🔴 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 16)
🔵نزاع مجرمان
✅حرفهايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و گفتم: زود برويم تا دوباره وبال گردنمان نشدهاند.
🔅نيک گفت: اگر تمايل داري مشاجره و نزاعشان را با يکديگر بشنوي، پس خوب دقت کن.
❎ وقتي گوش سپردم صداي آنها را در دل تاريکي شنيدم که چند تن از آنها خطاب به گروهي ديگر ميگفتند: اگر شما نبوديد ما مؤمن ميشديم و حالا از نور و روشنايي ايمان برخوردار بوديم.
♨️ آنها هم در جواب گفتند: مگر ما راه را براي شما بستيم؟ ميخواستيد ايمان بياوريد.
🔥ناگهان صداي رهبرشان بلند شد که ميگفت: مگر نميبينيد من هم مثل شما گرفتارم؟ چگونه توان آن را دارم که شما را نجات دهم؟
⚡️ وقتي حرف رهبرشان به اينجا رسيد، پيروانش مأيوسانه لب به نفرين گشودند و گفتند:
خدايا ما گناهي نداريم زيرا در دنيا او ما را رهبر و راهنما بود، پس عذابش را دوچندان کن.
💥هنوز مشاجره مجرمان به پايان نرسيده بود که نيک مرا به خود آورد و گفت: حرکت کن، دعوايشان پاياني ندارد. آنها در جهنم نيز هميشه⚔ با يکديگر نزاع خواهند داشت.
🌑 پس از برداشتن چند قدم ناگهان صداي دلخراشي به گوش رسيد، علت را از نيک جويا شدم، گفت: صداي يکي از مجرمان بود که سرانجام در يکي از چاههاي عميق سقوط کرد...
🔵سرعت عبور
✅مقداري که جلوتر رفتيم چندين نور ضعيف و متوسط توجه مرا به خوب جلب کرد.
🔅حدس زدم گروهي همانند ما در پرتو نور ايمانشان در حرکتند. چيزي نگذشت که به شخصي رسيديم که در پرتو نوري از نورهاي ضعيف، آهسته، قدم برمي داشت.
☘سلام کردم و جوياي حال او شدم. گفت: خسته شدم، با اينکه مدتهاست در اين غار راه ميپيمايم، ولي هنوز در ابتداي راهم.
گفتم: اينها به سبب ضعف ايمان توست! او نيز حرفم را تاييد کرد و در حاليکه همچنان آهسته ره ميپيمود، آهي از سينه برکشيد و گفت: افسوس... افسوس...
⛔️هنوز چند قدم از آن شخص دور نشده بوديم که فريادش بلند شد، خواستم برگردم اما نيک بلافاصله گفت: عجله کرد و چون نور ايمانش بسيار ضعيف بود در يکي از چالهها فرو غلطيد.
♻️گفتم: آخر چه ميشود؟ نيک ايستاد و گفت: هيچ نيکش او را نجات خواهد داد اما بسيار دير به مقصد خواهد رسيد.
🌟 وقتي حرف نيک به اينجا رسيد در يک لحظه چنان نوري بدرخشيد که چشمانمان را به خود خيره کرد.
وقتي آن نور 💫تابنده ناپديد شد با تعجب بسيار از نيک پرسيدم: چه بود؟ چه اتفاقي افتاد؟
🌻 نيک آهي کشيد و گفت: يکي از علماي دين بود که در پرتو نور ايمانش با سرعت زياد اين مسير تاريک را پيمود.
🍁من نيز از حسرت آهي برکشيدم و گفتم: خوشا به حال او، عجب نور و سرعتي داشت. در دلم غمي غريب ريشه دوانيد و سر ب ر زانوي غم گذاشتم و شرمگينانه گفتم: از اينکه حاصل آن همه تلاش ساليان عمرم چنين نوري است افسوس ميخورم.
✨از درون خويش فرياد برکشيدم: خدايا اي آگاه به احوال زندگان و مردگان، مرا درياب و نورم را قوي ترگردان تا از اين مسير دشوار بسي آسانتر عبور کنم.
🍃مدتي در اين حال گريستم تا اينکه احساس کردم غار روشنتر شده است، وقتي سر از زانو برداشتم نيک را نوراني تو از قبل ديدم. از جا برخاستم و با تعجب به طرفش رفتم و پرسيدم: چقدر نوراني شدي؟
🌸گفت: خداوند از منبع رحمت رحماني خويش مقداري نور ايمان به تو افزود که بي شک اجابت دعاهاي دنيايي توست که بارها رحمت الهي را براي سفر آخرت درخواست کرده بودي.
