eitaa logo
ندای مُنْتَظَر
1.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
5.5هزار ویدیو
121 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى كجاست آنكه پيشوا و صدرنشين آفريدگان و اهل نيكوكارى و تقوى است یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک ↔️ کپی صلواتی ☑️ ارتباط با ادمین @Montazar59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊ـ پناهگاهی جز زهــرا (سلامﷲعلیها)✨ نداشتیم... 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
⁉️ آیا با ۳۱۳ نفر میشود قیام کرد ؟ 👈 در مقاله‌ای که اندیشکده یهودی جینسا به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است: 🔺 وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام "قاسم سلیمانی" می‌تواند ارتشی نیم‌سری و نیم‌نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و افریقا گسترش دهد که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد، یا وقتی در مانورها بهترین ارتشهای جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می‌گیرند، به سمت نبرد فرسایشی پیش می‌روند و در نهایت درمانده و خسته، یا باید آتش‌بس استراتژیک، و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می‌توان گفت: اگر در سطح جهانی فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر، از این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می‌تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل گیتی را داشته باشد!!! 🔺 همین اندیشکده عنوان کرد: در زمانی که "داعش" به کردستان عراق یورش برد، کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاح‌های سبک، نیمه‌سنگین، و سنگین را در اختیار داشت، که در عرض فقط چند ساعت شکست خورد! و ناچاراً در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی "حاج قاسم سلیمانی" شدند، او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد، خودِ سرکرده کردهای عراق "آقای بارزانی" می‌گوید: وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود و گفتم: فقط  همین چند نفر؟! اما وقتی خبر حضور "حاج قاسم" به گوش داعشی‌ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور "حاج قاسم"، چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند! جالب آن‌که این چهل نفر، هر کدام متخصص یک قسمت از  امور نظامی بودند؛ مثل: ▪︎ اطلاعات، ▪︎ خمپاره انداز، ▪︎ بی‌سیم‌چی، ▪︎ نقشه خوان، ▪︎ طراح جنگهای درون شهری، ▪︎ طراح جنگهای چریکی و شبانه، ▪︎ طراح جنگهای نامنظم و خط شکن ▪︎ و... بعد از پیروزی بر "داعش" بود که بارزانی می‌گوید: تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت "لشکر یک نفره" در میان است! ما با ۹٠ هزار نیرو در چند ساعت شکست خورده بودیم و "کردستان عراق" طومارش داشت در هم می‌پیچید، ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده ، داعشِ تا بن دندان مسلح را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت! آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می‌دهد، منظورش من و امثال من نخواهد بود، بلکه آنانی که در امام شناسی و امام باوری به اعلا درجه رسیده باشند و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله‌ای کمتر از دو چشم از هم باشد، سر سپرده و تابع امر ولی زمانه خویش. 🔹 وقتی سردارانی از جنس شهدا، تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمان‌های والای مهدوی همچون سلیمانی‌ها هستند، آن زمان به این ادراک خواهیم رسید.که با ۳۱۳ نفر می توان در زیر پرچم امام زمان(علیه السلام) دنیا را از تمام امراض، گرفتاری ها وبی عدالتی ها نجات داد. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
20.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 به وقت فرودگاه بغداد... 🔵 مرور حادثه از ابتدای اعلام از شبکه خبر تا...... 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🔴 شهادت آرزوی منتظران 🔵 امام صادق عليه السلام در حديثى درباره ياران قائم عليه السلام فرمودند : 🔹 آنان افرادى خدا ترس و شهادت طلبند و آرزو دارند كه در راه خدا كشته شوند. 📚 مستدرک الوسائل ج ۱۱ 🔹 از جمله ویژگی های انسان منتظر این است که همیشه منتظر شهادت است و یکی از دعاهای همیشگی اش طلب شهادت از خداست. منتظران واقعی امام مهدی علیه السلام برای رسیدن به شهادت سر از پا نمی شناسند. 🔸 جهاد در راه خدا در همه مقاطع و به‌ طور مستمر از برنامه‌های یاران حضرت است: «یُجاهِدونَ فی سَبیل ِاللَّهِ» 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حکایت دست جدا شده 🔵 به مناسبت سالگرد شهادت حاج 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امشب در کرمان چه خبر بود؟ حاجی جان، کرمان شد یه شهر زیارتی 🌟 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
