eitaa logo
پسرفاطمه(عج)
6.4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
15.1هزار ویدیو
82 فایل
﷽ ❤ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ‍ ⚠️ تبادل فقط باکانالهای مذهبی وآموزشی بالای 2 کا ادمین نظرات ، پیشنهادات و تبادل ⬅️ @SeydAli_Alavi تبلیغات ارزان ⬅️ @tabtarefe
مشاهده در ایتا
دانلود
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ای یار سفر کرده اگر که ز تو دوریم حس می‌کنم انگار که نزدیک ظهوریم ای نور که کعبه شده دل تنگ اذانت مردان جهادند همه منتظرانت... 🤲 ✅ @montazar
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تنها ایرانی واقعه عاشورا اسلم دیلمی مردی از دیار قزوین ✅ @mah_mehr_com
28.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | اولین مقتل مکتوب کربلا چگونه اعتبار دارد؟ 🔸برای خیلی از ما این سوال مطرحه مقتل‌ها و روایت‌های کربلا چجوری نوشته میشن و اعتبار دارن، محمدحسین رجبی دوانی به این سوال پاسخ میده ✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
🔵 #تشرف آیت الله شیخ اسماعیل نمازی خدمت امام زمان عج (قسمت هفتم) ✅وقتی به آن درختچه رسیدیم، چاهی دی
آیت الله شیخ اسماعیل نمازی قسمت هشتم 💢 آن آقا همچنین فرمودند: «من می ‌دانم پولی که همراه دارید برای شما در سفر کافی است وگرنه خودم به شما پول می‌دادم».‼ ما دیدیدم نمی ‌توانیم آقا را با پرداخت پول با خود همراه کنیم، یک ‌باره به قلبم الهام شد که آقا اهل حجاز هستند و اهل حجاز در سوگند به قرآن و احترام به آن خیلی عقیده‌ مند می ‌باشند به همین خاطر قرآن کوچکی که در جیب بغلم بود بیرون آورده و ایشان را به قرآن سوگند دادم.❗ ⭕آقا فرمودند: «چرا به قرآن قسم می‌خوری؟ به قرآن قسم نخور! باشد حالا که مرا به قرآن قسم دادی می‌آیم».🌹 ♦سپس فرمودند: «علی اصغر مقصّر است (که باعث گم شدن شما شد)، اکنون محمود رانندگی کند من هم وسط (صندلی کنار راننده) می‌نشینم و شما (شیخ اسماعیل) هم کنار من بنشین به رفقا هم بگو زودتر سوار شوند.» ♦به محمودآقا گفتم: تورانندگی کن. آقا شترهایشان را همان جا خوابانیدند و خودشان کنار راننده نشستند و من هم کنار ایشان نشستم. ادامه دارد ... ✅ @montazar
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ جدید ویژه محرم| همخوانی قرآن قاریان دهه نودی 🎙همخوانی تلاوت قرآن کریم 🌀کاری از: گروه تواشیح تسنيم نوجوانان 📜آیات پایانی سوره مبارکه فجر 📌بر اساس تلاوت بسیار زیبا استاد عبدالباسط ⚜امام صادق (علیه السلام) فرمودند : منظور از نفس مطمئنّه در آیات پایانی سوره فجر، امام حسین (علیه السلام) می‌باشد. 🌐مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 📺 aparat.com/v/NGOYT 📲کانال ایتا: @tasnim_esf
📌 تیرهای سه‌شعبه ◾️ گاهی به مهارت حرمله‌ می‌اندیشم. به غلط می‌گویند که او ماهر بوده است. او فقط هدف‌های روشنی داشت: ➖ چشم عباس، ➖ سینهٔ حسین، ➖ گلوی علی‌اصغر… ◽️ فقط تو بودی که خوب فهمیدی استخوانی که در گلوی علی بود، سه شعبه داشت… از جنس تیرهایی که من با گناهانم‌ به سمت مهدیِ فاطمه پرتاب می‌کنم. 🔘 هفتم ؛ حضرت @montazar
4_6010582219926541196.mp3
6.98M
ویژه مداحی های حضرت علی‌اصغر(ع)؛ 🎙 ( اخم نکن خنده بیشتر به چشمات میاد...) @montazar
هدایت شده از ریحانه
🏴 شهادت حضرت علی‌اصغر(ع)؛ اوج مصیبت در کربلا 🌱 @Khamenei_Reyhaneh
صدای کربلا ۹.mp3
11.48M
۹ 🏴 💢داستان کربلا، و اساساً کربلاهای همه‌ی أنبیاء و امامان، ثابت کرد، که بشر به بلوغ امام‌داری نرسیده است! ⭕️ و تمام علّت غیبتِ آخرین امام، همین بوده است!⭕️ - آیا نقشِ شخص شما در این اتفاق، تاکنون برای شما موضوعیت داشته است؟ - آیا به فکر جبران این مصیبت اعظم، و رسیدن به بلوغ امام‌داری افتاده‌اید؟ 💥همه به امام‌داری نمی‌رسند! @montazar
