پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۹۶ 76از مهم ترين كارهايي كه درمحل انجام شد ترسيم چهره ابراهيم در سال زير پل
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۹۷
من هم گفتم: اين ها رفتند با دشــمن ها جنگيدند و نگذاشــتند دشمن به ما
.حمله كنه. بعد هم شهيد شدند
دخترم از زماني كه اين مطلب را شــنيد هر وقت از جلوي تصوير ايشان رد
.مي شد به عكس شهيد هادي سام مي كنه
چند شب قبل، دخترم در خواب اين شهيد را مي بينه! شهيد هادي به دخترم
مي گويد: دختر خانم، تو هر وقت به من سام مي كني من جوابت رو مي دم! براي
.تو هم دعا مي كنم كه با اين سن كم، اينقدر حجابت را خوب رعايت مي كني
حالا دخترم از من مي پرسه: اين شهيد هادي كيه؟ قبرش كجاست!؟
بغض گلويم را گرفت. حرفي براي گفتن نداشــتم. فقط گفتم: به دخترت
بگو، اگه مي خواي آقا ابراهيم هميشــه برات دعاكنه مواظب نماز و حجابت
.باش. بعد هم چند تا خاطره از ابراهيم تعريف كردم
٭٭٭
.يادم افتاد روي تابلوئي نوشــته بود: »رفاقت و ارتباط با شهدا دو طرفه است
اگر شما با آن ها باشــي آن ها نيز با تو خواهند بود.« اين جمله خيلي حرف ها
.داشت
.نوروز 1388 بود. براي تكميل اطاعات كتاب، راهي گيان غرب شــديم
در راه به شــهر ايوان رســيديم. موقع غروب بود و خيلي خسته بودم. از صبح
!رانندگي و... هيچ هتل يا مهمانپذيري در شهر پيدا نكرديم
در دلم گفتم: آقا ابرام ما دنبال كار شما آمديم، خودت رديفش كن! همان
.موقع صداي اذان مغرب آمد
با خودم گفتم: اگر ابراهيم اينجا بود حتماً براي نماز به مســجد مي رفت. ما
.هم راهي مسجد شديم
نماز جماعت را خوانديم. بعد از نماز آقايي حدوداً پنجاه ســال جلو آمد و
.با ادب سام كرد
ايشان پرسيد: شما از تهران آمديد!؟ باتعجب گفتم: بله چطور مگه!؟
.گفت: از پاك ماشين شما فهميدم
بعد ادامه داد: منزل ما نزديك اســت. همه چيز هم آماده اســت. تشــريف
.مي آوريد!؟ گفتم: خيلي ممنون ما بايد برويم
.ايشان گفت: امشب را استراحت كنيد و فردا حركت كنيد
نمي خواستم قبول كنم. خادم مسجد جلو آمد و گفت: ايشان آقاي محمدي
.از مسئولين شهرداري اينجا هستند، حرفشان را قبول كن
.آنقدر خسته بودم كه قبول كردم. با هم حرکت کرديم
شــام مفصل، بهترين پذيرايي و... انجام شــد. صبح، بعد از صبحانه مشغول
.خداحافظي شديم
آقاي محمدي گفت: مي توانم علت حضورتان را در اين شهر بپرسم!؟
.گفتم: براي تكميل خاطرات يك شهيد، راهي گيان غرب هستيم
!با تعجب گفت: من بچه گيان غرب هستم. كدام شهيد؟
گفتم: او را نمي شناســيد، از تهران آمده بود. بعد عكسي را از داخل كيف
.در آوردم و نشانش دادم
باتعجــب نگاه كرد وگفــت: اين كه آقا ابراهيم اســت!! من و پدرم نيروي
شهيد هادي بوديم. توي عمليات ها، توي شناسايي ها با هم بوديم. در سال اول
!جنگ
مات و مبهوت ايشان را نگاه كردم. نمي دانستم چه بگويم، بغض گلويم را
گرفت. ديشــب تا حالا به بهترين نحو از ما پذيرايي شــد. ميزبان ما هم كه از
!دوستان اوست
. ...آقا ابراهيم ممنونم. ما به ياد تو نمازمان را اول وقت خوانديم. شما هم
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
هدایت شده از DELETED
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃
📖🕋📖🕋📖
🕋📖🕋📖
💠همراهان گرامی کانال
🌷ختم دسته جمعی⬅️ صلوات محمدی ( اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )در کانال برگزار میشود
✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو
میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر
🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃
از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️فرصت خواندن تاشنبه شب ۳۰/ ۶/ ۱۳۹۷
❇️ به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام و شهدای کربلا
و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده
📣لطفا تعداد صلوات را که می فرستید به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر امام رضا( ع )ثبت شود
تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹
⬅️ آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد صلوات در ختم دسته جمعی ⬇️⬇️
🆔 @ZZ3362
⁉️آیا بعدازظهور #رجعت اختیاری است؟
🔸 دو دسته به دنیا برمی گردند مؤمنان واقعی و مشرکان ملحد،
رجعت به دنیا برای هر یک از دو گروه یکسان نیست، رجعت برای مشرکان و کافران سیه روز #اجباری است .
