#آداب_تربیت_فرزند ۳۰
(٧ سال اول)
🔸در زمان بارداری هم نکاتی باید رعایت بشه که به طور خلاصه در این زمینه عرض میکنیم
🔹 در طول زمان بارداری، مادر باید به میزان کافی غذا مصرف کنه. نه زیاد بشه و نه کم. البته بهتره که مادر وعده های غذایی رو بیشتر کنه و غذایی که قراره بخوره رو در وعده های مختلف قرار بده.
غذا بهتره که لطیف باشه و سریع هضم بشه مثلا گوشت بره و گوشت پرنده ها.
❇️ ضمن اینکه کلا خوبه که آدم در یک وعده غذایی از چند نوع غذا استفاده نکنه. متاسفانه یکی از آداب غلطی که سال هاست در فرهنگ ما اومده اینه که سر سفره چند تا ماده غذایی رو همزمان مصرف میکنیم که این درست نیست.
🔶 مثلا چلو خورشت رو با ماست و دوغ و نوشابه و سالاد و ترشی و زیتون و.... با هم میخورن! خب این معده بیچاره نمیدونه که دقیقا چقدر باید شیره ترشح کنه!
اینکه غذاهای خام و پخته هم همزمان مصرف میشه یه درد دیگه هست!
⭕️ همه اینا در روح و جسم انسان اثر مستقیم داره. بعد میگه بچه م چرا فلان رفتار رو داره. خب اینا رو مادر باید توی خونه تا حد زیادی مدیریت کنه. تنوع غذایی در یک وعده اصلا خوب نیست.
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
#آداب_تربیت_فرزند ۳۱
(٧ سال اول)
مصرف چند غذا برای مادر در طول بارداری خیلی خوبه:
🌷 یکی کندر، خربزه شیرین و رسیده مخصوصا با پنیر مصرف بشه. این کار موجب میشه که شخص از سوء تغذیه نجات پیدا کنه و بچه نسبتا درشت و خوش هیکل بشه.
شیر عسل، شیر خرما و حلیم گندم هم خیلی عالیه.
🔶 پنیر به عنوان وعده صبحانه اصلا خوب نیست و بهتره که برای شب به همراه سبزی تازه و گردو مصرف بشه که یک وعده غذایی سبک هست.
آب سیب تازه و آب انار شیرین هم در طول روز اگه مصرف بشه خیلی خوبه.
💢 کفش پاشنه بلند برای زنان باردار خیلی خطرناکه. پیاده روی های طولانی اصلا خوب نیست. ورزش های سنگین هم ممنوع هست.
⭕️ استرس شدید هم خیلی بده. غم و نگرانی هم موجب آسیب به جنین میشه.
❇️ مادر باید سعی کنه که روحیه خودش رو خیلی خوب نگه داره تا این روحیه خوب در فرزند هم شکل بگیره.
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
💕 مکالمه جذاب امیرالمومنین علی علیه السلام با یک عاشق بیابانگرد...
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️
🕊 #با_بابا ۲۹
🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
به جای پدر
✨ بهمن ۱۳۸۲ بود. الحمد لله حال من بسیار بهتر از قبل شده بود. من حتي در امتحانات پایان ترم دانشگاه شرکت کردم. البته در برخي امتحانها نمی توانستم سؤالات را جواب بدهم. اینها هم از عوارض ضربه وارد شده به سرم بود.
یک روز در اواخر بهمن همان سال، آقاي پيروي به من گفت: الحمد لله که مشکل شما برطرف شد. خیلی برایت دعا کردم. خيلي از خدا خواستم که سلامتی شما بازگردد.
ایشان پس از کمی سکوت :گفت من در ايام بيهوشي شما به خدا گفتم که عمرم را کرده ام. مرا به جاي مصطفي انتخاب کن. بارها به خدا گفتم: ميخواهم به یاران شهیدم برسم. مرا حاجت روا کن.
آقاي پيروي گفت: وقتي شما بهشت را توصیف میکردی با خودم :گفتم چقدر ضرر کردم که همراه با شهدا نرفتم. این را هم بگویم که من نيز ماجرايي شبيه شما داشتم.
وقتي تعجب مرا دید ادامه داد: در طي عملیات فتح المبین، انفجاري در مقابل من صورت گرفت و روده هایم بیرون ریخت! آنها را با کمک رزمندگان به داخل شکم ریختم. شکم مرا با چند چفیه بستند و مرا را به امدادگر رساندند.
آنها مرا به بیمارستانی در اهواز بردند. گلوله اي که در کنار نخاع من قرار داشت با عمل جراحي خارج کردند و مرا با هواپیما به بیمارستانی در اصفهان منتقل کردند.
در آنجا به هوش آمدم و درد زيادي داشتم. من متوسل به امام عصر(عجلﷲفرجه) شدم. نیمه شب در حالي که از شدت درد اشک میریختم، متوجه شدم که یک نفر با چهره اي بسيار نوراني بالاي سر من قرار دارد. به من فرمودند: چرا مرا به مادرم قسم ميدهي؟!
ایشان دستشان را روي شکم من گذاشتند. من با وجود پانسمان، دست ایشان را روی شکم خودم احساس کردم. این فرد نورانی مهربان فرمودند: حال شما خوب است. بلند شو و خدمت کن.
من دیگر کسی را در اتاق خودم ندیدم.
مدتي بعد با بدني بهبود یافته مرخص شدم و به مشهد و سپس به جبهه رفتم.
آقاي پيروي که حکم پدر براي من داشت این حرفها را ميزد و من با تعجب گوش مي کردم.
