع)را چشیدند. یکی از شدت مطابقت نیت و حکمت باز شده تعجب می کرد. یکی به وجد می آمد از پاسخی که مولا به سوالش داده بود. یکی به فکر فرو می رفت و سراغ آدرس و شماره حکمت را می گرفت تا برود در خلوت خودش بارها و بارها بخواند و بنوشد این جام گوارا را... خدایا!شکرت که محبت این خاندان محترم را در روح و جان ما نهادی... خدایا! مباد روزی که دستمان از سفره وعظ و حکمت و کرامت اهل بیت(ع) کوتاه بماند... التماس دعا
🍉 به احترام خانواده موبایل ممنوع⛔️ 🌹 بیاییم و مثل قدیما،حال و احوال همدیگرو بپرسیم 👈 بازنشر یادتون نره 👉 🔷 @pasokhgoo1 👈
#یلدای_مهدوی ...و چه نزديک است امروزِ ما به فردايی که سپيده آن آشکار شد. ای مردم! اينک ما در آستانه تحقّق وعده های داده شده، و نزديکی طلوع آن چيزهايی که بر شما پوشيده و ابهام آميز است، قرار داريم. بخشی از خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه ✨طرح هم خوانی نهج البلاغه: طولانی ترین شب سال را همه با هم با نیت فراگیری فرهنگ زیست در حکومت مهدوی ارواحناه فداه نهج البلاغه میخوانیم ✨وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ﻭ پروردگارتان ﮔﻔﺖ : مرا ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ را ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻢ سوره غافر آیه ۶۰ با هم و در کنار هم در پیشگاه پروردگارمان برای ظهور مولایمان مهدی موعود(عج) دعا میکنیم. ✨قرار ما:شنبه شب راس ساعت ۲۲ خطبه ۱۵۰ از کتاب شریف نهج البلاغه #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_خوانی ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalagheiha ┗━━━🍂━━