🔸آری ، آنان باید به دنیا برگردند تا سزای اعمال ننگین خویش را در همین دنیا بچشند، ولی مؤ منان و پارسایان خالص برای رجعت به دنیا آزادند، در صورتی که مایل باشند می توانند هنگام ظهور حضرت برای یاری او بشتابند.
👈 مفضل بن عمر یکی از یاران امام صادق ، علیه السلام ، از آن حضرت چنین نقل می کند:
👈 در مورد قائم ، علیه السلام ، و اینکه برخی از اصحاب ما که منتظر ظهور ایشان بودند از دنیا رفتند گفتگو می کردیم ، امام صادق ، علیه السلام ، فرمودند: هنگامی که ایشان قیام نمایند، (فرشتگان الهی ) در روی قبر کسی که اهل ایمان بوده داخل شده و به او می گویند سرور و مولای تو ظهور کرده است اگر می خواهی که به او به پیوندی ، اختیار دارای و چنانچه بخواهی در کرامت پروردگارت بمانی، آزاد هستی .
📚 پی نوشت ها:
🔸الامام المهدی من المهد الی الظهور ص 655 و 656
🔸متن روایت:
ذکرنا القائم ، علیه السلام ، و من مات من اصحابنا ینتظره فقال لنا ابو عبدالله ، علیه السلام : اذا قام اتی المومن فی قبره فیقال له : یا هذا انه قد ظهر صاحبک فان تشاء ان تلحق به فالحق و ان تشاء ان تقیم فی کرامة ربک فاقم .
╔═.🍃.════╗
@montazar
╚════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ استاد رائفی پور
📝« شبهات قیام امام حسین علیه السلام »
#اهل_بیت
✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 3) ✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجل
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 4)
🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،یزید دستور داد که اسرا را هم به شام بفرستید.
⚡️کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند در اولین منزل فرود امدند تا غذا بخورند.
در حالیکه مامورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت:
📛"آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟"
🔰مامورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد. دوباره مامورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت:
📛" نه این چنین نیست،بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود."
🔴 مامورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند. دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت:
📛"حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است."
♨️ غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند.
♻️مامورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه السلام را از صندوق در آوردند و روی نی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در انجا زندگی میکرد.
🌹نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان✨ میدرخشد. بیرون امد و دید نور از سر حسین علیه السلام هست،نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟
🔹مامورین ابن زیاد.
🔸این سر کیست؟
🔹 سر حسین ابن علی
🔸کدام علی؟
🔹 علی ابن ابیطالب.
🔸 مادرش کیست؟
🔹فاطمه دختر رسول خدا.
🔸دختر پیامبرتان؟
🔹بلی!
🔸وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژه ی چشمانمان نگه میداشتیم...
♦️ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟
مانعی ندارد.
🔴ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند.
🌸راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم.. 🌷
💥فردا صبح نزدیک شام که رسیدند،ماموران سر ابی عبدالله گفتند: بیایید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند،
وقتی کیسه های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود:
🔴"و لا تحسبن الله غافلا عمّا یعمل الظالمون.
و در طرف دیگر:
🔴 "و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون"
🌺اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند ،تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند،
⚡️به منظور تکمیل تزیین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزیینات اراستند.
