🔰موضوع:امام شناسی در نهج البلاغه(۶)
🔵 فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام)
ذليل ترين افراد نزد من عزيز است تا حقِّ او را باز گردانم و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.
در برابر خواسته های خدا راضی و تسليم فرمان او هستم، آيا می پنداريد من به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند، من نخستين کسی هستم که او را تصديق کردم و هرگز اوّل کسی نخواهم بود که او را تکذيب کنم. در کار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت پيمان اطاعت و پيروی از سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر عهُده دارم که از من برای ديگری پيمان گرفت.
📒 #نهج_البلاغه ، خطبه ۳۷
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۳۵)
📚 انتشارات عهدمانا
کشیش ماشینش را جلوی کلیسا پارک کرد و با قدمهای آهسته به طرف در ورودی کلیسا حرکت کرد، در را باز کرد ، کلید را توی جیبش گذاشت و دستگیره را پایین فشار داد ، اما وقتی چشمش به محراب افتاد ایستاد ، خیره به محراب نگاه کرد ؛ همه چیز به هم ریخته بود. تریبون سخنرانی واژگون شده و چهار جاشمعی پایه دار برنجی روی زمین بود. کشیش جلوی محراب ایستاد و با گام های بلند به دفتر کارش رفت که کنار محراب بود. دفتر کارش کاملاً به هم ریخته بود. هر دو کشوی میزش باز بود. اوراق و دفاتر داخل کشو روی زمین پخش و پلا بود. با اینکه يقين داشت دو هزار دلاری که بابت پول کتاب کنار گذاشته بود به سرقت رفته است ، باز دست برد داخل کشوی خالی ؛ دلارها در جای خود نبودند. وقتی به پلیس زنگ زد ، نای ایستادن نداشت . روی صندلی نشست و به اتاق به هم ریخته اش نگاه کرد و به کم سابقه ترین سرقتی که ممکن بود اتفاق بیفتد فکر کرد ؛ معمولاً سرقت از کلیساهایی انجام می شد که دارای عتیقه جات گران قیمت بودند ، نه کلیسایی که اشیاء با ارزشی در آن نبود. کشیش داشت فکر می کرد که سارق یا سارقان از کجا وارد کلیسا شده اند که ناگهان به فکر در پشتی افتاد. از جا برخاست. از اتاق خارج شد. قفل درو قسمتی از چوب آن شکسته شده بود . کشیش چشم هایش را بست و کف هر دو دستش را روی پیشانی اش گذاشت.
.↩️ ادامه دارد...
🔸 نماز اول ماه به همراه صدقه اول ماه را فراموش نکنیم
( فردا ، چهارشنبه ۱۷ شهریور، اول ماه صفر است )
#نماز
☑ @samtekhoda3
#هفده_شهریور، از ایام الله است...
🔹 یادتان نرود که ما یک ۱۷ شهریور داشتیم. ۱۷شهریور از #ایّام_الله» است. و باید یادمان نرود این را. آن قدر شهید دادیم و آن قدر خون دادیم ما آن روز و در مقابل اجانب و در مقابل وابستگان به اجانب. قیام کردند ملت ما و خونشان ریخته شد، لکن پیروز شدیم...
امام خمینی(ره) ۱۷ شهریور ۵۸
🌷 یاد وخاطره شهدای ۱۷ شهریور ۵۷ گرامی باد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین (علیه السلام )
#مهدوی_ارفع
🆔 @mahdavi_arfae
#کارگاه_آنلاین_بین_الطلوعین
🔸🔹روشنگری؛حفظ انقلاب،رشد مردم🔹🔸
❁باحضور و سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_مهدوی_ارفع
پاسخ به سوالات و شبهات مخاطبان درباره سخنان استاد مهدوی ارفع پیرامون کرونا و واکسن و اقدام رهبر معظم انقلاب اسلامی
🗓ازپنج شنبه،۱۸شهریور
زمان بهشتی #بین_الطلوعین به افق قم
🕰ساعت5:35دقیقه
🌐مکان:مسجد مجازی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به آدرس؛
https://online.lmskaran.com/ch/android-club
☆➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖☆
🔹🆔 @mahdavi_arefae
🌹اعمـــــال مـــــاه صفـــــر
💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفرالمظفر:
▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست،
♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است:
۱- خواندن نماز اول ماه
دو رکعت
در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قلهوالله احد
در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر
بعد از نماز صدقه دهد.
۲- خوانده دعای؛
" یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ
ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ
فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ
یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. "
روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده.
۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو:
دو رکعت
در رکعت اول سوره حمد سوره فتح
و در رکعت دوم حمد و توحید.
بعد از نماز
صد مرتبه صلوات،
صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند.
۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است.
#همراه_با_بزرگان
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی
در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه
دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار
از كنارم میگذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت
كه اگر خود را كنار نمیكشیدم،
خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر میكردم
همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه
آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطاییانجامندادم
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!
اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد،
حتی یک تفکر منفی میتواند
تاثیری منفی ایجاد کند...
🔵 پیوند صفات نیک با یکدیگر
💠 اگر در كسی خصلتی شگفت ديديد، همانند آن را نیز انتظار كشيد.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۴۴۵
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۳۶)
📚 انتشارات عهدمانا
پلیسی که مسن تر بود دست داد و سلام کرد و گفت : « سلام پدر . من ستوان استپان هستم ، ببخشید که کمی دیر رسیدیم. »
ستوان استپان نگاهی به اطرافش انداخت و رو به کشیش گفت : « متأسفم پدر ، سرقت از کلیسا نهایت بی شرمی است... آیا چیز با ارزشی هم به سرقت رفته است ؟ »
کشیش گفت : « به نظر نمی رسد از اموال کلیسا چیزی برده باشند ، اما در کشوی میز کارم ، دوهزار دلار پول نقد بود که حالا نیست. » پلیس گفت : « سارق یا سارقان از کجا وارد کلیسا شده اند ؟ » کشیش با دست درِ پشتی را نشان داد و گفت : « قفل آن در شکسته شده است. » ستوان به همکارش که داشت با دقّت به هم ریختگی محراب را نگاه میکرد، گفت : « سرکار دنیس ! لطفاً از در پشتی انگشت نگاری کنید. بعد بیایید به دفتر کار جناب کشیش. » کشیش و ستوان به طرف دفتر کار به راه افتادند. ستوان با دیدن دفتر به هم ریختهٔ کشیش پرسید : « آیا شما همیشه در دفتر کارتان مبلغ قابل توجهی پول نگهداری می کنید؟ »
کشیش گفت : « نه ! من هیچ وقت پولی در دفترم نگه نمی داشتم. این دو هزار دلار ، پول یک مرد تاجیک بود که قرار بود بیاید و آن را از من بگیرد. »
ستوان به کشیش خیره شد و گفت : « یک مرد تاجیک ؟ آیا او می دانست شما دوهزار دلار را دفتر کارتان نگه می دارید ؟ » کشیش بی حوصله جواب داد : خیر ! او چیزی نمی دانست . قرارمان دو روز پیش بود ، اما نمیدانم چرا نیامد. » ببخشید پدر ! آیا شما با این مرد تاجیک ، قصد معاملهٔ چیزی را داشتید؟
↩️ ادامه دارد...
برنامه گام دوم - قسمت 37-با حضور حجت الاسلام مهدوی ارفع-.mp3
15.44M
🔉 برنامه گام دوم شبکه افق
🎙با حضور حجت الاسلام مهدوی ارفع
🗓 ۶/دی ماه/۱۳۹۸
@mahdavi_arfae
@Asaremahdavi_arfae