💎آنگاه ادامه داد:
براي عبور از اين برهوت پر خطر، هيچ کس نميتواند تنها به عمل نيک خود اتکا کند، چرا که در کنار عمل، رحمت خدا هم لازم است که شامل حالش گردد...
🌼با آن که خسته بودم اما به عشق وادي السلام سر از پا نميشناختم به نيک گفتم: چقدر گذرگاه اين غار طولاني است؟!
نيک همانطور که با سرعت گام برمي داشت جواب داد: اگر در مقابل گردباد شهوات مقاومت ميکردي مسير کوتاهتري نصيبت ميشد...
✍ #ادامه_دارد..
✅ @montazar
Aali-28.mp3
3.51M
♨️پنج علامت دجال
1⃣موجودی یک چشم
2⃣ازمادری یهودی به دنیا میاد
3⃣غذاش به اندازه کوه
4⃣فتنه اش عالم رو میگیره
5⃣فریادش انا ربکم الاعلی است
#استاد_عالی
#علائم_ظهور
#آخرالزمان
#دجال
#امام_زمان
#سخنرانی_کوتاه
✅ @montazar
دخترها فرشته ند🌸🍃
شنیدم تو خونتون گل دارید
گلاب دارید
عطر بهار ناب دارید
شنیدم تو خونتون جای چراغ یک ماه دارید...
شنیدم نگین دارید
طلا دارید
یک جواهر ناب دارید
شنیدم هل دارید
هلو دارید دختر زیبا رو دارید...
#تولدحضرت معصومه سلام الله علیها وروز دختراین فرشته خدادادی بر شما دخترخانم های گل وخانواده های خوشبخت وباسعادتتون مبارک🌸🍃
✅ @montazar
560423724_5931507366586485169.mp3
6.45M
هر دلی راهی قم میشه...
حاج #میثم_مطیعی
💕ولادت حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله عَلیها
#پیشنهاد دانلود
🆔 @montazar
🍃🌼
#مهدے_جان
ای شه منتظر از منتظران چهره مپوش
که دگر جان به لب از محنت هجران آمد
همه گویند که مفتاح فرج صبر بود
صبر نَتْوان که دگر عمر به پایان آمد
#سلام_امام_زمانم
✅ @montazar
✍یادمان باشد.....
چشمان دختران کوچک زیادی
به در مانده
تا پدرشان به آنها
تبریک روز دختر را بگوید
اما پدرشان رفته
برای امنیت ما
جان داده است...
#امنیت_اتفاقی_نیست!
✅ @montazar
📌 #طرح_مهدوی
📝 "با وَرَع بودن"
🔹 دوری از گناه، تقوا داشتن و دوری از مکروهات و شُبَهات، وَرَع نام دارد. برای حفظ خودمان، باید به مستحبات و مکروهات توجه کنیم. مستحبات، بازوی واجبات؛ و تَرکِ مکروهات، به دوری از حرام و گناه کمک میکند.
❤️ امام صادق میفرمایند : هرکس میخواهد از یاوران حضرت مهدی باشد، باید منتظر باشد و با داشتنِ حالت انتظار، بر طبق ورع و نیکویی اخلاق عمل کند.*۱
🔸 هر کس میخواهد از یاران مهدی باشد، علاوه بر ترک گناه، باید از شُبَهات هم دوری کند؛ یعنی مواظب باشد که هر چیزی که در آن شُبهه عقلی و عُرفی است مرتکب نشود.*۲
ترکِ شُبَهات میان انسان و امام سِنخیَت و تشابه بوجود می آورد.
📚 ۱- کتاب غیبت نعمانی ۲۰۰، باب۱۱، ح۱۶ ؛ بحارالانوار ج۵۲ ص۱۴۰ ح۵۰
۲- ماهنامه موعود شماره ۱۱۷
#وظایف_منتظران ۲۷
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✅ @montazar
🔴 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 17)
🔵 #جاده_های_انحرافی
☑️سرانجام از آن تاریکی وحشتناک عبور کردیم و وارد بیابانی بی انتها شدیم . هنوز چند قدمی از غار دور نشده بودیم که نیک ایستاد و گفت:ببین دوست من از اینجا به بعد پیمودن این راه با خطرات بیشتری همراه هست. هرکس در دنیا به نحوی دچار انحراف شده در اینجا نیز گرفتار می شود.