صحبت هایشان که تمام شد گفت: بیست سال از آن زمان گذشته و چیز زيادي به سفر من نمانده. پریدم وسط صحبتهایشان و گفتم: این حرفها را نزنید. امیدوارم سالهای سال سایه شما بالاي سر ما باشد. این را هم بگویم که من خیلی خوشحال بودم، بعد از سالها که طعم يتيمي را چشیده بودم حالا احساس میکردم پدر بالاي سرم است.
آقاي پيروي واقعاً شخصیت مهربان و دلسوز و پرمحبتي داشت. هربار که با ایشان هم صحبت ميشديم، مرتب شوخي مي کرد و مي خنديديم.
اما آن شب، طوري که کسی متوجه نشود به من گفت آقا مصطفی، دو سه روز دیگر من هم ميروم. من از خدا خواستم تا آنجا که میتوانم به این مردمی که منتظر امام زمان (عجلﷲفرجه) هستند و زائران امام رضا(علیه السلام) خدمت کنم، اما الان مطمئن هستم که زمان سفر من فرا رسیده! من همیشه از خدا خواسته ام که در بستر نمیرم و در حال خدمت به اسلام و نظام شهید شوم. تو هم برایم دعا کن. دیگر خسته شدم دلم براي حاج محمد و دوستان شهیدم تنگ شده.
با ناراحتي گفتم: خواهش میکنم این حرفها را نزنید. من تازه حالم بهتر شده تحمل این حرفها را ندارم.
ایشان دوباره تأکید کرد: من از خدا خواسته ام بدنم روي تخت غسالخانه نرود. همیشه آرزو داشتم از بدنم چيزي براي تشییع و تدفين باقي نماند. مثل شهدای گمنام.
مطمئن هستم جنازه اي از من بر نمي گردد که براي تشييع و ... اذيت شوید این مطالب را هم یقین دارم. وصیتنامه هم در کمد من، در محل کار قرار دارد. بار دیگر از ایشان خواستم این حرفها را نزنند. واقعاً تحمل شنیدنش را نداشتم.
این را هم بگویم که حاج ابراهیم پیروی از آن جانبازهایی بود که در خلوت خودش با دوستان شهیدش ارتباطهايي داشت. بارها پس از ماجراي بيماري من ديده بودم در اتاقش تک و تنها ساعتها نوار صحبتهاي مرا گوش میکرد و اشک ميريخت و با خداي خودش مناجات میکرد.
ميخواستم موضوع را عوض کنم، یادم افتاد نوار صحبت ها و سؤالاتی که من در زمان بستري داشتم، دست ایشان بود و به من نمیداد. هر وقت درخواست می کردم می گفت: زمانی نوار را به شما مي دهم که زمان رفتن من باشد.
اصرار کردم نوار را بدهید تا یکبار دیگر گوش کنم. گفت: چشم نوار را آورده ام! این حرفهايي که در روزهاي پاياني بهمن زدند، خيلي مرا نگران کرد. یعنی چه اتفاقی در پیش است، آیا در پایان سال ۱۳۸۲ جنگی خواهد شد؟
آن زمان آمریکا، عراق را اشغال کرده بود اما تهديدي براي ايران نبود. چطور قرار است ایشان شهید و مفقود شوند!؟
♨️ ادامه دارد ...
#برزخ #معاد #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🕊
#مناجات_نامه
🌾 الهی دانایی ده که در راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.
خواجه عبدﷲ انصاری
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
🍃🌷ـ﷽ـ🌷🍃
🌸 فَكانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ إِلَىٰ رِضْوانِكَ (فرازی از دعای ندبه)
#سلام_یا_مهدی 🤚
🌸 خدایا! پس اهل بیت عصمت علیهم السلام راه به سوی تو بودند و راه به حریم خشنودیات.
خوشا آن دل که از خود بیخبر بی
ندونه در سفر یا در حضر بی
به کوه و دشت و صحرا همچو مجنون
پی لیلی دوان با چشم تر بی
بابا طاهر
#امام_زمان علیه السلام #شعر #ادبیات
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
میگویند: «میوهی صبر شیرین است»؛
مهدی جان!
آیا شیرینتر از شما برای صبوریهای عمهجانتان هم وجود دارد؟!
الهی بحقّ زینب سلاماللهعلیها
عجّل لولیک الفرج 🤲
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
مداحی آنلاین - شب جمعه حرم دوست دارم - حسین طاهری.mp3
4.98M
🌴شب زیارتی امام حسین (علیه السلام)
🍃شب جمعه حرمو دوست دارم؛
🍃اشک چشم ترمو دوست دارم!
🎤 #حسین_طاهری
⏯ #استودیویی
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
👈 من خوف دارم که کاری بکنیم که #امام_زمان (سلام الله علیه) پیش خدا شرمنده بشود،مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان...
ـ امامخمینی (ره)
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده
روی تو مبیناد دگر دیده سعدی
گر دیده به کس باز کند روی تو دیده
#امام_زمان علیه السلام #عشق
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قطعه ای ارزشمند از مستند "روایت فتح" شهید آوینی
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 یوم ﷲ ۲۲ بهمن مبارک باد.
#انقلاب اسلامی ایران، مقدمهٔ ظهور انقلاب جهانی #امام_زمان علیه السلام است.
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب #بانگ_الله_اکبر سر میدهم چون امام خمینی فرمود:
بروید ببینید امشب چه کسانی الله اکبر میگویند، من دست اینها را میبوسم
May 11