21.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ گفت‌وگو با راننده شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن این کلیپ متفاوت رو از دست ندید؛ ما این روزها چقدر حسین‌وار زندگی می‌کنیم؟ اونجوری زندگی کن که اون دنیا همون‌طور محشور بشی! 👤 «حسینی زندگی کن» 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
4_5821255087946730799.mp3
2.94M
  💥 ثروتمندترین آدم‌ها ✨ عده‌ای در قیامت از دیگران فاصله‌های نجومی گرفته و به مقامات بسیار بالا می‌رسند. بطوریکه رشک برانگیز می‌شوند! ☜ بقیه سوال می‌کنند اینان چگونه به چنین جایگاهی رسیدند؟ 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️ 🕊 ۱۰ 🕊 روایت گذشته ها ۲ ✨ مادرم یک شب در منزل آقاي پيروي کنار من نشست و به صورتم خیره شد. بنده خدا سختي هاي بسياري کشيد تا ما بزرگ شویم. شنیده بود که باید از گذشته براي من حرف بزند تا ذهن و حافظه من فعال شود. بي مقدمه گفت: روزي که به دنيا آمدي ما در روستاي مهدي آباد کاشمر بودیم. تازه انقلاب پیروز شده بود. روستاي ما نه برق داشت و نه آب و نه گاز! تو در آذرماه ۵۸ و روز دوازدهم محرم به دنیا آمدي و پدرت در اول قرآن اسمت را نوشت تا با کتاب خدا مأنوس باشي. ميداني ۱۲ محرم شهادت کدام امام است؟ خيلي فکر کردم اما چیزی یادم نیامد. مادر گفت: شهادت امام چهارم امام سجاد (علیه السلام) بعد گفت: شاید بپرسی چرا اسم تو را سجاد نگذاشتیم؟ حالِ فکر کردن و حرف زدن نداشتم. مادر گفت: پدرت به پیامبر(صلیﷲعلیه‌وآله) خيلي علاقه داشت و در جریان انقلاب به امام خميني هم عشق مي ورزيد. براي همين نام فرزند شهید امام را روي تو نهاد تا تو بنده خوب خدا شوي و عالم شوي و دیگران را هدایت کنی. پدرت خيلي در مورد حلال و حرام دقت داشت. خمس مالش را سر موقع پرداخت مي کرد. زمانی که تو را باردار بودم همسایه ما یک سینی انگور برایمان آورد. وقتي پدرت وارد شد گفت: این انگورها را کي آورده؟ گفتم: فلانی گفت: از اینها خوردي؟ گفتم: نه. پدرت خوشحال شد و بیرون رفت. مستقیم پیش روحاني روستا رفت و گفت: همسایه ما اهل خمس نیست. چه کنم تا این انگورها حلال شود؟ ظاهراً مبلغی را بابت خمس پرداخت کرد و با هم شروع به خوردن کردیم. مردم روستا پدرت را خيلي قبول داشتند. زمانی که انقلاب پیروز شد و شوراهاي روستا تشکیل شد و خان و خان بازی از روستاها جمع شد تمام اهالي درب خانه ما آمدند و پدرت را به عنوان رییس شوراي روستا انتخاب کردند. يكساله بودي که ما راهي کاشمر شدیم. من یک زن جوان تنها، همراه با تو که یکساله بودی و پدرت که مرتب به جبهه ميرفت. حاجي اولین سفر جبهه را بدون خبر رفت. به من گفته بود یک مأموریت کوتاه میروم که عازم جبهه شد. آن زمان ما هیچ فامیلی در کاشمر نداشتیم. خيلي به ما سخت گذشت. مدتي بعد خواهرت به دنیا آمد. دوستان حاجي در سپاه کاشمر به ما سر می زدند و پیگیری میکردند که اگر مشکلی داریم برطرف کنند. اما نبود ایشان واقعاً برایم سخت بود. زماني که خواهرت به دنیا آمد واقعاً شرایط روحي من به هم ریخته بود. سر حاجي داد زدم و گفتم: این همه جوان توي این کشور است، مسئول کل کارهاي جنگ فقط شما هستی؟ یک مقدار پیش این بچه ها بمان. ببین مصطفي چقدر اذيت ميکنه؟ ببين چقدر شیطنت داره؟ من که نمیتوانم به همه کارها برسم. حاجي دلخور شد. ده روزي پيش ما ماند. البته مرتب براي سخنراني و جلسات به شهرها و روستاهاي مجاور ميرفت. گاهي تو را هم با خودش مي برد. يادت مي‌آيد؟ گفتم: یک چیزهایی یادم هست. یک روز با پدر به سپاه کاشمر رفتیم و حسابي آنجا را به هم ریختم. مادر خندید و گفت: درسته، یادمه حاجي همین را تعریف کرد. اما روز دهم وقتي ميخواست برود، باز هم ناراحت بودم. اما او فرمانده بود و بايد ميرفت. البته ما که نميدانستيم فرمانده است. بعدها از این و آن شنیدم. يكي دو سال بعد هم مرتض، برادر کوچک شما به دنیا آمد. بعدها هم کلی تلاش کردم تا شما بچه ها کم و کسري در زندگي نداشته باشید. هم برایتان پدر بودم و هم مادر. مادرم راست مي گفت. حق زيادي گردن ما داشت. گفتم: ما شرمنده شما هستیم. شما زندگیتان را براي ما گذاشتید. ♨️ ادامه دارد ... 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59