تلاش جدی دشمن برای عدم مشارکت مردم ایران در انتخابات، خود نشانگر اهمیت فوقالعاده مشارکت ملت در این انتخابات است.
بر هیچ یک از انتخاباتهای سراسر دنیا، بهاندازه مشارکت مردم ایران در انتخابات، آثار داخلی و بینالمللی مترتب نمی شود.
#استاد_میرباقری
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
حضور مقتدرانه و هرچه بیشتر مردم در پای صندوقهای رأی، قدرت چانهزنی اقتصادی کشور ما را در سطح بینالمللی گسترش خواهد داد.اگر سطح مشارکت پایین بیاید و دشمن خیال کند که نظام از پشتیبانی بالای مردم مؤمن برخوردار نیست، فشارها را زیادتر میکند و طرحهای منطقهای و شیطنتهای جهانی خود را افزایش میدهد.
#استاد_میرباقری
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
#یاد_خدا۳۵
✘ این حرف خداست با عیسی بن مریم علیهالسلام
• ابْنَ آدَمَ اذْكُرْنِی فِی نَفْسِكَ أَذْكُرْكَ فِی نَفْسِی،
«ای فرزند آدم! من را در دلت یاد کن تا من هم در دلم تو را یاد کنم.
• ابْنَ آدَمَ اذْكُرْنِی فِی خَلَاءٍ أَذْكُرْكَ فِی خَلَاءٍ،
ای فرزند آدم! در تنهایی یاد من باش تا من هم در تنهایی یاد تو باشم،
• ابْنَ آدَمَ اذْكُرْنِی فِی مَلَإٍ أَذْكُرْكَ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْ مَلَئِكَ
ای فرزند آدم! در میان مردم یاد من باش تا من هم در میان جمعیتی بسیار بهتر از جمعیت شما (در میان اشراف آخرت) یاد تو باشم.»
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
بزرگترین مایه آبروریزی برای ما اینه؛
که امام زمان علیهالسلام هنوز برامون «حاجت» نشده باشه!
و در خودمون «دلتنگی و بیتابی» براش احساس نکنیم!
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
نداشتن حالِ صادقانهی دعا برای ظهور، یکی از علامتهای یخزدگی قلب هست.
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
تفاوت دولت کریمه امام مهدی علیهالسلام، با تمام دولتهای جهان، در «بلوغ جهانبینی و سبک زندگی» ماست!
√ تنها مسیرِ بهشت!
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️
🕊 #با_بابا ۶
🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
خاطرات ۲
✨ من خاطرات را مي گفتم و همسرم لبخند ميزد.
البته لابه لاي صحبتها، خيلي فكر میکردم تا خاطرات را درست به خاطر بیاورم و بیان کنم. بعد ادامه دادم: بعد از بازگشت، در فرودگاه وقتي منتظر بودم تا ساک را تحویل بگیرم، دیدم آقاي پيروي در سالن انتظار دنبال کسي مي گردد!
تعجب کردم. ایشان اینجا چه می کند؟!
دوست نداشتم در آن لحظه مرا ببیند! اما او مرا دید. جلو آمد و سلام کرد. گفتم مگر شما کارمند حراست راه آهن نیستید؟
گفت: بله به استقبال شما آمده ایم.
گفتم: خيلي ممنون، من الان ماشین ميگیرم.
گفت: ماشین آورده ام. گفتم: آخه با ماشین بیت المال که ...
گفت: نه براي يکي از رفقاست.
سوار ماشین شدیم و نزدیک حرم تقاضا کردم نگه دارد تا اول خدمت آقا بروم. پیاده شدم. رفتم داخل حرم و به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم آقا نمیدانم چرا اینطور ميشود ولي به آنچه برايم صلاح میدانید راضی هستم. تمام درد دلها را به آقا گفتم و گریه کردم.
بعد از صرف صبحانه همراه با عمویم از منزل آقاي پيروي عازم کاشمر شدیم. قبل از اینکه از خانه شما خارج شوم با خودم گفتم: اگر دخترشان جلو آمد و موقع خداحافظي با من حرف زد و... اصلاً فکر ازدواج با ایشان را از ذهنم خارج می کنم. موقع خداحافظي شما اصلاً از اتاق بیرون نيامدي. وقتي به کاشمر رفتم، حاج آقا سالاري به استقبال من آمد و گفت: امروز بعد از ۲۰ سال پیکر شهید نصرتي، يکي از دوستان پدرت برگشت و تشییع شد. احساس کردم ایشان پيکي از طرف شهید طاهري است. دید و بازدیدها تمام شد. مادرم گفت اگر ميخواهي از تو راضي باشم باید ازدواج كني. آرزوي من دامادي توست.
گفتم: چشم ولی الان زوده. گفت: نه همین دختر آقاي پيروي را بايد بگيري. پدر و مادرش اگر بدانند تو دخترشان را دوست داري خواستگارهاي ديگر را رد میکنند. هر چه مخالفت کردم بي فایده
بود. بنا شد با خانواده راهي مشهد شويم. مادر پیشنهاد داد که عموهای من بیایند، ولي گفتم: اگر پدرم زنده است خودش باید بیاید.
قرار خواستگاري گذاشته شد. با خانواده و مادر پدرم راهی مشهد شدیم. به پیشنهاد من قبل از انجام هر کاري راهي حرم شدیم. یادم هست در خلوت خودم خيلي گريه کردم. از امام رضا (علیه السلام) خواستم مرا آن گونه که هستم به آنها نشان دهد و آنها را هم آن گونه که هستند به من نشان دهد و خودش این زندگی را تضمین کند.
آن شب مجلس خواستگاري برگزار شد و خانواده داماد در منزل عروس ماندند. چون ما جايي در مشهد نداشتیم. هر وقت مشهد می آمدیم منزل شما میماندیم. روز بعد جواب مثبت را از خانواده شما گرفتیم و رفتیم. البته خوابهایی که خانواده شما از شهید طاهري ديده بودند بی تأثیر در این جواب نبود!
من که اعتقاد داشتم شهدا زندهاند، در همان شب مراسم، حضور پدرم با لباس سفید و تسبیح بر دست، در مجلس خواستگاری احساس می کردم. او نشسته و با خوشحالي برجلسه خواستگاري نظارت داشت.
همسرم خيلي خوشحال شد و گفت: الحمد لله حافظه آقا مصطفي خيلي خوب برگشته.
♨️ ادامه دارد ...
#برزخ #معاد #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🕊
#مناجات_شعبانیه
معبودم، حاجتم را برمگردان و طمعم را قرین نومیدی مساز و امید و آرزویم را از خود قطع مکن.
معبودم، اگر خواریام را میخواستی، هدایتم نمیکردی و اگر رسواییام را خواسته بودی سلامتیام نمیبخشیدی،
معبودم، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در پیگیریاش سپری کردهام، از درگاهت بازگردانی.
معبودم تو را سپاس، سپاسی ابدی و جاودانه، همیشگی و بیپایان، سپاسی که افزون شود و نابود نگردد، آنگونه که پسندی و خشنود گردی...
حضرت مولی الموحدین #امیرالمؤمنین امام علی مرتضی علیه السلام
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59