👈سپس به جاده ی روبه رو اشاره کرد و گفت:این راه مستقیما به وادی السلام میرسد. اما باید مواظب بود چون مسیرهای انحرافی زیادی در پیش رو است
💥چرا که جاده های راست و چپ گمراه کننده و راه اصلی راه وسط است.
زیر لب زمزمه کردم: الهی اهدنا الصراط المستقیم...
🌑آنگاه از من خواست که پشت سرش حرکت کنم.همه ی کسانی که از غار عبور کرده بودند با نیکهای بزرگ و کوچک خود و با سرعتهای متفاوت جاده را میپیمودند.
💠پس از مدتی راهپیمایی به یک دوراهی رسیدیم.نیک به سمت چپ اشاره کرد و گفت:
این جاده ی حسادت🔥 و سرکشی است.هرکس وارد این راه شود سر از جاده ی شرک در می آورد که در نهایت به وادی العذاب منتهی میشود.
🍂در همین حال شخصی را دیدیم که وارد آن جاده شد. لحظاتی به او نگاه کردم و ناراحت شدم که پس از عبور از این همه سختی مسیر انحرافی را در نهایت برگزید ...
🍃از صمیم دل ارزو کردم که پشیمان شود و برگردد. هنوز این خاطره از ذهنم پاک نشده بود که با صحنه ی دیگری مواجه شدم.
♻️شخصی را دیدم با قیافه ی کوچک که ترسان و لرزان از کنار جاده حرکت میکرد.نیک نگاهی به من کرد و گفت: پایت را روی سر این شخص بگذار و رد شو.
⁉️با تعجب پرسیدم:چرا؟ نیک گفت: اینها افرادی هستند که در دنیا متکبر و خودخواه بودند. در اینجا قیافه هایشان کوچک میشود تا مردم آنها را لگدمال کنند.
🔅وقتی تکبر این جور افراد را به یاد آوردم عصبانی شدم با لگدی ان شخص را روی زمین انداختم و بر صورتش پا نهادم و راهم را ادامه دادم.
⚠️چیزی نگذشت که به یک سه راهی رسیدیم. نیک ایستاد و گفت: مستقیم به راه خویش ادامه بده و به سمت راست و چپ توجه نکن.
♨️ زیرا جاده سمت راست مخصوص کسانی است که سخن چین بودند و با نیش زبان خود مردم را آزار ئ اذیت میکردند. در این مسیر گزندگان خطرناکی کمین کرده اند که این عابران را میگزند.
⛔️در همین حال شخصی به آن جاده قدم نهاد و چیزی نگذشت که از لابلای خاک چندین مار بزرگ🐍 و وحشتناک خود را به او رساندند و نیشهای وحشتناک خود را در بدن او فرو کردند...
شخص در حالیکه از درد ناله و فریاد میکرد روی خاک افتاد...
🔰بخاطر دلخراش بودن صحنه رویم را به سمت چپ برگرداندم اما از دیدن شخصی که با شکم بسیار بزرگش قادر به راه رفتن نبود و مرتب زمین میخورد تعجب کردم.
🌀چیزی نگذشت که بخاطر نداشتن تعادل به سمت جاده ی چپ کشیده شد و در آن مسیر افتان و خیزان به راه خود ادامه داد.
🔆از نیک پرسیدم چه شد؟ گفت این جاده ی مخصوص رباخواران است که به سخت ترین عذاب الهی گرفتارند...
🔵داغ کردن
✅به تپه ای رسیدیم. تعدادی از ماموران را دیدم که روی جاده ایستادند و چند نفر را متوقف کرده اند.در کنار ماموران شعله های آتش🔥 زبانه می کشید.
از ترس و وحشت خودم را به نیک رساندم و مانع از حرکت او شدم.
🌸 نیک لبخندی زد و با مهربانی دستی به روی سرم کشید و گفت:نترس با تو کاری ندارند. اینها در کمین افراد خاصی هستند.در همین لحظه صدای جیغ و فریادی بلند شد .
🍁وقتی نگاه کردم دیدم یک نفر ایستاده و از پیشانی اش دود🌫🔥 و آتش بلند است. سکه ی🕳 گداخته شده ای به پیشانیش چسبانده بودند. در همین حال ماموران سکه ی دیگری برداشتند و اینبار به پهلوی او چسباندند.
صدای ناله و فریادهای دلخراشش تمام دشت را پرکرده بود..