🔥مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند . اهل بیت وارد دمشق شدند...
📙 نفس المهموم ص423،
📔 صواعق المحرقه ص197.
📘مناقب ابن شهراشوب ج4 ص 82
📕نفس الهموم ص 429
📓 کامل بهایی ج2،ص186
◾️ @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
4_5933860828276065578.mp3
5M
🔊 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽 سرمایه خود را خرج #امام_زمان_(عج) کنید.
اگه نکردی خرج شیطان میشه 😔
🎤 #استاد_عالی
🎧 گوش کنید و نشر دهید📡
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️ #رهبر_معظم_انقلاب: اگر ایران پای #میزمذاکره برود، مردم ما دیگر روی #آسایش را نخواهند دید.
🆔 @montazar
🍁🌾🌻🍂
🌾🌻🍂
🌻🍂
🍂
#دلنوشته
💠 #تلنگر_مهدوی
❤️حرف زدن با امام زمان (عجل الله فرجه)
💫مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید.
خوب نیست شیعه روزش شب شود و شباش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد،
مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند،
با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند.
با حضرت درد و دلی کند.
💫او نزدیک است، درد و دلها را میشنود.
با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.
🌷در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامهای نوشت از یکی از شهرهای دور
نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم،
به هر حال چه کنم؟
🌷حضرت در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو.
ما از شما دور نیستیم.
📚بحارالانوار/ ج53/ ص306
🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
🌸🍃 @montazar
🍂
🌻🍂
🌾🌻🍂
🍁🌾🌻🍂
مداحی آنلاین - ز داغ تو دل حزین است - میثم مطیعی.mp3
3.96M
ز داغ تو دل حزین است
بیادت چله نشین است
🎤میثم #مطیعی
🔳 #واحد احساسی #اربعین
✅ @montazar
✨🍃✨
🔻قابل توجه زائرین اربعین 🔻
✅ کربلا بدون دعا برای فرج مقبول نیست.
💢مرحوم حاج حسن خیِّر
همیشه در سفرها به زواری که می آوردند و یا مخارج سفر عتبات آنها را حساب میکردند تاکید داشتند که حتما برای فرج زیر قبه مبارکه دعا کنید و من راضی نیستم از کسی که با من به کربلا بیاید و برای فرج دعا نکند
ایشان داستانی تعریف میکردند و میگفتند:
💢حدود ۲۰ سال قبل با یکی از دوستان مشرف شدم به کربلای معلی و با خیلی سختی و پیاده روی چند روزه و خستگی فراوان به حرم رسیدم
چند روزی را در کربلا بودیم و بعد از زیارت عتبات قصد برگشت داشتیم
در راه برگشت خسته شده و چند ساعتی استراحت کردیم و خوابم برد
💢در عالم رویا امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم
رفتم خدمت حضرت دستبوس
❓حضرت سوال کردند: کجا بودید و به کجا میروید؟
عرض کردم :
آقاجان کربلا بودیم
و در راه برگشت به شهرمان هستیم
🍃حضرت فرمودند این چه کربلایی بود که مقبول نشد!!
رنگ از رخسارم پرید. عرض کردم چرا آقاجان؟
🍃حضرت فرمودند: کربلا رفتید ولی برای فرج من دعا نکردید
مگر نه اینکه من منتقم خون جدم حسین علیه السلام هستم...
⚜ از خواب پریدم و بلافاصله برگشتیم برای زیارت کربلا به نیت فرج آن حضرت
🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
✨🍃✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ استاد رائفی پور
🔮 « اربعین و به چالش کشیده شدن تمدن غرب »
🔺چگونه زیارت اربعین، شیعه را وارد یک نبرد تمدنی با نظام سلطه میکند؟!
⚫️⚜🔹✨🔴✨🔹⚜⚫️
@montazar
پسرفاطمه(عج)
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 4) 🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد
⚫️ #بعد_از_کربلا_چه_گذشت...(قسمت 5)
✳️چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند،
ام کلثوم علیها السلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟
🔘 ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم!
🔥شمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند...
✳️ سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد .
❗️دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم ایا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟!
💠 ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟
🔰گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم.
🔅گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده اند!
❗️گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!!