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 که باعث بسته‌شدن صفحه اینستاگرام میثم مطیعی شد بر عمر اسرائیل، ما حکم پایانیم ✅ @montazar
16.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴انتقال گریه به نسل آینده🏴 👈 اولین کسی که برای ابی عبدالله(ع) گریه کرد کی بود؟ 👈 اولین روضه خوان اباعبدالله(ع) چه کسی بود؟! @montazar
☕️ آقای سید علی اکبر کوثری، یک سال، ظهر عاشورا، به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف می برند، بچّه‌های آن محله به رسم کودکانه ی خود خاله بازی می کردند و به جهت تقلید از بزرگترها، با چادرهای مشکی مادرانشان، حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی، در گوشه‌ای از محله برای خودشان درست کرده بودند. بعد از اتمام جلسه که از در مسجد بیرون می روند، یکی از دختر بچه های👧 محله جلو می‌آید و می‌گوید: آقای کوثری برای ما هم روضه می خوانی؟ آقای کوثری می گوید: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تأخیری در حضورم نداشته باشم. دختر بچّه هر چقدر اصرار می کند: آقای کوثری توجّهی نمی‌کنند، تا این که آن دختر بچّه، عبای آقای کوثری را می گیرد و با چشمان گریان می گوید: مگر ما دل نداریم!؟ 😢چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ آقای کوثری پیش خودش می گوید: دل این کودک را نشکنم و قبول کردم. بنابراین به دنبال آن دختر باعجله می رود، تا به او می رسد. آن کودکان، حسینیه‌ی کوچک و محقّری داشتند که به اندازه‌ی سه تا چهار نفر بچّه بیشتر داخل آن جا نمی‌شدند. سر خم کردم و وارد حسینیه‌ی کوچک روی خاک های محله نشستم و بچه‌های قد و نیم قد، روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردند: السلام علیک یا ابا عبدالله… بعد دو جمله روضه خواندند و یک بیت شعر… و نهایتاً دعایی کردند و آمدند که بلند شوند و با عجله بروند، یکی از بچّه ها گفت: تا چای روضه را نخورید، امکان ندارد اجازه بدهیم بروید. بنابراین آقای کوثری نشستند . آن ها یکی از استکان‌های پلاستیکی بچه‌گانه‌اشان را آوردند و داخل آن، چای☕️ سردی که رنگ خوبی نداشت ریختند، ایشان با بی‌میلی و اکراه، استکان را بالا آوردند و برای اینکه بچه‌ها ناراحت نشوند، بی سر و صدا آن را پشت سرشان، روی زمین ریختند و بلند شدند و رفتند… شام عاشورا، خسته به منزل رسیدند و از شدّت خستگی، فوراً به خواب رفتند. ایشان، وجود نازنین صدیقه کبری حضرت زهرا سلام الله علیها، را در عالم رؤیا دیدند که بالای سرشان آمده است. به گونه‌ای که متوجّه حضور ایشان شدند. حضرت به ایشان فرمودند: آ سید علی اکبر، مجالس روضه‌ی امروز قبول نیست. آقای کوثری گفتند: چرا خانم جان؟ حضرت فرمودند: نیّتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیّات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم، و آن روضه‌ای بود که برای آن چند تا بچّه‌ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه‌ی محلّه خواندی. آ سید علی اکبر، ما از تو گلّه‌ای هم داریم! آقای کوثری گفتند: جانم خانم، بفرمایید چه خطایی از من سر زده؟ خانم حضرت زهرا سلام الله علیها با اشاره فرمودند: آن چای را من با دست خودم ریخته بودم، چرا روی زمین ریختی!؟ آقای کوثری از خواب بیدار شدند و از آن روز فهمیدند که توجّه و عنایت اهل بیت علیهم السلام به مجالس با اخلاص و بی‌ریاست و بعد از آن هر مجلس کوچک و بی‌بضاعتی بود قبول می کردند و اندک صله و پاکتی که از آن ها برایشان عاید و حاصل می شد، برکتی فراوان داشت و برای همه‌ی گرفتاری‌ها و مخارجشان کافی بود. منبع : سایت حوزه و پیج هنر هیأت @mah_mehr_com