💎با حیرت به نیک نگاه کردم و او گفت:سزای او همین است. اینها سکه هایی است که در دنیا ذخیره و انبار کرده بود و با وجود محرومان و فقیران بسیاری که بودند هیچی به آنها نمیداد و حقشان را ادا نمیکرد.
🌸نیک این را گفت و به سمت پایین تپه حرکت کرد. من هم با ترس و وحشت پشت سرش به راه افتادم .
🔱هنگامی که به ماموران قدرتمند رسیدیم و انها کاری به ما نداشتند و راه را برای عبور ما باز کردند نفس راحتی کشیدم..
✍ #ادامه_دارد
✅ @montazar
💌 #رهبرانقلاب: امروز وظیفهی زنان مسلمان؛ بخصوص زنان جوان و دختران آن است که «هویّت والای زن اسلامی» را آنچنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند. «۱۳۷۹/۰۶/۳۰»
✅ @montazar
👤 🔻 توئیت #ایمان_اکبرآبادی در مورد به عقب برگشتن شرایط و اوضاع سیاسی و اقتصادی بد کشور
✅ @montazar
#یا_صاحب_الزمان 🍃
از هفته ام سه شنبه اش آقا برای توست
روز اش مدینه ای و شب اش جمکرانی ام
#وانظر_الینا_نظرة_رحیمة
#سه_شنبه_های_مهدوی
✅ @montazar
#سلام_مولا_جانم ♥️
💗افتاده ای بودم که دستم راگرفتی
🌸مانندنوری دردل من پاگرفتی
💗ازآسمان عشق چترت راگشودی
🌸یکدفعه درقلب اسیرم جاگرفتی
💗تو وارث جود وسخای حیدر هستی
🌸ارثیه را از حضرت زهرا گرفتی
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#التماس_دعای_فرج 🤲
💚 @montazar
📌 #طرح_مهدوی
📝 "شناخت علائم ظهور"
🔹 شناختن علائم ظهور حضرت مهدی، به ویژه علائم حتمی که امامان خبر داده اند، از وظایف مهم منتظران در زمان غیبت است.*۱
🔸 بر همه لازم است که بعد از ظهور حضرت با ایشان بیعت نمایند و این اتفاق بدون علم به ظهور، امکان پذیر نیست
❤️ امام صادق فرمودند: «پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است که عبارتند از یَمانی، سُفیانی، صدای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه، فرو رفتن زمین در منطقه بیداء»*۲
۱. کتاب مکیال المکارم
۲. کمال الدین و تمام النعمه، باب ۵۷
💢 آیت الله صافی گلپایگانی فرمودند :
«شناخت علائم ظهور واجب است»
#وظایف_منتظران ۲۸
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✅ @montazar
🌹قسمتی از وصیتنامه تکان دهنده شهید امیر حاج امینی:
اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم، به خدای کعبه قسم از #مردان_بی_غیرت و #زنان_بی_حیا نمیگذرم.
@montazar
#رهبرانقلاب:
در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند. برای مرد در خانواده، حقوق محدودی قرار داده شده است که از روی کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق، برای هرکس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین، برای زن نیز در خانواده، حقوقی معیّن شده است که آن هم از روی مصلحت است.
مرد و زن، هرکدام طبیعت، اخلاق، روحیّات و غرایزی دارند که ویژه ی خودشان است. آنها اگر از خُلقیّات ویژه ی خود به طور صحیح استفاده کنند، در خانواده، زوجی کامل و هماهنگ و مساعد تشکیل میدهند. اگر مرد زیاده روی کرد، تعادل به هم می خورد. اگر زن هم زیاده روی کرد، تعادل به هم می خورد.
اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه ی یک در، دو چشم در چهره ی انسان، دو سنگرنشین در جبهه ی نبرد زندگی و دو کاسبِ شریک در یک باب مغازه قرار داده است. هرکدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلت هایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه ی خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معیّن کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانواده ای ماندگار و مهربان و بابرکت و پرفایده خواهند داشت.
💠 @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 غرب در هنگام ظهـور
🔶کلیپی در مورد نحوه ظهور امام زمان (عج) و چگونگی برخورد غربی ها با این اتفاق!!
#علامه_کورانی
✅ @montazar
1096133192.mp3
9.04M
🔔 #فایل_صوتی
🟨ویژگی های منحصر به فرد دختران
حجت الاسلام #پناهیان 👤
#ولادت #حضرت_معصومه و #روزدختر #مبارک
💚 @montazar