🔴 جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است.
🍃نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: ایا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟
🌷حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند..
🍀جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد.
🌺 از علی ابن الحسین روایت شده:
هنگامیکه مارا بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم:
🔥 یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟
♨️یزید دستور داد بند از ما برداشتند.
🌹 فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری..؟
💥ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا..
⚡️ ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید.
♨️مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد.
🌸زینب دختر علی علیه السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از انی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست!
🔥 یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم!
⭐️زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی!
🌑مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش.
🔥یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد...
✍ادامه دارد...
📔بحار ج 45،ص129.
📗حیات الحسین ج 3/ص371
📕 نفس المهموم ص 433
📚 طبری ج 7 ص381.
📘ارشاد ص246.
📙کامل ج4 ص86
📓روضه الواعظین ص 164
◾️ @montazar
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️حجت السلام دانشمند: امام حسین (ع) را حرامخواران کشتند، مملکت ما را حرام و ربا دارد نابود میکند.
🔻ربا عامل زنا و همجنسبازی در جامعه است.
#ربا_جنگ_با_خدا
#ایران_بدون_ربا
🆔 @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۹۷ من هم گفتم: اين ها رفتند با دشــمن ها جنگيدند و نگذاشــتند دشمن به ما .حم
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۹۸
وقتــي تصميم گرفتيم کاري در مورد آقا ابراهيــم انجام دهيم، تمام تاش
.خودمان را انجام داديم تا با كمك خدا بهترين کار انجام گيرد
هرچند مي دانيم اين مجموعه قطره اي از درياي كمالات و بزرگواري هاي
.آقا ابراهيم را نيز ترسيم نكرده
اما در ابتدا از خدا تشــكر كردم. چون مرا با اين بنده پاك وخالص خودش
.آشنا نمود
همچنين خدا را شكر كردم كه براي اين كار انتخابم نمود. من در اين مدت
!تغييرات عجيبي را در زندگي خودم حس كردم
نزديك به دو ســال تاش، شــصت مصاحبه، چندين سفر كاري وچندين
بار تنظيم متن و... انجام شــد. دوست داشتم نام مناسبي كه با روحيات ابراهيم
.هماهنگ باشد براي کتاب پيدا کنم
حاج حسين را ديدم. پرســيدم: چه نامي براي اين كتاب پيشنهاد مي كنيد؟
ايشان گفتند : اذان. چون بســياري از بچه هاي جنگ، ابراهيم را به اذان هايش
!مي شناختند، به آن اذان هاي عجيبش
يكي ديگر از بچه ها جمله شهيد ابراهيم حسامي را گفت: شهيد حسامي به
.ابراهيم مي گفت: عارف پهلوان
.اما در ذهن خودم نام مجموعه را »معجزه اذان« انتخاب كردم
شب بود كه به اين موضوعات فكر مي كردم
.قرآني كنار ميز بود. توجهم به آن جلب شد. قرآن را برداشتم
در دلم گفتم: خدايا، اين كار براي بنده صالح و گمنام تو بوده، مي خواهم
!در مورد نام اين مجموعه نظر قرآن را جويا شوم
بعــد به خدای خود گفتــم: تا اينجاي كار همه اش لطف شــما بوده، من نه
ابراهيم را ديده بودم، نه ســن وسالم مي خورد كه به جبهه بروم. اما همه گونه
.محبت خود را شامل ما كردي تا اين مجموعه تهيه شد
خدايا من نه استخاره بلد هستم نه مي توانم مفهوم آيات را درست برداشت
.كنم
بعد بســم الله گفتم. ســوره حمد را خواندم و قرآن را باز كردم. آن را روي
.ميز گذاشتم
صفحه اي كه باز شده بود را با دقت نگاه كردم. با ديدن آيات بالاي صفحه
!رنگ از چهره ام پريد
سرم داغ شــده بود، بي اختيار اشك در چشمانم حلقه زد. در بالاي صفحه
:آيات 109 به بعد سوره صافات جلوه گري مي كرد كه مي فرمايد
سلام بر ابراهيم
اينگونه نيكوكاران را جزا مي دهيم
به درستي كه او از بندگان مؤمن ما بود
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