🏴« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »🏴

✨﷽✨ـ ✋ السلام علیک یا صاحب الزمان ادرکنا 🌿 [اللَّهُمَّ] عَذِّبْ أَعْدَاءَكَ وَ أَعْدَاءَ وَلِيِّكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِيَدِ وَلِيِّكَ وَ أَيْدِي عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ(فرازی از دعای زمان غیبت) 🌿 [بارالها] دشمنان خود و دشمنان ولى خودت امام زمان ارواحنافداه و دشمنان رسولت (كه درودت بر او و آل او باد) همه را به دست ولى قائم خود(علیه السلام) و به دست بندگان با ايمانت عذاب بفرما. #یک‌نفر‌مانده‌ازاین‌قوم‌که‌برمی‌گردد ◽️ سلام علیکم 🤲 در پناه مولای دو عالم حضرت مهدی ارواحنافداه باشید. ◽️ یا علی مدد. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

🎥 #کلیپ تماشاچی‌ نباش! 📌 #حضرت_زهرا سلامﷲعلیها ؛ #امام_زمان علیه السلام 👌 #پیشنهاد_دانلود 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

🔺اداره‌ مملکت به توصیه‌ عمه و خاله نمی‌شود! 🔹نامه‌ای جالب از امیرکبیر: خبر رسید که موثق‌الدوله حاکم قم را که بجرم رشا و ارتشا معزول کرده ‌بودم به توصیه‌ عمه‌ خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید! فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره‌ مملکت به توصیه‌ عمه و خاله نمی‌شود! زیاده جسارت است. تقی #دین #شجاعت #قدرت 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

🎁 هدیه امام حسین(علیه السلام) به میرزا تقی خان امیرکبیر 🔸مرحوم آیت الله اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین علیه السلام است! گفتم: چطور؟ 🔹 با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین علیه السلام حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. 🔻آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین علیه السلام آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. 📖 آخرین گفتارها #امام_حسین علیه السلام 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

⏯ #استوری 🍃امام رضا-علیه‌السلام- قربون کبوترات 🍃یه نگاهی هم بکن به زیر پات 🎤 #محمدحسین_پویانفر 👌بسیار دلنشین #چهارشنبه_های_امام_رضایی🕊 علیه السلام 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🦋السلام علیک یا صاحب الزمان عجلﷲفرجک🦋 🌼بزرگواران گرامی سلام علیکم به نیابت از همه شما بزرگواران زیارت نیابتی انجام شد. التماس دعای فرج #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج #زیارت 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

🍃🌷ـ﷽ـ🌷🍃 🔻چرا ترویج بی‌حجابی سخت است؟ 🔹 بی‌حجابی در جهان پدیدۀ نویی نیست و دوران ارتجاع فرهنگی که به دنبال برهنگی بشر بوده گذشته است و هوشمندان جهان به ارزش و اصالت حجاب در حیات بشر پی برده‌اند. به همین دلیل مرتجعین برای ترویج بی‌حجابی کار بسیار دشواری در پیش دارند. 🔆 #حجاب(۲) 🌸شماره اول👉 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59

🍃🌷ـ﷽ـ🌷🍃 😭تمام اتفاقات در یک لحظه رخ داد علی ماشی از خادمان حرم قدس رضوی (علیه السلام) درباره معجزاتی که در حرم مطهر دیده می‌گوید: در آذرماه سال ۱۳۸۳ مفتخر به پوشیدن لباس دربانی حضرت شدم و از ایشان خواستم عنایتی کنند و یکی از معجزات خودشان را به من نشان دهد. مدتی بود که خدمت برایم عادی شده بود و می‌خواستم برای اطمینان قلبم ایشان عنایتی کنند. ساعت ۱۰صبح بود. ساعت شیفت من رو به پایان بود. باران می‌آمد و عطر خاصی در حرم پیچیده بود. شنیده بودم اگر معجزه‌ای شود مردم به دنبال شخص شفا یافته می‌روند تا قطعه‌ای از لباس او را برای تبرک ببرند، اما من تا آن روز اتفاقی به این شکل ندیده بودم. تمام اتفاقات در یک لحظه رخ داد. در وسط صحن یکی از همکارانم داد می‌زد برادر علی کمک نمی‌کنی؟ نگاه کردم و دیدم کودکی در بغلش است و به آرامی از پنجره فولاد جدا شد تا کسی او را نبیند و حرکت کرد تا به آن سمت صحن رود. وسط صحن مردم فهمیدند و همگی هجوم آوردند تا قطعه‌ای از لباس این کودک را برای تبرک با خود ببرند. سمت دوستم رفتم و کودک را از او گرفتم و به جایی بردم. سپس از مادرش پرسیدم موضوع چیست و او بعد از ۱۰ دقیقه گریه کردن گفت: قلب بچه ام از کودکی بزرگ شده و شش ماهش است دکتر‌ها جوابش کرده اند و آورده ایم این جا یا حضرت رضا (علیه السلام) خوبش کنند، یا جسدش را همین جا دفن کنیم. از مادرش پرسیدم پرونده پزشکی همراهت داری؟ پرونده اش را نگاه کردیم و دیدیم مشکلش اساسی بوده، از پله‌های اتاق پایین آمدم. در ایوان طلا یکی از خادمان حرم دختر سه ساله کوچکی در بغلش بود و تمام زائران دنبال او می‌دویدند. کمکش کردم و کودک را در اتاق آگاهی بردیم تا آسیبی به او نرسد. با لحنی خاص از پدرش پرسیدم: چه شده؟! و او پاسخ داد: در حال بازی کردن بود و سماور آب جوش بر رویش ریخت. گوشت یک پارچه‌ای بر روی صورتش در آمده بود و معالجه نمی‌شد. برای شفا یافتم به حرم امام رضا (علیه السلام) آوردیم و پس از شفا یافتن هیچ علامت و نشانه‌ای از آن لکه بزرگ در صورت دخترم نیست. پدرش باور نمی‌کرد. دیده بودم نابینا و فلج شفا پیدا می‌کند، اما این گونه معجزه خیلی عجیب بود. صورت دختر می‌درخشید. 🌐 باشگاه خبرنگاران جوان #امام_رضا علیه السلام 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59